[[پرونده:Belmont Lofts.JPG|بندانگشتی|چپ|350px|محل زندگی قبلی احمد سهراب در واشنگتن]]
\
او در سال ۱۲۹۰ موسسهمؤسسه به نام جامعه علمی فارسی-آمریکایی تاسیستأسیس کرد. در اواخر سال ۱۲۹۰ برای انجام کارهایش به اروپا از طریق اقیانوس سفر کرد.<ref>واشینگتن پست، 13 نوامبر 1911 (میلادی)، ص 4</ref> او منشی و مترجم عبدالبهاء، رهبر دوم برخی بهائیان، بین سالهای ۱۲۹۱ و ۱۲۹۸ بود. بعد از آن در هنگامی که ساکن [[لسآنجلس]] بود در تهیه فیلمنامهفیلمنامه فیلمی در رابطه با [[مریم مجدلیه]] به بازیگری والسکا سارات دست داشت. او لازم دید که برای بحث در مورد مسائل تجاری در رابطه با فیلمنامهفیلمنامه با خانم سارات به نیویورک برود.<ref>نیویورک تایمز، 28 فوریه 1928 (میلادی)، ص 2</ref> در نیویورک توسط خانم سارات با لویس چانلر و همسرش آشنا شد. آنهاآنها با کمک یکدیگر در سال ۱۳۰۸ جامعه تاریخ جدید را تاسیستأسیس کردند تا به صورت غیر مستقیم تعالیم بهائیت را نشر دهند. او در سال ۱۳۰۹ برای دریافت شهروندی آمریکا درخواستی را به دادگاه منطقهای شهر نیویورک ارسال کرد. در آن درخواست بیان کرده بود که ۳۹ سال دارد و در خیابان ۵۰ شرقی پلاک ۲۸ سکونت دارد.
=== کاروان شرق و غرب ===
جامعه تاریخ جدید در سال ۱۳۰۹ دست به تاسیستأسیس کاروان شرق و غرب زد و منزل قبلی چانلر در نیویورک را خانه کاروان خواندند. هدف این موسسه، آمادهسازی جوانان و نوجوانان برای عضویت در جامعه تاریخ جدید بود. این گروه فصلنامه کاروان را نیز منشتر میکردند. در همین فصلنامه زندگینامه احمد سهراب برای اولین بار منتشر شد. زندگینامه او پس از مرگش نیز با کمی تغییرات انتشار یافت.
: “کاروان شرق و غرب یک حرکت آموزشی با محوریت فعالیتهای با مخاطبهای بینالمللی است. این موسسهمؤسسه دارای ۱۳۰۰ شعبه در ۳۷ کشور دنیا و حدود ۱۰۰ هزار عضو شامل کوکان، نوجوانان و بزرگ سالان در مجموع میباشد. در باب نشریات، مجلات کاروان {{به انگلیسی|Caravan}} و راهنمای دوستداران قلم {{به انگلیسی|Pen Friends Guide}} به ترتیب به صورت فصلی و ماهانه چاپ میشوند که موجب اطلاع رسانیاطلاعرسانی به خیل عظیم مخاطبانش بود و در نتیجه به پیشرفت و تاثیرگذاریتأثیرگذاری این حرکت کمک میکند. جامعه تاریخ جدید و کاروان یک حرکت برای نشر تعالیم بهائی بدون وابستگی به سازمان بهائی می باش."<ref>[http://bahai-library.com/sohrab_ferm Bahai Library "Ferm"]</ref>
سهراب تعدادی کتاب، جزوه و فیلمنامهفیلمنامه پش از نوشتن کتابی به همراهی جولی چانلر همسر لوئیس چانلر در سال ۱۳۱۲ منتشر کرده بود. کتاب مشترک آنهاآنها یک بررسی اجمالی در مورد وقایع مرتبط با حرکتهای بهائی بوده استبودهاست و شامل توضیحاتی در مورد اتفاقت مربوط به باب، بهاء الله، طاهره و عبدالبهاء میباشد. کتاب دارای عکسهایی است که بعضی از آنهاآنها منحصر به فرد است.
=== طرد ===
=== شکایت قضائی ===
در سال ۱۳۲۰، آلن مک دانیل به همراه چند نفر دیگر از اعضا محفل ملی بهائیت آمریکا یک شکایت قضائی علیه سهراب با هدف متوقف کردن او از استفاده کردن از نام بهائی تنظیم کردند. محفل ملی گمان کرده بود که این استفاده از نام بهائیت باعث شده استشدهاست که افراد گمان کنند که او نماینده رسمی بهائیت بوده و با آن مرتبط است.
این شکایت در دادگاه اعلای منطقه نیویورک تنظیم شد. قاضی سهراب را تبرئه کرد و بیان کرد که " شاکی حق انحصاری استفاده از نام یک اعتقاد را ندارد و متهم که خود را یکی از معتقدین به همان دین میداند به همان اندازه حق استفاده از نام آن دیم را دارد …"
قاضی بیان کرد که درخواست برای دادگاه تجدید نظر موجود است<ref>[http://bahai-library.com/sohrab_vs_us-nsa_1941 Bahai Library "Sohrab Vs NSA"]</ref> و محفل ملی نیز این درخواست را تنظیم کرد.<ref>[http://www.h-net.msu.edu/~bahai/diglib/books/P-T/S/sohrab/BS247.gif H-Net "Sohrab BS247"]</ref> ولی دادگاه تجدید نظر نیز نظر دادگاه بدوی را تاییدتأیید کرد.
