آلبر کامو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰) +مرتب+تمیز (۱۴.۹ core): + رده:نمایشنامهنویسان سده ۲۰ (میلادی) اهل فرانسه |
||
خط ۶۲:
| جوایز تونی =
| جوایز = [[پرونده:Nobel Prize.png|25px]] [[جایزه ادبی نوبل]] (۱۹۵۷)
|گفتاورد = «همیشه به دوردستها فکر کن. آنجاست که حقیقت را خواهی یافت.»{{سخ}}
|امضا =
}}
خط ۱۰۲:
=== ازدواج ===
کامو در ۱۹۳۴ با «سیمونهیه»، دختری جوان، ثروتمند، زیبا و البته معتاد به [[مرفین]] ازدواج کرد و دو سال بعد در اثر خیانتهایی از هر دو طرف و با تحمل «تجربهای دردناک» از هم جدا شدند. این جدایی در مقالهٔ «مرگ روح» به صورتی غیر مستقیم دیده میشود.<ref name=autogenerated1
ازدواج دوم کامو در ۱۹۴۰ بود و او با [[فرانسین فور]]، که یک [[پیانیست]] و [[ریاضیدان]] بود، ازدواج کرد. هرچند که کامو عاشق فرانسین فو بود اما در مقابل خواستهٔ او برای ثبت قانونی ازدواجشان طفره میرفت و آن را روندی غیرطبیعی برای پیوندی عاشقانه میدانست. حتی به دنیا آمدن فرزندان دوقلوی او، کاترین و ژان، در ۵ سپتامبر ۱۹۴۵ نیز کامو را مجاب به ثبت قانونی ازدواج با فرانسین نکرد.
بعد از ۱۹۴۴ او چندین نمایشنامه را با بازی [[ماریا کاسارس]]، هنرپیشهٔ [[مردم اسپانیولی|اسپانیایی]]، روی صحنه برد و برای مدتی نیز دلباختهٔ او بود.<ref name=autogenerated1
=== میانسالی و ترک الجزایر ===
خط ۱۸۱:
اما [[بیماری سل]] تمام آیندهٔ حرفهای آلبر کاموی فوتبالیست را نابود کرد. او معالجه شد، اما نه به اندازهای که بتواند رؤیای برابری با ستارگان بزرگ و استثنایی دروازههای فوتبال را که در سر میپروراند محقق کند. هرچند که کامو دیگر بعد از سن هفده سالگی نتوانست فوتبال بازی کند اما همیشه تا پایان عمر کوتاهش یک تماشاگر پر و پا قرص فوتبال باقیماند. علاقهٔ او به فوتبال به حدی بود که وقتی چارلز پونسه، یکی از دوستانش، از او پرسید فوتبال را ترجیح میدهد یا تئاتر پاسخ داد:'' «بدون تردید، فوتبال» ''<ref name = "rhybma">{{cite web|url=http://www.camus-society.com/camus-football.html |title=Albert Camus and football |publisher=The Albert Camus Society of the UK|date= |accessdate=2010-11-15}}</ref>
در دههٔ ۱۹۵۰ در مصاحبه با یک مجلهٔ ورزشی هنگامی که از کامو خواسته شد تا چند کلامی دربارهٔ تیم سابقش، RUA، بگوید گفت:'' «احساساتی میشوم… پس از سالها که جهان نمایشهای زیادی را پیش رویم گذاشت، آنچه را از اخلاق و تعهدات اخلاقی آموختم مدیون ورزش هستم. اینها را در RUA آموختم… چقدر تیم خودم را دوست داشتم. به خاطر شادی پس از پیروزی، آنگاه که با خستگی پس از تلاش در هم میآمیزد… چقدر بینظیر! و همچنین به خاطر میل احمقانهٔ گریستن در شبهای شکست…» ''<ref name = "rhybma"
== آثار ==
خط ۲۶۵:
* '''میهمان'''، ترجمهٔ نرگس تنها. تهران: کولهپشتی، ۱۳۸۸
* '''میهمان'''، ترجمه مجید کریمی کتاب شهرفرنگ (مجموعه پنجاه داستان کوتاه) انتشارات ساکو، ۱۳۹۵
* '''یادداشتها'''، ترجمهٔ [[خشایار دیهیمی]]. تهران: تجربه، دفتر ویراسته ۱۳۷۴<ref name="برای مطالعهٔ بیشتر"
* '''تسخیرشدگان'''، ترجمه [[خشایار دیهیمی]]. تهران: نشر ماهی، ۱۳۹۳
خط ۳۲۳:
* [http://www.radiofarda.com/content/f4_albert_camus_100_years/25161235.html آلبر کامو، غول ادبی قرن بیستم]
{{مستند کردن}}
{{نویسندگان و شاعران سده بیستم میلادی فرانسه}}
{{برندگان جایزه نوبل ادبیات ۱۹۷۵–۱۹۵۱}}
سطر ۳۳۰ ⟵ ۳۲۹:
{{ترتیبپیشفرض:کامو، آلبر}}
[[رده:آلبر کامو]]
[[رده:آنارشیستهای اهل فرانسه]]
خط ۳۵۹:
[[رده:مقالهنویسان مرد]]
[[رده:ندانمگرایان اهل فرانسه]]
[[رده:نمایشنامهنویسان سده ۲۰ (میلادی)]]▼
[[رده:نمایشنامهنویسان اهل فرانسه]]
▲[[رده:نمایشنامهنویسان سده ۲۰ (میلادی)]]
[[رده:نمایشنامهنویسان سده ۲۰ (میلادی) اهل فرانسه]]
[[رده:نویسندگان اهل فرانسه|کامو، آلبر]]
[[رده:نویسندگان پستمدرن]]
|