[[پرونده:Basawan - Akbar visits the tomb of Khwajah Mu'in ad-Din Chishti at Ajmer - Google Art Project (cropped).jpg|بندانگشتی|280px|اکبر در حال زیارت مقبرهٔ [[معینالدین چشتی]].{{سخ}}''اثر [[باساوان]]، در [[موزه ویکتوریا و آلبرت]]'']]
[[پرونده:The emperor Akbar.jpg|بندانگشتی|280px|نگارهای از اکبر در حال مخالفت با کشتن حیوانات؛ وی پس از دیدار با علمای [[جینیسم|جِین]] کشتن حیوانات را ممنوع کرده و [[گیاهخوار]] شد.{{سخ}}''نقاشی از اکبرنامه، حوالی ۱۵۹۰ میلادی'']]
صدرالصدور دربار اکبر،اکبر در ابتدای بر تخت نشستن او، عبدالنبی، فردی اهل تسنن و متعصب بود و هدایت علمای سنی را برعهده داشت. این مجموعهعلما چارچوب شریعت را برای اکبر تعیین میکردند و قدرت و نفوذ مذهبی صدرالصدور به جایی رسیده بود که عملاً اسلام همان چیزی بود که او میگفت. اکبر شاه تا ۲۰ سالگی شدیداً به مذهب تسنن پایبند بوده و گاه فرمان [[تکفیر]] و [[اعدام|قتل]] افراد را صادر میکردمیکرد، ولی رفته رفته رویکرد متفاوتی یافت. تأسیس عبادتخانه و دعوت تدریجی از علمای شیعه و پس از آن دیگر ادیان برای حضور یافتن در آن، بخشی از علمای اهل سنت را ناراضی و تحقیر نمود. از سوی دیگر، از گذشته تعدادی از علمای شیعه در دربار گورکانی حضور داشتند. سه برادر به نامهای «ابوالفتح»، «همایون» و «نورالدین گیلانی» در این دوره خود را به اکبر شاه نزدیک کردند و به پرسشهای فقهی اکبر شاه پاسخ میدادند. «بدائونی»، از علمای اهل سنت، ابوالفتح را از کسانی میداند که اکبر شاه را از اسلام دور کردند. یکی دیگر از عناصر شیعی دربار «ملا محمد یزدی» بود که سعی در شیعه نمودن شاه داشت. [[محسن فانی]] در ''[[دبستان مذاهب]]'' چنین بیان میکند که اختلاف علمای سنی و شیعه بر سر مسائل فقهی، کلامی و حدیثی و خطاپذیری منابع کلام اسلامی، یعنی [[قرآن]] و احادیث،[[احادیث]]، کمکم باعث شد اکبر شاه در [[نبوت]] و [[معجزات منسوب به محمد|معجزات]] نیز دچار تردید گردد. اکبر شاه ابتدا گروهی به نام «چهلتن» برقرار کرد تا قضاوت را، تنها بر اساس [[عقل]]، برعهده گیرند.<ref name="دلایل" />
از سوی دیگر از زمان سلطنت [[بابر]] و [[نصیرالدین همایون|همایون]] در [[بلخ]]، پیروان [[تصوف]] به خاطر ذوق و توجهشان به ادبیات و هنر، در دربار شاهان گورکانی حضور یافتند.<ref group="یادداشتها">خاستگاه تصوف در [[خراسان]] بود و پیروان این مسلک در سرودن شعر ماهر بودند. شاعرانی چون [[سعدی]]، [[مولانا]]، [[عمر خیام]]، [[حافظ]] و [[جامی]] را در میان اهل تصوف دانستهاند.</ref><ref name="پیدایش">Sinha, H N. The Genesis of the Din i Ilahi. Journal of Indian History; Trivandrum Vol. 9, Iss. 3, (Dec 1, 1930). pp: 111-134</ref> بسیاری از عقاید اکبر شاه تحت تأثیر تصوف و شاخههای گوناگونش بود.<ref name="بر" /> بهطور مثال آثار آداب ذکر گفتن صوفیان، باورشان بر نیل به لقاء الله و [[تقوی]] داشتن،<ref name="احمد" /> تزکیهٔ نفس،<ref name="دلایل" /> و گفتههای [[ابن عربی]]، دربارهٔ بررسی باورهای مشترک ادیان بزرگ و منشأ یگانهٔ آنها،<ref name="هاف" /> ال[[جلیلی]]، دربارهٔ [[انسان کامل]]، [[سهروردیه|سهروردی]] دربارهٔ نور و [[معینالدین چشتی]] دربارهٔ تسامح مذاهب را میتوان در دین الهی مشاهده کرد.<ref name="احمد" /> همچنین آیین عضویت در دین الهی نیز مشابه روش گرویدن به [[چشتیه]] بودهاست.<ref name="دلایل" />
