فقه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش‌های مشکوک به خرابکاری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۸:
== توضیح ==
احکام شرعی دو دسته هستند:
* احکام اصلی: باورهایی که یک فرد مسلمان از طریق استدلال عقلی آنهاآن‌ها را بدست می‌آورد. این باورها را مسلمانان در دانش [[عقائد]] بررسی می‌کنند.
* احکام فرعی: بخش عمدهٔ آن نحوه انجام [[مناسک]] دینی و مناسبات اجتماعی است و بخش دیگر آن که [[احکام فقهی]] نام دارد به هر کاری یکی از پنج حکم فقهی را نسبت می‌دهد؛ که مسلمانان آن را در دانش فقه بررسی می‌کنند.<ref>سبحانی، جعفر. الموجز فی اصول الفقه. مؤسسه امام صادق. قم. ۱۳۸۷ ص ۹</ref>
برای بدست آوردن احکام (اعم از اصلی و فرعی) به کار گیری علوم مختلفی لازم است، که از آنهاآن‌ها به عنوان مقدمات اجتهاد نام می‌برند.<ref name="ReferenceA">زین الدین العاملی (معروف به [[شهید ثانی]]). الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة اللمعة الدمشقیة و الرّوضة البهیّة. کتاب القضاء.</ref>
 
=== توضیحاتی در مورد تعریف معروف ===
خط ۱۷:
قید «فرعی»، مسائل اعتقادی و اصول عقاید (که در علم کلام مطرح است)
{{سخ}}
قید «تفصیلی»، علم مقلِّد به احکام از تعریف فقه خارج می‌شود؛ زیرا مقلّد ممکن است عالم به احکام باشد، اما علم او ناشی از دلیل تفصیلی و خاص هرکدام از احکام نیست، بلکه از یک دلیل اجمالی - یعنی «حجیت رأی مجتهد برای او در تمام احکام» - سر چشمه می‌گیرد، ولی مجتهد عالم به احکام با استناد به ادلّهٔ تفصیلی آنهاآن‌ها است.
 
== واژه شناسی ==
خط ۲۳:
 
