اسماعیل آشتیانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
MammothBot (بحث | مشارکتها) ←منابع: افزودن پیوند به ویکیگفتاورد با ویرایشگر خودکار فارسی |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز ←زندگینامه: اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
||
خط ۵۳:
استادان نقاشی او در [[دارالفنون]]، مصور الممالک ذوالفقاری، [[میرزا حاج آقا نقاش باشی]] و [[شیخ المشایخ]] بودند. او سپس به [[مدرسه صنایع مستظرفه]] رفت. [[کمال الملک]] پس از دیدن نمونه کارهای او، آموزش وی را پذیرفت، اما آن را مشروط بدان کرد که آشتیانی " تا پایان دورهٔ مدرسه فقط هنر نقاشی را راه و طریق خود بداند" (یادی از استاد). اسماعیل این شرط را پذیرفت و به آن مدرسه راه یافت؛ اما پیوستن به عالم هنر برای وی آسان نبود. چون او در یک خاندان روحانی زاده شده بود، انتخاب نگارگری و پیوستن به جرگهٔ هنرمندان گونهای سنت شکنی بهشمار می آمد، از این رو با مخالفتهای سخت رو به رو گردید تا جایی که به گفته خودش ورود به مدرسه امری « غیرممکن » می نمود (میزبان، ۱۶). بروز استعداد در خور توجه و پایداری او در رسیدن به هدف، سبب کاهش مخالفتها شد و او سرانجام به عالم هنر پیوست. پشتکار، دلبستگی و توانایی آشتیانی در فراگیری به پایهای بود که توانست دورهٔ پنج سالهٔ مدرسه را در ۳ سال به پایان برد و شاگرد اول مدرسه شود.\\
[[کمال الملک]] که در آشتیانی افزون بر توانایی هنر، نیک اندیشی و راست روی را دیده و او را راهرو راستین مکتب خود یافته بود، وی را به معلمی مدرسه برگزید. ظاهراً در همین زمان آشتیانی بر آن شد که تحصیلات خود را در رشتهٔ دیگری جز نگارگری ادامه دهد. در نامهای که در این هنگام به استاد خود کمال الملک نوشت، از وی اجازه خواست که مدرسه صنایع مستظرفه را رها سازد، اما کمال الملک در دیداری که با او داشت، وی را از این کار باز داشت. آشتیانی که به استاد خویش به دیده مراد می نگریست، ماندن در کنار او را از ادامه تحصیل برتر شمرد و اندکی پس از آن به معاونت مدرسه برگزیده شد (۱۳۳۵ق/ ۱۹۱۶م). وی در سال ۱۳۰۷ ش، به ریاست مدرسه انتخاب گردید و در سالهای مدیریت او آموزش
مدیریت او در مدرسهٔ صنایع مستظرفه چندان به درازا نکشید و او در سال ۱۳۰۹ ش، به اروپا سفر کرد . در این سفر که بیشتر به قصد بررسی و کسب تجربه انجام گرفت، به درخواست شرکت فیلم برداری « اوفا » در آلمان از برخی هنرپیشگان معروف آن شرکت تک
وی در سال ۱۳۲۶ ش، به استادی [[دانشکده فنی]] برگزیده شد. در سال۱۳۲۸ ش، با آنکه بیش از ۵۷ سال نداشت، به سبب خستگی جسمی و روحی به درخواست خود بازنشسته شد؛ اما کوشش هنری و فرهنگی وی پایان نپذیرفت و عضویت او در شورای عالی فرهنگ و [[هنرهای زیبا]] و انجمن ادبی فرهنگستان ادامه یافت.
وی در این دوره در کارگاه شخصی خود به پدید آوردن آثار تازه پرداخت. تابلویهای تک چهرهٔ خود وی، نامه نویس، بهلول در خواب، پرندههای تیر خورده، نوازنده آکوردئون و ...، از این آثار بود. آشتیانی در نگارگری پیرو مکتب کمال الملک یعنی طبیعت گرا بود و بیشتر آثار خود را مستقیماً از روی طبیعت نقاشی میکرد. گر چه بیشتر تابلوهای او رنگ روغنی است، اما وی در کارآبرنگ و سیاه قلم نیز توانا بود. دقت دید هنری، قدرت طراحی،
برجستهترین کارهای او ''رؤیای حافظ''، ''قهوه خانهٔ سر راه''، ''تک چهرههای خود وی'' و ''نامه نویس'' است. تأثیر کمال الملک بر آشتیانی چنان بود که وی گاه در انتخاب موضوع تابلوها از او پیروی میکرد و از دریچهٔ چشم او به جهان می نگریست. همانندی دیدگاه موضوع تابلوهای ''فالگیر'' و ''میرزا هادی خوشنویس'' کمال الملک را با تابلوهای ''قهوه خانه'' و ''نامه نویس'' آشتیانی نمی توان اتفاقی دانست. شمار تابلوهای آشتیانی به یک صد می رسد که بخشی از آنها به وسیلهٔ خود وی به [[کتابخانه مجلس شورای ملی]] و اگذار گردیده است و شماری در موزها و مجموعههای خصوصی و نزد خانوادهٔ او نگاهداری میشود. آثار وی در دوران زندگی و پس از درگذشت او در چندین نمایشگاه به تماشا گذاشته شدهاست. از آن میان میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
خط ۶۷:
آشتیانی با تخلص "شعله" شعر نیز می سرود. [[دیوان اشعار]] او به چاپ رسیدهاست و بقیهٔ آثار او عبارت است از: سفرنامه اروپا، اختراع الفبایی بر مبنای حروف فارسی برای اصلاح خط، مناظر و مرایا، ادعیه قرآن یا احسن الادعیة، تصحیح دیوانهای [[منوچهری دامغانی]] و [[امیر خسرو دهلوی]]، نماز در اسلام، منتخبات [[رباعیات خیام]]، ترانههای باباطاهر، صائب، حافظ و شرح حال و تاریخ حیات کمال الملک. واپسین اثر نقاشی او تک چهرهٔ همسرش است که ناتمام مانده. استاد آشتیانی در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۴۹ ش در تهران در گذشت.
او در مدرسهٔ مستظرفه به سرپرستی کمال الملک به هنر جویی پرداخت و سرانجام معلم و مدیر همین مدرسه شد. در دوران مدیریت آشتیانی آموزش
از برجستهترین آثار استاد آشتیانی «نامه نویس» و«پرنده تیر خورده» را میتوان نام برد. از آثار ادبی این هنرمند بزرگ نیز میتوان به دیوان اشعار با تخلص شعله، سفرنامه اروپا و تاریخ حیات کمال الملک اشاره نمود . استاد آشتیانی به پاس خدمات بی دریغ خود در عرصه هنر به دریافت درجه دکترای افتخاری و نشان درجه اول هنری نایل آمد.
|