تاریخ آلمان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←رنسانس و نهضت اصلاح دین: تازه اشان اصلاح دستوری این کلمه به « تازه شان» برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
||
خط ۱:
{{اصلاحات پروتستانی}}
این مقاله
== آلمان باستان ==
[[ژرمن]]ها در دوران باستان آمیزه ناهمگونی از قبایل بودند که [[اروپا]] را در محدوده میان رودخانههای [[راین]] و [[رودخانه ویستولا|ویستولا]] و میان [[رود دانوب]] و [[دریای شمال]] و [[دریای بالتیک]] اشغال میکردند. رومیان برای شناسایی این اقوام صفت گرمانوس {{به لاتین|germanus}} را به کار میبردند (که مشتق شده از germen به معنی اولاد است) و در [[زبان لاتین|لاتین]] به معنای ''به وجود آمده از یک پدر و مادر'' است و شاید در اطلاق این نام به ژرمنها سازمان خویشاوندی [[توتونها|قبایل توتون]] مد نظر بودهاست.<ref>تاریخ تمدن ویل دورانت؛ جلد سوم (قیصر و مسیح)؛ مترجمان حمید عنایت، پرویز داریوش، علی اصغر سروش؛ چاپ دوم (۱۳۶۷)؛ صفحهٔ ۵۶۴</ref> با تصرف [[سرزمین گل]] (۵۱ قبل از میلاد) در غرب اروپا توسط [[ژولیوس سزار]] امپراتور وقت [[روم]]، جنگهای میان ژرمنها و رومیان در کرانههای رود راین برای اولین بار به وقوع پیوست. این جنگها در آغاز با پیروزی نیروهای رومی همراه بود ولی نیروهای رومی هرگز درصدد اشغال دایمی مناطق آنسوی [[رود راین]] برنیامدند و این رودخانه همواره از سوی رومیان به عنوان مرز ایدهآل [[امپراتوری روم]] و ژرمنها شناخته میشد.<ref>اطلس تاریخی جهان؛ کالین مک ایودی؛ ترجمه فریدون فاطمی؛ نشر مرکز؛ چاپ دوم ۱۳۶۷؛ صفحهٔ ۱۵۱</ref>
درگیریهای خونین قبایل ژرمن و رومیان در سال ۳۷۸ میلادی و با وقوع [[جنگ ادرنه]] به صورت برگشتناپذیری به نفع اقوام ژرمن رقم خورد. این جنگ به عنوان یکی از
این دوران مقارن است با هجوم [[هون]]ها به رهبری [[آتیلا]] به سرزمینهای ژرمنها (۴۳۳–۴۵۳) که موجب درگیری هونها از یک سو و قبایل ژرمن و [[امپراتوری روم شرقی]] و [[امپراتوری روم غربی]] از سوی دیگر بود. سرانجام در سال ۴۵۴ میلادی و به دنبال مرگ آتیلا، ژرمنها به رهبری [[ژپیدها]] توانستند هونها را شکست دهند.<ref>اطلس تاریخی جهان؛ کالین مک ایودی؛ ترجمه فریدون فاطمی؛ نشر مرکز؛ چاپ دوم ۱۳۶۷؛ صفحهٔ ۲۱۵</ref>
تاخت آوردن ژرمنان به [[روم باختری]] و فروپاشیدن این امپراتوری چندان مهم است که نزد تاریخنگاران آغاز [[سدههای میانه]]
== آلمان در سدههای میانه ==
خط ۱۶:
{{اصلی|فرانکها}}
