سفر اکتشافی آمونسن به قطب جنوب: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
برچسب: ویرایش توسط ویرایشگر خودکار
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۴:
برنامه اولیه آمونسن رسیدن به قطب شمال با استفاده از یک کشتی گیرافتاده در یخ شناور بود. او برای این منظور کشتی اکتشافی [[فرام]] متعلق به [[فریتیوف نانسن]] را در اختیار گرفت و در جستجوی منابع مالی بود. اما زمانی که در سال ۱۹۰۹، [[فردریک کوک]] و [[رابرت پری]] هر دو به صورت جداگانه ادعا کردند که به قطب شمال رسیده‌اند، آمونسن برنامه‌ریزی برای سفر به قطب شمال را متوقف کرد و به جای آن تصمیم به فتح قطب جنوب گرفت. از آنجایی که آمونسن از حمایت عمومی و حامیان مالی برنامه جدید مطمئن نبود، این هدف را مخفی نگه داشت. تا جایی که حتی زمانی که سفر وی در ژوئن ۱۹۱۰ شروع شد، همراهان او هنوز در تصور سفر قطب شمال بودند و تنها زمانی که کشتی فرام بندر [[مادیرا]] را ترک کرد از برنامه باخبر شدند.
 
آمونسن پایگاه خود در جنوبگان را در [[خلیج نهنگ‌ها]] بر روی [[یخ‌تاق راس]] برپا نمود و آن را [[فرامهیم]] نامید. بعد از چندین ماه فراهم‌سازی مقدمات و یک شروع ناموفق که می‌توانست فاجعه‌بار باشد، آمونسن و گروهش سفر خود به سمت قطب را در اکتبر ۱۹۱۱ آغاز کردند. آن‌ها در طول مسیر سفر، {{پم|یخچال طبیعی آکسل هایبرگ|Axel Heiberg Glacier}} را کشف کردند که مسیر اصلی آنان به سمت [[فلات جنوبگان]] و درنهایتدر نهایت قطب جنوب بود. از عواملی که به حرکت سریع و تقریباً بدون مشکل گروه آمونسن در جنوبگان انجامید، تسلط آنان به استفاده از چوب اسکی و مهارتشان در کار با سگ‌های سورتمه بود. دستاوردهای دیگر این سفر شامل اولین کاوش [[سرزمین شاه ادوارد هفتم]] و گشت [[اقیانوس‌نگاری]] گسترده بود.
 
موفقیت این سفر اکتشافی به شکل گسترده‌ای مورد تحسین قرار گرفت. تنها در بریتانیا این سفر تحت‌الشعاع شکست قهرمانانه اسکات بود و افکار عمومی بریتانیا نمی‌توانستند قبول کنند که یک نروژی موفق به فتح قطب جنوب شده باشد، اما در سایر نقاط جهان این‌طور نبود. تصمیم آمونسن برای مخفی نگه داشتن برنامهٔ واقعی‌اش تا آخرین لحظه، توسط برخی مورد انتقاد قرار گرفت. مورخان قطبی اخیر، مهارت و شجاعت گروه آمونسن را کاملاً به رسمیت شناخته‌اند و پایگاه دائمی تحقیقاتی در قطب جنوب به نام [[ایستگاه تحقیقاتی اسکات آمونسن]] نامیده شده که شامل ترکیبی از نام این دو مکتشف قطب جنوب است.
خط ۲۲:
در سال ۱۸۹۳، نانسن کشتی خودش موسوم به [[فرام]] را به سمت منطقهٔ یخبندانِ سواحلِ شمالی [[سیبری]] هدایت کرد و با کشتیرانی در یخ، به طرف گرینلند حرکت نمود، او امیدوار بود که این تصمیم مسیری برای رسیدن به قطب شمال باشد. در این عملیات، رانِش کشتی حاصلی نداشت و نزدیکی به قطب میسر نگردید و تلاش نانسن و {{پم|یالمار یوهانسن|Hjalmar Johansen}} برای رسیدن از طریق راه‌پیمایی پیاده نیز ناموفق بود.<ref>See {{harvnb|Scott, J.M.|pp=140–94}} for a summary account of Nansen's ''Fram'' expedition.</ref> با این وجود، این استراتژی نانسن پایه‌گذار طرح‌های قطبی خود آمونسن گردید.{{sfn|Huntford (''The Last Place on Earth'')|1985|p=۱۹۴}} استدلال او چنین بود که اگر از طریق [[تنگه برینگ]] وارد اقیانوس منجمد شمالی گردد، به خوبی می‌تواند به سمت شرقِ نقطهٔ شروع نانسن برسد. کشتی او می‌توانست با رانش به سمت شمالی‌ترین نقطه، به دو هدف عمده و مهم دست یابد. یا به خود قطب برسد یا از نزدیکی آن گذر کند{{sfn|Huntford|2001|pp=۵۴۷–۴۹}}
 
