مهرنرسه: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۰:
دو موضوع در زندگی حرفه‌ای مهرنرسه به‌عنوان وزرگ فرمذار برجسته است: سیاست‌های داخلی وی و مذاکراتش به‌عنوان نمایندهٔ شاهنشاهی ساسانی با امپراتوری روم و سیاست او نسبت به ارمنستان و مسیحیان آن سرزمین.<ref name=":1">{{پک|Daryaee|2012|ک=Mehr‐Narseh|زبان=en}}</ref> در منابع رومی، به‌جز [[سقراط شولاستیکوس]] (VII.18) با نام مهرنرسه روبه‌رو نمی‌شویم. شولاستیکوس به «نرسه» اشاره می‌کند، اما او بیش‌تر وظیفه‌ای نظامی نزدیک به پنددهنده و مشاور شاه ایران را دارد.<ref>{{پک|Greatrex|Lieu|2002|ک=Roman Eastern Frontier|ص=39|زبان=en}}</ref> وظیفهٔ مهرنرسه با توصیف [[محمد بن جریر طبری|طبری]] از وزرگ فرمذار شرح داده شده‌است: «کسی که مردمان و ارتش را برای رویارویی با رومی‌ها، رهبری می‌کند». در منابع رومی دربارهٔ برنامه‌های ساسانیان (نرسه؟) علیه اردابوریوس، فرماندهٔ عالی نظامی که به سرزمین‌های ایرانی حمله کرده‌بود، بحث شده‌است.<ref>{{پک|Greatrex|1993|ک= Wars Between Rome and Persia|ص=2|زبان=en}}</ref>
 
==== در زماندورهٔ یزدگرد یکم ====
[[پرونده:YazdegerdICoinHistoryofIran.jpg|بندانگشتی|300px|سکهٔ [[یزدگرد یکم]]]]
مهرنرسه توسط یزدگرد یکم به مقام وزرگ فرمذار منصوب شد. [[طبری]] عقیده دارد که یزدگرد یکم بلافاصله بعد از جلوس به تخت، مهرنرسی را وزیر خود نموده‌است اما [[نلدکه]] با دلایل تاریخی نظر طبری را رد کرده و زمانمعتقد انتصاباست اوکه راچون نزدیکچهل سال پس از آغاز پادشاهی یزدگرد، و در دورهٔ جنگ‌های یزدگرد دوم با امپراطوری روم، مهرنرسه به اواخرعنوان سلطنتفرماندهٔ سپاه ایران دیده می‌شود، ازاین‌رو نباید در این زمان بسیار پیر بوده باشد و باید پذیرفت که مهرنرسه دشمن بزرگ مسیحیان، تنها در سال‌های پایانی پادشاهی یزدگرد می‌داندوزیر شده‌است.<ref>{{پک|کریستن سننولدکه|۱۳۶۷۱۳۷۸|ک=ایرانتاریخ ایرانیان و عرب‌ها در زمان ساسانیان|ص=۲۹۷۱۰۸}}</ref> [[تورج دریایی|دریایی]] نیز معتقد است هنگامی که مسیحیان به آتشکده‌های زرتشتی بی‌حرمتی کردند، آزار و اذیت مسیحیان در شاهنشاهی ساسانی گسترش یافت و این رویدادها ممکن است با انتصاب مهرنرسه همزمان بوده‌باشد.<ref>{{پک|Daryaee|2012|ک=Mehr‐Narseh|زبان=en}}</ref> هنگامی که شاه به مرزهای حاشیه‌ای شاهنشاهی ساسانیان لشکرکشی کرد، مهرنرسه یکی از نخستین مقامات قابل اعتمادی بود که وظیفه‌ای بیش از آنچه ولیعهد داشت را برعهده گرفت و مسئول ادارهٔ کشور در نبودِ شاه بود.<ref>{{پک|Daryaee|2012|ک=Mehr‐Narseh|زبان=en}}</ref>
 
بسیاری از پژوهشگران گزینش مهرنرسه را نشانهٔ رویگردانی یزدگرد از سیاست شکیبایی و بردباری مذهبی خود در برابر مسیحیان می‌دانند.<ref>{{پک|جلیلیان|۱۳۹۶|ک=تاریخ تحولات سیاسی ساسانیان|ص=۲۴۹}}</ref>
==== در زمان بهرام گور ====
 
هنگامی که شاه به مرزهای حاشیه‌ای شاهنشاهی ساسانیان لشکرکشی کرد، مهرنرسه یکی از نخستین مقامات قابل اعتمادی بود که وظیفه‌ای بیش از آنچه ولیعهد داشت را برعهده گرفت و مسئول ادارهٔ کشور در نبودِ شاه بود.<ref>{{پک|Daryaee|2012|ک=Mehr‐Narseh|زبان=en}}</ref>
 
