عباس علیجانزاده آرانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ابرابزار
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۲۱:
 
{{کوچک}}
::''زبان محلی مردم آران و بیدگل ریشه درزبان پارسی باستان دارد که تنها زبان دارای دو دستور لغت در جهان بوده استبوده‌است.''
::''مشکل بودن تکلم به زبان فارسی باستان به دلیل دشواربودن دستوری، سبب شد این زبان نتواند به عنوان تکلم رایج و رسمی ایران مورد استفاده قرار گیرد و زبان کنونی که زبان فارسی دری است جای آن را گرفت.''
::''زبان فارسی امروز دارای یک نوع شناسه فعل است اما در زبان فارسی باستان و زبان محلی آران و بیدگل دو نوع شناسه فعل وجود دارد. به جز کتاب زبان کویر تاکنون کار مدون و علمی دربارهٔ این زبان انجام نشده است و هنوز ناگفته‌های فراوانی در مورد این زبان وجود دارد.''{{پایان کوچک}}<ref>[http://isfahan.isna.ir/default.aspx?NSID=5&SSLID=46&NID=3516 زبان محلی آران و بیدگل،در معرض نابودی است] خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا</ref>
خط ۳۹:
::شامل ترانه‌ها و غزلیات محلی است که در ثبت هر بیت شماره گذاری و ذیل هر کلمه آوانگاری شده است…
: بخش سوم: شاهد مثال از دیگران
::شاهد مثال از دیگران شامل [[ضرب‌المثل]]ها، اتل متلها و اشعاری از شاعران محلی گوی ارایهارائه گردیده است.
: بخش چهارم: واژگان
::شامل واژگان اصیل یا دخیلی است که با تغییرات جزیی در این زبان متداول است. در ثبت واژه‌ها گذشته از ذکر نوع و نوشتن معنی، آوانگاری شده تا خوانندگان تلفظ صحیح هر واژه را بشناسند.
خط ۴۷:
 
{{کوچک}}
: «رساله آقای علیجان‌زاده دریچه‌ای است فراخ بر گویش استوار آرانی، ایشان با پژوهش و ژرف‌نگری در مباحث دستوری این گویش (در ۲۲۸ صفحه) توانسته است متخصصان و زبانشناسان را بر پهنا و ژرفا و ظرافتهای گویش آرانی آگاه سازد و به پژوهشی دست زده است که برای دیگر گویشهای مطالعه‌شده در زبان فارسی شاید چنین وقت و حوصله مصروف نشده. ضمناً با ارایهارائه مجموعه‌ای از واژگان آنجا لغت‌شناسان را متوجه می‌کند که در آن گویش واژه‌های «مور» و طاقچه «روجن» (شاید با ارچین و راچینه در یزدی مناسبتی داشته باشد)، دسته جارو «دیل» (باید همان دیل چوب گردو تگ‌کنی در یزدی باشد)، و چادر «چور» است.
 
:بخش سوم این کتاب حاوی غزلیات و ترانه‌هاست و خواننده به همین ملاحظه انتظار دارد که کاش مؤلف ارجمند مجموعه امثال و داستانها و افسانه‌های بومی آنجا را که طبعاً در حکم متون بازمانده گویش است گرد آورده و به دنبال آن بخش به چاپ رسانیده بود.