میرزا حسین نوری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
واگردانی به نسخه سالم
خرابکاری وسیع در فایلهای محمدتقی نوری مازندرانی, میرزا حسین نوری, شیخ مهدی نوری با لحن تهدید و توهین امیز (استفاده از هشدار شدید, بیخیال است)
خط ۱:
{{ویکی‌سازی}}
{{جعبه اطلاعات شخصیت سیاسی مذهبی
|عنوان = محدث نوری
|سرشناسی = محدث شیعی
|تصویر =
|نام کامل = حسین محدث نوری
|لقب = صاحب مستدرک الوسائل
|نسب =
|زادروز = ۱۴ دی ۱۲۱۷ خورشیدی
|شهر تولد = [[نور]]
سطر ۱۲ ⟵ ۱۳:
|شهر درگذشت = [[نجف]]
|کشور درگذشت = [[عراق]]
|آرامگاه =
|نام همسر = خانم بروجردی {{-}}فرزند شیخ [[عبدالرحیم بروجردی]]
|فرزندان =
|خویشاوندان سرشناس = [[شیخ فضل اللهفضل‌الله نوری]]{{-}} محمد تقی محدث نوری{{-}} [[عبدالرحیم بروجردی]]{{-}}آسیه مجتهد محدث نوری{{-}}[[شیخ مهدی نوری]]{{-}}[[نورالدین کیانوری]]
|دین = اسلام
|مذهب = شیعه
|مناصب =
|اساتید = [[مرتضی انصاری]]{{سخ}}[[ملا علی کنی]] آملی{{سخ}}[[ملا فتحعلی سلطان‌آبادی]]{{سخ}}[[عبدالرحیم بروجردی]]{{سخ}}محمد تقی محدث نوری
|شاگردان = [[آقابزرگ تهرانی]]{{سخ}}[[شیخ عباس قمی]]{{سخ}}[[محمدحسین کاشف‌الغطاء]]{{سخ}}[[عبدالحسین شرف‌الدین عاملی]]{{سخ}}[[میرزا جواد ملکی تبریزی]]{{سخ}}[[شیخ فضل اللهفضل‌الله نوری]]{{سخ}}شیخ [[محمدتقی بافقی]]{{سخ}}[[سید حسین طباطبایی قمی]]{{سخ}}[[شیخ هادی نوری]] (برادرزاده محدث نوری){{سخ}}[[شیخ مهدی نوری]]
|تالیفات =
|وبگاه رسمی =
}}
{{ویکی‌گفتاورد}}
'''حسین محدث نوری''' فرزند محمد تقی محدث نوری مازندرانی طبرسی و نوهٔ علی محمد مازندرانی طبرسی مستوفی، [[محدث]] و چهره سرشناس علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری بود.
[[W:میرزا حسین نوری|میرزا حسین نوری]] (۱۸۳۸–۱۹۰۲) فرزند [[محمدتقی نوری مازندرانی]] و نوهٔ علی محمد مازندرانی طبرسی مستوفی، محدث و رجالی بزرگ و چهره سرشناس علمای شیعه در قرن چهاردهم هجری به‌شمار می‌آید.<ref>شرح حال مبسوط شیخ محمد تقی نوری پدر محدث نوری در مقدمة التحقیق کتاب <ماتمکده> او تحقیق علیرضا اباذری؛ که اخیراً منتشر شده‌است.</ref>
 
این [[فقیه]] [[امامیه]]، [[مفسر]] و [[شاعر]] در ۱۸ شوال ۱۲۵۴ قمری در روستای [[یال‌رود]] از توابع [[نور]] [[مازندران]] به دنیا آمد<ref> [http://alaam.tahoor.com/page.php?id=11259&cat=1240 محدثین: محدث نوری؛ «اندیشه قم»، مقاله محمد صحتی سردرودی فرهنگ بزرگان اسلام و ایران ص182]</ref>
و در ۲۷ جمادی ۱۳۲۰ [[هجری قمری]] در [[نجف]] درگذشت. وطن زمستانه خاندان نوری روستای سعادت آباد؛ از روستاهای [[بخش چمستان]] نور است.<ref name=mo>[http://www.mohaddes.ac.ir/page.php?slct_pg_id=75&sid=1&slc_lang=fa مختصری از زندگینامه حضرت آیت‌الله علامه محدث نوری؛ وزرات علوم تحقیقات وفناوری، موسسهمؤسسه آموزش عالی غیر انتفاعیغیرانتفاعی علامه محدث نوری]</ref>
از القاب وی می‌توان به خاتم المحدثین،<ref name=uv>[http://www.tebyan.net/Hawzah/Scholars_Clerics/Hawzah_BigThinkers/2009/6/11/94483.html خاتم المحدثین حاج میرزا حسین نوری صاحب مستدرک الوسایل؛ مجید نقدی؛ حوزه علمیه]</ref>
علامه نوری، میرزای نوری، محدث نوری و حاجی نوری اشاره کرد. وی دائی و پدر همسر [[شیخ فضل اللهفضل‌الله نوری]] بود.<ref>[http://www.mohaddes.ac.ir/page.php?slct_pg_id=75&sid=1&slc_lang=fa مختصری از زندگینامه حضرت آیت‌الله علامه محدث نوری (ره)]</ref> محدث نوری در سن ۶۴ سالگی در سامرا در اثر مسمومیت درگذشت.
 
محدث نوری در سن ۶۴ سالگی در سامرا در اثر مسمومیت درگذشت.
آرامگاه او در [[نجف]] و در [[حرم علی بن ابی‌طالب]] قرار دارد.<ref>[http://www.ghadeer.org/hadis/mohdsin/mohds028.htm شرح حال و زندگی محدثین شیعه، سایت اسلامی غدیر]</ref>
 
== اسامی و لقب‌های میرزا حسین نوری ==
وی شناخته شده با اسامی گوناگون: میرزا حسین نوری، علامه محدث نوری، شیخ نوری، حسین محدث نوری، خاتم المحدثین، علامه نوری، میرزای نوری، محدث، حاجی نوری، نوری، میرزا حسین نوری فرزند علامه شیخ محمد تقی یال رودی، حاجی میرزا حسین نوری طبرسی، میرزا حسین نوری طبرسی فرزند محمدتقی نوری مازندرانی، علامه محدث نوری طبرسی فرزند محمدتقی محدث نوری مازندرانی طبرسی و … می‌باشد.
در لیست دایره معارف جهانی کتاب<ref name=ToolAutoGenRef3>Alternative names and works WorldCat: Ṭabarsī, Ḥusayn Taqī al-Nūrī approximately 1838-1902</ref> اسامی دیگر: طبرسی حسین بن محمد تقی النوری، نوری حسین بن محمد تقی الطبرسی، الطبرسی حسین النوری، الطبرسی حسین بن محمد، الطبرسی حسین بن محمد تقی النوری، المازندرانی حسین بن محمد، النوری حسین بن محمد، النوری حسین بن محمد تقی الطبرسی، حسین النوری الطبرسی، حسین بن محمد النوری، ‏طبرسی حسین تقی النوری طبرسی تقی الدین النوری، حسین بن تقی النوری، طبرسی حسین تقی النوری، نوری الطبرسی حسین بن محمدتقی<ref name=ToolAutoGenRef3 /> برای وی نوشته شده‌است.
در بخش زبان انگلیسی زبان دایره معارف جهانی کتاب<ref>Alternative names and works by Mirza Husain Noori Tabrasi in "WorldCat the union catalog that itemizes the collections of 72,000
libraries in 170 countries and territories</ref> تا ۵۰ اسم به زبان انگلیسی برای میرزا حسین نوری در کنار ترجمه اثارش ثبت شده‌است.
 
