عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
||
خط ۴۰:
== اسلام آوردن و فعالیتها در زمان پیامبر اسلام ==
عمر در ابتدا از دشمنان نهضت اسلام بود<ref>[https://www.britannica.com/biography/Umar-I بریتانیکا-Umar I]</ref> اما پس از اینکه آیاتی از قرآن از خواهرش [[فاطمه دختر خطاب|فاطمه]] و شوهر خواهرش با نام سعید بن زید شنید، اسلام آورد و تمام توان خود را در این راه به کار گرفت. به خاطر کارهای عمر در اسلام، به وی لقب [[پولس]] اسلام را دادهاند. گرچه تنها وجه اشتراک عمر و پولس، تبدیل شدن
ازدواج محمد با دختر او [[حفصه]] در سال ۶۲۵ میلادی، نشانگر مقام و رتبه عمر در سرزمین عربستان بود. پس از مرگ محمد، او نقش بسیار مهمی در آشتی دادن و جلب موافقت و [[بیعت]] مسلمانان اهل [[مدینه]]، در پذیرفتن [[ابوبکر]] که اهل [[مکه]] بود، به عنوان جانشین محمد ایفا کرد.<ref name="بریتانیکا">[http://www.britannica.com/eb/article-9074188/Umar-I عمر اول]، [[دانشنامه بریتانیکا]]</ref>
خط ۵۵:
== خلافت ==
پس از مرگ ابوبکر در ۱۳ هجری/۶۳۴ میلادی به خلافت مسلمانان منصوب شد. مسئله اینکه آیا ابوبکر وی را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد یا نه، مورد بحث تاریخ نگاران و [[حقوق دانان]] بودهاست. لوی دلا ویدا و کائتانی معتقدند که عمر به سنت قدیمی اعراب، خلافت را به صورت دوفاکتو (رسمی و شرعی) با حمایت صحابه از آن خود کرد. کائتانی همچنین معتقد است که عمر چه قبل و چه بعد از خلافت با اشراف مکه مانند آل امیه روابط حسنه داشته و به سمت
عمر پس از [[ابوبکر]] در سال [[۶۳۴ (میلادی)|۶۳۴ میلادی]]، به خلافت مسلمین رسید و نخستین کسی بود که لقب «امیرالمؤمنین» را برای خود برگزید.<ref name="بریتانیکا" />
خط ۶۷:
وقتی که عمر به خلافت رسید، [[فتوحات مسلمانان]] آغاز گردید و توانستند شام، عراق، الجزیره، ایران و کشورهای دیگر را فتح کنند. دانشنامه اسلام بر این باور است منابع عربی عموماً تمایل دارند که نقش فرماندهی و کنترل عمر را در این فتوحات، بیشتر از حد سیاسی و فنی که ممکن بود، بالاتر نشان دهند، اما در عین حال معتقد است که عمر هوش بالایی در امور استراتژیکی و سیاسی داشتهاست.
وی با خالد بن ولید با شدت برخورد کرد همچنان که در دوران خلافت ابوبکر، با خالد بن [[سعید بن عاص]] این چنین کرده بود. عمر افرادی مانند ابو عبیده بن مسعود و [[سعد بن ابی وقاص]] را که پشتوانه قبیلهای محکمی نداشتند و جزو قبایل پایین به حساب میآمدند و ترسی از آنان به جهت ایجاد یک حکومت مستقل در مناطق فتح شده نبود، را به فرماندهی منصوب کرد. عمر همچنین افرادی از قبایل اشرافی مکه را به کار حکومت گماشت. مثلاً معاویه بن ابوسفیان را در سال ۱۸ هجری/۶۳۹ میلادی جانشین برادرش یزید در امارت شام نمود. وقتی که [[عمرو عاص]] در فتح مصر پیش دستی نمود، وی به نشانه یک تدبیر سیاسی، حق عمرو را در امارت آنجا محفوظ داشت، اما با این وجود، زبیر را به آنجا فرستاد تا بر عمرو نظارت داشته باشد. اما عمر، صحابیون برجسته و طراز اول را به امارت هیچ جایی نگماشت و
در حالی که فتوحات رو به پیشرفت بود، عمر اکثراً در مدینه ماند. اما یک بار خود وی به شام رفت. تاریخ این سفر در منابع بین سالهای ۱۷–۱۵ هجری/۸–۶۳۶ میلادی ذکر شدهاست. در منابع در مورد این سفر، روایات گوناگونی آمدهاست. عمر در جابیه توقف نمود و در آنجا با فرماندهان خود مشورت نمود. بر طبق برخی روایات پیکی از اورشلیم (بیتالمقدس) به وی رسید که حاکی از آن بود که با ضمانت عمر، پیمان نامهای بین وی و مردم آنجا برقرار شود. برخی روایات میگویند که عمر به اورشلیم رفت و در آنجا مردم، تسلیم وی شدند. باس نشان دادهاست که اورشلیم باید یک سال قبل از آن تسلیم شده باشد و این روایات گوناگون باید در مورد مراحل اسلامی سازی شهر اورشلیم و تبدیلش به بیتالمقدس مربوط باشد. پس از تسلیم مردم آنجا، عمر در آنجا پیمان نامهای میان مردم اورشلیم و مسلمانان نوشت که در آن حقوق و وظایف هر دو گروه مشخص شده بود که به عهد عمر معروف است. دانشنامه اسلام مینویسد که این پیمان نامه، الهام بخش نسلهای بعدی شده و به عنوان وجههٔ مناسب از عمر محسوب میگردد و هیچگاه به اندازه زمان عمر، گروههای سیاسی مسلمانان به این حد از استحکام نرسیده بودند.<ref name="EI" />
