دین الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۴۹:
== پیدایش دین الهی ==
[[پرونده:Lahore Fort Elephant Pillars.jpg|بندانگشتی|استفاده از سرستون‌هایی به شکل [[فیل]] در [[قلعه شاهی]]، که نشانگر تأثیر هندوئیسم بر [[معماری گورکانی|معماری اسلامی]] در زمان اکبرشاه است.]]
اکبرشاه پس از سرکوب شورش‌های قلمروش و تثبیت موقعیت خود، سیاستی دو رویهدوگانه در پیش گرفت و با چرخشی آرام به سوی [[روشنگری]] به گسترش نظریهٔ «صلح کل» خود پرداخت. در این دوره اکبرشاه با تجربه‌ای که از ۲۰ سال [[آزمون و خطا]]ی مداخله در امور دینی داشت، اقداماتیاقدامات جدیدجدیدی را سرگرفتآغاز کرد. رفتار او در زمینه‌های دین و مذهب شفاف نبود، اما در هر صورت سیاست‌هایی نه تنها در جهت افزایش نفوذ و قدرت شخصی، بلکه با توجه به سود و منافع ملی تمامی مردمان هند بود و در جهت اجرای [[عدالت اجتماعی|عدالت عمومی]] طرح‌ریزی شده بود. پیش از آن اکبرشاه کوشیده بود با راهکارهای خود در [[جهان اسلام|جامعهٔ اسلامی]] موقعیت بهتری را به دست آورد ولی همواره با مشکل عدم تسلط روحانی بر غیرمسلمانان مواجه بود. با وجود ادیان بسیاری که در هندوستان وجود داشت، رؤیای ایجاد ملتی یگانه سال‌ها ذهن او را به خود مشغول کرده‌بود.
 
[[پرونده:Fatehput Sikiri Buland Darwaza gate 2010.jpg|بندانگشتی|راست|[[بلند دروازه]] در [[فاتح پور سیکری]]، جایی است که در آن توحید الهی به همگان معرفی شد.]]
اکبرشاه برای حل این مشکل یکی از بزرگ‌ترین اقدامات دوران حکومتش را انجام داد و آیین جدیدی ابداع کرد که تحت عنوانبه «توحید الهی» مشهور شد و محتوای آن با دیگر اندیشه‌هایش مانند تأسیس عبادت‌خانه، [[آزادی بیان]] و [[آزادی عقیده|عقیده]] و ترویج فلسفهٔ «صلح کل» هماهنگی کامل داشت. بنا بربنابر آنچه به نقل از [[ابوالفضل علامی]] در تاریخ آمده، اکبرشاه همواره مایل بود که کارهای سیاسی، اجتماعی و حکومتی را از سلطهٔ عالمان دینی بیرون آورد ولی تا زمانی که رهبری دینی جامعه اسلامی برایش مسلم نشده‌بود، این قصد را پنهان نگه می‌داشت.<ref name="اس" />
 
اکبر سرانجام در ۹۹۰ هجری قمری برابر با ۱۵۸۲ میلادی، با عنوان کردن «هزاره»، خود را از قیود دین و روحانیان آزاد کرد.<ref name="اس" /> جنبش «اَلفی» یا «هزاره‌گرایی» نوعی جنبش بدعت‌گزار اسلامی در قرن دهم هجری بود که در هند گسترش یافته بود<ref name="احمد" /> و بر لزوم بازنگری و اصلاح در دین اسلام پس از گذشت هزار سال از ظهور پیامبر اسلام تأکید داشت و از آنجا که اکبرشاه هزار سال بعد از ظهور پیامبر به حکومت رسیده بود، خود را به عنوان اصلاح‌گر اسلام معرفی کرد. در میان مخالفان، این مسئله شایعهٔ ادعای نبوت و حتی خدایی اکبرشاه را تقویت کرد، اما او این مسئله را تکذیب نمودکرد.<ref name="دلایل" /> ابهام‌هایی که دربارهٔ زمان آشکار شدن دین الهی وجود دارد، نشان می‌دهد که دین الهی به یک‌باره معرفی نشده و ابتدا به شکل شایعه، اخبار نیمه رسمینیمه‌رسمی یا در محافل خاص عنوان می‌شد و تدریجاً علنی گشتشد.<ref name="اس" /> [[دانشنامه اسلام]] سال ۹۸۹ هجری قمری (۱۵۸۱ میلادی) را سال علنی شدن دین الهی عنوان می‌کند.<ref name="احمد">Ahmad, Aziz, “[http://referenceworks.brillonline.com/entries/encyclopaedia-of-islam-2/din-i-ilahi-SIM_1863?s.num=14 Dīn-i Ilāhī]”, in: [[دانشنامه اسلام|The Encyclopaedia of Islam]], Second Edition, Edited by: P. Bearman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel, W.P. Heinrichs. Consulted online on 11 February 2018. First print edition: ISBN 9789004161214, 1960-2007.</ref>
 
در ''[[آیین اکبری]]'' گفته شده که این سلسله سلطنتی در یک روز [[یکشنبه]] معرفی شد. در این روز ابتدا اکبرشاه به یکی از نوکیش‌ها «شست»، که نوعی نشان است، داد که بر آن عبارات ایهام‌انگیز «اسم اعظم، طلسم اقدس، الله اکبر» نوشته شده بود؛ عبارت ''[[الله اکبر]]'' می‌تواند به دو شکل ترجمه شود: «خدا بزرگ است» و «اکبر خداست».<ref group="یادداشت‌ها">در زمان جهانگیر شاه، این نشان همراه با مینیاتوری طلاکوب، به مریدان داده می‌شد و در دوره‌های بعدی پادشاهان مغول تنها مینیاتوری به مریدان می‌دادند و دیگر از شست خبری نیست. گویا هنوز شست جهانگیرشاه وجود دارد.</ref> پس از مراسم اعطای نشان، پادشاه اکبر به عنوان ''پیر''، نصیحت‌هایی به ''مرید'' تازه‌اش انجام داد.<ref name="بریل" />