== منابع فقه ==
منابع فقه اسلامی عبارتند از مجموعه گزاره‌هایی (اعم از آنکه عقل به این گزاره‌ها پی برده باشد یا فقط توسط [[شارع]] بیان شده باشد) که فرد آگاه به علوم لازم (مثل فقه، [[اصول فقه]]، [[علم الحدیث]] و...) می‌تواند با استفاده از آنهاآن‌ها احکام شرعی فرعی را بدست آورد.<ref>(آیت الله العظمی) خویی، حسین. شرح العروة الوثقی. مقدمه، تعریف اجتهاد.</ref>{{سخ}}
از دیدگاه فقهای شیعه، این منابع در اصل دو عددند و عبارت اند از [[نقل]] و [[عقل]] ما به طوربه‌طور سنتی و برای مقایسه پذیرتر شدن با سایر [[مذاهب اسلامی]] به صورت چهار دسته شمرده شده‌اند: [[قرآن|کتاب]]، [[سنت]]، [[عقل]] و [[اجماع]].<ref name="ReferenceA"/>
{{سخ}}
فقهای [[مذاهب اهل سنت]]، (از جمله [[حنفیان]])، [[قیاس]] و استحسان را نیز از جمله منابع استنباط دانسته‌اند (اما عقل را از جمله منابع فقه محسوب نکرده‌اند).{{مدرک}}
خط ۴۲:
در سال‌های نخستین ظهور اسلام، علم فقه معنای مصطلح فعلی را که در کنار سایر علوم [[حکمت]] و [[تفسیر]] و کلام قرار می‌گیرد نداشته‌است. {{مدرک}}{{سخ}}[[قرآن]] مؤمنان را دعوت می‌کند تا به مراکز فرهنگی وارد شوند تا در اصول و فروع دین فقیه شوند.<ref>{{آیه|۹|۱۲۲}}</ref> این فقاهت شامل عقاید و اخلاق و حقوق بوده‌است.<ref>جوادی آملی، عبدالله (۱۳۸۵)، ''دین‌شناسی''، قم: اسراء، صص ۲۵۰–۱</ref>
{{سخ}}
از آنجا که اهل سنت باب تفقه را بر روی خود بستند، تاریخ فقه را در نزد آنهاآن‌ها باید از زاویه‌ای دیگر نگریست. اما در بین شیعیان فقه ادامه یافت، لذا می‌توان دوره‌های فقه را درعناوین زیر خلاصه کرد:
* دوره اول: اختصاص به شیوه نقل عین روایات با ذکر اسناد دارد. این شیوه که از آن به «فقه مستند» نیز یاد می‌شود، حتی در زمان حضور امامان شیعه نیز وجود داشت. اما از نظر گستردگی، روش جمع‌آوری و تنظیم آنها، در مقایسه با کتب فقهی بعد از [[غیبت]]، در سطحی بسیار پایین و محدود قرار داشت: شیوه بیان فقه در قالب الفاظ روایات و با ذکر اسناد، تازمان نگارش'' [[کافی]]'' معمول بوده و از آن زمان به بعد به ندرت در آثار فقهاء به چشم می‌خورد؛ بنابراین چهره معروف این شیوه، شیخ [[کلینی]] است.
* دوره دوم: شیوه بیان احکام با عبارات خود احادیث و با حذف اسناد بوده‌است. این شیوه از اوایل قرن چهارم هجری و در عصر شیخ کلینی پدید آمد. [[علی بن بابویه]] پدر[[شیخ صدوق]] و صاحب کتاب ''شرایع'' از اولین کوشندگان در این زمینه محسوب می‌شود. او نخستین بار کتاب فقهی مجرد از سند روایت و مانند اثر مخصوص به مؤلف و نشان دهنده فتوی و نظر مؤلف را تألیف کرد. '' شیخ صدوق، ابن ابی عقیل، ابن جنید، [[شیخ مفید]]، [[سید مرتضی]]، سلار، ابوالصلاح حلبی و ابن براج'' از دیگر فقهایی هستند که در این دوره می‌زیسته‌اند.
* دوره سوم: اختصاص به شیوه بیان احکام در قالب عباراتی شخصی خود مجتهد دارد. این شیوه که به «فقه مستنبط» نیز خوانده می‌شود، توسط ''محمد بن حسن بن علی الطوسی'' معروف به [[شیخ طوسی]] بنیان نهاده شد، او با نگارش کتاب ''المبسوط'' شیوه جدیدی را در تبیین و تدوین مسائل فقهی بوجود آورد و برخلاف گذشتگان که فتاوی خود را درقالب الفاظ احادیث (با ذکر یا حذف سند) بیان می‌کردند، با عبارات خودش به ایراد فتوی پرداخت و شیوه نقل فتوی به دور از جمود بر الفاظ روایت و با عبارات شخصی مجتهد را درتدوین کتب فقهی تأسیس کرد. این شیوه راهگشای چگونگی تألیف کتب فقهی بعد از شیخ گشت که تا به امروز نیز ادامه دارد.
* دوره‌های جدید فقهی که در آن نقش اجتهاد پر رنگ تر شد و تکیه فقها بر تعقل بیشتر. اما بعد از مدتی همزمانهم‌زمان با افول عقل گرایی در غرب جریانی در بین شیعیان نفوذ کردند که عقل را بر زمین گذاشتند. تا آنکه [[شیخ انصاری]] بار دیگر موفق شد تعقل را با صحنه برگرداند و عصر طلائی اجتهاد را آغاز کرد.<ref>تاریخ فقه و فقهای امامیه. محل نشر: ناشر، سال نشر: تهران: دانشگاه امام صادق(ع)، ۱۳۸۷.</ref>
 
