تاریخ سندیکاهای ایران: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات: اصلاح فاصله مجازی |
جز ربات: ویرایش جزئی |
||
خط ۴:
با سرکوب انقلاب مشروطه از طرف استبداد، جنبش سندیکائی و اتحادیهای نیز مورد هجوم واقع گردید، تا مانع از رسوخ افکار پیشرفته و سوسیال دموکراسی و مشروطه خواهی شود. در این بین منافع صنفی و طبقاتی کارگران بطور اشکارا مورد تعرض قرار گرفت. کارگران پیشرو ایرانی که مدافعان حقیقی استقلال، ازادی و عدالت اجتماعی بودند، پس از جریانات انقلاب مشروطه تا سالهای قبل از پیروزی انقلاب اکتبر آماج شدید ترین حملات ارتجاع داخلی و خارجی قرار داشتند، و ارتجاع سلطنتی قاجار، و روس و انگلیس از هیچ گونه جنایتی در حق آنان خودداری نمینمودند.
== دوران رشد سندیکائی پس از پیروزی انقلاب اکتبر ==
هنگامی که ارتجاع داخلی و همدستان خارجی شان جنبش سیندیکائی و اتحادیهای ایران را دفن شده میپنداشتند، زحمتکشان ایران با خیزشی مجدد سر بر افراشتند. و با تأثیر پذیری از انقلاب اکتبر به بسط جنبشهای سندیکایی دست زدند. در سال ۱۲۹۹تعداد اتحادیههای کارگری تهران به ۱۵ رسیده بود، در سال۱۳۰۰ شورای مرکزی اتحادیههای حرفهای کارگران ایجاد گردید که هدف ان رهبری جنبش سندیکائی و اتحادیهای در سطح کشور بود. در عرض ۴ سال بیش از۳۰ هزار کارگر و کارمند زیر پرچم شورای مرکزی اتحادیههای حرفهای گرد امدند. تحت تأثیر همین جنبش بود که در فاصلهٔ سالهای ۱۳۰۴-۱۳۰۰ چندین اعتصاب بزرگ، از جمله اعتصاب ۱۴ روزه کارگران چاپخانهها و اولین اعتصاب کارگران نفت ابادان انجام گرفت. دولت وثوق الدوله روزانه۸ ساعت کار، آزادی فعالیت سندیکاها و جشن اول مه را قبول نمود.
خط ۳۲:
با شروع جنگ خانمان سوز که هدیهای آسمانی برای جمهوری اسلامی بشمار میرفت، فرصت لازم برای سرکوب جنبش مستقل کارگری بدست آمد. احزاب و سازمانهای مدافع کارگری غیر قانونی و سندیکاها و اتحادیههای کارگری منحل شدند. نشریات کارگری توقیف، فعالین کارگری از کار اخراج و تحت پیگرد قرار گرفتند. هزاران کارگر مبارز دستگیر و بیش از پانصد کارگر به جوخههای اعدام سپرده شدند. عده گثیری از کارگران نیز مجبور به ترک محل کار و زندگی خود شده یا به تبعید رفتند. شوراهای کارگری یکی پس از دیگر منحل و با تصویب لایحهای قانونی شوراهای اسلامی کار جایگزین آنها شدند. با تهاجم قداره بندان وچماق بدستان مافیای حاکم به خانه کارگر این نهاد مستقل کارگری از دست کارگران در آمده، در اختیار مزدوران کارگرستیز رژیم قرار گرفت. از آن پس اشخاصی همچون محجوب، کمالی، ربیعی، سرحدی زاده که هر کدام بعدها به وزارت و نمایندگی مجلس رسیدند، هدایت این تشکیلات دولتی شده را بر عهده گرفتند.
طی سه دهه مافیای حاکم بر تشکلهای رسمی کارگری بعنوان عامل تفرقه و سرکوب جنبشهای مستقل کارگری عمل نموده. از آن جملهاست حمله سندیکای مستقل شرکت واحد و سرکوب فعالین کارگری، همکاری با ارگانهای اطلاعاتی و امنیتی در تقابل با حرکت کارگران ایران خودرو دیزل، لاستیک سازی البرز، نیشکر هفت تپه
با شکل گیری تشکلهای مستقل کارگری و کمیتههایی برای احیاء سندیکاها و اتحادیههای کارگری و کارگران بیکار، گسترش اعتراضات کارگری از جمله اعتصابات کارگری که علیرغم منع قانونی بلاانقطاع در سراسر کشور، همگی نشان از آینده جنبش کارگری دارد.
خط ۳۸:
== منابع ==
*[http://www.rahetudeh.com/rahetude/mataleb/rusta/html/aghaz-sendika.html تاریخچه پیدایش سندیکاهای ایران]
*[http://www.rahetudeh.com/rahetude/yadbood/html/august-2005/aghaz-sandika.html جنبش سندیکائی در ایران]
|