امارت استکفا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶:
 
== تعریف امارت استکفا ==
نوعی از حکومت که در دوران [[خلافت]] [[اسلام|اسلامی]] به وجود آمد و بر اساس آن سرداران نظامی و امرای مورد اعتماد که جایگاه خاصی در نزد خلیفه داشتند و سرزمین وسیعی تحت اختیارشان بود، در ازای اعلام اطاعت و وفاداری از خلیفه با آوردن نام خلیفه در خطبه و سکه و همچنین ارسال [[خراج]] معین به پایتخت، تایید خلیفه را بر امارتشان دریافت می‌نمودند که مشروعیت‌ آفرین بود.<ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۸۳|ک=تاریخ ایران بعد از اسلام|ص=۴۸۵}}</ref> این دسته از سرداران و امرا، دارای استقلال کامل در امور حکومتی خود بودند و فقط به صورت ظاهری تحت ریاست خلیفه قرار داشتند. حاکمان استکفا فقط در امور مذهبی و شرعی به خلیفه مراجعه می‌کردند و در باقی امور بر آرای خود تکیه داشتند.<ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۸۳|ک=تاریخ ایران بعد از اسلام|ص=۴۸۶}}</ref> در طی زمان، بعضی از آنان رسما اعلام استقلال کردند و حکومتی موروثی را در سرزمین‌های خود پدید آوردند که به علل مختلف و در برخی موارد به تایید خلیفه رسیدند. به عنوان مثال می‌توان به اعلام استقلال [[طاهر بن حسین]] و حکومت موروثی فرزندان و نوادگانش پس از او اشاره نمود که به دلیل ملاحظات و دوراندیشی‌هایی توسط خلیفهٔ وقت، [[مأمون|عبدالله مأمون]]، تایید شدند و به مدت پنجاه سال بر نواحی شرقی ایران، به خصوص [[خراسان|خراسان بزرگ]] حکمرانی کردند.<ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۸۳|ک=تاریخ ایران بعد از اسلام|ص=۴۸۵}}</ref><ref>{{پک|باسورث|۱۳۶۳|ک=تاریخ ایران کمبریج|ص=۸۵}}</ref><ref>{{پک|فرای|۱۳۶۳|ک=عصر زرین فرهنگ ایران|ص=صص ۸–۲۰۶}}</ref><ref>{{پک|خضری|۱۳۸۴|ک=تاریخ خلافت عباسی|ص=صص ۷–۷۶}}</ref><ref>{{پک|اکبری|۱۳۸۴|ک=تاریخ حکومت طاهریان از آغاز تا انجام|ص=صص ۱۵۶، ۵–۱۶۱}}</ref><ref>{{پک|مفتخری|زمانی|۱۳۹۵|ک=تاریخ ایران از ورود مسلمانان تا برآمدن طاهریان|ص=صص ۴–۱۵۳}}</ref><ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۸۹|ک=دو قرن سکوت|ص=۱۹۲}}</ref><ref>{{پک|اشپولر|۱۳۶۹|ک=تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی|ص=صص ۲–۱۰۱}}</ref>
 
== حوزهٔ وظایف و تفاوت‌های آن با امیران عادی<ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۸۳|ک=تاریخ ایران بعد از اسلام|ص=۴۸۵}}</ref> ==
خط ۲۸:
 
