محاصره دمشق (۱۱۴۸): تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Mohamadr za (بحث | مشارکتها) جز ویرایش |
Mohamadr za (بحث | مشارکتها) جز ←جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباهیاب]]: پاشاه⟸پادشاه |
||
خط ۴۶:
[[پرونده:Siege_of_Damascus,_second_crusade.jpg|پیوند=https://fa.wikipedia.org/wiki/پرونده:Siege_of_Damascus,_second_crusade.jpg|راست|بندانگشتی|محاصره دمشق، جنگ دوم صلیبی]]
[[پرونده:Konrad_III_Miniatur_13_Jahrhundert.jpg|پیوند=https://fa.wikipedia.org/wiki/پرونده:Konrad_III_Miniatur_13_Jahrhundert.jpg|چپ|بندانگشتی|پادشاه صلیبی، کنراد سوم در مینیاتوری از قرن ۱۳]]
سپاه متحد مسیحیان که بزرگترین سپاهی بود که از اروپا تا به آن روز به میدان آمده بود در ۲۳ جولای، از راه غرب، جایی باغهای میوه آذوقه آنها را تأمین میکرد، به به [[داریا]] رسیدند. سپاه اورشلیم در پیشاپیش سپاه و سپس لوئی و کنراد به دنبال آنان حرکت میکردند.<ref name="rs5022">Riley-Smith (1991) p.50.</ref><ref>Nicolle, David ''The Second Crusade'', Osprey: London page 57</ref><ref name=":0" /> أنر که انتظار حمله سپاه صلیبیون به [[دمشق]] را بعد از تلفات سنگینشان در آناتولی نمیدید از امیران تحتامر خودش خواست تا به یاریش بشتابند و همچنین با ارسال پیکی به حلب، از نورالدین زنگی نیز درخواست کمک کرد. صلیبیان در باغات اطراف دمشق اردوگاهی را برپا کردند و تلاش دمشقیان برای بستن راه آنها، نتیجه نداد و مجبور به عقبنشینی به داخل شهر شدند. صلیبیان که باغات اطراف دمشق را به تصرف خود درآورده بودند از چوب درختان برای ساخت حصاری در اطراف اردوگاهشان استفاده کردند. صلیبیون توانستند با جنگجویی و دلاوری کنراد راه عبوری را در زیر حصار شهر در کنار رود برادا بگشایند. دمشقیها که خود را شکست خورده میدیدند برای آخرین مقاومت خود، دست به سنگربندی خیابانهای شهر زدند ولی در روز بعد با ورود نیروهای کمکی که از دروازههای شمالی، و به درخواست أنربه دمشق آمده بودند، رویه جنگ تغییر کرد. أنرتوانست صلیبیون را از کنار حصار شهر پس بزند و توانست در دو روز نبرد را به باغات میوه اطراف شهر ببرد که باعث سختی و مشکلات زیادی برای صلیبیون گردید<ref name=":0">{{پک|کاشف|۱۳۸۴|ص=۳۲۷|ک=تاریخ جنگهای صلیبی}}</ref>؛ در پی این اتفاق کنراد و لوئی تصمیم گرفتند به سمت شرق بروند تا موانع و سنگرهایی مانند درختان که مورد استفاده دمشقیان قرار میگرفت در آنجا وجود نداشته باشد. در ۲۷ ژوئیه همهٔ سپاه به قسمت شرقی جابهجا شدند که به علت نبود آب و استوارتر بودن باروی شهر در مقابل آن مکان، اشتباهی بزرگ بهشمار رفت. اعتقاد بسیاری از سربازان بر این قرار داشت که مشاوران با دریافت رشوه از أنر باعث این تغییر مکان توسط پادشاه شدند. أنر که هر روز بر تعداد نیروهایش افزوده میشد و از نزدیک شدند نورالدین آگاه شده بود، یورشهای خود به صلیبیون را شدت بخشید و صلیبیون را مجبور به اتخاذ موضع دفاعی نمود. اختلافاتی که بر سر آیندهٔ دمشق در میان صلیبیون روی داد باعث ایجاد دودستگی در میان آنان شد که به سستی آنان در امر محاصره انجامید. ماجرا از این قرار بود که نجیبزادگان اورشلیم انتظار داشتند که دمشق تحت فرمانروایی اورشلیم درآید و گی بریزبار، حاکم بیروت را با تأیید ملکه و فرمانده مناسس نامزد حاکمی دمشق کرده بودند ولی تیری، کنت فلاندرز نیز به این شهر چشم داشت و میخواست آن را مانند طرابلس به یک امیرنشین نیمه خودمختار بدل کند و موافقت کنراد و لوئی و بالدوین را بدست آورده بود؛ بزرگان اورشلیم که از این تصمیم
== پیامد ==
|