ژان-فرانسوا لیوتار: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۹۰:
 
=== الحاد ===
لیوتار مفهوم شرک‌گرایی را در درس‌های «شرک‌گرایی» ارایهارائه کرد که در واقع کارهای کوتاه‌تر و صرفاً تفننی هفده سال آخر عمر وی را شامل می‌شد. واژه [[شرک‌گرایی]] به شیوهٔ تفکری اطلاق می‌گردد که درصدد اهمیت‌دادن به و مبارزه برای عدالت در مورد تفاوت‌های حل‌نشدنی است. همان‌طور که ادیان شرک‌آمیز به تعدادی از خدایان متفاوت باور داشتند و نه فقط به یک خدا. [[فلسفه شرک|فلسفهٔ شرک]] لیوتار نیز بیانگر توجه به [[کثرت‌گرایی]] و تعدد (که وی آن را متضاد [[جهان شمول‌گرایی]] می‌داند) است. این باور لیوتار به تعدد و [[کثرت‌گرایی]] با مقصد بنیادی لیوتار به [[هستی‌شناسی]] رویدادهای ویژه ارتباط دارد. اگر واقعیت توسط حوادث منحصربه‌فرد و بی‌نظیری ساخته می‌شوند، پس هیچ قانون جهان‌شمولی برای داوری و [[قضاوت]]، که قادر به اهمیت‌دادن به یک یا همهٔ حوادث باشد به گونه‌ای که با همهٔ آن‌ها با [[عدالت]] رفتار شود، وجود ندارد. شرک‌گرایی هرگونه معیار داوری را مردود شمرده و مدعی است که ما باید در مورد عدالتی داوری کنیم که به آن نیازمندیم. اما چه‌طور با آن معیار می‌توان [[قضاوت]] کرد؟ وی به [[کانت]] و [[نیچه]] جهت پاسخ به این سؤال متوسل می‌شود. در مفهوم کانتی، ما از طریق [[تخیل]] ساختمانی دست به داوری می‌زنیم. این توانایی برای داوری و این ابداع معیار امری رمزآلود است و به مفهوم نیچه‌ای لیوتار می‌گوید که داوری یک جلوه و بیانی از خواست قدرت است. شاید همان‌طور که لیوتار خودش هم اعتراف می‌کند عدالت تکثرگرایی به واسطهٔ تجویز ارزش‌های جهان‌شمول تأمین می‌گردد، تجویزی که در قالب آن قواعد بازی‌های زبانی مورد توجه قرار گرفته و در زیر یک معیار واحد داوری قرار نمی‌گیرند.
 
=== وضعیت پست‌مدرن ===
لیوتار خیلی زود واژهٔ [[شرک‌گرایی]] را به نفع [[پست‌مدرنیسم]] رها کرد. وی فرمول‌بندی اولیه و بسیار منتفذ خود را در مورد پست‌مدرنیسم در کتاب مشهورش، یعنی [[وضعیت پست‌مدرن]]، ارایهارائه می‌دهد. این کتاب برای [[حکومت]] [[کبک کانادا]] نوشته و در ۱۹۷۹ منتشر شد. وی به گونه‌ای مشهور پست‌مدرنیسم را به عنوان «بی‌باوری به فراروایت‌ها» تعریف می‌کند، فراروایت‌هایی که به عنوان داستان‌های جامع و فراگیر در مورد تاریخ و اهداف نژاد انسانی که معارف و روش‌های فرهنگی را بنیان نهاده و مشروعیت می‌بخشند، درک می‌شوند. در این کتاب، فراروایت‌های کهن که برای لیوتار مهم هستند عبارتند از:
# تاریخ به مثابهٔ امری مترقی به سمت روشنگری اجتماعی و رهایی.
# دانش به مثابهٔ امری رو به ترقی به سوی [[تام‌گرایی]].