اقتدارگرایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۱۷:
۱. جان دوکیت از دانشگاه ویت‌واترسراند با تأکید بر مخالفت [[جمع‌گرایی]] و اقتدارگرایی با فردگرایی به وجود پیوندی میان آن دو اشاره می‌کند.<ref>{{یادکرد|نویسنده=Duckitt, J|مقاله=Authoritarianism and Group Identification: A New View of an Old Construct|ژورنال=Political Psychology|دوره=10|شماره=1|صفحه=63-84}}</ref> دوکیت می‌نویسد که اقتدارگرایی و جمع‌گرایی هر دو حقوق و اهداف فردی را در برابر اهداف، انتظارات جمعی و نیز همنوایی با جمع کم‌اهمیت جلوه می‌دهند.<ref>{{یادکرد|نویسنده=Kemmelmeier, M. ; Burnstein, E. ; Krumov, K. ; Genkova, P. ; Kanagawa, C. ; Hirshberg, M. S. ; Erb, H. P. ; Wieczorkowska, G. et al|مقاله=Individualism, Collectivism, and Authoritarianism in Seven Societies|ژورنال=Journal of Cross-Cultural Psychology|تاریخ=2003|دوره=3صفحه=304}}</ref>
 
دیگران بر این نظراند که جمع‌گرایی، اگر تعریف درستی از آن ارایهارائه شود، بر تصمیم‌گیری مبتنی بر اجماع ابتنا دارد که با اقتدارگرایی در تضاد است.
 
== اقتدارگرایی و تمامیت‌خواهی ==
خط ۲۸:
| کاریزما || بالا || پایین
|-
| نقش پذیری || رهبر در مقام اشغال کنندهاشغال‌کننده یک جایگاه || رهبر در مقام یک فرد
|-
| اهداف قدرت|| عمومی || خصوصی
خط ۴۸:
 
