محمد میرزا کاشفالسلطنه: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
|||
خط ۸۱:
== پیشنهاد اصلاحات در ایالات جنوبی ==
در پی مرگ ناصرالدین شاه، میرزا محسن خان مشیرالدوله، وزیر وقت امور خارجه محمدمیرزا را به عنوان سرکنسول در هند منصوب کرد. کاشف السلطنه بر سر راه خود به بمبئی، چندین ماه را در بغداد و بوشهر سپری کرد، و در آنجا گزارشهای متعددی در خصوص وضعیت ایالات جنوبی ارسال کرد. در این گزارشها، او شرحی از غوغای بختیاریهای خوزستان، شورش شیخ محمد لنگه، و درگیر بودن بریتانیا در ناآرامی منطقهای ارائه کرد. او از عملیات نا مؤثر دولتهای منطقهای و گمرک انتقاد کرد. او به دولت هشدار داد که قدرتهای بزرگ- خصوصاً روسیه و بریتانیا- بر سر اعمال نفوذ و ایجاد پیروان محلی در این مناطق در حال رقابتند. او به دولت مرکزی اصرار کرد «شمار اندکی کشتی جنگی» در خلیج فارس نگه دارد، پاسگاههای نظامی دائمی بسازد، و برای پایان دادن به شورشهای مرزی و
== سفر به هند ==
خط ۹۱:
کاشف السلطنه در اواخر ۱۸۹۸ وارد [[بمبئی]] شد و تقریباً از همان ابتدا درگیر مشغول اطلاعات در خصوص کشت چای در هند شد. او در نوشتههایش برای ایران، به اظهارات کتبی و شفاهی مظفرالدین شاه، استناد میکند که بر اهمیت وارد کردن راه و چاه کشت چای به کشور تأکید میکرد. به نظر میرسد دولت قاجار پیروی نمونههای انگلستان و روسیه در آغاز کردن کشت بومی چای در آن زمان بود. علاقه به چای، بخشی از تلاش بزرگتر دولت مرکزی (و تجار) برای کاستن از میزان کل ارزش واردات از هند بود. دلیل این کسری پیوستهٔ پولی در تجارت با آن کشور بود. با توجه به ارزش تخمینی واردات چای از هند به مبلغ حدوداً یک میلیون تومان در سال، نزدیک به ۸۳ درصد کل چای مصرفی در ایران از هند میآمد، دولت تولید داخلی چای را هم پاسخگوی نیاز در حال رشد داخلی و هم کاستن از تجارت وارداتی از هند میدانست. علاوه بر این، چای میتوانست همچون دیگر محصولات بهادار (چون افیون، ابریشم و تنباکو) که برای توازن تجارت با کشورهای همسایه بسیار مهم بودند عمل کند. کاشف السلطنه تخمین زد که کشت داخلی چای نه تنها کشور را در مدت ده تا دوازنده سال میتوانست خودکفا کند، بلکه یک محصول بهادار برای واردات کساد اقتصاد ایران میتوانست به همراه بیاورد.
حاج محمدمیرزا قبل از مراجعت به ایران، مقداری تخم چای را به همراه چهار هزار گلدان چای، [[قهوه]]، تخم [[کنف]]، [[دارچین]]، [[فلفل]]، [[میخک]]، [[هل]]، [[انبه]]، [[گنه گنه]]، [[کافور]]، ریشه [[زردچوبه]]، [[زنجبیل]] و غیره تهیه کرد و در سال ۱۲۸۵ شمسی با مشکلات بسیار
مخالفت و عدم همکاری مردم گیلان او را از این کار بازنداشت و موفقیتهای نخستین، او را به کوشش بیشتری واداشت و کشت، چیدن و خشک کردن چای را به مردم آن سامان آموزش داد.
|