پروژه امکیاولترا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز حذف برچسب ویکی سازی |
Behsharifi2 (بحث | مشارکتها) برچسب: ویرایشهای مشکوک به خرابکاری |
||
خط ۱۵:
بر فرض مثال تعداد پلههای یک ساختمان در ذهن افراد است اما چون معمولاً مغز احتیاجی به این اطلاعات ندارد و سیستم تکاملی بگونهای ساخته شده که در راستای انتخاب طبیعی و کارهای روزمره برای بقا حرکت کند هیچگاه این اطلاعات از ضمیر ناخداگاه یا نیمه خداگاه به ضمیر خداگاه انتقال پیدا نمیکنند هرچند بوسیله واسط مغز رایانه و مطالعه امواج مغزی قابل استخراج باشند. شاید ضمیر نیمه خودآگاه مغز براحتی بتواند حدس بزند که از تعداد هزاران گوی در گردونه کدام گوی بر حسب شانس از گردونه خارج شدهاست هرچند ضمیر خداگاه هرگز چنین اطلاعاتی را پردازش نمیکند.
آیا از صدای افتادن سکه
برای مثال شاید تمام فیزیکدانان جواب نظریه نهایی فیزیک را در ذهن خود داشته باشند اما چون اصول مطالعه امواج مغزی از اصول امواج و نظریه کوانتوم پیروی میکند و خاصیت تمام امواج یکی است و مبتنی بر اصل عدم قطعیت و وضوح نسبی و عدم شفافیت مطلق است هیچ میانبری و تکنولوژی راحتی شبیه واسط مغز رایانه موجب تکینگی فناوری و کشف یک شبه اسرار خلقت نمیشود هرچند میتواند موجب سرقت فوری اطلاعات گردد. اما نکته جالب این است که بررسی این اطلاعات برای پیشبرد علم و در کنار هم گذاشتن و تحلیل و ترکیب آنان زمانبر است و در کل در طی زمان طولانی میتواند موجب پیدا کردن سوزن در انبار کاه و به جلو راندن علم گردد (در صورتی که برای سرقت اطلاعات حافظه و اطلاعات پیش پا افتاده که نمیتوان آنان را اسرار خلقت نامید زمان بسیار بسیار کوتاهی مورد نیاز میباشد). بصورت کلی مطالعه امواج مغزی برای کشف اسرار خلقت فقط به کوتاه شدن نسبی زمان کشف اسرار منجر میشود. همانگونه که اینترنت و ارتباطات به شتاب بخشیدن علم کمک میکند و هیچگاه سبب تکینگی تکنولوژی نمیشود.
نکته مهم این است که بسیاری از عناصر مثلاً پلاتین که یک عنصر معمول در پزشکی هست در موقع گذر از گیتها کاملاً قادر به
مطمئناً اندازه تراشه و آلیاژ بکار برده شده با روشهای کنونی رادیولوژی و پزشکی و تصویر برداری مغزی قابل تشخیص نیستند. هرچند قوانین موج و اپتیک و فاصله آنتن گیرنده و فرستنده احتمال فرستنده ماهوارهای را بصورت تقریباً قطعی از بین میبرد. مگر سطح مقطع آنتن داخل بدن بسیار بزرگ باشد. هیچ تکنولوژی خاصی ورای تکنولوژی و علوم پایه فیزیک و امواج برای ارتباط و ارسال اطلاعات و تأثیرپذیری بین دو نقطه وجود ندارد. از آنجا که نحوه سوخت و ساز تک تک سلولهای بدن برای مبارزه سلولها با عوامل بیماریزا بسیار حیاطی هستند و ویروسها و تمام انواع بیماریها همواره در بدن وجود دارند و در موقع ضعف سیستم دفاعی فرد را از پا درمیآورند کنترل سیستم عصبی حتی بر روی سیستم دفاعی بدن هم تأثیر گذار است. بدن همواره در حال مبارزه با انواع ویروسها و حتی عوامل سرطانزا هست. اندکی تغییر درجه حرارت بدن بالاتر از ۳۷ موجب از بین رفتن ویروس اما ادامه حیات میشود. هر چند نمیتوان معین کرد فقط درجه حرارت بدن موجب جلوگیری از سرماخوردگی و ناکارآمدی سیستم دفاعی است. اندک تغییری و حتی ذره شن تفاوت در سیستم تکاملی باعث تغییرات عظیم در سیستم میشود. ویروسها در دمای بالاتر از ۳۷ قادر به ادامه فعالیت نیستند اما بدن میتواند به فعالیت ادامه دهد. بال زدن یک پروانه در قطب باعث بروز طوفان در استوا میشود. اندکی تغییر در اکوسیستم جریان تکاملی اکوسیستم را بهم میزند. این نکته که آیا ام کی اولترا یا هر نو کنترل سیستم عصبی یا امواج میتواند مستقیماً به شکستن و تخریب دی ان ا منجر شود جای سؤال دارد. اما تضعیف سیستم ایمنی بدن فردی که مبتلا به یک بیماری خفیف است با کنترل سیستم عصبی بسیار محتملتر است.
خط ۲۵:
آیا امواج و ارتباط نورونها و سیکل آنها میتوانند کار یک دارو را دقیقاً تقلید کنند و آیا باعث ترشح یک ماده شیمیایی خاص یا حتی هورمون خاص در بدن میشوند؟ چندین نوع مواد شیمیایی ارتباط بین سلولهای عصبی را تحت کنترل دارند. آیا یک ماده شیمیایی اگر بتواند یک موج خاص مغز را بوجود بیاورد برعکس این امر ممکن است؟ آیا سیستم عصبی ناخودآگاه بدن مثلاً عضلاتی که هیچ ربطی به سیستم خودآگاه ندارند مانند عضلات قلب و سیستم گوارشی میتوانند با تحت کنترل درآوردن سیستم عصبی مهار شوند؟ آیا زخم شدن یا تاول زدن قسمت خاصی از بدن میتواند فقط از طریق واسط مغز رایانه و کنترل تمام عیار سطح فوقانی زیر پوست سر بصورت کامل انجام گیرد؟ گفتنیست اگر در مکانی مانند اعماق زمین به شرطی که هیچ گونه امواج نفوذ نکند که بعید بنظر میرسد تصویر اطلاعات مغز غیر شفاف است دقیقاً مانند سیگنال دریافتی تلویزیون از آنتن مرکزی. هر چند میزان غیر شفاف بودن تصاویر مخابره شده از مغز به آنتن مشخص نیست.
نهایتاً اصول مکانیک کوانتومی میگوید اگر پروژه ذهن خوانی برای کشوری انجام شود هر چند در بعضی مکانها یا با بعضی توریها مثلاً طوری بدور مکانهای نظامی امواج تا حدودی مختل میشوند اما داستان مثل ورود یک ویروس به یک کشور است و ویروس در جا فرد را گیج میکند. اصول میگویند این داستان جنگ اطلاعات در برابر اطلاعات است و نمیتوان کلکی به سیستم زد. در مکانهایی امواج مختل میشوند اما ویروس
== منابع ==
|