== خانواده محدث نوری ==
'''حسین محدث نوری''' متعلق به خاندان نوری است. دودمان، خاندان یا سلسله نوری یکی از قدیمیترین دودمانها در جهان و از '''اسپهبدان اباختر''' یا '''اصفهبدان پریم'''<ref>«... و دیگر رساله‌ای درخصوص ‹‹اصفهبدان پریم›› یکی از سلسله‌های معروف ملوک طبرستان خانواده صاحب مرزبان نامه و مسکوکاتی که از آنها باقی‌مانده‌است.» نثر امروز / علامه قزوینی / به قلم خود او</ref> (ساسانیان تبرستان) شروع می‌شود. لیست '''دوهزار ساله''' تاریخ دودمان نوری<ref>نقل از تاریخ التدوین فی احوال جبال شروین</ref><ref>نقل از تاریخ طبرستان و رویان و مازندران</ref><ref>ضبط انساب علیمحمد مستوی</ref><ref name="ناسخ التواریخ">ناسخ التواریخ</ref><ref name="ReferenceA">سنگ مزار ملک کیومرت در محل امام زاده یالرود</ref><ref>نگاهی اجمالی به تاریخ مازندران غربی (رویان و رستمدار) - قسمت اول / قسمت ششم 8- اقوام، طوایف و خاندانهای رویان و رستمدار برخی از علما و مشاهیر کجور در عصر قاجاریه عبارتند از : ...</ref> (نور و کجور منطقه‌ای است با بیش از '''هفت هزار سال''' تاریخ کهن که در گذشته به نامهای '''رویان''' و '''رستم دار''' نامیده می‌شد) بصورت زیر ردیف می‌شود:<ref name="ناسخ التواریخ"/><ref name="ReferenceA"/><ref>ضبط انساب علی محمد مستوی</ref><ref>نگاهی اجمالی به تاریخ مازندران غربی (رویان و رستمدار) - قسمت اول / قسمت ششم 8-اقوام، طوایف و خاندانهای رویان و رستمدار برخی از علما و مشاهیر کجور در عصر قاجاریه عبارتند از : ...</ref> (نور و کجور منطقه‌ای است با بیش از هفت هزار سال تاریخ کهن که در گذشته به نامهای '''رویان''' و '''رستم دار''' نامیده می‌شد) بصورت زیر ردیف می‌شود (نقل از تاریخ التدوین فی احوال جبال شروین و دفتر انساب خانوادگی):
پدر نوری دانشوری بود به نام میرزا محمد تقی نوری طبرسی (۱۲۰۱-۱۲۶۳ق) که مرجع تقلید مردمان زیادی در نور و مازندران بود. پدر او از جمله شاگردان بنام حکیم آیت‌الله ملاعلی نوری بود.
'''جاماسب''' برادر [[W:قباد یکم|قباد یکم]] (قباد شاه ساسانی) عم (عموی) [[W:انوشیروان عادل|انوشیروان عادل]]، نرسی، فیروز، گیلان شاه (جلوس ۲۷ قمری انتهی ۴۰ قمری مدت سلطنت ۱۳ سال)، بادوسپان، خورزاد، بادوسپان، نماور، سهراب، قارن، فریدون، شیرزاد، دیوبند، جمشید، شهریار، فرامرز، جلوس (حسام الدوله باهنر)، سیف الدوله با حرب، نصرالدوه، فخرالدوله نماور، هزاراسف، کیکاوس، جستان، زرین کمر، بیستون، نماور، مهراگیم، شاه کیخسرو، تاج ا لدوله زیار، گستهم، بیستون، کیومرث، '''کاوس''' (جلوس ۸۵۸ قمری انتها ۸۷۲ سلطنت ۱۵ سال)،
 
'''اولاد کاوس''':
 
 
اسفندیار، بیستون، کیومرث، کاوس، محمدعلی (بهزاد) بیگا بزرگ (حکمران مازندران و اسداباد وغیره)، محمدعلی (بهزاد) بیگا کوچک (به قتل رسیده؟)، میرزا تقی پیشکار آغا محمد خان قاجار، علی‌محمد مستوفی<ref>از سلاله بهزاد بن کیومرث بن کاوس که از رجال دولتی بود است که نسب ایشان به هفت شاخه تقسیم می‌گردد که به خاطر انتسابشان به جد بزرگشان به بهزادی ملقب بودند و اکثراً همچون اجدادشان از یاوران سلطان و رجال دولتی بودند.</ref>) مازندران و دارالطباعه و بیوتات سلطنتی (دارای ۹ اولاد)، [[محمدتقی نوری مازندرانی]] (دارای ۱۰ اولاد ۵ پسر و ۵ دختر) پدر '''میرزا حسین نوری''' (دارای ۵ اولاد ۱ پسر و ۴ دختر).
'''پدر''' نوری دانشوری بود به نام [[محمدتقی نوری مازندرانی]] (۱۲۰۱–۱۲۶۳ق) که [[مرجع تقلید]] مردمان زیادی در نور و مازندران بود. پدر او از جمله شاگردان بنام حکیم آیت‌الله ملاعلی نوری بود.
'''پدر''' نوری دانشوری بود به نام میرزا محمد تقی نوری طبرسی (۱۲۰۱–۱۲۶۳ق) که [[مرجع تقلید]] مردمان زیادی در نور و مازندران بود. پدر او از جمله شاگردان بنام حکیم آیت‌الله ملاعلی نوری بود.
پدر محدّث نوری در حالی که ایشان تنها کودکی ۸ ساله بود درگذشت.
همسر محدث نوری عزیز بروجردی فرزند شیخ [[عبدالرحیم بروجردی]] بود.
 
او دارای چهار برادر نیز بود. برادران نوری به ترتیب عبارت اند از:
'''فرزندان''' محدّث نوری: حاج محمد بهزادی، خانم سکینه نوری (همسر شیخ فضل‌الله نوری) , خانم فاطمه دماوندی، خانم موچول نوری، خانم آغازاده عراقچی (همسر سید محمد الصدر '''نخست وزیر اسبق عراق''')<ref>شرح حال سید محمد صدر، نخست وزیر اسبق عراق که داماد محدث نوری بوده‌است، در کتاب بغیة الراغبین سید شرف الدین (چاپ در سلسله آثار شرف الدین ص ۳۱۲۳ تا ۳۱۵۳). ذیل بغیة الراغبین از سید عبدالله شرف الدین نیز نکاتی دارد.</ref>
* حاج میرزا هادی، ایشان پس از مدت مدیدی تحصیل علم در حوزه نجف به وطن باز می‌گردد و سیزده سال مرجعیت نور و مازندران را به عهده می‌گیرد، تا اینکه در حدود ۱۲۹۰ ق می‌میرد.
 
* آقامیرزاعلی، که بعد از برادر بزرگش مرجعیت و ریاست دینی نور و مازندران را به عهده داشت.
[[شیخ فضل‌الله نوری]] فرزند '''آسیه مجتهد نوری''' (خواهر ارشد حسین محدث نوری) و همسر '''سکینه نوری''' (دختر محدث نوری) می‌باشد.<ref>اقرار می‌نمایم که آنچه دارا هستم از اموال … ملک طلق مال '''خالص علیه عالیه متعالیه خانم والده محترمه''' (سکینه دختر محدث نوری) فرزندی آقا ضیاءالدین و غیره سلمهم اللّه تعالی (است) و ابداً احدی از ورثه را نمی‌رسد با ایشان چون و چرا نماید، مال خود ایشان است، هر نحو بخواهند در آن تصرف نمایند؛ و به هر که میل ایشان باشد بدهند. وصیتنامه شیخ شهید، علی ابوالحسنی منذر، خانه بر دامنه آتشفشان، ج96.</ref>
 
او دارای چهار '''برادر''' بود. برادران نوری به ترتیب عبارت اند از:
* حاج میرزا هادی نوری، ایشان پس از مدت مدیدی تحصیل علم در [[حوزه نجف]] به وطن بازمی‌گردد و سیزده سال مرجعیت نور و مازندران را به عهده می‌گیرد، تا اینکه در حدود ۱۲۹۰ ق می‌میرد.
* آقا [[میرزا علی]] نوری، که بعد از برادر بزرگش مرجعیت و ریاست دینی نور و مازندران را به عهده داشت.
* میرزا حسن نوری، از مدرسان فقه و اصول.
* میرزا قاسم نوری، از مدرسان فقه و اصول.
* در خاندان نوری به دو خواهر درتاریخ اشاره شده است: یکی همسر ملافتح الله نوری و مادر شیخ موسی نوری است و دیگری اسیه مجتهد نوری همسر عباس نوری پیشنماز. اشتهار این بانو بداناست که ایشان مادر فضل الله نوری -- داماد دایی محدث نوری -- است.
 
او دارای پنج '''خواهر''' بود. خواهران نوری به ترتیب عبارت اند از:
== کتابخانه محدث نوری ==
میرزای نوری دارای کتابخانه جامع و معتبری بود ولی این کتابخانه پس از مرگ میرزا و قتل [[شیخ فضل الله نوری]] به کلی پراکنده شد. بسیاری از کتب میرزا حسین نزد فرزندان شیخ فضل الله نوری ماند. بعدها تعدادی از این کتب، توسط [[سید حسین طباطبایی بروجردی]] خریداری و به کتابخانه او در نجف منتقل شد.<ref> [http://www.iqna.ir/fa/news_detail.php?ProdID=59103 سالروز رحلت محدث نوری، خبرگزاری قرآن ایران]</ref>
 
خانم مریم نوری، خانم زهرا نوری، خانم آمنه نوری، خانم آقا باجی نوری و آسیه مجتهد نوری.
== محدث نوری و تحریم تنباکو ==
در ماجرای [[تحریم تنباکو]] و کارهای [[میرزای شیرازی]] در [[سامرا]]، وی نقشی اساسی داشت.<ref>[http://lib.hadith.ac.ir/?page=showarticle&articleid=2131 سه نامه از محدث نوری به علامه سید ناصر حسین؛ عبدالحسین طالعی؛ کتابخانه الکترونیک علوم حدیث]</ref>
بعد از آنکه میرزای شیرازی [[فتوا|فتوای]] تحریم تنباکو را داد، شایع شد که این فتوا از طرف میرزا صادر نشده‌است. مردم [[ایران]] به [[عراق]] نامه نوشتند و از محدث نوری کسب تکلیف کردند.
وی در پاسخ چنین نوشت:<ref name=BG/>
«جناب شریعتمدار، آقای آقا شیخ فضل الله نوری سلمه الله تعالی جمعی از تهران سؤال نموده‌اند و از حکم میرزای شیرازی در خصوص دخانیات پرسیده‌اند، عجب است! بلی، حکم صادر و مجدداً هم دست خط مبارک با پست ارسال می‌گردد».
 
