کلود آدرین هلوسیوس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۲۳:
در سال ۱۷۵۸، هلوسیوس شاهکار فلسفی خود، با نام " روح " (در ذهن) را منتشر کرد. آموزه‌های الحادی، فایده گرا و برابری خواهانه آن اعتراض عمومی را برانگیخت و هلوسیوس را مجبور کرد چند بار در آن تجدید نظر کند.
 
پس از ده سال، زمانی که او ثروتی به اندازه کافی جمع‌آوری کرد، از پست خود به طوربه‌طور کلی بازنشسته شد و به املاک خود حومه شهر پاریس رفت جایی که او ثروت خود را در کمک رسانیکمک‌رسانی به فقرا، حمایت از بخش کشاورزی و توسعه صنایع به کار برد. این کار او تحسین بسیاری از فلاسفه را برانگیخت.
 
خانواده هلوسیوس " شاتو د وور " و خانه خود در پاریس در محله " رو سنت آن " زندگی می‌کردند.
 
در سال ۱۷۶۴، هلوسیوس به انگلستان سفر کرده بود، و سال بعد، به دعوت فردریک دوم، به برلین رفت، که آنجا پادشاه او را مورد توجه بسیار قرار داد. او سپس به املاک خود در حومه شهر پاریس بازگشت و باقی عمر خود را به مسالمت آمیزمسالمت‌آمیز گذراند.
 
این کار فوراً باعث جلب توجه و تحریک مخالفان توانمند تری، به خصوص ولیعهد لویی پسر ارشد پادشاه فرانسه، لویی شانزدهم شد. دانشگاه سوربن این کتاب را محکوم کرد، در حالی که کشیش‌ها دادگاه را متقاعد می‌کردند که این کتاب پر از آموزه‌های خطرناک است. این کتاب به الحاد و بدعت متهم شد و کلیسا و دولت آن را محکوم کردند و به آتش کشیدند. هلوسیوس وحشت زده در برابر طوفان اعتراضات مطرح شده، در سه کتاب به طوربه‌طور جزئی در آن تجدید نظر کرد. درحالیکه او در برابر اعتراضات خود را پاک دین می‌خواند، کتاب او در پاریس در ملا عام به آتش کشیده شد.
 
این امر اثرات منفی بر بقیه فیلسوفان، به ویژه، دنیس دیدرو، و دائرةالمعارف بزرگ او داشت. مقامات مذهبی، به ویژه یسوعیان و پاپ جدید شروع به ترساندن از گسترش بی‌خدایی کردند و خواستار سرکوب سریع و سخت ' تفکرات مدرن ' شدند. کتاب " روح " در این میان به قربانی تبدیل شد.
 
این تبلیغ بزرگ علیه این کتاب تقریباً به همه زبان‌های اروپایی ترجمه شد. ولتر گفت که این کتاب را فاقد اصالت می‌داند. روسو اعلام کرد که خیرخواهی بسیار نویسنده باعث دروغگویی او شده استشده‌است. گریم فکر می‌کرد که تمام ایده‌ها در این کتاب از دیدرو گرفته شده. مادام دو دفاند احساس می‌کرد هلوسیوس مانند یک طوفان برخاست که علناً فکر مخفی همه را گفت. بانو گرافینی ادعا کرد که همه چیزهای خوب در این کتاب از فرهنگسرای او برداشته شده استشده‌است.
 
== خودپرستی روانشناختی ==
خط ۴۵:
 
== برابری طبیعی هوش ==
طبق نظر هلوسیوس " همه انسان‌ها استعدادهای برابر دارند. مثل یکی از شاگردان جان لاکی روشنگر فرانسوی، او ذهن انسان را به عنوان یک تخته سنگ سفید در نظر گرفته، اما آزاد، نه تنها آزاد از ایده‌های ذاتی بلکه آزاد از امیال ذاتی طبیعی و گرایش‌ها. قوانین فیزیولوژیکی اکثراً فاکتورهایی از عوامل محیطی در شخصیت انسان‌ها و قابلیت‌های آنهاست. هر گونه نابرابری آشکار که همه انسان‌ها آن را درک می‌کنند مستقل از سازمان‌های طبیعی است، و عامل آنهاآن‌ها میل برای شناخت نابرابر است. این تمایل از رنج‌ها شکوفا می‌شود، که همه انسان‌ها معمولاً آن را با درجه برابر درک می‌کنند؛ بنابراین ما همه چیز را مدیون آموزش هستیم. بنا براین مهندسی اجتماعی یک عمل اجباری از طرف توانایی‌های طبیعی انسان است.
 
== توانایی آموزش ==