==== در زماندورهٔ بهرام گور ====
[[پرونده:BahramVCoinHistoryofIran.jpg|بندانگشتی|300px|سکهٔ [[بهرام گور]]]]
مهرنرسه در طول مذاکرات با رومی‌ها در دوران پادشاهی [[بهرام پنجم|بهرام گور]] که به پیمان صلح سال ۴۲۲ میلادی انجامید، نقشی فعال داشته‌است. براساس این پیمان، آزار و اذیت مسیحیان در شاهنشاهی ساسانی و زرتشتیان در [[امپراتوری روم|امپراطوری روم]]، به پایان رسید. به نظر می‌رسد که در ''[[شاهنامه فردوسی|شاهنامهٔ فردوسی]]''، بین برادر بهرام و مهرنرسه، به‌دلیل آنکه نام مشابه‌ای داشتند، سردرگمی وجود دارد. اما بسیاری از کارهای نسبت‌داده‌شده به برادر بهرام، به‌عنوان فرمانروای خراسان، به حوزهٔ وظایف وزرگ فرمذار تعلق دارد.<ref name=":1"/>
 
یک گزارش طبری، آشکارا چیرگی خاندان مهرنرسه را در دستگاه پادشاهی بهرام نشان می‌دهد، چنان‌که او می‌گوید در دورهٔ بهرام گور، زروان‌داذ، بزرگ‌ترین پسر مهرنرسه، پایگاه هیربذان هیربذ داشت، کاردار کوچک‌ترین پسر او، ارتشتاران سالار و گُشنَسپ پسر میانی مهرنرسه، واستریوشان سالار بودند. همچنین طبری گزارش می‌دهد که مهرنرسه در دیه‌ها و باغ‌های بزرگ خود در اردشیرخوره، آتشکده‌های برای بزرگداشت روان خود و فرزندانش ساخته بود.<ref>{{پک|جلیلیان|۱۳۹۶|ک=تاریخ تحولات سیاسی ساسانیان|ص=۲۷۶}}</ref>
==== در زمان یزدگرد دوم ====
 
==== در زماندورهٔ یزدگرد دوم ====
[[پرونده:Armenia_persa.gif|بندانگشتی|چپ|350px|نقشهٔ ارمنستان ایران بین سال‌های [[۳۸۷ (میلادی)|۳۸۷]] تا سال [[۵۹۱ (میلادی)|۵۹۱ میلادی]]]]
 
بر پایهٔ منابع ساسانی، در دوران پادشاهی [[یزدگرد دوم]]، پس از آغاز دوبارهٔ جنگ به‌دلیل آنکه رومی‌ها از پرداخت کمک‌هزینهٔ سالانه برای نگهداری [[دربند (روسیه)|گذرگاه دربند]] خودداری کرده‌بودند، مهرنرسه برای انجام مذاکرات فرستاده شد. به نظر می‌رسد که به‌دلیل فشارهای تازهٔ [[هپتالیان]] از سوی شرق که پادشاهان ساسانی را در سدهٔ پنجم میلادی به خود مشغول کرده‌بود، یزدگرد دوم سکونت‌گاه خود را به‌مدت چند سال به خراسان انتقال داد و در این مدت، مهرنرسه عهده‌دار کارهای شاهنشاهی بود.<ref>{{پک|Frye|1983|ک=Iran under the Sasanians|ص=116|زبان=en}}</ref> وی در همین زمان [[فرمان مهرنرسه]] را که اعلامیه‌ای در شرح عقاید زرتشتی و رد آیین مسیح و خطاب به نجبای ارمنستان بود را صادر کرد.<ref>{{پک |زرین‌کوب|۱۳۹۰|ک=تاریخ مردم ایران|ص=۴۶۱}}</ref>
 
گرفتاری بزرگ یزدگرد دوم، گسترش فزایندهٔ مسیحیت در ارمنستان بود که سلطهٔ ساسانیان را به چالش می‌کشید. یزدگرد عقیده داشت ارمنیان تا آنگاه که مسیحی هستند، همچنان هوادار رومی‌های مسیحی خواهند بود و تنها هنگامی که زرتشتی شوند با ساسانیان همداستان می‌گردند. پیش از رویارویی با ارمنیان، مهرنرسه از سوی پادشاه به بزرگان و روحانیون ارمنستان پیغام داد و از آن‌ها خواست که زودتر به دین زرتشتی درآیند و یادآور شد اگر آن‌ها زرتشتی شوند، [[مردم گرجی|گرجیان]] و [[آلبانیای قفقاز|آلبانی‌ها]] هم فرمانبردار خواهند شد.<ref>{{پک|جلیلیان|۱۳۹۶|ک=تاریخ تحولات سیاسی ساسانیان|ص=۲۹۵}}</ref>
 
