عرفان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش 83.123.143.221 (بحث) به آخرین تغییری که Hamid Hassani انجام داده بود واگردانده شد
برچسب‌ها: واگردانی ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۳:
{{درباره|عرفان جهان‌شمول|طریقت اسلامی|تصوف|سلوک اسلامی|عرفان اسلامی}}
{{اسلام}}
'''عرفان''' «Mysticism» (تعبیری از «میستیسیزم» یا «گنوسیسم») در تعریفی جامع و جهان‌شمول به مفهوم شناختی «رازگونه و نهانی» خمیرمایه افکار بلند و آداب تاثیرگذاریستتأثیرگذاریست برای یافتن و پیوستن به [[حقیقت]] از طریق «[[شهود]]»، «[[تجربه درونی]]» و «[[حال (عرفان)|حال]]» که نشانه‌های آن در مکاتب مختلف جهان اعم از عقاید برهمن‌ها، بودائی‌ها، رواقیان، نسطوریان، مهریان (میترائیسم)، عقاید مسلمانان زاهد، عقاید افلاطونیان جدید، فرامین زرتشت، در فرقه کابالا از آیین یهود و اعتقادات سرخپوستان آمریکا به چشم می‌خورد. مصداق حقیقت در عرفان الهی وجود خداست. عرفان شناختی حقیقت‌گرایانه و تلاشی عملگرایانه فراتر از واقع‌گرایی حسی - عقلی و آرمانگرایی تصوری است از اینرو این مرام با رازگونگی و غیب‌باوری<ref>[http://adab.tebyan.net/newindex.aspx?pid=2098 تصوف چیست؟] وبگاه تبیان</ref> آمیخته از «عشق» و «ذوق» و «اشراق» همراه است.
 
عرفان نوعی ''روش'' برای حصول به حقیقت است که بر این فرض بنا شده‌است که عقل و حواس پنجگانه به دلیل خطاهای ادراکی قابل اتکا نیستند و به تنهایی قادر به درک حقیقت نمی‌باشند و از این رو به نوعی تلاش برای ادراک بی واسطه حقایق نیاز است که بدان عرفان می‌گویند.
خط ۲۲:
=== عرفان هندی ===
{{بخش خرد}}
جوکیان هند راه وصول به عرفان را خشن‌پوشی و ریاضت دانسته و قناعت و خرسندی را نردبان معرفت خدا شناخته‌اند و «اسنی» های‌های یهود Essenciens و پارسایان مسیحی مسمی به «گوشه‌گیران» نیز پس از آنهاآن‌ها چنین راهی داشته‌اند.
عرفان هندی که از آن به «یوگا Yoga» تعبیر می‌شود مانند ادیان هندی بر این پایه استوار است که انسان چگونه وجود جزئی و محدود خود را در وجود کل فانی سازد؟<ref name="iptravdcjuqioeem">{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.iptra.ir/vdcjuqioeem.html |عنوان=منشاءِ تصوف از کجاست؟ (روایت دکتر حلبی) | ناشر =کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت |تاریخ = |تاریخ بازبینی=مرداد 92}}</ref>
 
خط ۲۸:
{{بخش خرد}}
{{اصلی|کابالا}}
[[عرفان یهود]] از جمله بوسیله فلسطینیان یا فرقهٔ ربانیم ترویج شده که تعالیم آنهاآن‌ها در تلمود جلوه‌گر است و نیز فرقهٔ یهود اسکندریه که عرفان یهود را با روش حکیمان یونان درآمیختند؛ و حکمت اسکندرانی افلوطین که مظهر کاملی از عرفان، و ترکیبی از حکمت افلاطون و علم کلام یهود و دیگر عوامل است. حکمت گنوسی نیز نوعی عرفان به‌شمار می‌رود و آن نیز در حقیقت عرفان شرقی پیش از روزگار عیسی است که در اوایل تاریخ میلادی با آیین مسیحی درآمیخت و رنگ مسیحیت به خود گرفت، که و برخی آن را از عقاید یهود پیش از روزگار عیسی، و برخی برگرفته از افکار معنوی مصریان یا ایرانیان قدیم می‌دانند.<ref name="iptravdcjuqioeem">{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.iptra.ir/vdcjuqioeem.html |عنوان=منشاءِ تصوف از کجاست؟ (روایت دکتر حلبی) | ناشر =کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت |تاریخ = |تاریخ بازبینی=مرداد 92}}</ref>
 
=== عرفان مسیحی ===
خط ۳۶:
=== عرفان مانوی ===
{{بخش خرد}}
مذهب مانی (۲۱۵–۲۷۶م) آمیزه‌ای از آیینهای زرتشتی - مسیحی - بودایی و فلسفهٔ یونانی و اساطیر قدیم است. به عقیدهٔ مانی جهان از دو عنصر روشنایی و تاریکی پیدا شده، و پایهٔ آن بر نیکی و بدی است؛ ولی اصل چنان است که سرانجام روشنایی از تاریکی جدا خواهد شد و بر آن پیروز خواهد گشت. وظیفهٔ یک مانوی این است که این دو عنصر یعنی نور و ظلمت را از هم جدا سازد و آمیزش آنهاآن‌ها را به هم زند. اما این کار از یک راه ممکن است و آن اینکه: وجود خویش از بدی و فسادی که منسوب به تاریکی است، پاک کند؛ و از لذات این جهانی چون زن خواستن و گوشت خوردن و شراب خوردن و مال گردآوردن و نفس پرستیدن خودداری کند. کم و بیش شباهتی در اصول این دین با [[تصوف|صوفی‌گری]] وجود دارد.<ref name="iptravdcjuqioeem">{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.iptra.ir/vdcjuqioeem.html |عنوان=منشاءِ تصوف از کجاست؟ (روایت دکتر حلبی) | ناشر =کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت |تاریخ = |تاریخ بازبینی=مرداد 92}}</ref>
 
