سرمایه اجتماعی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←سرمایه اجتماعی و آموزش: اصلاح فاصله مجازی با استفاده از AWB |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی با استفاده از AWB |
||
خط ۴۳:
از مفاهیم شبکه محور نیز جهت تشریح سرمایه اجتماعی گروهها (همچون سازمانها و بخشهای تجاری) می توان استفاده کرد <ref>Huber, F. (2009). "Social Capital of Economic Clusters: Towards a Network-Based Conception of Social Resources." Tijdschrift Voor Economische En Sociale Geografie 100(2): 160-170.</ref>.
'''سرمایه نمادین اجتماعی:'''http://www.farhangeilam.ir/ سرمایه نمادین اجتماعی آن دسته از سرمایه اجتماعی محسوب
(البته باید به این نکته اشاره نمود که سرمایه نمادین اجتماعی به معنای داشتن سرمایه اجتماعی بیشتر نمی باشد و گاهی خلاف آن نیز صدق می کند، یعنی شاید در برخی مناطق و میان افراد خاصی، زندگی بدون رفت و آمد و ساده به عنوان سرمایه نمادین اجتماعی دارای ارزش و احترام باشد). ولی در کل باید چنین بیان نمود ،که سرمایه نمادین اجتماعی،هر گونه از سرمایه اجتماعی محسوب
== ریشه ها ==
=== مشکلات تعریف ===
عبارت “سرمایه” در مقایسه با سایر اشکال سرمایه اقتصادی استفاده
به علاوه، سرمایه اجتماعی متمایز از تئوری اقتصادی [[سرمایه داری]] اجتماعی است. این تئوری، بحث تمایز کامل سوسیالیسم و سرمایه داری را به چالش می کشد. در سرمایه داری اجتماعی فرض بر این است که پشتیبانی اجتماعی از فقرا، تولید سرمایه را افزایش می دهد. با کاهش فقر، مشارکت در بازار سرمایه گسترش می یابد.
خط ۵۵:
رابرت پوتنام، دانشمند [[علوم سیاسی]] در هاروارد، در مطالعه راهگشای خود “بولینگ یک نفره: فروپاشی و احیای جامعه آمریکا” در سال 2000 می نویسد: “توصیه [[Wikipedia:Henry Ward Beecher|هنری وارد بیچر]] در یک قرن پیش یعنی “گردشهای دسته جمعی را زیاد کنید!” حتی امروزه هم چندان بی ربط نیست. ما باید چنین رویه ای را پیش بگیریم نه صرفاً به خاطر آمریکا - اگرچه آن هم بی نصیب نخواهد ماند - بلکه به خاطر اینکه این کار به نفع خودمان است”<ref name="Putnam.00"/>. منظور پوتنام از این بحث این نیست که ما باید شبکه های اجتماعی و تعاملات مدنی را که خود از قبل پایدار بوده اند، گسترش دهیم. وی در مطالعات خود بر پنجاه سال اخیر جامعه آمریکا، متوجه روند نزولی در سرمایه اجتماعی شده است که می تواند عواقب وخیمی برای آن جامعه داشته باشد.
پوتنام از دو جزء اساسی این مفهوم سخن به میان آورده است. سرمایه اجتماعی درون گروهی و سرمایه اجتماعی پیوندی که البته وی راس گیتل و آویس ویدال را بنیانگذار این تعاریف می داند. نوع درون گروهی برای بیان ارزش شبکه های اجتماعی همگن و نوع پیوندی برای شبکه های ناهمگن استفاده می شود. به عنوان نمونه، باندهای تبهکاری سرمایه اجتماعی درون گروهی ایجاد می کنند در حالیکه گروههای کر و باشگاههای بولینگ (که پوتنام عنوان کتابش را از آنها اقتباس کرده و معتقد است در حال کاهش هستند) نوع پیوندی ایجاد می کنند. چنین ادعا
تمایز این دو نوع به ما قدرت بیشتری در درک اثرات احتمالی منفی سرمایه اجتماعی بر کل جامعه می دهد (اگرچه همواره دارایی ارزشمندی برای افراد و گروهها به حساب می آید). شبکه های افقی شهروندان و گروهها که موجب افزایش بهره وری اجتماع و همبستگی هستند، به عنوان سرمایه اجتماعی مثبت تلقی می شوند، در حالیکه باندهای انحصارگرای خودمحور و ساختارهای لابی طبقاتی را که در خلاف منافع جمعی عمل می کنند، می توان سرمایه اجتماعی منفی و از معضلات جامعه نامید.