پیشرفت آیین مسیحی در ارمنستان از مدتی پیش باعث اضطراب ساسانیان شده‌بود و زمامداران ایران دریافته بودند که تا اختلافات مذهبی در بین است تصاحب ارمنستان امری ناپایدار و بی‌ثبات خواهد بود و مهرنرسی شخصاً طرفدار اجرای فشار و سخت‌گرفتن بر ارمنی‌ها بود. نتیجهٔ مشاوراتی که بین شاهنشاه و مهرنرسی و صاحبان مراتب عالیه واقع شد، فرمانی بود که مهرنرسی به نام شاه به نجبای ارمنستان ابلاغ کرد و جوابی که از روی کمال جسارت به نامهٔ مهرنرسی توسط اسقفان مسیحی ارمنستان داده‌شد.<ref name=":2">{{پک|کریستن سن|۱۳۶۷|ک=ایران در زمان ساسانیان|ص=۳۰۸–۳۱۱}}</ref>
 
[[لازار فاراپی]] که نزدیک پنج دهه پس از این رخدادها می‌زیست، نامهٔ مهرنرسه را چنین آورده‌است: «ما اصول دیانت خود را که متکی برحقیقت و و مبتنی بر اساس و قواعد محکم است، نوشته و برای شما فرستادیم. میل داریم که شما که وجودتان برای کشور تا این اندازه مفید و تا این حد عزیز است، کیش مقدس و حقیقی ما را بپذیرید و دیگر در آن دیانت، که همه می‌دانیم باطل و بی‌فایده است، باقی نمانید؛ بنابراین، پس از استحضار از این فرمان بدون اینکه خیالات دیگری در خاطر راه دهید، باید اصول دیانت ما را با کمال میل بپذیرید. ما در راه موافقت تا آنجا پیش آمدیم که به شما اجازه دادیم دیانت موهوم خود را که تا امروز باعث خرابکاری شما شده‌است، برای ما بنویسید. اگر شما با ما هم اعتقاد شوید، گرجیان و آلبانی‌ها یارای آن نخواهند داشت که از فرمان ما سرپیچی کنند». گویا همراه با این فرمان، اصول مهم دین زرتشتی نوشته شده و با این امید که ارمنیان مسیحی به کیش زردشتی درآیند برای آن‌ها فرستاده شده‌است. اسقف‌ها و بزرگان مسیحی ارمنستان پاسخی درشت و گستاخانه به نامهٔ مهرنرسه دادند و سخت به دین زرتشتی تاختند.<ref>{{پک|P’arpec’i|1991|ک=The History of Lazar P’arpec’i|زبان=en|ص=22}}</ref>
پیشرفت آیین مسیحی در ارمنستان از مدتی پیش باعث اضطراب ساسانیان شده‌بود و زمامداران ایران دریافته بودند که تا اختلافات مذهبی در بین است تصاحب ارمنستان امری ناپایدار و بی‌ثبات خواهد بود و مهرنرسی شخصاً طرفدار اجرای فشار و سخت‌گرفتن بر ارمنی‌ها بود. نتیجهٔ مشاوراتی که بین شاهنشاه و مهرنرسی و صاحبان مراتب عالیه واقع شد، فرمانی بود که مهرنرسی به نام شاه به نجبای ارمنستان ابلاغ کرد و جوابی که از روی کمال جسارت به نامهٔ مهرنرسی توسط اسقفان مسیحی ارمنستان داده‌شد.<ref name=":2">{{پک|کریستن سن|۱۳۶۷|ک=ایران در زمان ساسانیان|ص=۳۰۸–۳۱۱}}</ref>
 
یزدگرد پس از وصول جواب اسقفان، رؤسای خاندان‌های بزرگ ارمنی را طلب کرد، همه را به زندان فرستاد و سپس به جنگ [[کوشانیان]] رفت و چند سالی در شرق کشور اقامت گزید تا به سرحدات که دستخوش غارت و هجوم قبایل [[هون]] بود نزدیکتر باشد. در این اثنا ارمنیان به رهبری [[وارتان مامیکونیان]]، علیهٔ چنین سیاست‌هایی شوریدند و از امپراتور روم یاری جستند ولی نتیجه نداد، زیرا دولت [[بیزانس]] مشغول دفاع سرحدات خود و دفع [[هون]]‌ها بود. در نتیجه در [[نبرد آوارایر]] که در ۲ ژوئن ۴۵۱ میلادی رخ داد، ساسانیان بر ارمنیان غلبه کردند و ارمنیان بسیاری جان خود را از دست دادند. خاطرهٔ این رویداد در طول تاریخ توسط مردم ارمنی زنده نگاه داشته شده‌است.<ref name=":1" /><ref name=":2" />
 
== زندگی مذهبی ==