سلجوقیان کرمان: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز {{مقاله برگزیده}} |
جز ←جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباهیاب]]: آنهابه⟸آنها به، بهرامبنلشکرستان⟸بهرام بن لشکرستان، داشتتند⟸داشتند، رراه⟸راه، فوقالعاده⟸فوقالعاده، مقوفات⟸موقوفات، موقافات⟸موقوفات |
||
خط ۲۱۷:
خلفا هنگامی که در اواسط قرن هفتم هجری توانستند در مقابل سلجوقیان در حال ضعف و سقوط، استقلال عملی از خود نشان دهند به خود آمدند. با همزیستی ۱۳۰ساله عباسیان و سلجوقیان، شرایط مناسبی برای توسعه و تحول اسلام سنی ایجاد شد و مفهوم «خلیفه ـ امام» در مقام رهبر روحانی و معنوی و مفهوم سلطان، در این مورد سلطان سلجوقی، به عنوان رهبر دنیوی و اجرایی برای شمار زیادی از مسلمانان مطرح شد.<ref>{{پک|بازورث|۱۳۸۰|ک=سلجوقیان|ص=۷۱،۷۰}}</ref> از تأثیرات مضاعف رهبری سیاسی سلجوقیان بزرگ، استقرار و استحکام تسنن به عنوان مذهب برتر و فایق سرزمینهای اسلامی بود.<ref>{{پک|بازورث|۱۳۸۰|ک=سلجوقیان|ص=۷۱}}</ref>
استقرار امپراتوری سلجوقی به لحاظ فرهنگی، [[زبان عربی]] را در مقام تنها زبان جوامع فرهیخته و ادبی سرزمینهای شرقی جهان اسلام، از صحنه بیرون راند. سلجوقیان با مهاجرت از ماوراءالنهر، که هنوز ایرانی و [[زبان فارسی]] بر آن حاکم بود، سرتاسر ایران را از آن خود کردند؛
=== اسماعیلیان ===
خط ۲۵۵:
در سال [[۴۶۵]] ه.ق با کشته شدن آلبارسلان و به حکومت رسیدن پسرش، [[ملکشاه]]، قاورد که خود را برتر و شایستهتر از ملکشاه میدید، دعوی حکومت کرد و در نامهای به ملکشاه، خود را میراثدار حکومت برادرش، آلبارسلان، معرفی کرد. بعد از نامه نگاریها و مکاتبات فراوان بین دو طرف، که هر کدام سعی بر منصرفکردن دیگری داشتند، تنشها شدت گرفت<ref name=ToolAutoGenRef15>{{پک|وزیری|۱۳۸۵|ک=تاریخ کرمان|ص= ص۳۵۱–۳۵۲}}</ref><ref>{{پک|ستار زاده|۱۳۸۶|ک=سلجوقیان|ص= ص۶۷}}</ref> و قاورد با لشکر خود عازم [[اصفهان]] شد و توانست آنجا را فتح کند.<ref>{{پک|فروزانی|۱۳۹۳|ک=سلجوقیان، از آغاز تا فرجام|ص= ص۱۲۶}}</ref> سپس به سمت [[بغداد]] حرکت کرد و سرانجام، دو سپاه در حوالی [[همدان]] در منطقه [[کرج ابی دلف]] به یکدیگر رسیدند و بعد از ۳ روز جنگ، لشکر قاوردیان شکست خورد و قاورد اسیر سپاهیان ملکشاه شد و بعد از مدتی با توصیه [[خواجه نظامالملک]]، سلطان ملکشاه دستور قتل وی را صادر کرد؛ ولی در مقابل حکومت کرمان را به خاندان قاورد واگذار کرد، که هدف وی از این اقدام علاوه بر رعایت حال خاندان قاورد، جلبکردن رضایت مردم کرمان بود، که به قاورد و خاندانش علاقه فراوانی داشتند.<ref name=ToolAutoGenRef15/><ref>{{پک|فروزانی|۱۳۹۳|ک=سلجوقیان، از آغاز تا فرجام|ص= ص۱۲۷}}</ref><ref name=ToolAutoGenRef61/>
در باب خانواده قاورد میتوان گفت که فرزندان زیادی داشت از جمله آنها، [[کرمانشاه]]، امیرانشاه، سلطانشاه، [[تورانشاه یکم|تورانشاه]]، شاهنشاه، مردانشاه، عمر و حسین. وی همچنین ۴۰ دختر داشت که آنها را به عقد امرای علویان و آلبویه از جمله
== دوران اقتدار ==
خط ۴۵۳:
تصوف نیز از جریانهای فکری رایج در کرمان دوره سلجوقیان بود. در این دوره، مراکز متعددی وجود داشت که نهتنها اهل عرفان و سلوک به آنجا روی می آوردند، بلکه گروههای متعددی از طبقات مختلف جامعه نیز، به آنجا میآمدند. ساخت شمار فراوانی خانقاه و رباط به دست برخی سلجوقیان نظیر [[قاوورد|قاورد]]، [[تورانشاه یکم|تورانشاه]] و [[بهرامشاه (سلجوقیان کرمان)|بهرامشاه]] از توجه فرمانروایان این سلسله به آیین تصوف و حمایت از پیروان این فرقه و فعالیتهایشان حکایت می کند. ملکمحمد به شیخ [[برهان الدین ابونصر احمد کوبنانی]] (کوهبنانی)، صوفی مشهور این دوره، ابراز ارادت می کرد و وی را از نزدیکان دربار خود کرده بود. برخی از وزرا و رجال برجسته دولت سلجوقی کرمان نیز به متصوفه گرایش داشتند و از آن حمایت میکردند. [[مویدالدین ریحان]]، وزیر بهرامشاه، چندین خانقاه، رباط و بقعه مخصوص صوفیان ساخت.