خانم '''آسیه مجتهد نوری''' همسر '''عباس نوری پیشنماز''' (شیخ عباس لاشکی کجوری [[آل کیا]] طبرسی مازندرانی از طایفه رستمدار) اشتهار این بانو بداناست که ایشان مادر [[شیخ فضل‌الله نوری]] (فضل‌الله آل کیا کجوری طبرسی مازندرانی از خاندان رستمدار) است.
== آثار و تألیفات ==
محدث نوری حدود سی کتاب نوشته است.<ref name=uv/>
وی در مقدمه کتاب مستدرک الوسائل می‌نویسد: «عالم کامل، متبحر خبیر، محدث نقّاد و آگاه، نشر دهنده آثار، جمع آورنده روایات، شیخ محمد بن حسن [[حر عاملی]] در کتاب [[وسائل الشیعه]] روایات و احادیث فراوانی را از میان کتابهای روایی علما و اصحاب جمع‌آوری نموده است؛ روایاتی که برای جان لذت بخش و برای دیده نور چشم است... ؛ ولی با مراجعه به دیگر کتابهای روایی اصحاب، به بخش دیگری از روایات برخوردم که کتاب ارزشمند وسائل آنها را در برندارد... و بعد از سعی و تلاش فراوان و جستجوی سخت در کتابهای روایی توانستم این مجموعه بزرگ و ارزشمند را جمع‌آوری نمایم که روایات آن در حدود روایات وسائل است و همچون روایات آن ارزشمند و گرانبها می‌باشد». این منابع شامل ۷۵ کتاب روایی معتبر شیعه است و در مجموع بیش از ۲۳ هزار روایت دارد.<ref>[http://www.andisheqom.com/Files/hadith.php?idVeiw=29736&level=4&subid=29736 مستدرک الوسائل، محمد رضا ضمیری- کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی، ص ۳۵۴ - ۳۵۶]</ref>
 
== مقام علمی محدث نوری ==
برخی از کتاب‌های وی:
محدث نوری یکی از کم نظیرترین چهره‌های علمی است که در این عصر پا به عرصه وجود نهاد. او نشانه‌ای از نشانه‌های الهی بود و شگفتی‌های فراوانی در نهادش نهفته بود. محدث نوری از دانشمندان بزرگی بود که در میان علمای شیعه درخشید و عمر ارزشمند خود را صرف خدمت به دین و مذهب نمود. حیات او صفحه‌ای نورانی از اعمال صالح بود و با تالیفات گرانقدر خود جاودانگی را برای همیشه به یادگار نهاد و همه نویسندگان و مورخان را ملزم به اعتراف به فضل و دانش خود کرد.
 
[[علامه نوری]] عمر خود را وقف خدمت به علم کرد و غیر از بحث و جستجو و تحقیق به چیز دیگری نپرداخت. اخبار و روایات گوناگون را جمع‌آوری کرد و احادیث مختلف را هماهنگ ساخت و آثار پراکنده را به نظم درآورد و توفیق و یاری و خواست خداوند هم به همراه او بود.
{|
|-
|
* مستدرک الوسائل<ref>[http://ahadith.ir/315.htm نام کتاب: مستدرک الوسائل مولف کتاب: حاج میرزا حسین نوری طبرسی (ره)]</ref>
* کلمة طیبة<ref>[http://ahadith.ir/80.htm نام کتاب: کلمه طیبه مولف کتاب: حاج میرزا حسین نوری طبرسی (ره)]</ref>
* لؤلؤ و مرجان؛ در رد خرافات و تحریفات عاشورا<ref>[http://ahadith.ir/82.htm نام کتاب: لولو و مرجان (در شرط پله اول و دوم منبر روضه خوانان) مولف کتاب: خاتم المحدثین علامه حاج میرزا حسین نوری طبرسی (ره) تحقیق و ویرایش از حسین استاد ولی]</ref>
* دارالسلام (در تعبیر خواب و اخلاق)<ref> [http://ahadith.ir/106.htm ترجمه دارالسلام در حقیقت خواب و گزارش آن، مترجم کتاب: آیت‌الله حاج شیخ محمد باقر کمره‌ای (ره)]</ref>
* [[نجم‌الثاقب]]
* فصل الخطاب
* مواقع النجوم و شجره نامه‌ای در سلسله اجازات نوریان
* نفس الرحمان فی فضائل سیدنا [[سلمان فارسی|سلمان]]
* معالم العبر
|
* میزان السماء
* جنة المأوی (در مورد امام زمان عج)
* فیض القدسی؛ در خصوص زندگانی علامه مجلسی
* کشف الاستار؛ در خصوص امام زمان عج
* صحیفه ثانیه علویه
* صحیفه اربعه سجادیه
* سلامة المرصاد
* مستدرک مزار بحار
* حاشیه بر منتهی المقال
|}
 
هر بیننده‌ای با نظر به نوشته‌های محدث نوری می‌یابد که خداوند او را مشمول الطاف خاص و عنایت خود قرار داده و گنجینه‌ای گران‌بها را برایش نگه داشته بود که حتی علمای بزرگ قبل و قدمای اصحاب نیز به آنها دست نیافته بودند.
== محدث نوری و تحریف قرآن ==
[[پرونده:Faslalkhetab.jpg‎|چپ|بندانگشتی|250px|صفحة دوم کتاب]]
وی در سال ۱۲۹۲ ه. ق. کتابی تحت عنوان '''فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب‌الارباب''' نگاشته و در آن دلایلی در تحریف [[قرآن]] ارائه نمود. شمارگان این روایت‌هابیش از هزار است<ref>[http://www.hawzah.net/FA/ThesisView.html?ThesisID=64340 بررسی و نقد روایات تحریف در کتاب فصل الخطاب؛ محسن بیات، پایان‌نامه، دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرّس]</ref> و تحریف آن را نه از جهت تغییر و زیاده بلکه فقط از جهت نقیصه خواسته‌است به اثبات برساند.<ref>[http://www.maarefislam.com/doreholomvamaarefislam/bookscontent/imamshenasi/imam14/imam14.5.htm گفتارشیخ طوسی (ره) درعدم تحریف قرآن؛ امام شناسی؛ محمد حسین حسینی طهرانی]</ref>
وی در دیباچه این کتاب می‌نویسد: «این کتابی است لطیف که در اثبات تحریف قرآن، و فضایح اهل جور و عدوان فراهم آورده‌ام، و آنرا '''فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب‌الارباب''' نام نهادم، و بر سه سرآغاز و دو باب قرار دادم».<ref>[http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-43fd99523f1b4cdfbf48bc43ea7131b6-fa.html واژه نامه دهخدا: زیر واژه طبرسی]</ref>
 
شاگرد وی مرحوم آغا بزرگ تهرانی در کتاب [[نقباء البشر]] دربارهٔ ایشان می‌گوید: اگر انسان بر آنچه از کتب گرانسنگ و تالیفات با ارزش که همچون دریایی موّاج از تحقیق و دقت نظر است؛ و همچنین بر وسعت اطلاعات بی نظیر او، کمی تأمل و تفکر نماید؛ بدون شک پی خواهد برد که او به تاییدات [[روح القدس]] (از ملائکه مقربین) مویَّد [مورد تأیید] بوده‌است.<ref>نقباء البشر، ج 2، ص: 549</ref>
همین امر سبب اعتراضات گسترده‌ای در جهان اسلام شد و در ردّ آن کتب و مقالات بسیاری نوشته شد.
[[آقا بزرگ تهرانی]] از شاگردان وی می‌نویسد:
«استاد ما حاجی در اواخر عمر خویش می‌گفت: این‌جانب در نام گذاری کتابم اشتباه کردم و سزاوار بود نام آن را '''فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب''' می‌گذاشتم چرا که در آن ثابت می‌کنم قرآن شریف موجود، با تمامی سوره‌ها و آیات و جملاتش وحی الهی است که هیچ گونه تغییر و تبدیل و زیاده و نقصان از هنگام جمع‌آوری آن به امروز در آن واقع نشده‌است.<ref>[http://www.hawzah.net/FA/NewsView.html?NewsID=83981 نگاهی به زندگی پربار صاحب مستدرک الوسائل؛ گلشن ابرار جلد ۱؛ علمای بزرگ شیعه]</ref>
و علی‌هذا نامیدن آن به این نامی که مردم آن را بر خلاف منظور و مراد من حمل می‌کنند، اشتباهی است در نامگذاری. ولیکن من در این کتاب نیاورده‌ام آنچه را که آن را بر او حمل می‌نمایند. بلکه مراد من، اسقاط بعضی وحی مُنْزَل الهی است؛ و اگر می‌خواهی تو نام آن را بگذار '''الْقَوْلُ الفَاصِلُ فِی إسْقَاطِ بَعْضِ الْوَحْیِ النَّازِلِ'''».<ref>[http://www.maarefislam.com/doreholomvamaarefislam/bookscontent/imamshenasi/imam14/imam14.5.htm کتاب امام شناسی / جلد چهاردهم / قسمت پنجم: نقد مکتب اخباری، بحث درباره کتاب دبستان المذاهب، بحث درباره کتاب فصل الخطاب پایگاه علوم و معارف اسلام، حاوی مجموعه تالیفات آیت‌الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی]</ref>
 
