واژه مدرن ذزححرذ ، از ریشه لاتین «رحرذ » به معنای نو، جدید، امروزی و کنونی است که در مقابل قدیم و کهن به کار می رود . این اصطلاح در اواخر قرن 15 ولو به طور پراکنده مقارن با دوره رنسانس (عصر نوزایی) مطرح گشت و در مرحله بعدی، در قرن 16 و 17 وارد عرصه منازعات روشنفکری اروپای غربی شد .
الف . مدرنیته ش ژخذزححرذ
مدرنیته به معنای تجدد، نوین و تازگی می باشد، که اولین بار در آثار «ژان ژاک روسو» در قرن 18 به کار رفت و بعد از وی در آثار بسیاری از نویسندگان آن عصر متداول گشت .
مدرنیته در اصطلاح عبارت است از نوعی حالت و کیفیت، ویژگی و تجربه مدرن یا دوره مدرن، که بیانگر تازگی، بداعت و نو بودن زمان حال به عنوان گسست یا انقطاع از گذشته، و ورود به «آینده ای » که در حال ظهور است می باشد، و گستره آن با فکر یا ایده نوآوری، ابداع، ابتکار، تازگی، خلاقیت، پیشگامی، پیشرفت، ترقی، توسعه، رشد، تکامل، سلیقه و مد همراه است .
نقطه مقابل مدرنیته، گذشته گرایی، کهنه پرستی، رکود، عقب افتادگی، قدیمی بودن و ... می باشد