پروژه امکیاولترا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Behsharifi2 (بحث | مشارکتها) برچسب: ویرایشهای مشکوک به خرابکاری |
Behsharifi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایشهای مشکوک به خرابکاری |
||
خط ۱:
{{ویکیسازی|تاریخ=ژانویه ۲۰۱۸}}
[[پرونده:Mkultra-lsd-doc.jpg|بندانگشتی|چپ|230px|مدرکی شاهد بر استفاده [[الاسدی]] در پروژه امکیاولترا]]
سطر ۷ ⟵ ۸:
این پروژه برای اولین بار در سال ۱۹۷۵ توسط [[کنگره ایالات متحده آمریکا|کنگره آمریکا]] و از طریق تحقیقات کمیته چرچ و انجمن راکفلر برای عموم آشکار شد. تحقیقات با مشخص شدن این واقعیت که [[ریچار هلمز]] رئیس سیا در سال ۱۹۷۳ تمام مدارک مربوط به امکیاولترا را نابود کردهاست، دچار مشکل شد. تحقیقات این دو کمیته تنها بر پایه اقرارهای افرادی که در این برنامه بهطور مستقیم دخیل بودهاند و مدارک اندکی که از دستور نابودی هلمز باقیماندند، انجام گرفت.
تمام اطلاعات مربوط به این پروژه و نحوه اجرا طبقهبندی شده و اطلاعات درز کرده مربوط به دهههای قبل میباشد. از پروژههای کنترل ذهن مشابهی به اسامی مختلف مانند پروژه پادشاه{{انگلیسی|Project Monarch}} نیز میتوان نام برد که زیر
نکته جالب در مورد تفاوت کنترل ذهن با ذهن خوانی این است که اگر امواج مکانیکی یا مادون صوت مانند جنگافزار صوتی در دامنه سیکل بسامد نورونها یا نوع دیگری از امواج ارتباطی مثلاً امواج الکترومغناطیسی از فاصله زیاد مورد استفاده قرار گیرند این امواج تنها منجر به کنترل و تغییر حالت فرد میشوند نه ذهن خوانی. بسامد و مدت زمان طولانی و رزونانس این امواج با سیکل عصبی اندامهای مختلف مثلاً قلب بمدت طولانی موجب اختلال ریتم و نوسان عضله خاص میشود. تمام عضلات و نه تنها یک عضله خاص شامل چنین تأثیری هستند. نکته دیگر این است هیچ چیز شناخته شدهای در جهان فیزیک غیر از امواج الکترومغناطیسی یا مکانیکی قادر به انتقال اطلاعات نیست. تابع موج مکانیک کوانتومی قادر به نفوذ در تمام سدها است اما به هیچ وجهه اطلاعات ارسال نمیکند. به دلیل اینکه ولتاژ نورونهای تولید شده توسط مغز بسیار بسیار ضعیف هستند به هیچ وجهه از فاصله دور خواندن این سیگنالها ممکن نمیباشد. از جهت دیگر محاسبه و قوانین اپتیک و تمام امواج به وضوح نشان میدهند که اگر اندازه گیرنده مثلاً آنتن واسط مغز و رایانه بسیار کوچک باشد اندازه فرستنده (
مثال دیگر موبایل
بر فرض مثال تعداد پلههای یک ساختمان در ذهن افراد است اما چون معمولاً مغز احتیاجی به این اطلاعات ندارد و سیستم تکاملی
آیا از صدای افتادن سکه یا یک تاس مغز میتواند تخمین بزند کدام جهت تاس یا سکه افتادهاست غیر از انتظار نیست. یا از نحوه زنگ زدن بفهمد چه کسی پشت درب است. اما نکته مهم این است که مطالعه امواج مغزی شبیه به تصویر مات تلویزیون است. هرچند مطالعه امواج بررسی بسیار موشکافانه و دقیقتری از اطلاعات مغز در اختیار میگذارد اما برای حدس زدن یک تصویر در تلویزیون وضوح مشخصی لازم است و این موشکافی بینهایت نیست.
