عروسی فیگارو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←لید: عنوان مورب |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
||
خط ۶۰:
''اتاقی با یک مبل در وسط و چیدمانی ناتمام''
فیگارو با شادی مشغول [[اندازهگیری]] اتاق برای جای دادن تخت خوابشان میباشد و سوزانا هم کلاهی را که قرار است امشب برای مراسم عروسیشان بر سر گذارد، جلوی آینه امتحان میکند (Duet: Cinque, dieci, venti, trenta). فیگارو از اینکه کنت این اتاق را به
فیگارو از اتاق خارج میشود و دکتر بارتولو با مارچلینا وارد میشوند. مارچلینا، دکتر بارتولو را به عنوان وکیل خود استخدام کرده تا فیگارو را به انجام توافقی که چندی پیش بین
دکتر بارتولو از اتاق خارج میشود و سوزانا به اتاق بازگشته و مارچلینا را میبیند. بین این دو، که بر سر عشق فیگارو با هم رقابت داشتند، گفتگویی مملو از نیش و کنایه اما به صورت مودبانه، شکل میگیرد و در آخر، سوزانا سنّ بالای مارچلینا را به رخ او میکشد؛ که این باعث ناراحتی مارچلینا شده و وی اتاق را ترک میکند. (duet: Via, resti servita, madama brillante)
خط ۷۴:
از خوشاقبالی کروبینو، هنگامی که کنت میخواست او را گوشمالی دهد، دخترکان دهقان وارد اتاق شده و با خواندن سرودی، قول کنت را مبنی برگذشتن از حق فئودالی اش، به او یادآور میشوند. فیگارو، که خود طراح نقشه این [[آوازه خوانی]] بوده، امیدوار است با این اقدام، کنت از همخوابگی با سوزانا در شب عروسیشان چشم پوشی کرده و سوزانا را برای او پاک باقی گذارد.
پس از اتمام سرود، فیگارو نزد کنت میآید و از او به خاطر لطفی که به
کنت دستور میدهد که ظرف چند ساعت آینده، دادگاه رسیدگی به شکایت مارچلینا تشکیل شود؛ همچنین تصمیم میگیرد کروبینو را به عنوان افسر به پادگانی در [[سویل]] بفرستد تا دیگر هیچ زنی در اطراف او نباشد! فیگارو هم شروع به دست انداختن کروبینو کرده و زندگی سخت و خشن آیندهاش را با وضع مرفه کنونی وی مقایسه میکند؛ به خصوص اینکه دیگر روی هیچ زنی را نخواهد دید.
خط ۸۸:
کنت برای آوردن ابزاری جهت شکستن در کمد خارج میشود و برای محکم کاری کنتس را نیز با خود برده و در اتاق را هم قفل میکند. کروبینو و سوزانا از محل پنهان شدنشان بیرون میایند. کروبینو از پنجره بیرون میپرد و سوزانا - خوشحال از اینکه میتواند قیافه کنت را هنگامی که احساس حماقت میکند، ببیند - در کمد مخفی میشود. (duet: Aprite, presto, aprite)
کنت و کنتس برمیگردند. کنتس به ناچار اعتراف میکند که کروبینو را داخل کمد قایم کرده و کنت قسم به کشتن کروبینو میخورد. پس از بازکردن در کمد، هر دوی
فیگارو وارد اتاق میشود و با خوشحالی خبر میدهد که همه چیز برای جشن امشب آماده است؛ کنت اما باز اشاره به رسیدگی به مسائل مهمتر میکند و نامه را به فیگارو نشان داده و میپرسد این نوشته کار کیست؟! فیگارو خود را به
احساس غرور فیگارو از پیروزی در این ماجرا به طول نینجامیدو مارچلینا، بارتولو و باسیلیو با همراه داشتن شکایت نامه ایی علیه او وارد شدند. کنت هم دستور داد که تا رسیدگی کامل به این موضوع، عروسی به تعویق بیفتد.