خط ۷۴:
=== نحوه حکومت داری عمر ===
همهٔ انتصابها از طریق نوشته ابلاغ میشد؛ و همراه حکم انتصاب شیوه و راهنمای حکومت داری نیز برای والیان ابلاغ میشد که
از کارهای دیگر عمر میتوان به تأسیس [[دستگاه قضایی]]، تأسیس تقویم جدید اسلامی (مبدأ تاریخ هجرت محمد) و کارهای مذهبی و مدنی دیگری در زمینههایی مانند نماز، حج، روزه، مجازات کیفری و تقریباً تمامی زمینهها، میتوان نام برد. البته نمیتوان درستی قطعی اینها را از لحاظ تاریخی، تعیین نمود، ولی چیزی که مشخص است این است که عمر، در تمامی این کارها نقش اصلی داشتهاست. دربارهٔ نقش وی در جمعآوری قرآن، بحث است، اما میتوان گفت که وی نقش مهمی در این زمینه داشتهاست. عمر همچنین دستور داد که تمامی مسیحیان و یهودیان مناطق [[نجران]] و خیبر از آنجا خارج شوند و به غیر مسلمانان ۳ روز ملهت داد که به حجاز بروند و آنجا مقیم گردند.<ref name = "EI">{{پک|۲۰۰۰|Bonner|Levi Della Vida|ک=ʿUmar (I) b. al-K̲h̲aṭṭāb|ج=۱۰|ص=۸۱۸–۲۱|زبان=en}}</ref>
مقام خلافت که در زمان ابوبکر، تنها به معنی [[جانشینی محمد]] تلقی میگردید، در دوران عمر، رنگ قاطعیت و اعتبار نیز به خود گرفت و عمر عنوان امیرالمؤمنین را برای اولین بار در مقام خلافت به کار برد. منابع حاکی از آن هستند که عمر، به خلافت به دیدی فراتر از آنچه که در مفهوم اسلامی اش تعریف شده مینگریست
. میتوان دوران حکومت وی را به قدرتی کمتر از پولس و قدرتی بیشتر از یحیی تشبیه نمود. دانشنامه اسلام بر این باور است که عمر معتقد به اختیاراتی در مقام خلافت بود که تهدیدی برای جایگاه واحد و دست نیافتنی محمد در اسلام بود و از حد اختیارات محمد تجاوز میکرد. احتمالاً این مهم از حدیثی ناشی میشود که محمد در آن گفتهاست اگر پیامبری بعد از من نازل میشد، آن شخص عمر بود. لقب فاروق که به عمر نسبت داده شده به معنای
مردم میتوانستند با عمر بدون واسطه صحبت کنند و وی در این زمینه خود را با مردم برابر میدانست. با این وجود وی دوست داشت که اعتبار خود به عنوان خلیفه را داشته باشد و مردم از وی حساب ببرند و حرمت وی را نگهدارند. وی سخت گیر و انعطافناپذیر بود و در خیلی روایات، با شلاق خاطیان را تنبیه مینمود. وی هنگامی که به جابیه رفته بود، وقتی دید که فرماندهان مسلمانان برای وی پارچه ابریشمی پیشکش کردهاند، به سوی آنان سنگ پرتاب کرد. سخت گیری و خشونت وی به حدی بود که علی و دیگر صحابه به مخالفت وی پرداختند و روش آرامتری از وی داشتند.<ref name="EI" />
خط ۹۱:
== دیدگاهها دربارهٔ عمر ==
در دیدگاه شیعیان، عمر به خاطر اینکه با خلافت علی مخالفت کردهاست، به دیده نفرت نگریسته میشود. اما اهل سنت وی را نه تنها به عنوان یک حاکم قدرتمند بلکه به خاطر تقوایش می ستایند. در احادیث اهل سنت، حدیثهایی از محمد و خود عمر و بعضاً به روایت عبدالله بن عمر آمده که میگویند عمر بر مسائل شرع اسلامی تسلط داشتهاست. در روایات سخنانی به عمر منسوب میشود که در قرون بعدی مورد بحث قرار گرفته و مثالی از مواردی است که ممکن است در قرون بعدی به وی نسبت داده شده باشد و میتوان
در دیدگاه اهل سنت در قرن امروزی، کماکان عمر به عنوان یک الگو و رهبر دمکرات مطرح است و هنوز در میان آنان به عنوان یک رهبر زاهد و با شکوه تلقی میگردد.<ref name="EI" /><ref>دکتر تیجانی در دو کتاب «اهل سنت واقعی» و «از آگاهان بپرسید» ابعادی از زندگی عمر را از منابع سنی مورد مطالعه قرار دادهاست</ref>
|