== پیامدهای امارت استکفا ==
همانگونه که در سطور گذشته به دفعات بیان گردید، امارت استکفا تحت زعامت، فرماندهان و سرداران بزرگ، بر قسمت اعظمی از سرزمین‌های [[خلافت]] [[اسلام|اسلامی]] تسلط یافت و با اختیاراتی که بر صاحبان خود عطا می‌کرد، علاوه بر اینکه افرادی خاص را دراای قدرت می‌نمود اما در عین حال باری سنگین را از دوش خلیفه بر‌می‌داشت. میزان نفوذ و اختیارات این نوع حکومتی به اقتدار خلفا و دستگاه خلافتشان بستگی داشت چنانکه در عهد امویان، خلفای اموی توانستند تا از وجود سردارانی همچون حجاج بن یوسف و زیاد بن ابیه بهره ببرند.<ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۸۳|ک=تاریخ ایران بعد از اسلام|ص=۴۸۵}}</ref> اما در دوره‌ٔ خلفای بعدی همچون [[مأمون]]، به علت کشمکش‌های درون خاندانی که در قالب [[جنگ بین امین و مأمون|جنگ امین و مأمون]]، بروز یافت و مشکلات پس از آن، شخصی همچون [[طاهر بن حسین]] پس از وصول به حکومت [[خراسان]]، اعلام استقلال نمود.<ref>{{پک|باسورث|۱۳۶۳|ک=تاریخ ایران کمبریج|ص=۸۴}}</ref><ref>{{پک|فرای|۱۳۶۳|ک=عصر زرین فرهنگ ایران|ص=۲۰۶}}</ref><ref>{{پک|خضری|۱۳۸۴|ک=تاریخ خلافت عباسی|ص=صص ۷۵، ۹۰}}</ref><ref>{{پک|اکبری|۱۳۸۴|ک=تاریخ حکومت طاهریان از آغاز تا انجام|ص=صص ۵۶–۱۵۴، ۱۵۹، ۳۲۰، ۳۳۶}}</ref><ref>{{پک|التون|۱۳۸۹|ک=تاریخ سیاسی و اجتماعی خراسان در آغاز حکومت عباسیان|ص=۱۹۷}}</ref><ref>{{پک|مفتخری|زمانی|۱۳۹۵|ک=تاریخ ایران از ورود مسلمانان تا برآمدن طاهریان|ص=صص ۱–۱۵۰}}</ref><ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۸۹|ک=دو قرن سکوت|ص=۱۹۲}}</ref><ref>{{پک|اشپولر|۱۳۶۹|ک=تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی|ص=۱۰۱}}</ref> پس از مرگ او نیز، فرزندان و نوادگانش در میان چرخه‌ای از علت و معلول‌ها، به حکومت بر خراسان و ایالات شرقی تحت تایید [[خلیفه]] ادامه دادند که این نقطه از امارت استکفا آغازگر حکومت نیمه مستقلی همچون [[طاهریان]] و بعدها نیز [[طولونیان]] در [[مصر]] گشت.<ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۸۳|ک=تاریخ ایران بعد از اسلام|ص=۴۸۵}}</ref><ref>{{پک|باسورث|۱۳۶۳|ک=تاریخ ایران کمبریج|ص=۸۵}}</ref><ref>{{پک|فرای|۱۳۶۳|ک=عصر زرین فرهنگ ایران|ص=صص ۸–۲۰۶}}</ref><ref>{{پک|خضری|۱۳۸۴|ک=تاریخ خلافت عباسی|ص=صص ۷–۷۶}}</ref><ref>{{پک|اکبری|۱۳۸۴|ک=تاریخ حکومت طاهریان از آغاز تا انجام|ص=صص ۱۵۶، ۵–۱۶۱}}</ref><ref>{{پک|مفتخری|زمانی|۱۳۹۵|ک=تاریخ ایران از ورود مسلمانان تا برآمدن طاهریان|ص=صص ۴–۱۵۳}}</ref><ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۸۹|ک=دو قرن سکوت|ص=۱۹۲}}</ref><ref>{{پک|اشپولر|۱۳۶۹|ک=تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی|ص=صص ۲–۱۰۱}}</ref>
 
علاوه بر نکات ذکر شده، امارت استکفا در جریان ضعف خلفای متأخر [[خلافت عباسیان|عباسی]]، نقشی بنیادین ایفا نمود و در قدم اول با دعوت خلیفه عباسی ناشی از درماندگی، از شخصی به نام [[ابن رائق]] و تسلط او بر امور حکومت، تحت عنوان امیرالامرا، موجب پیدایش رقیب قدرتمندی برای خلیفه گردید که بعدها انتخاب آن با فتح [[بغداد]]، به دست [[دیلمیان]] افتاد. در قدم بعدی نیز،‌انتقال این عنوان در میان حکومت‌ها از جمله دیلمیان و [[سلجوقیان]] موجب ضعف روزافزون خلافت گشت. پس از آن نیز با استعمال اختیارات این لقب تحت عنوان [[سلطان]] توسط افراد [[آل بویه|آل‌بویه]] که لقب حاکم بغداد یا [[شام]] بود و نخستین بار توسط [[سلطان محمود غزنوی|محمود غزنوی]] استعمال شده بود و استمرار استفاده از آن در میان سلجوقیان، نهایتا وجهی تشریفاتی یافت که خلیفه آن را به امرای بزرگ همراه با تشریفات و خلعت اهدا می‌کرد.<ref>{{پک|زرین‌کوب|۱۳۸۳|ک=تاریخ ایران بعد از اسلام|ص=۴۸۶}}</ref>