وی در جایی دیگر می‌افزاید: به راستی که او نفسش را نذرِ<ref>نذر آنست که چیز غیر واجب را بر خویش واجب گردانی … معلّق به شرط آنست که [مثلاً] گوید: اگر از این مرض صحّت یافتم پنج روز برای خدا روزه خواهم گرفت …. قاموس قرآن، ج 8، ص: 41</ref> خدمت به علم کرد و هیچ چیز به اندازه بحث، جستجو و کاوش برایش اهمیت نداشت و … این‌ها [همه] از فضل خداست و به هرکس که بخواهد اتی می‌کند و خداوند واسع و علیم است.<ref>نقباء البشر، ج 2، ص: 545</ref>
=== سوره ولایت ===
محدث نوری '''سوره نورین''' را با نام '''سوره ولایت''' از کتاب [[دبستان المذاهب|دبستان مذاهب]] نقل کرده است.<ref>[http://www.hawzah.net/FA/MagArt.html?MagazineID=0&MagazineNumberID=4608&MagazineArticleID=33607 بررسی وارزیابی مدارک و اسناد افسانه سوره نورین و ولایت، دکتر فتح الله نجارزادگان]</ref>
وی درباره این سوره می‌نویسد: هیچ اثری از این سوره در کتابهای شیعه نیافتم جز آنچه از کتاب مثالب منسوب به [[ابن شهر آشوب]] حکایت شده که آنان تمام سوره ولایت را ساقط کردند، پس شاید این سوره بوده است:<ref name = mqt>[http://www.eteghadat.com/Files/E-book/kotobEteghadi-2/Web/3079/001.htm مصونیت قرآن از تحریف، تقریظ استاد محمدهادی معرفت]</ref>
«یاایها الذین آمنوا آمنوا بالنورین انزلناهما یتلوان علیکم آیاتی و یحذرانکم عذاب یوم عظیم ب ان الذین یوفون بعهداللّه ورسوله فی آیات لهم جنات النعیم. واصطفی من الملائکة والرسل و جعل من المومنین اولئک فی خلقه یفعل اللّه مایشاء قد خسر الذین کانوا عن ایاتی و حکمی معروضون. '''وان علیا من المتیقن'''. یا ایها الرسول قدانزلنا الیک آیات بینات فیها من یتوفاه مومنا ومن یتولیه من بعدک یظهرون. ولقد آتیناک بک الحکم کالذین من قبلک من المرسلین. وجعلنا لک منهم وصیا لعلهم یرجعون. '''ان علیا قانتا باللیل ساجدا یحذر الاخرة ویرجو ثواب ربه'''. قل هل یستوی الذین ظلموا وهم بعذابی یعلمون».
 
مرتبه علمی ایشان تا اندازهای بالاست که علمای بعد از او به آراء و نظرات ایشان استدلال می‌کنند و ایشان را به دلیل شدت دقت و عمق دانائیش در استناد کردن کافی می‌دانند.
یعنی:
«ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به دو نور ایمان بیاورید. آن دو را نازل کردیم که آیاتم را بر شما بخوانند و شما را از عذاب روزی بزرگ بر حذر دارند. آنان که به عهد خدا و پیامبرش وفا می‌کنند در آیاتی برایشان بهشتهای نعمت است و برگزید از فرشتگان و پیامبران و قرارداد از مومنان، آنان را در خلقش. خدا هرچه بخواهد می‌کند. زیان کردند آنها که از آیات و حکم من دور گردانده شدند. و '''علی''' از متقیان است ای پیامبر، ما به سوی تو آیاتی روشن نازل کردیم که در آن است، هرکس او را در حال ایمان دریابد و هرکس ولایت او را بپذیرد بعد از تو نمایان می‌شوند. و تو را به تو حکم دادیم، همانند کسانی که پیش از تو بودند از پیامبران. و قراردادیم برای تو از ایشان جانشینی شاید بازگردند. همانا '''علی''' در شب قنوت می‌گرفت، سجده می‌کرد از آخرت می‌ترسید و ثواب پروردگارش را امیدداشت. بگو آیا مساویند آنها که ظلم کردند درحالی که به عذاب من آگاهی دارند».
 
مرحوم [[استاد مطهری]] در کتاب ده گفتار دربارهٔ حدیث مشهور (ان الله یبعث لهذه الامه علی راس کل مائهٔ سنهٔ من یجدّد لها دینها) می‌نویسد: برای این حدیث هیچ طریقی از طرق روایی شیعی موجود نیست، چرا که حاجی نوری آن را از کتاب‌های [[اهل سنت]] نقل نموده و این بزرگترین دلیل بر عدم وجود آن در کتب شیعی است و گرنه حاجی نوری [که بسیار اهل تتبّع بوده‌است] آن را نقل می‌کرد.<ref>ده گفتار- استاد مطهری، ص: 114</ref>
=== آیه رجم ===
در کتاب فصل الخطاب به نقل از احادیثی آمده است که [[سوره احزاب]] از [[سوره بقره]] کوچکتر نبوده و [[سنگسار|آیه رجم]] (سنگسار) نیز در آن بوده و آن آیه چنین است:
«اذا زنی الشیخ والشیخة فارجموهمها البتة نکالا من الله والله عزیز حکیم».
یعنی: «هرگاه پیرمرد و پیرزن زناکردند حتماً آنها را سنگسار کنید، این عذاب و کیفری است از ناحیه خداوند و خداوند شکست ناپذیر و حکیم است».<ref name = mqt/>
 
ونظیر آنچه که آمد از مولی کاظم خراسانی و [[سید محسن امین]] [مؤلف اعیان الشیعهٔ] و دیگر بزرگان بسیار نقل شده که جملگی از عظمت تسلط محدث نوری بر حدیث و رجال حکایت می‌کند و ما اینجا به ذکر همین دو مورد بسنده می‌کنیم.<ref name=ToolAutoGenRef1>برای مطالعه بیشتر ر.ک. الفیضالقدسی- مقدمهٔ التحقیق، صص: 46-48 و نقباءالبشر، ج 2، ص: 553 و اعیانالشیعه- سید محسن امین، ج 6، ص: 143</ref>
=== آیه وضو ===
از امام صادق درباره آیه «فاغسلوا وجوهکم وأیدیکم '''إلی''' المرافق» می‌پرسند. پاسخ می‌دهد تنزیلش چنین نیست؛ بلکه چنین است: «فاغسلوا وجوهکم وأیدیکم '''من''' المرافق».<ref>[http://shiaonlinelibrary.com/الكتب/1187_وسائل-الشيعة-آل-البيت-الحر-العاملي-ج-١/الصفحة_511 وسائل الشیعة - باب وجوب الابتداء فی غسل الوجه بأعلاه، وفی غسل الیدین بالمرفقین]</ref> این روایت را [[شیخ حر عاملی]] نقل کرده و محدث نوری نیز در کتاب خود آورده است.
 
== کتابخانه محدث نوری ==
=== آیه تبلیغ ===
نوری دارای کتابخانه جامع و معتبری بود ولی این کتابخانه پس از مرگ میرزا و قتل [[شیخ فضل‌الله نوری]] به کلی پراکنده شد. بسیاری از کتب میرزا حسین نزد فرزندان شیخ فضل‌الله نوری ماند. بعدها تعدادی از این کتب، توسط [[سید حسین طباطبایی بروجردی]] خریداری و به کتابخانه او در نجف منتقل شد.<ref>[http://www.iqna.ir/fa/news_detail.php?ProdID=59103 سالروز رحلت محدث نوری، خبرگزاری قرآن ایران]</ref>
در کتاب فصل الخطاب [[آیه تبلیغ]] به نقل از قرائت [[عبدالله بن مسعود|ابن مسعود]] این گونه است: «یا ایها الرسول بلغ ماانزل الیک من ربک، ان علیا مولی المومنین ...»
یعنی: «ای پیامبر آن چه به تو نازل شده است را ابلاغ کن که علی مولای مومنان است ...».<ref name = mqt/>
 
== محدث نوری و تحریم تنباکو ==
=== آیه کرسی ===
در ماجرای [[تحریم تنباکو]] و کارهای [[میرزای شیرازی]] در [[سامرا]]، وی نقشی اساسی داشت.<ref>[http://lib.hadith.ac.ir/?page=showarticle&articleid=2131 سه نامه از محدث نوری به علامه سید ناصر حسین؛ عبدالحسین طالعی؛ کتابخانه الکترونیک علوم حدیث]</ref>
در کتاب فصل الخطاب [[آیةالکرسی]] را به نقل از [[ثقةالاسلام کلینی]] این گونه بیان می‌کند: «... له مافی السموات والارض '''و ما بینهما و ما تحت‌الثری عالم الغیب والشهادة الرّحمن الرحیم''' من ذی الذی یشفع عنده الاّ بإذنه...»<ref>[http://www.hawzah.net/fa/MagArt.html?MagazineArticleID=32679&ParentID=74660 نقد و بررسی روایات تحریف در کتاب فصل الخطاب/ قسمت سوم پدید آورنده: محمد باقر بهبودی، صفحه ۱۴۵]</ref>
بعد از آنکه میرزای شیرازی [[فتوا]]ی تحریم تنباکو را داد، شایع شد که این فتوا از طرف میرزا صادر نشده‌است. مردم [[ایران]] به [[عراق]] نامه نوشتند و از محدث نوری کسب تکلیف کردند.
وی در پاسخ چنین نوشت:
«جناب شریعتمدار، آقای آقا شیخ فضل‌الله نوری سلمه الله تعالی جمعی از تهران سؤال نموده‌اند و از حکم میرزای شیرازی در خصوص دخانیات پرسیده‌اند، عجب است! بلی، حکم صادر و مجدداً هم دست خط مبارک با پست ارسال می‌گردد».
 