[[فرانکها]] دیگر ژرمنهایی بودند که از گرمانیا به سوی غرب روانه شدند. فرانکها با شکاندن رومیان، در سرزمین گل، حکومتشان را پایه نهادند، به [[مسیحیت]] گرویدند و این سرزمین را پایگاه تاخت و تازهای پسینشان به سرزمینهای خاوری و دل امپراتوری روم کردند. در شمال نیز فرانکها، دیگر قبایل ژرمن را فرمانبردار خود کردند و رفته رفته امپراتوری بزرگی را به هم آوردند که مهار
پس از شارلمان بنا بر سنت ژرمنان، قلمرویش میان پسرانش بخش شد. سرانجام با تجزیه شدن امپراتوری [[شارلمانی]]، در نواحی شرقی قلمرو آن، امپراتوری قرون وسطایی آلمان شکل گرفت.<ref name=book>{{یادکرد|فصل=بخش سوم، گیتاشناسی کشورها|کتاب=گیتاشناسی نوین کشورها|نویسنده=عباس جعفری|ترجمه=|ناشر=انتشارات گیتاشناسی|چاپ=سوم|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=صفحهٔ ۷۳|سال=۱۳۸۷|شابک=۴-۱۴۳-۳۴۲-۹۶۴-۹۷۸}}</ref>
خط ۲۵:
در زمان پادشاهی [[اوتو اول آلمان|اوتوی اول]] معروف به اوتوی کبیر، که از سال ۹۳۶ میلادی آغاز شد؛ با تأسیس امپراتوری جدیدی، بر وحدت آلمانها افزوده گشت؛ و آلمان به صورت یکی از مطرحترین قدرتهای اروپایی درآمد.<ref name="book" />
اختلافات امپراتوری آلمان با مقام [[پاپ]] که از زمان [[هنری سوم آلمان|هنری سوم]] و [[هنری چهارم آلمان|هنری چهارم]] بروز کرده بود، منجر به قطع روابط با پاپ در زمان پادشاهی شارل چهارم شد.
جنگهای ۳۰ ساله که سراسر اروپا را فراگرفت(۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸) موجب شد در داخل سرزمین آلمان دو دولت نیرومند [[اتریش]] و [[پروس]] به وجود آمد.<ref name="book" />
خط ۳۲:
پس از [[جنگهای صلیبی]] و شکستهای پیاپی اروپاییان از [[مسلمانان]]، در سراسر اروپای [[کاتولیک]] بدبینی به مقام و موقعیت پاپ و [[کلیسای کاتولیک]] بالا گرفت. این بدبینی که یک سده پیش، به سبب رسواییها و فساد اخلاقی و اقتصادی در دستگاه کلیسا پدید آمده بود، با آشنایی اروپاییان با مسلمانان و آگاهی از پیشرفتهای ایشان، در سده ی شانزدهم به جنبشی برای دگرگونی باورهای دینی انجامید. آلمان، با [[اختراع دستگاه چاپ]] و ترجمه ی [[کتاب مقدس]] به [[زبان آلمانی]]، یکی از کانونهای اصلی این جنبش شد. مارتین [[لوتر]]، [[کشیش]] معترضی بود رهبر جنبش معترضان در آلمان شد. او پس از چندی پا را فراتر گذاشت و اعلام کرد رستگاری در سرپیچی از فرمان پاپ است. [[دوک]]ها و شاهزادگان آلمانی نیز برای رهایی از سلطه پاپ و باج و خراجهای کلیسا با او همراه شدند. به این ترتیب سرزمینهای آلمانی نشین در کنار بخشهای بزرگی از شمال اروپا، از جرگه کاتولیکها بیرون شدند و از این پس به سبب کیش تازه شان به معترضان یا [[پروتستان]]ها آوازه یافتند. این جدایی سرآغاز جنگها و خونریزیهای فراوان مذهبی شد.
