جری لوئیس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۶۰:
 
== مارتین و لوییس ==
لوییس شهرت اولیه خود را در کنار «دین مارتین» خواننده به دست آورد. مارتین همواره مردی عاقل بود که باید با لوییس دیوانه سرمی کرد. گروه کمدی مارتین و لوییس با تعداد زیادی از نمایش‌های متنوع در دهه چهل معروف شدند. شاید شهرت و محبوبیت لوییس به این خاطر بود که بیشتر اوقات فی البداهه از کلمات و حالات خنده آور استفاده می‌کرد و زیاد پایبند متن نبود. در اواخر دهه ۱۹۴۰ آن دو با برنامه‌های شبانه‌شان کاملاً شناخته شدند. منتقدین اغلب قادر به توصیف حالات بی نظم و شلوغ آن دو نبودند و فقط به یک جمله بسنده می‌کردند: «مارتین آواز می‌خواند و لوییس دلقک بازی درمی‌آورد.» ولی تماشاچیان از انرژی و هیجان این تیم دو نفره لذت می‌بردند و همیشه برنامه آنهاآن‌ها را از تلویزیون و استودیو [[پارامونت پیکچرز]] دنبال می‌کردند. کم‌کم نقش مارتین در فیلم نامه‌ها کمرنگ تر شد و توجهات، بیشتر به لوییس معطوف می‌شد. به طوری کهبه‌طوری‌که یک بار مجله لوک عکسی بزرگ از این زوج را چاپ کرد. این عکس در حقیقت تصویر لوییس را نشان می‌داد و تنها گوشه‌ای از صورت مارتین دیده می‌شد. این کار عملاً مارتین را از لوییس دور کرد و سرانجام در سال ۱۹۵۴ این زوج حرفه‌ای از یکدیگر جدا شدند اما پس از جدایی هر دوی آنهاآن‌ها به شهرت انفرادی دست یافتند. باردیگر که این دو در کنار هم دیده شدند در سال ۱۹۷۶ و در فیلمی به کارگردانی «[[فرانک سیناترا]]» بود که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت. لوییس ده سال پس از مرگ دین، در سال ۲۰۰۵ در کتاب «دین ومن یک داستان عاشقانه» احساس خود را نسبت به همکار قدیمی اش «دین مارتین» بیان کرد.
 
== مسیر انفرادی ==
پس از اتمام همکاری با [[دین مارتین]]، او و همسرش سفری را در لاس وگاس برای تغیین مسیر حرفه ایحرفه‌ای جری در نظر گرفتند. او احساس کرد که زندگی اش در یک وضعیت بحرانی است: "من در یک قدم رو به جلو رفتن همراه با اعتماد به نفس ناتوان بودم. من کاملاً بدون هیچ اعتماد به نفسی، تنها بودم." در همین حال، او یک درخواست ضروری از طرف دوستش سید لوفت که شوهر و مدیر برنامه‌های [[جودی گارلند]] بود مبنی بر عدم توانایی همسرش در اجرای آن شب در لاس وگاس به دلیل بیماری دریافت کرد و از او درخواست شد که جای همسرش را پر کند. با اینکه لوییس از وقتی 5 ساله بود (25 سال پیش از آن شب) روی صحنه آهنگی اجرا نکرده بود اما با این وجود در مقابل تماشاگران حاضر شد و با جک‌هایش با تماشاگران شوخی میکرد در حالی که گارلند پایین صحنه نشسته بود و تماشا میکرد. سپس او یک آهنگ که از بچگی یاد گرفته بود با نام "راک-ا-بای بیبی" همراه آهنگ "باران بیا یا درخشش بیا" اجرا کرد. لوییس به خاطر می‌آورد: "وقتی اجرایم را تمام کردم، فضا از هیجان منفجر شد. من از صحنه پایین آمدم و میدانستم که از پسش برمیایم". به درخوست همسرش، جری با پول خود آهنگ‌ها را ضبط کرد.
 