== احیای پیاده‌روی زیارت امام حسین ==
همین آیه در [[مفاتیح الجنان]] در حاشیه باقیات الصالحات، در اعمال روز جمعه، ص ۳۶، انتشارات اسوه، جلد دوم نیز اینچنین آمده است:<ref>[http://porseman.org/q/show.aspx?id=117288 آیه الکرسی علی التنزیل چیست؟؛اداره مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری؛ بازدید ۲۸ شهریور ۱۳۹۱]</ref>
یکی از سنتهایی که در زمان شیخ انصاری رواج داشت زیارت [[امام حسین]] علیه‌السّلام با پای پیاده بود. بسیاری از بزرگان و علما با پای پیاده به زیارت کربلا می‌رفتند؛ اما این سنت در زمان محدث نوری به فراموشی سپرده شده بود و از علائم فقر و نداری به‌شمار می‌آمد. با عزم و همت محدث نوری این سنت نیز دوباره زنده شد. او چارپایانی را برای حمل بار کرایه می‌کرد و با پای پیاده با یاران و شاگردان خود به زیارت امام حسین علیه‌السّلام می‌رفت. آنها مسیر نجف تا کربلا را در سه شب می‌پیمودند. آنها صبح و عصر راه می‌رفتند و نیمه روز به استراحت و صرف غذا و خواندن نماز و دعا می‌پرداختند. این کار آنها بسیار مورد استقبال مردم و علما و بزرگان قرار گرفت و جمعیت فراوانی به آنها ملحق شدند که گاهی تعداد خیمه‌های آنها به بیش از ۳۰ خیمه بیست تا سی نفره می‌رسید.<ref>میرزا حسین نوری - ویکی‌فقه با همکاری پژوهشکده باقر العلوم (ع)</ref>
{{نقل قول|علامه مجلسی فرموده که به روایت [[علی بن ابراهیم]] و کلینی، آیه الکرسی علی التنزیل چنین است: «االله لا إله إلا هو الحی القیوم لا تأخذه سنة ولا نوم له ما فی السماوات و ما فی الأرض و ما بینهما و ما تحت‌الثری عالم الغیب والشهادة الرحمن الرحیم من ذا الذی ... هم فیها خالدون»}}
 
== اساتید ==
=== انگیزه نوشتن کتاب فصل الخطاب ===
میرزا حسین نوری شاگرد شایسته دانشمندان و اندیشمندان زیادی بود در منابع معتبر شناخته شده<ref>در میان آنها '''ویکی فقه''' , ''''ویکی شیعه''' , '''دانشنامهٔ اسلامی''' , '''دانشنامه جهان اسلام''' و … اساتید نام برده شده میرزا حسین نوری</ref> اساتید نام برده شده:
[[سردار کابلی]] می‌گوید: از میرزا حسین نوری پرسیدم: چرا چنین کتابی نوشتی که مایه خجالت ما و تهاجم معاندین گردد؟ محدث نوری گریست و گفت: معمم سید هندی‌ای نزد من آمد و به من گفت: اگر خدا اسم [[علی بن ابی‌طالب|علی]] را در قرآن آورده بود دیگر به این شکل حقش غصب نمی‌شد و به این شکل خانه نشین نمی‌شد؛ و اصرار بسیار نمود که کتابی نوشته شود در نقص قرآن که باعث تسکین قلب‌های ما باشد و محبت ما را به امیرالمؤمنین بیشتر نماید، و با اصرار خواست که لااقل روزی یک صفحه از آن کتاب نوشته شود، و خودش هر روز نزد من می‌آمد و صفحه‌ای از روایات در مورد تحریف را از من می‌گرفت. وقتی کتاب به پایان رسید، دیگر او نیامد و از او خبری نشد. یک بار که اتفاقا در بغداد برای اخذ ویزا به سفارت بریتانیا رفتم -زیرا آن زمان عراق تحت سلطه بریتانیا بود- دیدم یکی از اعضای سفارت به من نگاهی طولانی می‌کند. او را نگریستم و احساس کردم او را قبلاً جایی دیده‌ام. به من سلام کرد خود را شناساند که همان سید هندی است که هر روز نزد من می‌آمده و خواستار صفحات کتاب فصل الخطاب می‌شده، با این عضو سفارت انگلیس بوده است.<ref>[http://www.amontazeri.com/farsi/Khaterat/html/0040.htm خاطرات (جلد اول)، آیت‌الله منتظری، جلد ۱، ص ۸۱]</ref><ref>الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج۱۲، ص ۳۲۹ و ۳۳۰</ref>
{{چندستونه|ستون‌ها=۲}}
* [[میرزای شیرازی]] مرجع عام شیعیان، [[سید محمدحسن حسینی شیرازی]] (1194-1273).<ref>'''تقریرات''' درس استاد میرزای بزرگ.</ref>
* [[شیخ عبدالرحیم بروجردی]] (درگذشته ۱۳۰۶ ق)، ایشان پدرزن [[محدث نوری]] نیز بود.<ref>خاتمه مستدرک الوسائل، محدث نوری، چاپ قدیم سه جلدی، ج 3، ص 877</ref>
* ملا محمدعلی محلاتی (۱۲۳۲–۱۳۰۶ ق).<ref>مدرک پیشین، ج 3، ص 877</ref>
* شیخ العراقین عبدالحسین تهرانی (در گذشته ۱۲۸۶ ق).<ref>مدرک پیشین، فائده سوم</ref>
* شیخ اعظم، [[مرتضی انصاری]] (۱۲۱۴–۱۲۸۱ ق).
* جمال السالکین، آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی (۱۳۱۲ق).<ref>کیهان اندیشه (1371)، ش 45، ص 69 - 79.</ref>
* ملا شیخ علی خلیلی (۱۲۲۶–۱۲۷۹ ق).<ref>ماضی النجف و حاضرها، آل محبوبه، ج 2، ص 239، چاپ بیروت</ref>
* معزالدین سید مهدی قزوینی (۱۲۲۲–۱۳۰۰ ق).<ref>احسن الودیعه، اعتماد السلطنه، ج 1، ص 89، چاپ بغداد، 1348 ق</ref>
* میرزا محمدهاشم خوانساری (۱۲۳۵–۱۳۱۸ ق).<ref>پیشین، ج 1، ص 141.</ref>
* شیخ [[ملا علی کنی]] (۱۲۲۰–۱۳۰۶ ق).<ref>پیشین، ج 1، 101.</ref>
{{پایان چندستونه}}
 
