دین الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز
جز ←‏کلیات: ویرایش
خط ۶۷:
== کلیات ==
[[پرونده:Ibn Sayyid Murad al-Husayni - Young Hindu Girl Before the Mughal Emperor Akbar - Walters W64916A - cropped.jpg|280px|بندانگشتی|نگاره‌ای از اکبرشاه در حال منصرف کردن [[بیوه|بیوهٔ]] جوان هندو از [[خودسوزی]] در مراسم [[ساتی (رسم)|ساتی]].{{سخ}}اثر ''ملا محمدرضا نَوعی خَبوشانی ''، در ''اکبرنامه''.]]
دین الهی کتابی نداشت و مجموعه‌ای از عقاید و آداب و رسوم گوناگون بود و در واقع نوعی فلسفهٔ [[شیوه زندگی]] به‌شمار می‌رفت که اکبرشاه از [[تلفیق‌گرایی|تلفیق]] بحث‌های عبادت‌خانه استنباط کرده و [[ایمان]] در آن، بر اصول و پیش‌فرض‌هایی که در قلب او تجلی کرده بود، استوار بود. بر اساسبراساس نظرات نویسندهٔ [[دانشنامه بزرگ اسلامی]] این مجموعه را دیگران با [[مبالغه]] یک «[[دین]]» نامیده‌اند.<ref name="اس" />
 
می‌توان گفت اصول صلح کل و دین الهی بیش از آن که دینی مستقل باشند، سیستمی بوده که با اهداف سیاسی و برای کنترل قلمرو گورکانیان به وجود آمد تا میان آحاد مردم وحدت ایجاد کند.<ref>{{cite web|url=http://scroll.in/article/804548/why-putting-less-mughal-history-in-school-textbooks-might-not-be-a-bad-idea|title=Why putting less Mughal history in school textbooks may be a good idea}}</ref><ref name="هاف">{{cite web|author=Craig Considine|url=http://www.huffingtonpost.in/entry/finding-tolerance-in-akba_b_3031746|title=Finding Tolerance in Akbar, the Philosopher-King|date=2013}}</ref> اینو همچنین پایه و اساس سیاست‌های اکبرشاه درمورددر مورد اعتقادات مذهبی را شکل می‌داد.<ref name="ali" /> در ''[[دانشنامه اسلام]]'' دین الهی در جهت سلطهٔ هژمونی اکبرشاه معرفی شده‌است و شخصیت پادشاه در این ایدئولوژی مذهبی در برابر نخبگان پادشاهی، مشابه رابطه پیر و مرید است. نصیحت‌های اکبر به مریدانش به‌طور عمده به اعمال جسمانی مربوط می‌شود؛ از قبیل [[گیاهخواری]] و اجتناب از [[رابطه جنسی|همخوابی]]، که مورد اشتراک اکثر ادیان است و باور به مفهوم تولد دوبارهٔ [[روح]] و [[تناسخ]]. همچنین در ''[[جهانگیرنامه]]'' به موضوعات مراعات صلح کل و ستایش [[ستارگان]] نیز تأکید کرده‌است.<ref name="بریل" />
 
