باوندیان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏حکومت: تبدیل طبرستان به تبرستان
برچسب‌ها: ویرایش‌های مشکوک به خرابکاری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش‌های مشکوک به خرابکاری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۴:
=== تأسیس ===
[[پرونده:Iran-anarchy era.svg|300px|چپ|بندانگشتی|ایران در زمان ملوک الطوایفی{{سخ}}باوندیان در [[تبرستان]] دیده می‌شوند.]]
بدین ترتیب کیوس به [[طبرستانتبرستان]] رفت و گوشه نشین شد. فرزند وی فیروز نام داشت و نوه‌اش را [[باو]] نام نهاده بود. باو در زمان [[خسرو پرویز]] همراه با وی در جنگ با ارتش روم شرکت کرد و پس از پایان جنگ خسرو پرویز، که دلاوری‌های باو را دیده بود، وی را شاه [[آذربایجان]] نامید؛ ولی پس از قتل خسرو پرویز توسط پسرش، [[شیرویه]]، باو به جرم وفاداری به خسروپرویز به زندان می‌افتدافتاد.
پس از مدت کوتاهی خواهر شیرویه که [[آزرمی دخت]] نام داشت با کشتن برادرش شهبانوی ایران می‌شود و زندانیان،زندانیان،را که باو نیز در بین آنان بود، را آزاد می‌کند. سپس به باو پیشنهاد فرماندهی ارتش ایران را به باو می‌دهد ولی باو که از زنان خوشش نمی‌آمد قبولنمی نمی‌کندپذیرد و در [[آتشکده|آتشکده ای]] گوشه گیری اختیار می کند ولی پس از به حکومت رسیدن یزدگرد سوم دوباره به مقامات بالا می‌رسد.
با هجوم [[عربهای مسلمان ]] به ایران، [[یزدگرد سوم]] قصد کرد تا بگریزد و باو نیز به همراه یزدگرد راهی شد ولی در راه باو به دلیل زیارت [[آتشکده کوسان]]، که کاووس آن را بنا نهاده بود، از یزدگرد جداشد و تصمیم بر این شد تا همدیگر را در [[گرگان]] ملاقات کنند.
پس از این که باو به زیارت آتشکده کوسان رفت، خبر مرگ یزدگرد به [[طبرستان]] نیز رسید بنابراین باو که خود را مقصر و دخیل در مرگ پادشاه جوان می‌دانست، موی سر خود را تراشید سپس گوشه‌نشین شدگردید و مشغول خدمت به آتشکده گردید.
بیست و چهار سال‌بعد، همزمان با حکومت [[فرخان بزرگ]] در [[گیلان]] و [[دیلم]] در سنه ۶۵۵ میلادی، ترک‌هایی که هنوزهنوز، قبیله‌ایبه شکل بودند،قبیله ای زندگی می کردند از سمت گرگان به طبرستان حمله نمودند.ور شدند، و پس از مدتی مردم این دیار از باو خواهش کردند تا رهبری مردمان را بدست بگیردگیرد و به [[مردمان ترک|ترکان]] متجاوز هجوم برد؛ ولی باو قبول نکرد، ولی با دعوت مصرانه مردم بالاخره راضی شد تا پادشاه بلاد شرقی [[مازندران]] گردد ولی شرطی را مقرر کردنمود و آن شرط این بود که:
::'''تمام مردان، زنان از کوچک تا بزرگ که در طبرستان زندگی می‌کنند همه باید سوگند وفاداری بخورند که باو را به رهبری انتخاب کرده‍اند و حاضرند جانشان را برای وی تسلیم کنند.'''
پس از اینکه مردم از باو اعلام حمایت کردند، باو نیز با ارتشی که تشکیل داده بود به سوی ترکان حمله‌ور شدگردید و تا زمان مرگش درگیر مسائلی همچون پیکار با ترک‌ها یا دیگر دشمنان بود.<ref name=autogenerated1/>
 
== جستارهای وابسته ==