خط ۸۸:
به نظر می آید فزونی سرمایه اجتماعی کم و بیش شرط لازم [[لیبرال دموکراسی]] مدرن باشد. سطح پایین سرمایه اجتماعی منجر به نظامهای سیاسی غیر منعطف و غیر مسؤول و همچنین سطح بالایی از فساد در [[نظام سیاسی]] و به طور کلی در منطقه می شود. مؤسسات عمومی رسمی برای فعالیت درست به سرمایه اجتماعی نیاز دارند، و در عین حال که فزونی سرمایه اجتماعی می تواند منجر به تغییرات شدید و مقررات سختگیرانه شود، زیادی آن از کمبودش بهتر است.
کتلین دولی و برایان سیلور در مقاله خود با عنوان “سرمایه اجتماعی، قومیت و حمایت از دموکراسی در کشورهای بعد از کمونیسم” بنا بر یافته های خود بیان داشته اند که در چنین کشورهایی میزان سرمایه اجتماعی معادل میزان دموکراسی نیست، اگرچه سرمایه اجتماعی بیشتر، منتهی به حمایت بیشتر از دموکراسی
گروهی از روشنفکران در [[کشورهای در حال توسعه]] متذکر شده اند که سرمایه اجتماعی و جامعه مدنی در کنار هم نقش مهمی در اشکال جدید امپریالیسم دارند. در این اشکال که مبتنی بر اعطا کنندگان و [[سازمانهای غیر دولتی]] هستند، فقرا مقصر وضعیتشان معرفی می شوند <ref>Moore, D., Ed. (2007). The World Bank: Development, Poverty, Hegemony. Scottsville, University of KwaZulu-Natal Press.</ref>.
خط ۹۹:
== سرمایه اجتماعی و مشارکت زنان در سیاست ==
عوامل زیادی در جذب آراء به صندوقهای رأی تأثیر می گذارند، از جمله آموزش، اشتغال، مهارتهای مدنی و زمان. از مطالعه این عوامل اغلب چنین بر آورد
سرمایه اجتماعی گنجینه ای از منابع و [[شبکه ها]] را برای تسهیل مشارکت سیاسی فراهم می کند. زمانی که سرمایه اجتماعی به آسانی در دسترس باشد، بدون توجه به نوع اجتماع، می توان صفهای مشارکت سیاسی (یعنی آموزش، اشتغال، مهارتهای مدنی و غیره) را بر هم زد.
خط ۱۱۸:
سرمایه اجتماعی مشوق اعتماد عمومی و عضویت [در گروهها] نیز هست. این عوامل می توانند افراد را از رفتارهایی همچون کشیدن سیگار و میگساری که برای سلامتی مضر هستند بر حذر دارند <ref>Bolin, K., B. Lindgren, et al. (2003). "Investments in Social Capital - Implications of Social Interactions for the Production of Health." Social Science & Medicine 56(12): 2379-2390.</ref>.
از طرف دیگر سرمایه اجتماعی می تواند مضر سلامتی هم باشد. اگرچه مطالعات معدودی در زمینه ارزیابی سرمایه اجتماعی در اجتماعات تبهکاران انجام شده است، اما از همین اطلاعات محدود چنین برداشت
== سرمایه اجتماعی و اینترنت ==
|