یکی از زرتشتیان [[استان فارس|فارس]]، به نام [[آذر کیوان]]، در زمان سلطنت اکبر وارد شهر [[پتنه]] در هند شد. او تحت تأثیر آثار [[شهابالدین یحیی سهروردی]] (معروف به شیخ اشراق) بود و در دین زرتشت مکتب جدیدی بنیان نهاد. این هماهنگی و ارتباط میان اسلام و زرتشت در نتیجهٔ اصلاحات مذهبی اکبر شاه انجام شد. [[آذرکیوانیان]] به وحدت ادیان و یکی بودن سرچشمهٔ آنها معتقد بودند. در آثار سهروردی شخصیتهای زرتشتی، مانند [[فریدون]] و [[کیخسرو]]، با پیامبران قرآن و عهدین منطبق شمرده میشدند. آذرکیوانیان چنین میپنداشتند که داستانهای اساطیری و باستانی به وقوع نپیوسته و انعکاسی از رخدادهای دنیایی میانی، که اشراقیان به آن «عالم مثال» میگفتند، است.<ref name="آذرکیوان">{{cite book |last= [[هانری کوربن|H. Corbin]] |title= ĀẔAR KAYVĀN |publisher= [[ایرانیکا|Iranica online]] |url= http://www.iranicaonline.org/articles/azar-kayvan-priest| year= December 15, 1987 |page= 183-187|volume=3}}</ref>
در زمان اکبر شاه شهر [[نوساری]]<ref group="یادداشتها">نوساری شهری است که عدهای از زرتشتیان اهل شهر [[ساری]] پس از گریز از حاکمان مسلمان و کوچیدن به هند، در غرب هندوستان بنا کردند و هنوز هم از مراکز پارسیان (زرتشتیان هند) است.</ref> بزرگترین مرکز سکونت [[پارسیان هند|زرتشتیان هند]] بود.<ref name="دلایل" /> [[ماهیار رانا]]، [[دستور (مقام مذهبی)|دستور زرتشتی]] که برخی وی را از شاگردان آذر کیوان دانستهاند، نخستین بار در سال ۱۵۷۳ با اکبر شاه در نزدیکی [[سورات]] دیدار کرد<ref name="یار">{{cite web |title= FIRST DASTUR MEHERJI RANA| url= http://tenets.zoroastrianism.com/zsaint33e.html |date= | author= Noshir Dadrawala|publisher=Traditional Zoroastrianism: Tenets of the Religion}}</ref> عقاید و باورهای [[مزدیسنا|زرتشتیان]] دربارهٔ آتش و نور با دیدگاههای شخصی اکبر شاه همخوانی داشت و اکبر از سال ۱۵۷۶ میلادی بزرگان نوساری را به دربار خود دعوت کرد. وی تحت تأثیر موبدان به آیینهای [[تقویم زرتشتی]] علاقهمند شد و در سال ۱۵۸۰–۱۵۸۱ جشنهای پارسی و روزهای تعطیل تقویم پارسیان را به فهرست [[تعطیلات رسمی]] مملکت افزود.<ref name="دلایل" /> ''محمدجواد رحمتی''، دانشجوی دکتری ادیان در [[دانشگاه سن ژوزف (لبنان)|دانشگاه سن ژوزف]]، دربارهٔ دین الهی گفتهاست «این باورهای جدیدِجدید سیاسی بیش از هر چیز بر آیین زرتشتی و آداب و رسوم و فرهنگ ملی باستانی ایران استوار شده بود. اکبر خورشید را پرستش کرد، زیرا خورشید را بزرگترین مظهر تجلی خدای یگانه میدانست، و جشنهای باستانی ایرانیان را تجدید کرد. سال و ماه ایران باستان را به جای سال و ماه قمری مرسوم کرد و آتش را مقدس شمرد.» وی به نقل از ''[[بدائونی]]''، از علمای منتقد در عصر اکبرشاه، گفتهاست: «[[بیربال|بیربر