== شاگردان ==
=== نقدهایی بر کتاب فصل الخطاب ===
بسیاری از بزرگان به افتخار شاگردی نوری نایل شده و از انفاس قدسی او بهره‌مند گشته و از خرمن خلوص او خوشه‌چینی و از دریاهای دانش او دانش‌اندوزی کرده‌اند. لیست شاگردان محدث نوری براساس رساله نویسی (نوشتن مقاله علمی) و بر اساس مقایسه منابع معتبر شناخته شده<ref name=ToolAutoGenRef2>در میان آنها '''ویکی فقه''' , ''''ویکی شیعه''' , '''دانشنامهٔ اسلامی''' , '''دانشنامه جهان اسلام''' , '''پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه نت''' , '''مجلات تخصصی نور''' , '''جامع الاحادیث''' , '''کتابخانه دیجیتال نور''' , '''مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی''' و …</ref> بصورت زیر نوشته می‌شود:
کتابهایی که در رد کتاب فصل الخطاب نوشته‌اند عبارتند از:<ref>[http://www.al-shia.org/html/far/books/tarikh-masom/defa-ahlbyt/08.htm دفاع از مذهب اهل بیت، سیدمحسن حجت]</ref>
{{چندستونه|ستون‌ها=۲}}
* ''کشف الارتیاب فی عدم تحریف کتاب رب‌الارباب''، تألیف محمود بن ابی القاسم مشهور به معرب تهرانی، درگذشت سال ۱۳۱۳هـ ق، تاریخ چاپ کتاب ۱۳۰۳ هـ ق
* [[شیخ فضل‌الله نوری]] (۱۲۹۵–۱۳۲۷ ق) پسر خواهرش و دامادش.<ref>محدث نوری در تقریظ بر "صحیفهٔ مهدویه ی» شیخ فضل الله نوری، این اوصاف شگرف را در مدح او می‌آورد: «کوه بلند علم و ستون استوارفضل، مقتدای فقیهان برجسته و معتمد عالمان چیره‌دست، جامع علوم معقول و منقول، حاوی حقایق فروع و دقایق اصول، بوستان علم و اقیانوس فضل، عالم عامل کامل…"</ref><ref>"در «شاخه طوبی» نیز از شیخ فضل الله نوری با عنوان مجمع المحاسن والفواضل، مالک ازمه الفروع و الاصول، والاخذ بنواصل المنقول و المعقول، علم الاعلام و الحبر القماقم یاد می‌کند".</ref>
* ''حفظ الکتاب الشریف عن شبهة القول بالتحریف''، تألیف هبة الدین سید محمد حسین شهرستانی درگذشت سال ۱۳۱۵ هـ ق
* سید محمد کاظم خراسانی.<ref name=ToolAutoGenRef1 /><ref>آخوند خراسانی صاحب کتاب '''کفایة الاصول''' در مجلس درس خود که بیش از پانصد مجتهد در آن شرکت می‌کردند می‌گفت: در عصر و دوران ما بر هیچ مجتهدی حجت تمام نمی‌شود مگر آنکه به کتاب مستدرک الوسائل محدث نوری مراجعه کند و از روایات آن اطلاع یابد.</ref>
* ''تنزیه التنزیل''، تألیف علی رضا حکیم خسروانی، تاریخ چاپ کتاب ۱۳۷۱ هـ ق
* [[سید محسن امین]] مؤلف اعیان الشیعهٔ.<ref name=ToolAutoGenRef1 />
* ''الحجة علی فصل الخطاب فی ابطال القول بتحریف الکتاب''، تألیف عبدالرحمن محمدی هیدجی، تاریخ چاپ کتاب ۱۳۷۲ هـ ق
* [[سید حسین طباطبایی قمی]]<ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی=شریف رازی|کتاب=گنجینه دانشمندان|سال=1353|فصل=|صفحه=264-266|جلد=|زبان=}}</ref>
* ''البرهان علی عدم تحریف القران''، تألیف مرحوم میرزا مهدی بروجردی، تاریخ چاپ کتاب ۱۳۷۴ هـ ق
* شیخ آقا بزرگ تهرانی.
* ''آلاء الرحیم فی الرد علی تحریف القران''، تألیف میرزا عبدالرحیم مدرس خیابانی، تاریخ چاپ کتاب ۱۳۸۱ هـ ق
* حاج شیخ عباس قمی.
* ''صیانة القران عن التحریف''، تألیف محمد هادی معرفت، تاریخ چاپ کتاب ۱۴۱۶ هـ ق
* شیخ محمد حسین کاشف الغطاء (۱۲۹۴–۱۳۷۳ ق).
* ''[http://www.usolaldin.org/moalfat/quran/joz3/fq3-3.htm القران الکریم فی روایات المدرستین]''، تألیف [[سید مرتضی عسکری]]، تاریخ چاپ کتاب ۱۴۲۰ هـ ق
* سید عبدالحسین شرف الدین عاملی (۱۲۹۰–۱۳۷۷ ق).
* ''اکذوبة تحریف القران بین الشیعة والسنة''، تألیف [[رسول جعفریان]]، تاریخ چاپ کتاب ۱۴۱۳ هـ ق
* شیخ اسماعیل اصفهانی.
* ''آلاء الرحمن فی تفسیر القران''، تألیف شیخ جواد بلاغی،
* شیخ مرتضی بن محمد عاملی.
* ''[[البیان فی تفسیر القرآن]]''، تألیف [[سید ابوالقاسم خویی]]
* سید جمال‌الدین عاملی اصفهانی.
* ''تهذیب الاصول''، درس خارج اصول [[سید روح‌الله خمینی]] در مبحث حجیت ظواهر کتاب
* شیخ محمدباقر بیرجندی (۱۲۷۶–۱۳۵۲ ق) مؤلف کبریت احمر.
* ''افسانه تحریف قرآن''، [[رسول جعفریان]]
* شیخ علی‌اکبر نهاوندی.
* شیخ علی زاهد قمی (۱۲۷۳–۱۳۷۱ ق).
* شیخ محمدتقی قمی.
* عارف واصل آیت‌الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی.
* میرزا ابوالفضل تهرانی معروف به کلانتری نوری و نویسنده «شفاء الصدور فی زیاره العاشورا».
* شیخ جعفر نوری نجمی.
* سید علم‌الهدی نقوی کابلی (متولّد ۱۲۸۸ ق) نویسنده «دستورالمل للنسوان».
* میرزا محمد تهرانی (متولّد ۱۲۸۱ ق).
* شیخ مهدی نوری فرزند میرزا هادی نوری، برادر زاده محدث نوری.
* شیخ جلیل محمدحسن آل کبه (۱۲۶۹–۱۳۳۳ ق).
* صدر الاسلام حاج میرزا علی اکبر همدانی معروف به دبیر که ابوالمکارم هم خوانده می‌شود.
* میرزا محمد ارباب قمی (۱۲۷۳–۱۳۴۱ ق).
* شیخ علی اکبر همدانی (۱۲۷۰–۱۳۲۵ ق) نویسنده ناسخ التفاسیر. [۱۲]
* آیت‌الله شیخ محمدتقی بافقی (۱۲۹۲–۱۳۲۵ ق)
{{پایان چندستونه}}
لیست شاگردان محدث نوری براساس '''دریافت اجازه‌نامه روایتی''' و بر اساس مقایسه منابع معتبر شناخته شده<ref name=ToolAutoGenRef2 /> بصورت زیر نوشته می‌شود:
{{چندستونه|ستون‌ها=۲}}
* آیت‌الله میرزای نائینی (متوفای ۱۳۵۵ ق).
* سید محسن امین عاملی (۱۲۸۴–۱۳۷۱ ق) نویسنده اعیان الشیعه و ….
* حاج شیخ محمدهادی بیرجندی (۱۲۷۷–۱۳۶۶ ق) معروف به هادوی و متخلص به «هادی».
* حاج شیخ محمدباقر همدانی (متوفای ۱۳۳۳ ق) از شاگردان عارف نامی ملا حسینقلی همدانی.
* فدا حسین کهنویی مشهور به نظیر حسن] (متولد ۱۲۷۸ ق).
* منیرالدین بروجردی (۱۲۶۹–۱۳۴۱ ق) نوه دختری میرزای قمی (صاحب «قوانین الاصول»).
* علاّمه مجاهد حاج شیخ محمد جواد بلاغی (۱۲۸۲–۱۳۵۲ ق) نویسنده تفسیر آلاء الرحمن.
* شیخ محمد علی کچویی اردستانی (متوفای حدود ۱۳۳۵ ق).
* سید ابوطالب شیرازی.
* حاج شیخ عبدالکریم حائری، مؤسس حوزه علمیه قم، (متولد حدود ۱۲۷۶–۱۳۵۵ ق).
* سید ابومحمد حسن صدرالدین موسوی کاظمینی، نویسنده «تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام».
* سید هبةالدین شهرستانی، نویسنده «الهیئه و الاسلام».
* سید شمس‌الدین محمود حسینی مرعشی (۱۲۶۰–۱۳۳۸ ق). *
* شریف الاسلام سید اسماعیل مرعشی نجفی نویسنده قانونچه در علم طب.
* حاج میرزا علی حسینی مرعشی شهرستانی، شارح وجیزه شیخ بهایی در علم حدیث شناسی.
* شیخ محمد حرزالدین نجفی نویسنده معارف الرجال.
* شیخ مهدی حکمی قمی مشهور به پایین شهری.
* حاج میرزا حسن علیاری تبریزی فرزند حاج ملا علی علیاری سردرودی.
* حاج شیخ عبدالنبی نوری تهرانی.
* آقا ضیاءالدین عراقی (متوفی ۱۳۶۱ ق).
{{پایان چندستونه}}
 
