سلطان ولد: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
MammothBot (بحث | مشارکت‌ها)
←‏منابع: افزودن پیوند به ویکی‌گفتاورد با ویرایشگر خودکار فارسی
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۱۶:
 
=== دیوان اشعار ===
سلطان ولد به تقلید و اقتداء پدر، آثاری به نظم و نثر انشاء کرده و موجود است و از جمله آثار منظوم او یکی دیوان قصائد و غزلیات اوست که قبل از شروع به نظم ولدنامه آن را تمام کرده بود و بسیاری از غزلیات او اشتباهاً داخل کلیات شمس در هندوستان به طبع رسیده استرسیده‌است.
 
[[دیوان اشعار]] وی که در قالب قصیده و غزل و رباعی است که مجموعاً نزدیک به سیزده هزار بیت می‌شود.
 
ولد در سرودن غزل و رباعی نیز به تشبه و تتبع کلام مولوی پرداخته و گاهی اشعارش از جهت لفظ و معنی و حتی موسیقی شعر و آهنگ درونی مصراع‌ها به حدی به غزلیات پدرش شبیه می‌شود که نسخه بعضی از آنهاآن‌ها در کلیات دیوان کبیر مولانا جای داده‌اند.
 
=== مثنویات سه‌گانه ===
ولدنامه مشتمل است بر سه جزء:
 
نخستین مثنوی آن – که در نسخه‌های کهن به نام (ابتدانامه) خوانده شده استشده‌است – مثنوی ولدنامه است. این مثنوی که بروزن حدیقه [[سنایی غزنوی]] سروده شده، بین ماه‌های ربیع‌الاول سال ۶۹۰ تا جمادی‌الثانی همان سال ساخته و پرداخته شده و به قول استاد همایی ولد در این مثنوی «دلکش‌ترین موضوع‌ها و احسن القصص یعنی سرگذشت مولانا جلال الدین صاحب [[مثنوی معنوی]] و اصحاب و یاران و پیروان او را آورده است.»
 
اما محمد علی موحد، کتاب ابتدانامه را از دو نظر بسیار مهم می‌داند: یکی از جنبه تاریخی که قدیمی‌ترین گزارش دست اول را از ماجرای شمس و مولانا در اختیار ما می‌گذارد و دوم از جنبه تعلیمی که باید آن را به منزله ذیلی به مثنوی دانست. ذیلی که تلقی نزدیک‌ترین کسان مولانا را از تعالیم او منعکس می‌سازد، هم درک و فهم تحولاتی را که پس از مولانا در راه و روش سلسله‌ای که به نام او ایجاد شد، آسان می‌گرداند.
خط ۳۱:
سلطان ولد در این اثرش از چگونگی رسیدن به مقام شیخی و مراتب انبیا و اولیا و شرح و تفسیر آیاتی از قرآن و احادیثی از پیامبر اسلام و گزارش سخنان و قصه‌های عارفانی چون حلاج و با یزید بسطامی را نیزگنجانیده است.
 
مثنوی مزبور در سال ۱۳۱۵ خورشیدی به اهتمام مرحوم مغفور استاد جلال الدین همایی در تهران به چاپ رسیده استرسیده‌است.
 
دومین منظومه ولد مثنوی است به وزن مثنوی مولانا که سلطان ولد آن را جهت رعایت خاطر دوستان که بر آن وزن آورده، آن را از رباب آغازکرده و به نام رباب نامه خوانده است.
 
ولد در این مثنوی بسیاری از دقایق مثنوی مولوی را شرح و تفسیر کرده و بسیاری از نکات مربوط به اصول و معارف صوفیه را باز نموده و به تفسیر آیات قرآنی و احادیث نبوی پرداخته، و دلالت و فضلیت اولیا، و مدح مولوی و شمس، و دردهای عشق و عاشقی، مقامات مشایخ متقدم صوفیه را عنوان کرده استکرده‌است. این مثنوی نیز به اهتمام آقای علی سلطانی گرد فرامرزی به سال ۱۳۵۹ در تهران منتشر شده استشده‌است.
 
سومین مثنوی سلطان ولد که به نام انتها نامه شهرت دارد و در واقع بازگوی و باز نمونی مطالب ابتدا نامه ورباب نامه است.
 
=== معارف ===
اثر دیگری که از سلطان ولد به جا مانده است؛مانده‌است؛ رساله ایست به نثر در تصوف که با کتاب معروف فیه مافیه پدرش مولانا جلال الدین در تهران به عنوان جلد دوم فیه مافیه در ۱۳۳۳–۱۳۳۴ قمری در ۱۹۳صحیفه چاپ سنگی کرده استکرده‌است و ظاهراً نام درست آن «معارف سلطان ولد» است و این نام را به تقلید کتاب جدش [[بهاءالدین ولد]] بر آن گذاشته است که نیز همین عنوان را دارد.
 
سلطان ولد این گونه معارف صوفیه را با زبانی بسیار شیوا و ساده مطرح کرده تا حدی که می‌توان گفت: این نگاشته ولد بسیار شبیه به نگاشته‌های فارسی دور نخست زبان فارسی، و همانند مولفات نویسندگان [[سبک خراسانی]] است.
وی از تمثیلهای بسیار زیبایی که در حدیقه و [[کلیله و دمنه]] و مثنوی مولانا نیز وجود دارد مانند زاغ و بلبل، گرگ و آهو، شاه و رعیت بهره برده، ونیز از داستانهای قرآنی مانند داستان آدم و قصه یوسف، موسی وخضر، و موسی وفرعون وغیره سود جسته وامثال فارسی و عربی را با مها رت در میان گفتارش درج کرده، و گفتارش را با ابیاتی از سنایی غزنوی، عطار نیشابوری، مثنوی مولوی و دیگران آراسته است.
 
نکات و دقایقی که در معارف سلطان ولد آمده استآمده‌است بعضی از آنهاآن‌ها را در مثنوی مولانا و مقالات شمس می‌توان دید و نیز برخی از مطالب معارف ولد در فیه ما فیه و معارف بها ءولد با شبا هتهایی دیده می‌شود که مسلماً ولد، حین مجلس گویی به کتابهایکتاب‌های مذکور توجه داشته یا بر اثر تتبع و تحریر آنهاآن‌ها مطالبی را با همان استنباط و تفصیل در ذهن داشته و هنگام معارف گویی آن مطالب را بازگفته است.
 
مولوی در حدود سال [[۶۵۲]] درگذشت و حسام‌الدین چلبی به جای او نشست. سلطان ولد در سال [[۶۶۳]] خورشیدی، یعنی ۱۱ سال پس از مرگ پدرش به خلیفگی [[فرقه مولویه]] رسید (پس از [[حسام‌الدین چلبی]]) و سی سال خلافت کرد. در این مدت وی به نشر طریقت پدر و وضع آداب و رسوم فرقه مولویه پرداخت و مولوی‌خانه‌هایی در [[آسیای کوچک]] ایجاد کرد و مشایخ و [[صوفی]]انی در آنجا گماشت و به شرح و گسترش افکار مولوی پرداخت. در واقع با تلاش او طریقه مولویه دارای آین‌های ویژه خود شد که آن را تا مدتهامدت‌ها حفظ کردند.
 
== نمونه اشعار ==