ملعون]] خاطرنشان ساخت که چون آفتاب مظهر تام است و پختن غله، زراعت، میوه و سبزه از تأثیر اوست و روشنی عالم و حیات عالمیان وابسته به او؛ پس لایق عبادت و تعظیم، او باشد. این معنا باعث تعظیم [[نوروز جلالی]] شد و آتشپرستان دین زرتشت را حق نمودند و تعظیم آتش را عبادت عظیم گفتند و [اکبر] فرمود که آتش را به روش ملوک عجم، که آتشکدهٔ ایشان همیشه برپای بود، دائمالاوقات، چه در روز و چه در شب، در محل نگاه میداشته باشند، که آیتی است از آیات خدا و نوری است از انوار وی. در ایام نوروز سال ۲۵ از جلوس، سجده آفتاب و هم سجده آتش علانیه میکردند.»<ref name="خودشیفته" /> این آتش همیشه روشن را اکبر شاه «[[فر]] ایزدی» مینامید.<ref>{{cite web |title= Zoroastrians Influence on the Religious Ideology of Akbar | url= http://www.ijims.com/process/downloadPDF.php?id=753 |date= 2017| author= Suman Khanna|publisher=International Journal of Interdisciplinary and Multidisciplinary Studies}}</ref>
[[پرونده:Akbar receives an embassy sent by Queen Elizabeth.jpg|بندانگشتی|راست|اکبر شاه در ملاقات با سفیران [[ملکه الیزابت یکم]]، حاکم [[انگلستان]].{{سخ}}اثر ''دونالد کامرون'']]
سال ۱۵۷۲ میلادی هنگامی که اکبر به قصد فتح [[گجرات]] به سوی این منطقه حرکت کرد، در شهر[[خلیج خامبات|کامبای]] با بازرگانان [[پرتغال]]ی مواجه شد که برای دیدن او آمده بودند. در این میان چند [[کشیش]] [[کاتولیک]] نیز حضور داشتند و به گفتگو با اکبر شاه پرداختند. این مصادف با شکوفایی عبادتخانه بود و موجب شد اکبر شاه از مسیحیان [[گوآگوا]] دعوت کند در مباحثات شرکت کنند. هدف و انگیزهانگیزهٔ اکبر از دعوت علمای مسیحی این بود که کتب دینیشان، به ویژه [[کتاب مقدس|عهدین]]، را همراه بیاورند تا با آنها آشنا شود و دیدگاههایشان را در مسائل الاهیاتی از نزدیک بشنود.<ref name="دلایل" /> اکبر شاه همسری مسیحی، به نام «ماریا زمانه بیگم»، نیز اختیار کرد و برای او [[کلیسا]]ی مخصوصی در قصرش ساخت. بنا بر گزارشهای «عبدالقدیر»، از درباریان اکبر، او به یکی از فرزندان خود، به نام «مراد»، [[عهد جدید]] را آموخت و در ابتدای کارجلسات درس به جای ''بسمالله'' از عبارت ''به نام مسیح'' استفاده کردمیکرد. در عصر سلطنت اکبر شاه آیههایی از [[قرآن]] دربارهٔ عیسی مسیح در کتیبهها استفاده شدند.<ref name="هاف" /> ژروم خاویر، برادرزادهٔ [[فرانسیس خاویر]]، که به عنوان یک [[کشیش]] توسط حکومت پرتغال به هندوستان اعزام شده بود و در سال ۹۷۹ هجری قمری (۱۶۰۰ میلادی) وارد هند شد. اوشد، در دربار اکبر شاه و پسرش جهانگیر حضور داشت و مورد احترام بود. اکبر شاه از او درخواست تألیف کتابی دربارهٔ آیین مسیحیت کرد. وی کتاب ''[[آیینه حقنما]]'' را در پاسخ به این درخواست نگاشتهاست. اکبر شاه نامهنگاریهایی با [[فهرست شاهان اسپانیا|پادشاه وقت اسپانیا]] و [[فهرست پاپهای کلیسای کاتولیک روم|پاپ معاصرش]] داشته و تلاش بسیاری برای دستیابی به نسخههای انجیل و ترجمههای آن داشتهاست. او نهایتاً موفق شد نسخهای قدیمی از ترجمههای فارسی انجیل را به دست آورد که آن را برای [[پاپ]] به [[واتیکان|رم]] فرستاد. برای او نسخههای دیگری از انجیل نیز آوردند و در یکی از موارد او پس از تورق کتاب، هر صفحه از آن را میبوسید و بر روی سرش میگذاشت. نقاشیهای این کتاب مقدس تأثیر بسیاری بر [[نگارگری گورکانی|نگارگری در عصر گورکانیان]] گذاشتهاند. همچنین اکبر شاه درباریان را تشویق به آموزش [[زبان پرتغالی]] میکرد که نتیجهای دربر نداشت. مسیحیان در کاخ اکبر شاه آزادانه رفتوآمد میکردند و توجه اکبر به مسیحیت به قدری بود که آنان خیال کردند شاید او قلباً مسیحی شده باشد.<ref name="خودشیفته" />
[[پرونده:Akbar and Tansen visit Haridas.jpg|بندانگشتی|راست|نگارهای که ملاقات اکبر و تنسن (نوازندهٔ مخصوصش (تنسن) با آوازخوان هندو را نشان میدهد.{{سخ}}''نقاشی با سبک مینیاتورهای راجستانی، حوالی ۱۷۵۰ میلادی.'']]
هندوها از دیگر قشرهای حاضر در دربار شاه بودند و اکبر شاه هندوها را بر مناصبی همچون سرلشکر، مطرب، صورتگر، طبیب و جراح برای دربارش انتخاب کرد. در هند کارگزاران مالی، بازرگانان و پیشهوران اغلب از میان هندوها بودند. بهتدریج هندوها هم در جلسات عبادتخانه حضور یافتند. ترجمهترجمهٔ کتب کلاسیک آیین هندو یکی از علل آشنایی اکبر با مفاهیم و ارزشهای این دین و علاقهمندی به آن شد.<ref name="دلایل" /> با دستور اکبر هندوهایی که اجباراً مسلمان شده بودند، میتوانستند بدون مجازات به آیین خود بازگردند. روزهایی که اکبر شاه رواداری میکرد، هندوهای بسیاری علاقهمند به ملاقات با او بودند و اکبر شاه در اشعار مذهبی و مناجات هندوها مدح میشد.<ref>{{cite book |last=Chua |first=Amy |date=2007 |title=Day of Empire: How Hyperpowers Rise to Global Dominance--and Why They Fall |publisher=Doubleday |isbn=978-0-385-51284-8 |pp=126 & 187-}}</ref> اکبر تعدادی از آداب هندوها را به کار برد.<ref name="گنگ" /> ذکر هزار نام خورشید به سانسکریت، که از آداب اقلیتی از هندوها یا پیرواناقلیت [[جنبش بهکتی|بهکتی]] هندوها بود،<ref group="یادداشتها">در حالی که [[بیربال]]، پیرو سابق [[:en:Bhakti_movement|جنبش بهکتی]]، موجب افزودن این آیین به دین الهی بود، Bhagwān Dās و Mān Singh، از دیگر علمای هندوئیسم، با این اعمال مخالف بودند.</ref> بود، در دین الهی رواج یافت.<ref name="احمد" /> اکبر شاه [[دیوالی]] را جشن گرفت و به روحانیان برهمن اجازه داد تا رشتههای نگیندار را بر مچ دست خود ببندند و پس از رسیدن به سلطنت تعدادی از درباریان پی بردند که اکبر شاه برخود مچهم خودبر مچش [[راکی]] (طلسم محافظ) بستهاست. او همچنین از خوردن [[گوشت گاو]] پرهیز میکرد و خرید و فروش آن را در بعضی ایام خاص ممنوع کرده بود. او حتی زمانی که در [[پنجاب (هند)|پنجاب]]، در فاصلهٔ ۲۰۰ مایلی از [[گنگ (رود)|گنگ]]، بود، آب رود گنگ را در کوزههایی با خود حمل میکرد و در اشاره به آن از عنوان «[[آب حیات]]» یاد میکرد.<ref group="یادداشتها">این رود برای پیروان هندوئیسم مقدس است.</ref> شایعهای وجود داشت که هر شب یک روحانی هندو در کنار پنجرهای مشرف بر تخت خواب اکبرشاه، برای او داستانهایی از خدایان هندوئیسم بازگو میکند.