آمونسن، ضمن مشورت با نانسن به این نتیجه رسید که «فرام» تنها کشتی مناسب برای انجام چنین عملیاتی است. فرام در تاریخ ۱۸۹۱ تا ۱۸۹۳ توسط {{پم|کالین آرچر|Colin Archer}} کشتی‌ساز برجسته و معمار نیروی دریایی نروژ طراحی و ساخته شده بود. با توجه به شخصیت و خلق و خوی سخت نانسن، چنین برآورد شد که کشتی می‌بایست در معرض سخت‌ترین شرایط قطبی برای مدت‌های مدید مقاومت نماید.{{sfn|Huntford|2001|pp=۱۸۳–۸۶}} یکی از ویژگی‌های متمایز کشتی بدنهٔ گِرد آن بود که به گفتهٔ نانسن؛ به کشتی اجازه می‌داد تا مثل مارماهی در آغوش یخ‌ها بلغزد.{{sfn|Nansen | loc=Vol. I | pp=۶۲–۶۸}} برای مقاومت فوق‌العادهٔ بدنهٔ کشتی از غلاف چوب {{پم|گرین‌هارت|Chlorocardium}} آمریکای جنوبی استفاده شد که در حقیقت سخت‌ترین الوار چوب قابل دسترس بود. تقاطع‌های متقابل و پرانتزهای کار شدهٔ داخلی در سراسر طولِ بدنهٔ آن نصب شده بود.{{sfn|Nansen | loc=Vol. I | pp=۶۲–۶۸}} شعاع عرض کشتی {{convert|۳۶|ft|m}} در برابر طول کلی {{convert|۱۲۸|ft|m}} بود که به آن ظاهر قابل توجهی همچون کُندهٔ درخت می‌داد. این طراحی و شکل خاص کشتی باعث بهبود استحکام در یخ می‌گردید اما عملکرد آن در دریای باز تا حدودی ظاهری و متأثر از نوع طراحی‌اش بود که باعث می‌گردید به سُستی حرکت کند و فرمانبُرداری (چرخش پذیریچرخش‌پذیری سکان) چندان موفقی نداشته باشد.{{sfn|The Fram Museum}} با این حال، به نظر می‌رسد، سرعت و کیفیت قایقرانی کشتی در مناطق ویژه و در طول سفر می‌توانست در طول سال‌ها ارائه دهندهٔ یک پناهگاه امن و گرم برای خدمه باشد.{{sfn|Fleming|p=۲۴۰}}
 
کشتی فرام پس از نزدیک به ۳ سال کاوش در یخ‌های قطبی به واسطهٔ سفر نانسن صدماتی ندیده بود. این کشتی پس از بازگشت، مختصراً بازسازی و آماده به کار شد.{{sfn|The Fram Museum}} تا پیش از آن نیز در حدود ۴ سال تحت فرمان [[اتو سوردروپ]]، وظیفه نقشه‌کشی و بررسی {{convert|۱۰۰۰۰۰|sqmi}} از قلمرو خالی از سکنهٔ مناطق جزایر شمالی کانادا را بر عهده داشت.{{sfn|Fairley|pp=۲۶۰–۶۱}} پس از پایان سفر سوردراپ در ۱۹۰۲ کشتی فرام مدتی را به تأخیر و به بطالت در کریستیانا سپری کرد.{{sfn|Huntford|2001|pp=۵۴۷–۴۹}} اگر چه کشتی از لحاظ فنی جزئی از اموال دولت بود اما به‌طور ضمنی اذعان شده بود که به نانسن تعلق دارد، پس از بازگشت او از سفر قطب شمال در سال ۱۸۹۶، آرزویش این بود که بتواند به وسیلهٔ فرام به سفر قطب جنوب برود اما در سال ۱۹۰۷ امیدهای او پژمرده گردید.{{sfn|Huntford|2001|pp=۵۴۷–۴۹}} در اواخر ماه سپتامبر همان سال، آمونسن به خانهٔ نانسن احضار شد و در آنجا از او شنید که می‌تواند کشتی را در اختیار داشته باشد.{{sfn|Scott, J.M.|pp=۲۴۴–۴۵}}