جنگ شاهنشاهی ساسانی و امپراتوری بیزانس (۶۰۲–۶۲۸): تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Alitehrani68 (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۸:
== برکناری و قتل خسروپرویز ==
رها کردن میدان جنگ و بازگشت به پایتخت توسط [[خسرو پرویز|خسروپرویز]] اعتبار او را نزد درباریان و صاحب منصبان ساسانی خدشهدار کرد.<ref>{{پک|آژند|۱۳۸۵|ک=ایران باستان|ص=۱۷۴}}</ref>
از طرفی وی سرداران سپاهش را عامل این شکست میدانست و تصمیم به مجازات آنها داشت.<ref>{{پک|علی بابایی|۱۳۸۹|ک= تاریخ ارتش ایران (از ۵۵۸ پیش از میلاد تا ۱۳۵۷ شمسی)|ص=۲۹۴ و ۲۹۵}}</ref>
سطر ۱۰۹ ⟵ ۱۰۷:
== پیامدهای بعد از جنگ ==
{{همچنین ببینید|حمله اعراب به ایران}}
این جنگ هر دو امپراتوری ساسانیان و بیزانس را فرسوده کرد و در خصوص ساسانیان، منجر به یک بحران سیاسی داخلی شد. چرا که نبردهای خسروپرویز و جنگهای بی پایان او با روم وی را از پرداختن به مسائل داخلی کشور بازمیداشت بطوریکه برای مثال در دو سال آخر عمر خسروپرویز اعراب تحت حاکمیت ایران توجهی به قدرت مرکزی نداشتند و حتی اقدام به قتل [[هامرز]] سردار ایرانی در [[حیره]] کردند، اما خسروپرویز به این مسئله توجهی نکرد.[[پرونده:The assassination of Chosroës Parvez.jpg|بندانگشتی|چپ|قتل خسرو پرویز، در نقاشی [[گورکانیان|مغول]] حدود ۱۵۳۵، شعر فارسی از [[شاهنامه فردوسی]]]]
جنگ ۲۵ ساله ایران و روم، زمینهساز پیدایش [[خلافت راشدین|خلافت اسلامی]] به عنوان یک امپراتوری جدید شد. این جنگ نظم سیاسی را که طی سه سده بر این منطقه حاکم بود، فروریخت و خلأ قدرتی را پدیدآورد، که در پی آن سپاهیان مسلمان عرب آن دو امپراتوری را شکست دادند و امپراتوری نوپدید خلافت را بنا نهادند.<ref>{{پک|Robinson|2011|ک= The New Cambridge History of Islam|زبان=en|ص= 73}}</ref> این جنگ هر دو امپراتوری را فرسوده کرد و در خصوص ساسانیان، منجر به یک بحران سیاسی داخلی شد. هرچند جنگ با پیروزی روم شرقی به پایان رسید، اما امپراتوری روم وضعی بهتر از ساسانیان نداشت. برخی از ثروتمندترین مناطق این امپراتوری، یعنی [[شام]] و [[مصر]]، طی دو دهه تحت اشغال بودند. همچنین، مردمان این سرزمینها دیگر امپراتوری روم را به عنوان یک ضرورت اجتناب ناپذیر زندگی نمیدیدند. به علاوه، امپراتوری ذخایر ثروتش را در خلال جنگ هزینه کرده بود و دیگر منبعی برای تأمین مالی قوا در برابر سپاه مسلمانان نداشت.<ref>{{پک|Robinson|2011|ک= The New Cambridge History of Islam|زبان=en|ص= 93-94}}</ref> از سوی دیگر، در پی شکست ساسانیان در اواخر این جنگ، خسروپرویز به قتل رسید و دورهای چندساله از هرج و مرج سیاسی دربار ساسانیان را فراگرفت. نهایتاً، [[یزدگرد سوم]] بر تخت نشست. هرچند، سپاه امپراتوری ساسانی، در جنگ آسیب چندانی ندیده بود و همچنین موانع طبیعی شامل رودخانههای [[فرات]] و [[دجله]] و نیز کوههای [[زاگرس]] از سرزمین ایران در برابر مهاجمان دفاع میکرد، اما، امپراتوری ساسانی به علت اختلافات سیاسی داخلی بیش از آن ضعیف شده بود که بتواند در برابر حمله سپاهیان مصمم مسلمان مقاومت کند.<ref>{{پک|Robinson|2011|ک= The New Cambridge History of Islam|زبان=en|ص= 111-113}}</ref> ساسانیان به علت زوال اقتصادی، مالیاتهای سنگین برای تأمین مالی لشگرکشیهای [[خسروپرویز]] و قدرت گیری شاهان محلی در برابر پادشاه بیشتر تضعیف شدند.<ref>{{harvnb| Howard-Johnston|2006|pp=291}}</ref>
|