<ref name="گنگ">{{cite book |last=Collingham |first=Lizzie |date=2006 |title=Curry: A Tale of Cooks and Conquerors |publisher=Oxford University Press |isbn=978-0-19-532001-5 |page=30}}</ref> اکبر شاه در قصرش معبدی برای عبادت همسرش،همسر هندویش، [[جودا بای]]، ساخت و برای آن که او بتواند آواز مذهبی «میرابای» را بشنود، خوانندهٔ آن را پنهانی به معبد برد و در آنجاخود چنان تحتتأثیر ترانهاش دربارهٔ خداوند قرار گرفت که جهت نشان دادن احترام خود،احترام، گردنبندی از الماس را بر پای پیکرهٔ [[کریشنا]] گذاشت.<ref name="هاف" />
[[پرونده:Basawan. Jain-Ascetic-Walking-Along-a-Riverbank-ca.1600. (cropped).jpg|بندانگشتی|تصویر آچاریا؛ پیروان جین به [[حقوق حیوانات]] و [[سادهزیستی]] بها میدهند و لذا در مسافرت سوار [[اسب]] نمیشوند.{{سخ}}''اثر [[باساوان]]، حدود ۱۶۰۰. در [[:en:Cleveland Museum of Art|موزه کلیولند]]'']]
در اوایل ورود اسلام به شبهقاره هند، [[جینیسم]] بیشتر مختص به نواحی [[جنوب هند|جنوبی هند]] بود.<ref name="دلایل" /> اولین برخورد اکبر شاه با پیروان جین زمانی بود که او با یکی از مراسمهای مذهبی آنان مواجه شد که شش ماه به طول انجامید. او سپس «آچاریا هیراویجایا سوری»، [[گورو]] و مرشد آیین جین، را به پایتخت خود دعوت کرد. آچاریا دعوتش را پذیرفت و با پای پیاده از [[گجرات]] به [[فاتح پور سیکری]] رفت.<ref>Sanghmitra. Jain Dharma ke Prabhavak Acharya. Jain Vishwa Bharati, Ladnu.</ref> اکبر تحت تأثیر ویژگیهای آچاریا قرار گرفت و نشستهایی بین او و دیگر فیلسوفان ادیان مختلف برگزار کرد. استدلال جینها برای پرهیز خوردن گوشت او را متقاعد کرد که [[گیاهخواری]] کند<ref>{{cite book |last=Sen |first=Amartya |date=2005 |title=The Argumentative Indian |publisher=Allen Lane |pages=288–289 |isbn=0-7139-9687-0}} <!-- |quote=Akbar arranged for discussions ... involving not only mainstream Hindu and Muslim philosophers [but Jains and others] ... Arguing with Jains, Akbar would remain sceptical of their rituals, and yet become convinced by their argument for vegetarianism and end up deploring the eating of all flesh --></ref> و در فرمانی حکومتی کشتن حیوانات را ممنوع نماید.<ref>{{cite web |last=Truschke |first=Audrey |title=Jains and the Mughals |url=http://www.jainpedia.org/themes/places/jainism-and-islam/jains-and-the-mughals.html |publisher=JAINpedia}}</ref> همچنین جزیه و مالیات زیارتی پیروان جین را برداشت. در سالهای اخیر، [[دادگاه عالی هند]] با اشاره به همزیستی مغولان و جین، اکبر شاه را «معمار هند مدرن» نامیده و از احترام ویژهٔ او به آیین جین تجلیل کردهاست.<ref name=toi>{{cite news
| url =http://timesofindia.indiatimes.com/city/ahmedabad/Ahmedabad-turned-Akbar-veggie/articleshow/5259184.cms| title =Ahmedabad turned Akbar veggie| work =| publisher =The Times of India| pages =| page =| date =23 November 2009| accessdate =2009-11-23}}</ref>
|