<ref name=ToolAutoGenRef51/><ref name=ToolAutoGenRef54/> [[ناصح الدین ابوالبرکات]]، وزیر با نفوذ دوره طغرلشاه و ارسلانشاه، به صوفیان تمایل داشت و گویا به این آیین گروید. وجود چنین فضای مسالمتآمیزی موجب شد در این دوره جریان تصوف رونق فراوانی بگیرد، بهطوریکه صوفیان، عارفان و زاهدان مشهوری در این دوره توانستند فعالیت کنند. [[شیخ اسماعیل دیّاص جیرفتی]]، [[برهانالدین کوهبنانی]] و [[اوحدالدین کرمانی]] از جمله این افراد هستند، که در رواج و گسترش عرفان و تصوف در کرمان و سایر سرزمین اطراف اقدام کردند.<ref name=ToolAutoGenRef16/>
[[خوارج]] از فرقه هایی بود، که اگرچه بهطور محدود، اما همچنان حضور خود را در کرمان دوره سلجوقیان حفظ کردند. بیشتر خوارج ایالت کرمان در [[بم]] حضور داشتند. به گفته مورخان، در قرن چهارم، پیش از دوره سلجوقیان، سه مسجد در بم وجود داشته که یکی از آنها متعلق به خوارج بودهاست، که این نشان از کثرت جمعیت پیروان این فرقه در بم حکایت میکند. البته این جریان در دوره تورانشاه بهشدت سرکوب شد، چه آنکه وی با سیطره بر [[عمان]] که مقر اصلی خوارج در این زمان بهشمار می رفت، از نفوذ این فرقه کاست و به تعقیب و کشتار پیروان آن دست زد؛ بهطوریکه در دوره فرمانروایی وی و مدتها پس از آن، خبری از تحرکات توجه برانگیز خوارج دیده نمی شود.<ref name=ToolAutoGenRef16/> گروه هایی از [[غلو|غلات]] نیز در عصر سلاجقه در نقاط مختلف ولایت کرمان، بهویژه اطراف [[بردسیر]] و [[سوختهچال]]، سکونت
==== شیعه و اسماعیلیه در کرمان ====
خط ۴۷۹:
===== افزایش نفوذ اسماعیلیه در عصر ایرانشاه =====
[[ایرانشاه]] پس از کشتهشدن پدرش به دست امیر اَنر و سپاه [[ترکان خاتون (همسر ملکشاه سلجوقی)|ترکان خاتون]]، در سال ۴۸۹ یا ۴۹۰ هجری بر تخت نشست.<ref name=ToolAutoGenRef58/><ref name=ToolAutoGenRef60/><ref name=ToolAutoGenRef56/><ref name=ToolAutoGenRef59/> تبلیغات اسماعیلیه که در زمان [[سلطانشاه]] و برادرش [[تورانشاه یکم|تورانشاه]]، کم و بیش در کرمان قوت یافته بود، اگرچه همواره با مخالفت شدید علمای اهل سنت مواجه میشد، در دوره حکومت ایرانشاه به اوج خود رسید.<ref>{{پک|باستانی پاریزی|ک=وادی هفت واد|ص= ص۳۰۸–۳۰۹}}</ref> بیگمان گرویدن وی به مذهب اسماعیلیه یا حتی متمایلبودن وی به این آیین، بر نفوذ فوقالعاده این جریان فکری در کرمان افزودهاست. اسماعیل گیلکی و ابوزرعه از مبلغان اسماعیلی بودند که در کرمان از وجود روابط حسنه با پادشاه سلجوقی بهره فراوان برد و حتی توانستند به دربار شاه
با گرویدن آشکار ایرانشاه به سمت اسماعیلیان که از زمان دقیق آن اطلاعی در دسترس نیست سبب شد تا مورخان اهل سنت همواره وی را به کفر و الحاد متهم میکنند. از این زمان به بعد اطرافیان شاه با آسودگی بیشتری به اقدامات فرهنگی و تبلیغی خود در دربار پرداختند. با وجود اینکه در منابع از مشارکت ایرانشاه در فعالیتهای فکری و مذهبی اسماعیلیان ذکری نیامده، وقوع چنین تحولاتی، پیروزی و کامیابی بزرگ جریان فکری اسماعیلیه در کرمان عصر سلجوقی محسوب میشد. مخالفتها و بروز برخی اقدامات معترضانه علمای اهل سنت در این زمان نشان دهنده آن بود که شاه یا دستکم اطرافیانش در این زمان، تا سر حد تلاش برای رسمیت بخشیدن به مذهب اسماعیلی در کرمان نیز پیش رفتهاند و مردم را به تغییر آیین خود فرا میخواندند. سرانجام با ایجاد اغتشاش و بروز واکنشهای تند علمای اهل سنت و روحانیان مذهبی کرمان، فرجام تلخ ایرانشاه و دولتش رقم خورد.<ref name=ToolAutoGenRef54/>
خط ۴۸۹:
=== اوقاف ===
[[پرونده:Mezquita_de_Malek,_Kerman,_Irán,_2016-09-22,_DD_18.jpg|بندانگشتی|وسط|700px|نمایی از مسجد ملک]]
موقوفات [[شهر کرمان]] در طول تاریخ در ارتباط با حاکمان این سرزمین صورت گرفتهاست. قدیمیترین
=== وضعیت معماری و هنر ===
|