خط ۹۹:
کنت عمیقاً در فکر وقایع پیش آمدهاست و باسیلیو را نیز فرستاده تا ببیند کروبینو در سویل هست یا نه. کنتس از سوزانا میخواهد که نزد کنت برود و به دروغ وعده ملاقات در باغ را بدهد. (duet: Crudel, perché finora) سوزانا به بهانه گرفتن داروی سردرد برای کنتس، پیش کنت میرود و در آخر به کنت میگوید که به پیشنهاد او فکر کرده و با رضایت و افتخار حاضر است که امشب کنت را در باغ ببیند؛ زیرا با این کار هم شادی اربابش را فراهم کرده و هم با پولی که از او دریافت میکند میتواند قرض فیگارو به مارچلینا را بپردازد. کنت سوزانا را در آغوش کشیده، خوشحالی و هیجان خود را از این بابت ابراز میکند. فیگارو وارد اتاق میشود و کنت در گوشه ایی پنهان میشود. فیگارو با شادی تمام به سوزانا اعلام میکند: " ما برنده شدیم! "؛ کنت هم متوجه فریب خوردنش میشود و با حرص و کینه زمزمه میکند: " تا من شاد نباشم، هیچیک از خدمتگزارانم هم نباید شاد باشند. " (aria: Hai già vinta la causa … Vedrò mentr'io sospiro) پس تصمیم میگیرد [[هر طور شده]]، فیگارو را مجبور به ازدواج با مارچلینا کند.
دادگاه تشکیل میگردد و حکم ازدواج فیگارو و مارچلینا صادر میشود. فیگارو مخالفت خود را اعلام میکند؛ او میگوید که دارای خانواده است و بدون اجازه
کنت از نتیجه دادگاه و اینکه ازدواج مادر و پسر غیرممکن است، عصبانیست؛ فیگارو والدینش را در آغوش میگیرد و سوزانا هم با کمی پول - برای ادای بخشی از قرض فیگارو - وارد میشود. سوزانا که فیگارو را در آغوش مارچلینا میبیند، ناامید شده و به اشتباه فکر میکند که فیگارو دیگر او را نمیخواهد. او عصبانیتش را به فیگارو ابراز داشته و قبل از گوش دادن به توضیحات فیگارو سیلی محکمی به او میزند. مارچلینا فرزندش را دلداری میدهد و میگوید همه اینها نشان دهنده عشق سوزانا به اوست. کمی بعد، با توضیحات فیگارو، سوزانا پی به اشتباه خود برده و به شادمانی فیگارو و خانواده اش ملحق میشود. مارچلینا و بارتولو هم به یمن پیدا شدن فرزندشان، تصمیم به ازدواج و برپایی جشن در همان شب - همزمان با عروسی سوزانا و فیگارو - میگیرند.
خط ۱۰۶:
همگی از سالن خارج شده و کنت میماند. آنتونیوی باغبان سراسیمه نزدش میآید و به او میگوید که کروبینو هنوز به سویل نرفته و در خانه او مخفیست. کنت هم با خشم به دنبال او میرود. کنتس وارد سالن میشود در حالیکه حسرت روزهای شیرین گذشته با کنت، او را اندوهگین کردهاست. (aria: Dove sono i bei momenti) سوزانا کنار او میآید و کنتس از او میخواهد که [[نامه عاشقانه]] ایی به کنت بنویسد و بگوید که امشب در باغ منتظر اوست. کنتس سنجاقی را به او میدهد تا سوزانا نامه را با آن ببندد؛ در نامه ذکر میشود که کنت، به علامت قبول قرار، باید سنجاق را به سوزانا برگرداند. (duet: Sull'aria...che soave zeffiretto)
تعدادی از دختران روستایی برای خواندن [[سرود شادی]] و عشق برای کنتس وارد میشوند - کروبینو هم که خود را به شکل یک دختر درآورده،
[[جشن عروسی]] فیگارو با سوزانا و بارتولو با مارچلینا آغاز شده و مهمانان وارد میشوند. همگی مشغول رقص و پایکوبی میشوند غیر از کنت که از این وضع بسیار ناراضیست. سوزانا به دور از چشم فیگارو، نامهاش را به دست کنت میدهد و به ادامه رقص با فیگارو میپردازد. فیگارو، کنت را در حال خواندن نامه ایی میبیند و به شور و شعف او از خواندن نامه پی میبرد و به سوزانا میگوید: " حتم دارم که این نامه از طرف یک زن است … "؛ غافل از اینکه نامه از طرف سوزاناست! کنت سنجاق را به باربارینا میدهد تا آنرا به علامت قبول قرار، بدست سوزانا برساند؛ سپس این شب را یکی از بهترین و با شکوهترین شبهای زندگی اش اعلام کرده و شروع به رقص و شادمانی میکند.