== ساختار کتاب‌های فقهی ==
خط ۷۷:
== سبک‌های فقهی شیعه ==
* فقه سنتی:در فقه سنتی، پایه اصول استنباط فقهی، قرآن و سنت و اجماع و عقل می‌باشد
* [[فقه گویا]]: یک سبک فقهی است، در برابر [[فقه سنتی]] و [[فقه پویا]] که عامه علمای معاصر شیعی برمبنای آنهاآن‌ها فتوی می‌دهند، در این شیوه، صدور احکام بر پایه محوریت استنباط [[قرآن]] و سنت قطعیه که از عرضه احادیث بر قرآن بدست می‌آید بنیان نهاده شده‌است. بنیان‌گذار فقه گویا [[محمد صادقی تهرانی]] است که از مفسران قرآن و [[فقیه|فقهای]] معاصر بوده‌است.<ref>کتاب فقه گویا - محمد صادقی تهرانی - انتشارات امید فردا - چاپ اول ۱۳۸۲</ref><ref>[http://www.forghan.ir/ جامعة علوم القرآن] پایگاه تخصصی علوم قرآنی</ref>
 
== مکاتب فقهی ==
در نزد [[سنی|اهل سنت]] که به بسته بودن باب [[اجتهاد]] معتقداند، مذاهب فقهی منحصر در چهار مذهب [[حنبلی]] و [[مالکی]] و [[حنفی]] و [[شافعی]] است و از این رو علم فقه در نزد [[اهل سنت]] عمدتاً به معنای آموزش و اشاعه مکتب فقهی این چهار پیشوای فقهی اهل سنت است.
اما مکتب فقهی [[شیعه]] که به [[مذهب جعفری]] موسوم است، برای هر مجتهدی و در هر زمانی قدرت استنباط قائل است و در نتیجه معتقد است که باید هر مؤمن مکلف یا خود [[مجتهد]] باشد یا در فروع فقهی از یک مجتهد واجد شرایط پیروی و تقلید کند.<ref>توضیح المسائل مراجع. دو جلدی. مسئله اول التقلید.</ref> اهل سنت تنها روایات موثقی را که از [[محمد]] رسیده، و حاکی از قول یا فعل اوست، به عنوان یکی از منابع استنباط قبول دارند، اما [[شیعیان]] در استنباط احکام، علاوه بر عقل، قرآن و [[سیره]] پیامبر بر روایاتی که از [[ائمه اطهار]] به طوربه‌طور قابل اعتماد رسیده باشد، نیز اتکا می‌کنند.<ref>زین الدین العاملی. کتاب القضاء. ذیل (و من السنة...).</ref>
 
== قواعد فقه (قواعد فقهیه) ==
قواعد فقه در واقع آن دسته از فرمول‌های کلی به شماربه‌شمار می‌روند که به وسیله آن می‌توان قوانین محدودتر را درک کرد و صرفاً به یک مورد خاص تعلق ندارند بلکه اساس فهم و درک بسیاری از قوانین قرار می‌گیرند.<ref>http://lib.eshia.ir/71601/1/648</ref> این قواعد از یک جهت، جزیی از مسائل فقه و از جهتی دیگر جزیی از مسائل دانش اصول به شماربه‌شمار می‌روند. برخلاف مسائل علم اصول که صرفاً واسطه‌ای برای کشف احکام هستند قواعد فقه نه تنها واسطه هستند بلکه خودشان احکام نیز به شماربه‌شمار می‌روند. مثلاً قاعده لاضرر و لا ضرار، یک حکم شرعی محسوب می‌شود. بر خلاف مسائل فقه، قواعد فقه اموری عام و شامل هستند نه این که خاص و موردی باشند.<ref>سید مصطفی محقق داماد، قواعد فقه بخش مدنی (مالکیت و مسئولیت)، مرکز نشر علوم اسلامی، ص2-3. 1394شمسی</ref> برخی از قواعد فقهی به این شرح‌اند:
* [[قاعده ید]]
* [[قاعده ضمان ید]]
برگرفته از «https://fa.wikipedia.org/wiki/فقه»