==
=== دوران بیسمارک ===
{{اصلی|وحدت آلمان}}
خط ۴۶:
{{اصلی|امپراتوری آلمان}}
بعد از پیروزی چشمگیر در جنگ فرانسه-پروس، ویلهلم در سال ۱۸۷۱، در ورسای فرانسه، به عنوان امپراتورِ (آلمانی: Kaiser) تاجگذاری کرد و بیسمارک هم از این رو، به عنوان اولین صدراعظمِ تاریخ آلمان شناخته شد؛ بنابراین از همبستگی آلمان شمالی (۱۸۶۷–۱۸۷۱)، کشوری فدرالی به نام امپراتوری آلمان به وجود آمد. به این قسمت از تاریخ، در منابع آلمانی امپراتوری دوم یا رایش دوم (به آلمانی: Zweites Reich) گفته میشود، زیرا که این دوران پس از امپراتوری مقدس روم و قبل از
=== جنگ جهانی اول ===
{{اصلی|جنگ جهانی اول}}
پس از آنکه آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد امپراتوری اتریش - مجارستان در صربستان ترور شد دولت اتریش تقاضا نمود تحقیقاتی با شرکت نمایندگان اتریش صورت پذیرد که دولت صربستان تحقیقات را قبول نمود ولی با حضور نمایندگان خارجی مخالفت کرد در ۲۸ ژانویه اتریش - مجارستان جنگ با صربستان را اعلام کرد. روسیه در حمایت از صربستان بسیج عمومی اعلام کرد و آلمان هم به حمایت از اتریش به روسیه و فرانسه اعلان جنگ داد. قوای آلمان به بلژیک حمله کرد و این اقدام یعنی حمله به یک کشور بیطرف موجب دخالت انگلیس در جنگ شد. این جنگ
شکست آلمان در [[جنگ جهانی اول]]، قدرت اقتصادی سیاسی و نظامی آلمان را شدیداً تنزّل داد؛ و به استعفای [[ویلهلم دوم]]، تحمیل ننگین [[معاهده ورسای]] به آلمان، و روی کار آمدن [[جمهوری وایمار]] منجر شد.<ref name="book" />
وضعیت اقتصادی آلمان پس از جنگ جهانی اول بسیار وخیم شد و نرخ تورم بسیار بالا رفت. در سال ۱۹۲۳، هنگامی که نیروهای فرانسه و بلژیک برای وادار کردن آلمان به پرداخت غرامت جنگی وارد [[منطقه رور]] شدند، دولت در اقدامی میهنپرستانه، مردم را به مقاومت منفی دعوت کرد. چون افزایش مالیاتها مورد پسند عامه نبود، دولت به وسیله چاپ اسکناس از کارگران کارخانههای رور و خانوادههای
=== انقلاب آلمان ===
خط ۶۵:
{{اصلی|جمهوری وایمار}}
جمهوری وایمار (به آلمانی: Weimarer Republik) به نظام حکومتی آلمان طی سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳ میلادی اطلاق میگردد. [[جمهوری]] وایمار در اصل اصطلاحی است که مورخان برای دوره تاریخی میان پایان [[جنگ جهانی اول]] تا روی کار آمدن حکومت نازیها در آلمان ابداع کردهاند. نام رسمی این نظام حکومتی، همانند دوره حکومتی پیش از آن، امپراتوری آلمان (به آلمانی: Deutsches Reich) باقی ماند. در سال ۱۹۱۹ اعضای مجلس ملی آلمان به نام رایشستاگ، که بیشتر [[چپ میانهرو]] و جانبدار سامانه [[فدرال]] و [[آزادی]]
=== آلمان نازی ===
خط ۸۰:
=== آلمان امروز ===
یکی از اصلیترین مشکلات آلمان پس از فروپاشی شوروی که کماکان نیز ادامه دارد، فعالیتهای [[نژادپرستی|نژادپرستانه]] [[نئونازیسم|نئونازیها]] است. در دهههای پس از یکپارچگی، مهمترین سیاست داخلی دولت فدرال، رونق دادن به اقتصاد ایالتهای شرقی است. سیاستی که با هزینه کردن بودجهای هنگفت، نتیجه خرسندکنندهای
== جستارهای وابسته ==
|