خط ۱۱۷:
مارچلینا از او میخواهد که آرام باشد اما او گوش نمیدهد؛ مارچلینا هم تصمیم میگیرد که به عنوان یک زن، در هر صورت جانب سوزانا را بگیرد. (aria: Il capro e la capretta sono sempre in amistà) فیگارو از شدت خشم و حسادت، از دکتر بارتولو و باسیلیو میخواهد که با او همدست شوند و مانع دستیابی کنت به سوزانا شوند؛ اما این دو قبول نمیکنند و باسیلیو نیز اضافه میکند: " مبارزه با کسانی که از ما قدرتمند ترند، اشتباهی بزرگ است و پیروزی به همراه نخواهد داشت …! " (aria: In quegli anni in cui val poco la malpratica ragion) باسیلیو و بارتولو صحنه را ترک میکنند و فیگارو، بد بین شده به تمام زنان، همچنان در صدد انتقامجوییست. (aria: Aprite un po' quegli occhi)
سوزانا و کنتس در حالیکه لباسهای یکدیگر را پوشیدهاند، وارد میشوند. مارچلینا نیز با آنهاست و قبلاً سوزانا را از سوظن و عصبانیت فیگارو مطلع کردهاست. این سه، نقشهشان را با یکدیگر مرور کرده و سپس کنتس و مارچلینا صحنه را ترک میکنند. سوزانا که از عدم اعتماد فیگارو به خودش رنجیده خاطر بوده، سعی میکند با خواندن یک آواز عاشقانه -
فیگارو نیز که خود را در گوشه ایی مخفی کرده بوده، با شنیدن این کلمات عاشقانه، حسودتر و خشمگین تر میشود. سوزانا و کنتس به سرعت جایشان را با هم عوض میکنند و بعد کروبینو وارد صحنه میشود. کروبینو که کنتس را در لباس عروسی میبیند، گمان میبرد که او سوزاناست و نیش و کنایه زدن در مورد قرار ملاقاتش با کنت را آغاز میکند. کنت از راه میرسد و کروبینو را به حال پرسه زدن در اطراف عروس میبیند؛ وی سیلی محکمی به کروبینو میزند؛ که این ضربه نصیب فیگارو - که برای دور کردن کروبینو از عروس جلو آمده بوده - نیز میشود!
خط ۱۲۳:
کنت به " سوزانا " (در واقع کنتس) ابراز عشق میکند و انگشتری جواهر نشان به او هدیه میدهد. کنتس در حالیکه مرتباً صورت خود را از کنت میپوشانده، از تعریف و تمجیدهای مبالغه آمیز کنت متعجب میشود که چطور عشق سوزانا، عقل و هوش او را از بین بردهاست. فیگارو نیز که از دور شاهد اتفاقات بین ایندو بوده، مرتب خود را سرزنش میکند و به زنان لعنت میفرستد؛ او بعد از کمی، دیگر طاقت نیاورده و به عمد عطسه میکند تا کنت را متوجه حضور خود سازد. " سوزانا " (به واقع کنتس)، هم به بهانه حضور فیگارو در آن اطراف، از صحنه خارج شده و پس از لحظاتی کنت نیز به دنبال او میرود.
فیگارو و سوزانای واقعی - در لباس کنتس - وارد صحنه میشوند. فیگارو به او میگوید که باید عجله کند و شوهرش را از همبستری با سوزانا بازدارد. سوزانا (در لباس کنتس) هم که مدام صورتش را از فیگارو میپوشانده، با او وارد بحث میشود و فیگارو خیلی زود از صدایش تشخیص میدهد که او همان سوزاناست که خود را به شکل کنتس درآورده است؛ اما برای خاموش کردن آتش انتقام خود، همچنان وانمود میکند که متوجه این قضیه نشده و شروع به ابراز علاقه به " کنتس " میکند؛ همچنین از او میخواهد که امشب را در کنار هم به صبح برسانند! سوزانا دیگر نمیتواند تحمل کند و شروع به کتک زدن فیگارو میکند؛ بالاخره فیگارو اعتراف میکند که از همان ابتدای ورود سوزانا صدایش را شناخته و فقط میخواسته کمی با او شوخی کند؛
کنت آشفته و سرگردان همچنان به دنبال سوزانا میگردد و صدای فیگارو که به " کنتس " ابراز عشق میکند را نیز میشنود. کنت از شدت غضب و درماندگی، افراد قصر را خبر میکند تا بیایند و شاهد خیانت همسرش به او باشند. همگی از او التماس ` عفو ` میکنند اما پاسخ کنت همچنان ` نه ` میماند. تا اینکه بالاخره کنتس واقعی وارد میشود و انگشتری را که کنت به او داده (به خیال اینکه به سوزانا داده)، نشان میدهد و برایش روشن میسازد در واقع کسی که قصد فریبش را داشته، همسر خودش بودهاست.
|