=== عرفان اسلامی ===
خط ۴۲:
{{وابسته|تصوف}}
در اسلام نیز آیات گوناگون در قرآن زهد و پارسایی و بی‌اعتنایی به امور دنیوی را مایه خشنودی خدا از بنده و سبب وصول او به مراتب و مقامات برتر و نزدیکی به پروردگار شمرده‌است.
پیامبر اسلام، روش زاهدان و پارسایان را داشت و در برخی اوقات از ترس خدا به خود می‌پیچید و مردم را نیز بدین راه می‌خواند اما آنهاآن‌ها را از گوشه‌گیری و سختی‌گیری بر خود برحذر می‌داشت.
خلفای راشدین در آغاز اسلام نیز در نهایت سادگی به سر می‌بردند؛ و عرفان و بخصوص تصوف اسلامی اگرچه متأثر از خارج خود بوده اما بن مایه‌های درونی داشته‌است.<ref name="iptravdcjuqioeem">{{یادکرد وب |نویسنده = |نشانی=http://www.iptra.ir/vdcjuqioeem.html |عنوان=منشاءِ تصوف از کجاست؟ (روایت دکتر حلبی) | ناشر =کانون ایرانی پژوهشگران فلسفه و حکمت |تاریخ = |تاریخ بازبینی=مرداد 92}}</ref>
به اعتقاد مسلمانان، [[عرفان اسلامی]] عالیترین روش، علم [یا جهان‌بینی] خداجویی است و حقیقت آن برآمده از متن اسلام است که در دامن فرهنگ اسلامی، رشد و تکامل پیدا کرده‌است. مسلمانان اعتقاد دارند که عرفان اسلامی کاملترین نوع عرفان را در جهان به وجود آورده‌است. مسلمانان معتقدند، عرفان اسلامی، در میان مکاتب [روشها] و دیگر [[علوم اسلامی]] جهانبین‌نگر مانند [[فلسفه]]، [[کلام]] و [[اخلاق]] به مراتب با تعالی و جدیت بیشتر به دنبال حقیقت و خداجویی است و می‌توان از آن به عنوان علمی یاد کرد،{{مدرک}}
خط ۴۹:
دربارهٔ عرفان از دو جنبه می‌توان بحث و تحقیق کرد: یکی از جنبهٔ اجتماعی، و دیگر از جنبهٔ فرهنگی.
 
عُرَفا با سایر طبقات فرهنگی اسلامی از قبیل مفسرین، محدثین، فقها، متکلمین، فلاسفه، ادبا و شعرا یک تفاوت مهم دارند و آن اینکه علاوه بر اینکه یک طبقهٔ فرهنگی هستند و علمی به نام عرفان را به وجود آوردند و دانشمندان بزرگی در میان آنهاآن‌ها ظهور کردند و کتب مهمی نیز تألیف کردند، یک فرقهٔ اجتماعی در [[جهان اسلام]] به وجود آوردند با مختصاتی مخصوص به خود، بر خلاف سایر طبقات فرهنگی مثل فقها و حکما و غیره، که صرفاً طبقهٔ فرهنگی هستند و یک فرقهٔ مجزا از دیگران به‌شمار نمی‌روند.
 
اهل عرفان هر گاه با عنوان فرهنگی خود، یاد شوند با عنوان «عُرَفا» و هر گاه با عنوان اجتماعی شان یاد شوند غالباً با عنوان «متصوفه» مورد خطاب قرار می‌گیرند.<ref>[http://motahari.org/asaar/books/7/index.htm مرتضی مطهری، کلیّات علوم اسلامی، ج۲، ص۸۳]</ref>
خط ۵۵:
== عرفان‌های نوظهور ==
{{اصلی|عرفان‌های نوظهور}}
عرفان‌های نوظهور مجموعه جنبش‌های معنوی مدعی ارمغان آرامش و شادی درونی و رستگاری برای بشر می‌باشند و عموماً با عرفانهای دینی و سنتی تفاوتها و اهداف اساسی دارند و در مواردی در تقابل قرار می‌گیرند، از اینرو این مرامهای نوپدید از دیدگاه سنتی بعضی ادیان از جمله اسلام غیرقابل پذیرش و ''کاذب'' خوانده می‌شوند. بعضی عرفانهای سنتی و قدیمی که در یک منطقه به تازگی وارد می‌شوند نیز نسبت به آنجا نوپدید تلقی می‌شوند. مهمترین تفاوت عرفانهای نوپدید با عرفانهای دینی در غایت آنهاست چرا که غایت در عرفانهای نوظهور لزوماً خدا نیست بلکه کسب آرامش برای انسان است هر چند ممکن است خدا بعنوانبه عنوان یک عامل مهم مطرح باشد در حالیکه عرفان دینی بخصوص اسلامی خدامحوری است (هدف فنای فی الله) نه انسان محوری.
 
== جستارهای وابسته ==