=== همکاری با دیگر مخالفان شوقی افندی ===
نمایندگان سه نسل اصلی افرادی که بهائیان حیفا آن را ناقضان عهد و میثاق مینامند شامل این افراد هستند: جلال ازل نماینده پیروان میرزا یحیی نوری، عصمت و دیگران نماینده میرزا محمدعلی، و احمد سهراب نماینده مخالفان هرگونه تشکیلات بهائی. یکی از اهداف این همایش ساختن آرامگاه بر روی قبر میرزا یحیی بود. برای این هدف مقداری پول جمعآوری شد ولی بعداً ناپدید شد و چیزی در این پروژه خرج صرف نشد.<ref>[http://bahai-library.com/momen_cyprus_exiles Bahai Library "Exiles"]</ref>
موژان مومن بیان میکند که:
:"در تئوری، نسل دوم که بهاءالله را قبول کردند نباید هیچ مشکلی با نسل اول پیروان ازل، دشمن بهاءالله، داشته باشند. به صورت مشابه، نسل سوم که خود را پیروان راستین بهاءالله میانگاشتند، نباید هیچ مشکلی با نسل دوم که مخالفان تند عبدالبهاء بودند، داشته باشند و حتی باید نسل اول را به نسبت کمتر تاییدتأیید کنند. ولی در واقعیت، یک ارتباط بسیار مستحکم بین این نسلها تشکیل شد".<ref>[http://bahai-library.com/momen_encyclopedia_covenant Bahai Library "Momen"]</ref>
=== سالهای آخر عمر ===
کاروان کمکم ارتباطش را با بهائیت از دست داد، ولی سهراب، خانم چانلر و موسسهمؤسسه آنهاآنها به بیان ارتباطشان با بهائیت تا لحظه مرگشان ادامه دادند.
کاروان برای مدتی به کارش به عنوان یک کلوپ دوستان نامهای با ایدههای اجتماعی ادامه داد. همچنین منابع متنوعی در رابطه با گالری هنری کاروان در همان آدرس موجود است. و همچنین منابعی در مورد نوشتههای سهراب و خانم چانلر در هنر نمایشی موجود است.
سهراب در ۳۱ فروردین ۱۳۳۷ درگذشت. در آگهی فوتش او اینگونهاینگونه توصیف شده بود: " رهبر انقلاب تحرکات بهائی در آمریکا و یکی از مدیران کاروان شرق و غرب"
جامعه تاریخ جدید الان از بین رفته است و بعد از سهراب دوامی نیافت. خانه کاروان نیز به سرنوشت مشابهی دچار شد.
لیکن برخلاف این گفته پس از فوت عباس افندی که در حیفا اتفاق افتاد چند ماهی زمام امور بهائیان به دست ورقه علیا خواهر عباس افندی بود او در ضمن تلگراف و نامههایی جامعه بهائی را متوجه کرد که زمامداری بهائیان پس از عبدالبهاء با شوقی افندی دختر زاده اش خواهد بود.
پس از زمامداری شوقی افندی چند نفر از مبلغین معروف بهائی که خیال میکردند پس از عباس افندی در بیت العدل دارای سمتی خواهند بود از در مخالفت در آمدند و کتابهای متعددی بر رد بهائیان نوشتند (مانند کشف الحیل، فلسفه نیکو و ...) میرزا احمد سهراب - که از مبلغین بنامبه نام بهایی و مامورمأمور نشر امراله در آمریکا بود- به صورت دیگری عَلَم مخالفت برافراشت و الواح وصایا را که به نفع شوقی افندی بود مجعول شمرد و اینطور اظهار عقیده کرد که پس از فوت عباس افندی باید بیت العدل اعظم به نص کتاب اقدس تشکیل شود و کسی حق ندارد بر خلاف نص بهاءالله خود را پس از عبدالبهاء ولی امر بشمارد.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = ترابیان فردوسی| نام =محمد | پیوند نویسنده =محمد ترابیان فردوسی | عنوان = حالات و مقالات استاد شهاب فردوسی| سال =1383| ناشر = صحیفه خرد| مکان =ایران | زبان = پارسی| شابک =5-5-95414-946| صفحه = 434| صفحات =505}}</ref>
== آثار ==
در سال [[2004 (میلادی)]] [[پروژه اچبهائی]] نوشته هاینوشتههای میرزا احمد سهراب را که بیش از هشت سال به عنوان منشی و مترجم در خاور میانه و در سفرهای اروپایی و آمریکایی عبدالبهاء در خدمت او بود، به شکل دیجیتالی درآورد. در چند کتاب سهراب مخصوصاً در "سکوت شکسته": تاریخ تلاش امروز برای آزادی ادیان (1942) و الواح وصایای عبدالبهاء : یک بررسی (1944)، سهراب مطرح می کندمیکند که طی دهه 1920 و 1930 (میلادی) آیین بهایی کاملاً در مسیر استحاله به یک تشکیلات سرکوبگر، برای بهره برداریبهرهبرداری از افراد افتاده بود وبا گذشت هر سال از اعتدال و عمدتاً آزادیخواهی دموکراتیک بهاءالله و عبدالبهاء دورتر میشد. سهراب منبع پیدایش مشکلات وجدان و آزادی مذهب را در میل برخی از بهاییان آمریکایی قدیمی برای کنترل مطلق میدانست، که از کلیسای کاتولیک رومی و دیگر اشکال سازمان هایسازمانهای دینی استبدادی تقلید شده، که برداشت شدیداً تعصب آمیزتعصبآمیز شوقی افندی رااز الواح وصایای عبدالبهاء هدایت و تشویق می کندمیکند.
{{چپچین}}
|