"[[کپیتال رکوردز]]" این خبر را شنید و اصرار ورزید که او یک آلبوم بدهد. آلبوم "جری لوییس فقط میخواند" در رتبه بندی بیلبورد به رتبه سه رسید و برای چهار ماه در همان حوالی باقی ماند و بیش از یک میلیون و نیم نسخه فروخت. حال با اثبات این که او میتواندمی‌تواند بخواند و اجرای زنده داشته باشد، در اواخر سال 1956 به صورت منظم در هتل سندز در لاس وگاس اجرا کردن را بار دیگر آغاز کرد که به نقطه‌ای برای تغییر زندگی و حرفه‌اش تبدیل شد. هتل سندز با او برای پنج سال قرارداد بست که شش هفته در سال اجرا کند و همان مقدار پولی را دریافت کند که او و مارتین به صورت تیم دریافت می‌کردند. منتقدین نیز نقدهای مثبتی برای او نوشتند. یکی از منتقدین نوشت: "جری فوق العاده بود. او ثابت کرد که میتواندمی‌تواند به تنهایی موفق باشد." او در ژانویه سال 1957 در شبکه "[[ان‌بی‌سی]]" برای اولین اولین برنامه تلویزیونی انفرادی‌اش ظاهر شد که به دنبالش اجراهایی در کلوب‌هایی در میامی، نیویورک، شیکاگو و واشینگتن بودند. در فوریه او جودی گارلند را در تئاتر پالاس در نیویورک همراهی کرد. همکار قبلی‌اش مارتین، در این برهه تماس گرفت و برایش آرزوی موفقیت کرد.
 
== ستاره کمدی ==
پس از انحلال گروه «مارتین و لوییس»، جری در استودیوی پارامونت پیکچرز به کار ادامه داد و یک ستاره کمدی بزرگ شد. نخستین فیلم سینمایی او «[[مجرم ظریف]]» (۱۹۵۷) نام داشت. او پس از آن در پنج فیلم سینمایی دیگر ظاهر شد.
لوییس در دهه ۱۹۵۰ استعداد خود در زمینه آوازه خوانی را به‌نمایش گذاشت و در این بخش هم موفق ظاهر شد. آهنگ معروف او در آن زمان «فقط به تو بستگی دارد» نام داشت که در سال ۱۹۵۸ اجرا شد. در سال ۱۹۶۰ در فیلم «[[پادو]]» بازی کرد. فیلمی که نخستین کار او در زمینه تهیه کنندگی و کارگردانی بود. لوییس این فیلم را در هتل «[[فونتن بلو]]» در میامی و با بودجه‌ای بسیار کم ساخت. در آن زمان لوییس روزها در هتل فیلم بازی می‌کرد و شب‌ها در آن برنامه اجرا می‌کرد. او برای ساخت فیلم «پادو» از دوربین‌های ویدیویی و دوربین‌های مداربسته استفاده می‌کرد تا بتواند در هنگام بازی صحنه‌ها را ببیند. بعد از آن بود که این شیوه یک روش استاندارد برای ضبط فیلم‌های هالیوود شد. از دیگر فیلم‌هایی که در آنهاآن‌ها لوییس هم بازیگر و هم کارگردان بود می‌توان به «مرد خانم‌ها»، «پسر پیغام رسان» و فیلم معروف «[[پروفسور دیوانه]]» اشاره کرد. از سال ۱۹۶۶ یعنی وقتی چهل سال داشت دیگر لوییس آن جوان لاغر و چابک نبود. او دیگر کندتر کار می‌کرد و بازی برایش سخت‌تر شده بود. از آن سال بود که فروش فیلم‌هایش رو به کاهش نهاد تا جایی که شرکت فیلم سازیفیلم‌سازی پرامونت پیکچرز احساس کرد دیگر به فیلم‌های کمدی جری لوییس نیازی ندارد. از آن پس لوییس به فکر ساخت فیلم‌های شخصی افتاد. در سال ۱۹۷۲ فیلم اکران نشده «روزی که دلقک گریه کرد» را ساخت. این فیلم داستانی درام داشت که در اردوگاه نازی‌ها اتفاق افتاد. لوییس دلیل اکران نشدن این فیلم را مشکلات در امور مالی ذکر کرد ولی اخیراً در کتاب «مارتین و من» نوشت که دلیل اصلی اکران نشدن آن فیلم این بود که خود از کارش راضی نبود. از فیلم‌های بعدی جری لوییس «کار سخت» (۱۹۸۱) به کارگردانی خودش، «سلطان کمدی» (۱۹۸۳) اثر مارتین اسکورسیزی که در آن با رابرت دنیرو همبازی بود، «رؤیای آریزونا» (۱۹۹۴) و آخرین کارش «استخوان‌های خنده دار» (۱۹۹۵) هستند اما لوییس در اروپا محبوب باقی‌ماند. منتقدین اروپایی همواره او را بازیگری تحسین‌برانگیز دانسته‌اند که روی تک تک حرکاتش تسلط کامل دارد و از این زاویه او را قابل قیاس با [[هوارد هوکس]] و [[آلفرد هیچکاک]] می‌دانند. باوجود این که لوییس دیگر در فیلم‌های کمدی ظاهر نمی‌شود ولی هنوز هم مردم او را دوست دارند و حرف‌های بامزه او به صورت تکه کلام‌هایی درآمده که در فرهنگ محاوره آمریکا جا بازکرده‌است.
 
