اختربینی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Wikitaba (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: دائرةالبروج⟸دایرةالبروج، هم‌زمان‌انگاری⟸هم‌ زمان‌ انگاری
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏طالع‌بینی در اسلام: اصلاح فاصله مجازی با استفاده از AWB
خط ۲۳:
ستاره بینی مانند ستاره شناسی در سه جریان کمابیش توأمان به جهان اسلام رسید. از اواخر قرن هشتم، متون یونانی و سریانی معرف علم هلنیستی، آثار سانسکریت مقتبس هندی از آن علم و کتب پهلوی که تلفیقی از آن دو بودند، به تعداد فراوان به عربی ترجمه شدند. در ستاره بینی اسلامی، مبنای هلنیستی را که با اتکای شدید به تعریف نوافلاطونی مربوط به تأثیر نجومی ارسطو، که صابئیان ساختگی، حران آن را انتقال داده بودند، تقویت شده بود، با ابداعات هندی و تأکید ساسانی بر روی ستاره بینی مداوم ترکیب کردند. این ترکیب بویژه در نظریه های تنجیمی و نجومی ابومشعر (۸۸۶-۷۸۶)، با نفوذترین ستاره بین اسلام آشکار شد. آنها با پیچیده تر ساختن قواعد و به تقلید از هندیان و حرانیان، ابداع آیینهای گسترده برای انحراف یا تغییر تأثیرات سیاره ای، این موضوع را به شیوه خود تغییر و گسترش دادند. ابداعات آنها در قرن دهم به بیزانس، در قرن دوازدهم به غرب لاتینی و در قرن سیزدهم به هند وارد گردید و در هرسه منطقه فرهنگی بر تحولات ستاره بینی در دوران ماقبل مدرن، اثری عمیق داشت.
 
در جهان اسلام نیز، مانند جهان مسیحی، طالع بینی با مخالفت‌های دینی شدیدی در اصل در زمینه مسائل مربوط به اختیار و ماهیت حد ناپذیر قدرت الله، روبه رو گردید. حامیان و مدافعان فکری اصلی آن فیلسوفان متأثر از نوافلاطونی گری و رهبران دینی شیعی و خاصه اسماعیلی مذهب بودند. روشنگران عالم اسلام نیز سرانجام مانند روشنفکران عالم غرب و بیزانس، آن را تحت فشار متعصبان دینی کناری نهادند؛ اما هم در میان مسیحیان و هم در میان مسلمانان، در سطح عامه باقی‌مانده و رشد کرده است. در هند (جز در میان فرنگی مآبها) اعتبار فکری سابق خود را حفظ کرده و در موسسات آموزش عالی به جد بررسی می شودمی‌شود و تحول می یابد.
 
== پیوند به بیرون ==