== اقتدارگرایی و دموکراسی ==
اقتدارگرایی و [[دموکراسی]] تضاد بنیادین با یکدیگر ندارند و از این‌رو همواره این امکان وجود دارد که دموکراسی‌ها حاوی عناصر اقتدارگرایانهٔ قدرتمندی باشند، زیرا هردوی آن‌ها اشکالی از تن دادن به اقتدار هستند. تفاوت دموکراسی غیر لیبرال (یا دموکراسی صوری) و [[دموکراسی لیبرال]] (یا دموکراسی حقیقی) در این است که دموکراسی‌های غیر لیبرال وجوه بنیادین‌تر دموکراسی را ندارند، وجوهی چون [[حاکمیت قانون]] و نظام قضایی مستقل، مضاف بر این که دموکراسی‌های لیبرال تا کنونتاکنون با یکدیگر نجنگیده‌اند. تحقیق جدیدتری این نظریه را بسط داده و به این نتیجه رسیده‌است که کشورهای دموکراتیک‌تر تمایل کمی به جنگ‌های نظامی با دیگر دولت‌ها دارند که این خود تعداد کم‌تر کشته‌شدگان در نتیجهٔ جنگ را به دنبال دارد، این کشورها جنگ‌های داخلی کمی هم داشته‌اند.<ref>{{یادکرد|نویسنده=Hegre, Håvard, Tanja Ellington, Scott Gates, and Nils Petter Gleditsch|مقاله=Towards A Democratic Civil Peace? Opportunity, Grievance, and Civil War 1816-1992|ژورنال=American Political Science Review|تاریخ=۲۰۰۱|شماره=۹۵|صفحه=۳۳–۴۸}}</ref><ref>{{یادکرد|کتاب=A Lakatosian View of the Democratic Peace Research Program From Progress in International Relations Theory|نویسنده=Ray, James Lee|ناشر =MIT Pressکوشش=edited by Colin and Miriam Fendius Elman|سال=۲۰۰۱}}</ref>
* دموکراسی‌های ضعیف بیش از دیکتاتوری‌های ضعیف تمایل به داشتن [[آموزش و پرورش]] قوی، [[امید به زندگی]] بالا، مرگ و میر کم کودکان و دسترسی به [[آب آشامیدنی]] و بهداشت دارند. این امر به دلیل برخورداری از کمک‌های خارجی بیش‌تر یا صرف درصد بیش‌تری از [[تولید ناخالص داخلی]] برای بهداشت و آموزش نیست، بلکه در این کشورها مدیریت بهتر منابع موجود محتمل‌تر است.
* تحقیقات نشان می‌دهد که برخی از شاخص‌های سلامت (امید به زندگی و [[مرگ و میر نوزادان]] و مادران) بیش از آن‌که با سرانهٔ تولید ناخالص داخلی، بزرگی بخش عمومی یا نابرابری درآمد در ارتباط باشد با دموکراسی رابطه دارد.<ref>{{یادکرد|نویسنده=Franco, Á. ; Álvarez-Dardet, C. ; Ruiz, M. T.|مقاله=Effect of democracy on health:ecological study|ژورنال=BMJ|تاریخ=۲۰۰۴|شماره=۳۲۹|صفحه=۱۴۲۱–۱۴۲۳}}</ref>
* بنا بر نظریهٔ آمارتیاسن اقتصاددان بزرگ، هیچ‌یک از کشورهای موجود که با سیستم [[لیبرال دموکراسی]] اداره می‌شوند، تا کنونتاکنون قحطی گسترده‌ای را تجربه نکرده‌اند.<ref>{{یادکرد|نویسنده=Sen, A. K.|مقاله=Democracy as a Universal Value|ژورنال=Journal of Democracy|دوره=۱۰|شماره=۳|صفحه=۳–۱}}</ref> این قاعده شامل دموکراسی‌هایی هم می‌شود که در طول تاریخ چندان متمول نبوده‌اند، همچون هند که آخرین قحطی بزرگ را در سال ۱۹۴۳ تجربه کرده‌است و پیش از این تاریخ در [[قرن نوزدهم]] چندین قحطی بزرگ را از سر گذرانده که همهٔ آن‌ها در دوران مستعمره بودن هند اتفاق افتاده‌اند (بماند که برخی دیگر قحطی ۱۹۴۳ بنگال را به تأثیرات جنگ جهانی دوم نسبت می‌دهند) دولت هندوستان در طول سال‌ها مدام در حال دموکراتیک‌تر شدن بوده‌است. دولت ایالتی پس از قانون دولت هند در ۱۹۵۳ همواره چنین وضعی داشته‌است.
* بحران پناهندگان تقریباً همیشه در کشورهای کم‌تر دموکراتیک رخ می‌دهد. با نگاه به حجم جریان‌های پناهندگی در بیست ساله گذشته درمی‌یابیم که هشتاد و هفت مورد نخست در کشورهای دارای نظام اقتدارگرا رخ داده‌است.<ref name="ReferenceC">{{یادکرد|مقاله=The Democracy Advantage: How Democracies Promote Prosperity and Peace|ژورنال=Carnegie Council}}</ref>
* تحقیقات نشان می‌دهند که در میان ملّت‌های دموکراتیک کشتارجمعی یا جنایات از سوی دولت بسیار کم‌تر رخ می‌دهد. هرچند باید در نظر داشت که این ملّت‌ها پیش از به‌کارگیری سیاست‌های لیبرال دموکراتیک، ملّت‌های به نسبت پیشرفته‌تری هم بوده‌اند.<ref>{{یادکرد|کتاب=Power kills: democracy as a method of nonviolence|نویسنده =Rummel RJ|ناشر =Transaction Publishers|شهر=New Brunswick, N.J. , U.S.A|سال=۱۹۹۷|شابک=۱-۵۶۰۰۰-۲۹۷-۲}}</ref> به همین ترتیب نسل‌کشی و کشتار سیاسی کم‌تری هم در ان‌ها به چشم می‌خورد.<ref>{{یادکرد|کتاب= No Lessons Learned from the Holocaust|نویسنده =Barbara Harff|سال=۲۰۰۳}}</ref>
خط ۶۹:
۲. دولت کمونیست ویتنام نیز اغلب اقتدارگرا خوانده می‌شود. ویتنام از سوی [[حزب کمونیست ویتنام]] اداره می‌شود که تنها [[حزب سیاسی]] قانونی در این کشور است. سیاست‌ها و قوانین همگی به‌طور یک‌سویه از طرف حزب وضع می‌شود و مردم در فرایند تصمیم‌گیری هیچ قدرتی ندارند. هرگونه مخالفت سیاسی ممنوع است. مخالفانی چون ویِت خانگ خواننده و آهنگ‌ساز و نگوین چی تین شاعر، به‌طور معمول دستگیر و زندانی می‌شوند و دولت مکرّراً مخالفان را به «براندازی حکومت»، «تهدید امنیت کشور» یا تلاش برای «سرنگونی [[دولت سوسیالیست]] مردمی»<ref>{{یادکرد|پیوند=|عنوان= Rep Loretta Sanchez: Free Viet Khang, Paulus Le Son and many others". Democracy for Vietnam |زبان = en |بازیابی =2012-04-07}}</ref> متهم می‌کند. در ویتنام اعتراضات با دقّت بسیار از سوی دولت تحت نظر قرار می‌گیرد؛ در این میان اعتراضات تابستان ۲۰۱۱ در حمایت از حاکمیت ویتنام بر جزایر پاراسل و اسپارتلی در شهرهای هانوی و سایگون و نیز اعتراضات کوچک‌تر دربارهٔ ادعاهای ارضی دولت از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند.<ref>{{یادکرد|پیوند= Bbc.co.uk. 2011-06-05 |عنوان = BBC News - South China Sea: Vietnamese hold anti-Chinese protest |زبان = en |بازیابی =2012-04-07}}</ref> اینترنت نیز در این کشور به شدّت سانسور می‌شود، بیش‌تر سایت‌هایی که محتوای ضدّ کمونیستی، انتقادی یا ضدّ دولتی دارند یا حامی جمهوری سابق ویتنام هستند از سوی دولت مسدود می‌شوند. سایت‌های ایجادکننده [[شبکۀ اجتماعی]] از جمله فیس بوک نیز مسدود شده‌اند.<ref>{{یادکرد|پیوند=|عنوان= The Economist, Facebook in Vietnam: Defriended |زبان = en|بازیابی =4 January 2011}}</ref> ویتنام نیز در لیست سیاه «دشمنان اینترنت» [[گزارشگران بدون مرز]] قرار دارد.<ref name="en.rsf.org"/> پس از [[جنگ ویتنام]] صدها هزار نفر از ساکنان جنوب ویتنام به اردوگاه‌های بازآموزی فرستاده شدند و در آن‌جا مجبور به کار و زندگی در شرایط بسیار نامطلوب بودند.<ref>{{یادکرد|کتاب= Vlad III Dracula and his Relations with the Boyars and the Church |نویسنده = Treptow, Kurt W|ناشر = Columbia University Press |شهر= New York |سال=1998|صفحه=27-40}}</ref>
[[پرونده:Vladimir Putin in Egypt 26-27 April 2005-3.jpg|بندانگشتی|راست|ولادیمیر پوتین و حسنی مبارک دو تن از رهبران اقتدارگرای روسیه و مصر]]
در روسیه هم پس از گزارش‌های متعدّد دربارهٔ جابه‌جایی آرای انتخابات پارلمانی ۲۰۱۱ و نیز [[ریاست جمهوری]] ۲۰۱۲ ویژگی‌های عمومی اقتدارگرایی در حال بروز است، این وضعیت با وضعیتی درآمیخته شده‌است که در آن حزب روسیه متحد که اکثریت آن طرفدار کرملین‌اند از جایگاهی ممتاز برخوردار است، دادگاه‌ها به طوربه‌طور مکرّر آرای سویافته صادر می‌کنند، مقرراتی وضع می‌شود که پیش‌برد مخالفت معنادار با دولت با مشکل مواجه می‌سازد و بر سر مشروعیت دور سوم ریاست جمهوری [[ولادیمیر پوتین]] بحث‌هایی هست و [[تمام این‌ها]] نشان از احتمال بروز اقتدارگرایی در نظام سیاسی روسیه دارد. هنوز باید منتظر نتایج اظهارات اخیر رئیس جمهور (نخست‌وزیر سابق) پوتین و [[نخست وزیر]] (رئیس جمهور سابق) مدودف دربارهٔ لیبرالی کردن نظام سیاسی بود، البته به نظر می‌رسد که چنین گفتمانی تلاشی پوپولیستی برای برآمدن از پس نارضایتی‌های اجتماعی باشد.
 