== امور خیریه ==
خط ۷۶:
 
== زندگی خصوصی ==
پدر و مادر لوییس «دنی و رائه لوییس» نام داشتند و هر دو به‌طور حرفه‌ای در عالم هنر فعالیت می‌کردند. پدرش نمایش اجرا می‌کرد و مادرش در رادیو پیانو می‌نواخت وقتی جری تنها پنج سال داشت در رادیو آواز خواند. وقتی پانزده ساله شد کاملاً به‌اجرای پانتومیم و برنامه‌های [[کمیک]] تسلط داشت. او کت و شلوار گشاد و آویزانی را بر تن می‌کرد و نمایش اجرا می‌کرد و با همین تجهیزات ساده همه را می‌خنداند. در آن زمان بود که «[[مکس کولمن]]» همکار پیشکسوت پدرش به او توصیه کرد کارش را جدی بگیرد چون حتماً موفق خواهد بود و همین‌طور هم شد و شهرت لوییس جهانی شد. یکی از علایق همیشگی لوییس بازی [[بیس بال]] است. او در دهه پنجاه و شصت بیسبال بازی می‌کرد و عضو تیم «لوس آنجلس لجرز» بود. لوییس در سال ۱۹۶۷ استاد [[دانشگاه کالیفرنیای جنوبی]] شد و سلسله سخنرانی‌های وی در آن دانشگاه در کتابی به نام «فیلم ساز مطلق» به چاپ رسید. موضوعی که شاید کمتر کسی از آن اطلاع داشته باشد. این است که لوییس هشت بار برنده جایزه بهترین کارگردان سال در اروپا شد. «[[ژان لوگ گو دارد]]» کارگردان فرانسوی دربارهٔ وی می‌گوید: جری لوییس تنها کارگردان آمریکایی است که فیلم‌های مترقی ساخته‌است. او بسیار بهتر از [[چاپلین]] و [[کیتون]] می‌باشد. وقتی نامزد دریافت جایزه صلح نوبل شد، مجری مراسم دربارهٔ او گفت «جری لوییس مردی برای تمام فصول، تمام مردم و تمام اعصار است و نام او در قلب میلیون‌ها نفر از مردم دنیا برابر با صلح، عشق و برادری می‌باشد.» لوییس در سال ۱۹۴۴ با «پتی پالمر» ازدواج کرد و ۳۶ سال با او زندگی مشترک داشت. آنهاآن‌ها پنج پسر به نام‌های گاری، ران، اسکات، کریس و آنتونی و هفت نوه و یک نتیجه دارند. جری در سال ۱۹۸۳ با «سم پیت نیک» ازدواج کرد. حاصل زندگی مشترک آنهاآن‌ها دختری به نام «دانیلا سارا» متولد ۱۹۹۲ است که به گفته جری: «چراغ زندگی و هوای ریه‌های آنهاست». لوییس یک شعار همیشگی دارد که برای مردم بسیار زیباست. او می‌گوید:{{نقل قول|من فقط یک بار زندگی می‌کنم؛ بنابراین بگذارید هر خوبی که می‌توانم بکنم و هر محبتی که مایلم نسبت به دیگران ابراز دارم. بگذارید، نه این احساس را سرکوب نمایم و نه آن را به تأخیر اندازم زیرا دیگر به دنیا نخواهم آمد.}}
 
== درگذشت ==
خط ۹۹:
}}</ref>
 
== فیلم شناسیفیلم‌شناسی ==
{| class="wikitable"
|+ فیلمهایفیلم‌های جری لوئیس
|-
! سال!! فیلم!! نقش!! یادداشت‌ها
خط ۱۵۷:
| ۱۹۶۸ || ''[[Don't Raise the Bridge, Lower the River]]'' || George Lester ||
|-
| ۱۹۶۹ || ''[[به طوربه‌طور کامل (فیلم)|به طوربه‌طور کامل]]'' || Peter Ingersoll/Fred Dobbs ||
|-
| ۱۹۷۰ || ''[[One More Time (film)|One More Time]]'' || Offscreen voice of the bandleader || Also directed