== آثار و تألیفات ==
== محدث نوری و تحریفات عاشورا ==
آثار نوری با ملاحظه ترتیب در تاریخ تألیف و بر اساس مقایسه منابع معتبر شناخته شده در میان آنها [[ویکی فقه]]، [[ویکی شیعه]]، دانشنامهٔ اسلامی، [[دانشنامه جهان اسلام]]، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه نت، مجلات تخصصی نور، جامع الاحادیث، کتابخانه دیجیتال نور، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و … چنین است:
محدث نوری دغدغه خود را برای جلوگیری از انحرافهایی که اهل منبر و [[روضه]] خوانان در ذکر مصیبت [[حسین بن علی]] و [[عاشورا]] دچار آن شده‌اند در کتاب '''لؤلؤ و مرجان''' آورده است. او مسامحه اهل علم در این زمینه را عامل گستاخی طایفه اهل منبر می‌داند و سکوت کنندگان در این باب را شریک گناه متجرّیان بر می‌شمرد.<ref> [http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=19667&BookID=15299&Language=1 لؤلؤ و مرجان: در شرط پله اول و دوم منبر روضه خوانان، محمد سمیعی]</ref>
* مواقع النجوم: شجره نامه‌أی است در سلسله اجازات نوریان، و نخستین اثر او است که در ۲۱ سالگی نوشته‌است.
[[مرتضی مطهری]] در بخش ''تحریفات لفظی واقعه عاشورا'' کتاب ''[[حماسه حسینی]]''، به شدت از محدث نوری و کتاب او در زمینه تحریفات عاشورا، یعنی '''لؤلؤ و مرجان''' متاثر است. مطهری مصادیق تحریفات لفظی را بیشتر از این کتاب نقل کرده و صراحت و شجاعت محدث نوری را تحسین می‌کند.<ref>[http://www.mortezamotahari.com/FA/ArticleView.html?ArticleID=78384 مطهری و اصلاح در فرهنگ عاشورا، پایگاه جامع استاد شهید مطهری]</ref>
* نفس الرحمن فی فضائل سیدنا سلمان، حدیثی است ازحیات سلمان فارسی و که در شهر کربلا به سال ۱۲۸۳ ق تألیف لطیف آن تمام شده‌است.<ref>نفس‌الرحمان قاجاریه صفر ۱۱۹۳ قمری (قرن ۱۲) - ۱۵ شعبان ۱۳۴۲ قمری (قرن ۱۴), شماره اموال : ۱۳۹۳.۰۴.۰۲۸۱۰/۰۰۲, کتابخانه و موزه ملی ملک, موضوع اثر : فضائل و مناقب سلمان فارسی</ref>
* دارالسلام (در دو جلد): دربارهٔ خواب و تعبیر خواب و.. است و جلد دوم در اخلاق و … است که به ترتیب الفبایی و کارساز نوشته شده، و در ۱۲۹۲ ق، به زیر سایه آستان قدس عسکریین، در سرزمین سامرا تألیف آن تکمیل شده‌است.
* فصل الخطاب …: (تألیف: ۱۲۹۲ ق. در نجف، چاپ: ۱۲۹۸ ق).
* معالم العبر: (تألیف: ۱۲۹۶ ق. در شهر سامرّاء).
* میزان السماء: (تألیف: ۱۲۹۹ ق. تهران).
* کلمه طیّبه: (تألیف: ۱۳۰۱ ق. چاپ نخست: بمبئی ۱۳۵۲ ق، در ۶۱۶ صفحه).
* جنّه المأوی: (تألیف:۱۳۰۲ ق) تصنیفی است در مقام مهدی (عج) و با سوز فراق حضرت یار ـ روحی فداهـ.
* فیض القدسی: (تألیف: ۱۳۰۲ ق، سامرّاء) اولین کتاب مستند و معتبر در خصوص زندگانی علامه مجلسی است. این کتاب چندی پیش به قلم مترجم معاصر حجت‌الاسلام سید جعفر نبوی به فارسی ترجمه و منتشر شد.
* بدر مشعسع: (تألیف: ۱۳۰۸ ق) در شرح حال فرزندان موسی مبرقع پسر امام جواد ـ علیه السّلام ـ است که همراه با تقریظ و تأیید میرزای بزرگ چاپ شد.
* کشف الاستار: (۱۳۱۸ ق) پرتوی است از حُسن دل‌انگیز حضرت مهدی ـ روحی فداه ـ
* صحیفه ثانیه علویّه: (۱۳۰۳ ق)
* صحیفه اربعه سجادیّه.
* سلامه المرصاد: (۱۳۱۷ ق).
* مستدرک مزار بحار'''.
* حاشیه بر منتهی المقال.
* ظلمات الهاویه در معایب معاویه و …
* نجم الثاقب: (۱۳۰۳ ق) پر انتشارترین کتاب محدث نوری.
* موالید الائمّه.
* شاخه طوبی.
* مولودیّه: دیوان شعر محدّث نوری که با نام چاپ شده‌است.
* مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل.
* لؤلؤ و مرجان: (۱۳۱۹ ق).
* تحیّه الزائر: از متون زیارتی است.
* تقریرات: بحث استادش شیخ العراقین.
* تقریرات: درس استاد دیگرش میرزای بزرگ.
* اربعونیّات: همان که در حاشیه کلمه طیّبه چاپ شده‌است.
* اخبار حفظ القرآن.
* رساله‌ای در شرح حال مولی ابی الحسن شریف عاملی فتونی: که در ۱۲۷۶ ق نوشته‌است.
* کشکول: گلستانی که گلبرگ‌های گوناگونی را شامل می‌شود.
* حواشی بر توضیح المقال حاج ملا علی کنی: که در آخر رجال ابی علی چاپ شده‌است.
* رساله فارسی در جواب به شبهات فصل الخطاب و در ردّ تحریف قرآن مجید: تذکر این نکته ضروری است که علاوه بر کتاب القرآن در ضمن مستدرک الوسائل، محدث نوری سه کتاب دیگر نیز در علوم قرآنی نوشته‌است و بی‌گمان با چشم پوشی از هر کدام از این چهار کتاب، قضاوت در حق نوری و او را متهّم به تحریف کردن، ناقص و ناروا خواهد بود.
* ترجمه جلد دوم دارالسلام به فارسی.
* اجوبهالمسائل
* فهرست کتابخانه بی‌نظیر خویش که به ترتیب الفبایی نوشته شده: در مقدمه‌اش به تفصیل در خصوص کتاب و نویسندگی سخن گفته‌است.
* نامه‌ها و اجازه‌نامه‌ها و اعلامیّه‌ها اگر در کتابی گردآوری شود گنجینه گرانبهایی را تشکیل خواهد داد. بیش از ده نامه از محدث نوری که در جواب نامه‌های میر حامد حسین هندی نویسنده اثر گران‌سنگ «عبقات الانوار» نوشته شده‌است در مجلّه نور علم البته بخشهای بریده‌ای از آنها چاپ شد؛ و بسیاری از نامه‌ها و … که در لابه‌لای کتابها و … پراکنده‌اند.
خوشبختانه آثار محدث نوری ـ بجز سه یا چهار کتاب ـ بارها چاپ شده و بسیاری از کتابها از عربی به فارسی و از فارسی به عربی ترجمه و منتشر شده‌اند. بتازگی کتاب نجم الثاقب از فارسی به عربی و در دو جلد بزرگ ترجمه گشت و انتشار یافت، پس از آن، چندی پیش نیز شاهد انتشار جلد ۱۹ مستدرک الوسائل (جزء اوّل از خاتمه مستدرک) گشتیم که به کوشش مؤسسه آل البیت تحقیق و به بازار کتاب عرضه شد.
 
== مستدرک الوسائل (کتاب) ==
== برخی از شاگردان ==
وی در مقدمه کتاب مستدرک الوسائل می‌نویسد: «عالم کامل، متبحر خبیر، محدث نقّاد و آگاه، نشر دهنده آثار، جمع آورنده روایات، شیخ محمد بن حسن [[حر عاملی]] در کتاب [[وسائل الشیعه]] روایات و احادیث فراوانی را از میان کتابهای روایی علما و اصحاب جمع‌آوری نموده‌است؛ روایاتی که برای جان لذت بخش و برای دیده نور چشم است…؛ ولی با مراجعه به دیگر کتابهای روایی اصحاب، به بخش دیگری از روایات برخوردم که کتاب ارزشمند وسائل آنها را در برندارد… و بعد از سعی و تلاش فراوان و جستجوی سخت در کتابهای روایی توانستم این مجموعه بزرگ و ارزشمند را جمع‌آوری نمایم که روایات آن در حدود روایات وسائل است و همچون روایات آن ارزشمند و گرانبها می‌باشد». این منابع شامل ۷۵ کتاب روایی معتبر شیعه است و در مجموع بیش از ۲۳ هزار روایت دارد.<ref>[http://www.andisheqom.com/Files/hadith.php?idVeiw=29736&level=4&subid=29736 مستدرک الوسائل، محمد رضا ضمیری- کتابشناسی تفصیلی مذاهب اسلامی، ص ۳۵۴ - ۳۵۶]</ref>
 
== نجم الثاقب (کتاب) ==
{|
نجم ثاقب در احوال امام غایب علیه السّلام کتابی به [[زبان فارسی]]، دربارهٔ [[امام دوازدهم شیعیان]] است که به احوال شخصی و اثبات [[امام عصر]]، حکایت ملاقات کنندگان و وظایف مؤمنان در برابر آن حضرت در عصر غیبت می‌پردازد. محدث نوری در تألیف کتاب، به جز منابع شیعه در باب مهدویت از برخی منابع اهل سنت نیز استفاده کرده‌است.
|-
 
|
== لؤلؤ و مرجان (کتاب) ==
* [[آقابزرگ تهرانی]]
کتاب لؤلؤ و مرجان از دیگر آثار مهم مرحوم محدث است. محدث نوری در مقدمه این کتاب نوشته: عالمی از هند به سراغم آمد و دردودل کرد که در هند روضه‌هایی بدون اصالت و ریشه خوانده می‌شود.<ref>محدث نوری، یکی از رموز پیروزی نهضت تنباکو بود، مجید معارف، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران</ref>
* [[شیخ عباس قمی]]
 
* [[محمدحسین کاشف‌الغطاء]]
[[محدث نوری]] با اندکی تحقیق دریافت؛ چنین روضه‌هایی در ایران و عراق نیز خوانده می‌شود و بر نوشتن کتاب «لؤلؤ و مرجان در شرایط پله اول و دوم منبر روضه خوانان» مصمم می‌شود؛ اگر کل کتاب مذکور را مطالعه کنید در می‌یابید محدث نوری معتقد است روضه خوان برای خواندن روضه و اثرگذاری آن به دو مطلب نیاز دارد.
* [[عبدالحسین شرف‌الدین عاملی]]
 