سطر ۱۹ ⟵ ۲۰:
برای مثال شاید تمام فیزیکدانان جواب نظریه نهایی فیزیک را در ذهن خود داشته باشند اما چون اصول مطالعه امواج مغزی از اصول امواج و نظریه کوانتوم پیروی میکند و خاصیت تمام امواج یکی است و مبتنی بر اصل عدم قطعیت و وضوح نسبی و عدم شفافیت مطلق است هیچ میانبری و تکنولوژی راحتی شبیه واسط مغز رایانه موجب تکینگی فناوری و کشف یک شبه اسرار خلقت نمیشود هرچند میتواند موجب سرقت فوری اطلاعات گردد. اما نکته جالب این است که بررسی این اطلاعات برای پیشبرد علم و در کنار هم گذاشتن و تحلیل و ترکیب آنان زمانبر است و در کل در طی زمان طولانی میتواند موجب پیدا کردن سوزن در انبار کاه و به جلو راندن علم گردد (در صورتی که برای سرقت اطلاعات حافظه و اطلاعات پیش پا افتاده که نمیتوان آنان را اسرار خلقت نامید زمان بسیار بسیار کوتاهی مورد نیاز میباشد). بصورت کلی مطالعه امواج مغزی برای کشف اسرار خلقت فقط به کوتاه شدن نسبی زمان کشف اسرار منجر میشود. همانگونه که اینترنت و ارتباطات به شتاب بخشیدن علم کمک میکند و هیچگاه سبب تکینگی تکنولوژی نمیشود.
نکته مهم این است که بسیاری از عناصر مثلاً پلاتین که یک عنصر معمول در پزشکی هست در موقع گذر از گیتها کاملاً قادر به آشکارسازی نیستند و معمولاً تغییرات میدانهای الکترومغناطیسی و آشکارسازی در حضور این عناصر نسبی هستند. پس درنتیجه اشعه ایکس یا رادیولوژی یا هر تکنیک و طول موج طیف تابیده شدهای که قادر به عبور از واسط مغز رایانه را نداشته باشد منطقا موفقیت بیشتری در کشف هرگونه عنصر خارجی نسبت به
مطمئناً اندازه تراشه و آلیاژ بکار برده شده با
آیا امواج و ارتباط نورونها و سیکل
نهایتاً اصول مکانیک کوانتومی میگوید اگر پروژه ذهن خوانی برای کشوری انجام شود هر چند در بعضی مکانها یا با بعضی توریها مثلاً طوری بدور مکانهای نظامی امواج تا حدودی مختل میشوند اما داستان مثل ورود یک ویروس به یک کشور است و ویروس در جا فرد را گیج میکند. اصول میگویند این داستان جنگ اطلاعات در برابر اطلاعات است و نمیتوان کلکی به سیستم زد. در مکانهایی امواج مختل میشوند اما ویروس یا تزریق تراشه دوباره از سر گرفته میشود. اصول مهمتر از تفکر و محاسبه حالتهاست.
نکته بسیار مهم در کنترل ذهن بوسیله تراشه دارپا این است که این تراشه دقیقاً مثل ویروسی حرفه ای عمل میکند به این معنی که در صورت خارج کردن تراشهها دراکثر موارد تراشه دوباره تزریق میشود. نکته مهمتر اینکه تراشه کنترل ذهن باعث تصمیم گیری نادرست در تمام موارد میشود بالاخص در موارد کشوری این تصمیم گیریها منجر به اشتباهات غیر قابل جبران میشود.
== منابع ==
سطر ۶۰ ⟵ ۶۲:
# کشته شدن ۱۳ نفر در اعتراضات خیابانی اخیر /http://fararu.com/fa/news/342743
{{تئوریهای توطئه}}
[[ردهa:کنترل ذهن]]▼
[[رده:پروژه امکیاولترا]]
خط ۷۲:
[[رده:تاریخ دولت ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:تاریخ نظامی ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:تحقیقات پزشکی]]
[[رده:تحقیقات پزشکی ایالات متحده آمریکا]]
سطر ۸۰ ⟵ ۷۹:
[[رده:عملیاتهای آژانس اطلاعات مرکزی]]
[[رده:عملیاتهای عمده برونمرزی ارتش آمریکا]]
▲[[ردهa:کنترل ذهن]]
|