== اقتدارگرایی در تاریخ ==
اَشکال بسیاری از اقتدارگرایی در بسیاری از نظام‌های حکومتی و اغلب دوره‌ها از ابتدای ثبت تاریخ تا کنونتاکنون رایج بوده‌است. رؤسای قبایل و شاه-خدایان اغلب راه را برای سلاطین و امپراتوران برای هموار می‌کردند. حتّی حکومت‌های مشروطه‌ای هم که ظاهری دموکراتیک دارند، یا آن‌هایی مدعی دموکراتیک بودن هستند، می‌توانند امکان متمرکز ساختن قدرت یا سلطه را برای مردان قوی یا گروه‌های کوچک نخبگان سیاسی فراهم سازند.
 
۱. بر خلاف تظاهرات مختلف اقتدارگرایی، اشکال دموکراتیک‌تر حکومت به عنوان شیوهٔ استاندارد سازمان سیاسی بعد از تثبیت مدرنیته در نتیجهٔ [[انقلاب صنعتی]] تداول یافت. حاکمان ظالم و اعضای حلقه‌های رأس حکومت دموکراسی در حال رشد در [[آتن باستان]] و نیز پادشاهان و امپراتورانی را نادیده گرفتند که اشکالی از دموکراسی را در [[جمهوری رم]] آزموده بودند. ولاد دراکولا نخستین حاکم والاشیا و ترانسیلوانیا در قرن پانزدهم را می‌توان اوّلین کسی دانست که به شیوهٔ اقتدارگرایانه حکومت کرده‌است.<ref>{{یادکرد|کتاب= The Man Who Shocked the World: The Life and Legacy of Stanley Milgram |نویسنده =| Blass, Thomas|ناشر=basic books|سال=2004|شابک= {{ISBN|0-7382-0399-8|en}}}}</ref>