* [[میرزا جواد ملکی تبریزی]]
مطلب اول با عنوان پله اول و مطلب دوم با عنوان پله دوم در این کتاب مطرح شده‌است؛ روضه خوان با رعایت این دو پله می‌تواند، روضه خوان شایسته باشد؛ پله اول [[روضه خوانی]] صداقت است؛ روضه خوان نباید روضه جعلی و دروغین بخواند؛ پله دوم روضه‌خوانی، اخلاص است؛ برای اثرگذاری در مخاطب باید این دو مورد در روضه خوانی رعایت شود.
* [[شیخ فضل الله نوری]]
 
* شیخ [[محمدتقی بافقی]]
محدث نوری در این کتاب برخی از روضه‌ها که ریشه تاریخی ندارد و خرافی است، را نقل می‌کند و با دلایل علمی جعل بودن این روضه‌ها را برای مخاطب خود بازگو می‌کند.
* [[سید نصرالله اخوی]] از فعالان جنبش مشروطه ایران
 
|
== فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب‌الارباب (کتاب) ==
* حاج میرزا ابوالفضل تهرانی معروف به کلانتری نوری
[[فصل‌الخطاب فی تحریف کتاب رب‌الارباب]] کتابی به [[زبان عربی]] نوشته میرزا حسین نوری. [[آقابزرگ تهرانی]]، هنگام [[معرفی کتاب]] در مجموعه بزرگ کتاب‌شناسی‌اش، این کتاب را کتابی در رد تحریف قرآن می‌خواند و می‌نویسد: «أثبت فیه عدم التحریف بالزیادة والتغییر والتبدیل وغیرها؛ در این کتاب، عدم تحریف قرآن را اثبات کرده‌است و دور بودنش از تحریف به زیادت و تغییر و تبدیل و جز آن.»<ref>ج ۱۶، ص ۲۳۱–۲۳۲</ref>
* سید علم الهدی نقوی کابلی
 
* شیخ مهدی نوری (برادرزاده محدث نوری)
محدث نوری در ۲۸ جمادی‌الثانیة سال ۱۲۹۲ق. از تألیف آن فراغت یافته‌است. از عنوان کتاب برمی‌آید که [[قرآن کریم]] تحریف شده همان گونه که بنابر عقیده مسلمانان انجیل و تورات تحریف شده‌است؛ اما بنابر متن کتاب و نیز بنابر آنچه شیخ [[آقابزرگ تهرانی]] (و از نقل محدث نوری)، مراد محدث نوری از تحریف کتاب این نیست که قرآن فعلی کلام خدا نیست یا چیزی بر آن افزوده یا پس از جمع القرآن (جمع‌آوری قرآن در زمان عثمان به عفان به شکل یک کتاب) چیزی از آن کاسته شده‌است.<ref>الذریعه، ج ۱۶، ص ۲۳۱–۲۳۲ و ج ۱۸ - ص ۹ -</ref> به باور محدث نوری قرآن فعلی دقیقاً همان است که در زمان عثمان جمع‌آوری شد و به صورت یک کتاب میان جلد درآمد. او معتقد است که از پاره‌ای روایات برمی‌آید: پیش از جمع‌آوری، آیاتی در قرآن بوده که پس از آن و هم اکنون در آن نیست و نزد معصوم (ع) محفوظ است و ما نمی‌دانیم که آنچه حذف شده، چه بوده‌است و تنها بنابر روایاتی[که در کتاب ذکر کرده]به اجمال خبر داریم که چیزی از قرآن کاسته شده‌است. نام کتاب محدث نوری یعنی فصل الخطاب فی تحریف الکتاب عالمان معاصر او و مردمان آن روزگار را به این اشتباه‌انداخت که مراد او این است که قرآن نیز مانند انجیل و تورات عین کلام‌الله نیست. او خود از این موضوع سخن گفته و نزد شاگردش آقا بزرگ تهرانی از نامگذاری کتاب به این عنوان اظهار پشیمانی کرده و گفته خوب بود که نام کتاب را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» یا «القول الفاصل فی اسقاط بعض الوحی النازل» می‌نهادم تا مردم را این گمان خطا پیش نیاید. مراد محدث نوری از تحریف، نقیصه (کاسته شدن) است نه زیادت و نه تغییر و تصرف در کلمات و آیات قرآن فعلی.
* محمدحسن آل کبه
 
* حاج میرزا علی اکبر همدانی معروف به «دبیر» و «ابوالمکارم»
از همان آغاز علمای شیعه به تألیف کتابهایی در مقابله با این کتاب دست زدند از جمله شیخ محمود تهرانی در سال ۱۳۰۲ ق. ردّیه‌ای به نام کشف الارتیاب عن تحریف الکتاب بر آن نگاشت<ref>الذریعة، ج ۱۸، ص ۹–۱۰</ref> و محدث نوری نیز در پاسخ به آن، رساله‌ای به نام الجواب عن شبهات کشف الارتیاب را تألیف کرد و گویا از برخی نظرات خویش در کتاب اصلی بازگشت یا نظر خود را تشریح کرد و کوشید تا سوء تفاهم‌های پیش آمده را برطرف سازد او دربارهٔ این رساله گفته‌است: رضایت ندارد کسی پیش از خواندن رساله، کتاب فصل الخطاب را بخواند و این رساله منزله تکمله کتاب فصل الخطاب است.<ref>نجم ثاقب، ج ۱، ص ۳۱ و ۳۲.</ref><ref>الذریعة، ج ۱۶، ص ۲۳۱–۲۳۲ و ج ۱۸، ص ۹–۱۰</ref>
* حاج میرزامحمد ارباب قمی
 
* شیخ علی اکبر همدانی
== وفات ==
|}
آخرین زیارت کربلای محدث نوری در سال ۱۳۱۹ هجری (سال حج اکبر) بود. در آن سال [[عید نوروز]] و جمعه و [[عید قربان]] مصادف شده بود و جمعیت فراوانی به حج رفته بودند.
محدث نوری در مسیر برگشت از کربلا به نجف، همیشه سواره برمی‌گشت، اما در آن سال به درخواست یکی از دوستان تصمیم به پیاده برگشتن گرفت.
بر اثر گرمای شدید غذای آنان فاسد شده و همه مسموم شدند. محدث نوری بعد از آن حادثه سخت بیمار شده و بعد از برگشتن به نجف بعد از عمری خدمت در شب چهارشنبه ۲۷ جمادی‌الثانیه سال ۱۳۲۰ هجری جان به جان آفرین تسلیم نمود.
بعد از انتشار خبر فوت محدث نوری شهر نجف یکپارچه عزادار شد و جمع عظیمی از مردم و علمای بزرگ به [[تشییع جنازه]] او حاضر شدند و او را در صحن مطهر حرم حضرت امیرمؤمنان علی علیه‌السّلام در باب قبله دفن نمودند.
نقل است که مردم از همه طبقات و علما و شعرا در وفات ایشان به جزع پرداختند و شاعر فحل، شیخ محمد ملا تستری (متوفی ۱۳۲۲ ق) ماده تاریخی برای او سرود:
 
== مطالعهٔ بیشتر ==
* [[مؤسسه آموزش عالی علامه محدث نوری]]
{{ویکی‌گفتاورد}}
* کتاب [[سید مرتضی عسکری|القران الکریم و روایات المدرستین]] نقدی بر کتاب فصل الخطاب
* نظر [[محی‌الدین حائری شیرازی]] درباره کتاب فصل الخطاب
* نظر محدث نوری درباره [[زیارت ناحیه مقدسه]]
* نظر محدث نوری درباره [[دعای ندبه]]
* نظر محدث نوری درباره [[مسجد جمکران|دیدار با امام زمان]]، رخدادهای پس از [[ظهور]] و [[نجم‌الثاقب|ازدواج امام زمان]]
* نظر محدث نوری درباره [[التوحید (کتاب)|اعتبار کتاب توحید]]
* نظر محدث نوری درباره [[هدایةالمسترشدین]]
* نظر محدث نوری درباره [[ابوالصلاح حلبی]]
* نظر محدث نوری درباره [[ابن ادریس حلی]] و [[ابن‌فهد حلی]]
* نظر محدث نوری درباره [[زید بن علی]]
* نظر محدث نوری درباره [[غررالحکم و دررالکلم|آمدی]]، نگارنده کتاب غرر الحکم و درر الکلم
* نظر محدث نوری درباره [[عماد الدین ابو جعفر طبری]]
* تأسیس [[مؤسسه آموزش عالی علامه محدث نوری]] به نام وی
 
== منابع ==
سطر ۱۸۸ ⟵ ۲۴۵:
[[رده:اهالی نور]]
[[رده:دانشمندان اهل ایران]]
[[رده:درگذشتگان ۱۲۸۱]]
[[رده:درگذشتگان ۱۹۰۲ (میلادی)]]
[[رده:روحانیان شیعه]]
[[رده:روحانیان شیعه اهل ایران]]
[[رده:زادگان ۱۲۱۷]]
[[رده:زادگان ۱۸۳۸ (میلادی)]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
[[رده:مراجع تقلید (درگذشته)]]
[[رده:زادگانویکی‌سازی ۱۲۱۷رباتیک]]
[[رده:درگذشتگان ۱۲۸۱]]