برخی از محققان مدرن ادعا می‌کنند که اکبرشاه یک دین جدید نساخته،نساخته. ''دکتر اسکار ر. گومز'' اصلاحات اکبرشاه را مشابه باورهای تکثرگرایانه در [[بودیسم تبتی]] می‌داند.<ref>Gómez, Oscar R. (2013). Tantrism in the Society of Jesus - from Tibet to the Vaticcan today. Editorial MenteClara. p. 51. ISBN 978-987-24510-3-5.</ref> ملاقات‌های خصوصی اکبر با عالمان ادیان مختلف و آشنایی با مذاهب مختلف سهم به سزاییبه‌سزایی در تغییر باورهای او داشت.<ref name="اس" /> برخی از محققان، مانند ''پروفسور شریرام شارما'' نیز دین الهی را گونه‌ای از تصوف می‌دانند.<ref name="note" /> او بنا بر تعالیم صوفیان، علی‌الخصوص [[ابن عربی]]، به بررسی باورهای مشترک ادیان بزرگ پرداخت و آن‌ها را از یک منشأ دانست.<ref name="هاف" /> این مسائل او را به این نتیجه رسانده بود که چرا باید حقیقت را در یک دین محدود کرد و به آن مختص دانست و چون حقیقت واحد است، پس وجه ترجیح چیست.<ref name="اس" /> او در نامه‌ای به پادشاه [[اسپانیا]]، [[فیلیپ دوم (اسپانیا)|فیلیپ دوم]]، در سال ۱۵۸۲ میلادی، تأسف می‌خورد از این که غالب مردم جهان بدون تحقیق و وارسی حقیقت و استفاده از استدلال‌های عقلانی، دینی که با آن متولد شده‌اند یا آموزش دیده‌اند را کورکورانه می‌پذیرند و بدین شکل خود را از راستی و حقیقت، که هدف غایی انسان خردمند است، محروم می‌سازندمی‌کنند. او مردم را به چالش شناخت ادیانی، به جز آیین خود، دعوت می‌کرد و می‌گفت هیچ مذهبی منحصراً حقیقت را در خود ندارد.<ref name="هاف" /> در یکی از مباحثات عبادت‌خانه پیشنهاد شد که به وسیله «آزمون آتش» واقعیت ادیان مورد آزمایش قرار گیرد، که اکبرشاه آن را پذیرفت ولی با مخالفت برخی عالمان انجام نپذیرفت.<ref name="خودشیفته" />
 
دین الهی اساساً یک سیستمسیستمی [[اخلاق]]ی بود که [[گناه]]انی مانند شهوت، نفس‌گرایی، تهمت و غرور را ممنوع شمرده و رعایت فضایلی مانند تقوا، ملاحظه، پرهیز و مهربانی را توصیه می‌کرد. افراد تشویق می‌شدند که روح که خود را از طریق تقوی به خداوند نزدیک سازندکنند (یکی از اصول [[صوفی]]ان در [[عرفان اسلامی]])، از [[ازدواج]] پرهیز می‌شد (برگرفته از مذهب [[کاتولیک]] در [[مسیحیت]])، کشتن حیوانات ممنوع بود (همان‌طور که در [[جین (دین)|آیین جین]] ممنوع است)، در آداب عبادت، دین الهی به شدت از [[زرتشت]]یان اقتباس کرده بود و [[نور]] ([[خورشید]] و [[آتش]]) در آن به عنوان نمادی از خداوند تفسیر شد و همانند [[هندوئیسم]]، هزار نام [[سانسکریت]] خورشید ذکر می‌شد.<ref group="یادداشت‌ها">در توضیح اعمال و عقاید توحید الهی دربارهٔ خورشید و نور در بخش «ارتباط با مذاهب مختلف» توضیحات بیشتری داده شده‌است.</ref> هیچ مقبرهٔ مقدس، قدیس یا معصومی در دین الهی وجود نداشت<ref name="بر">{{یادکرد دانشنامه| نویسنده= | نشانی = https://www.britannica.com/topic/Din-i-Ilahi | عنوان = Dīn-i Ilāhī |دانشنامه = [[بریتانیکا|Britannica]] |تاریخ = | جلد = |صفحه =}}</ref> و هیچ‌گاه ادعایی در خصوص عرضهٔ متنی مقدس یا ایجاد نظام روحانیتی خاص خود نداشته‌است.<ref name="احمد" />
 
اکبرشاه خود را جانشین و خلیفهٔ خداوند بر روی زمین می‌خواند، که می‌تواند تحت تأثیر این باور هندوها باشد که شاه تصویری از خداوند است. برای سنجش درجهٔ اخلاص پیروان دین الهی مراتبی به نام «چهارگانه اخلاص» وجود داشت: «کسانی که اموال خود را به شاه می‌بخشیدند، کسانی که مال و جان خود را به شاه می‌بخشیدند، کسانی که جان و شرف خود را به شاه می‌بخشیدند و کسانی که شرف و دین خود را به شاه می‌سپردند.» گروه آخر بهترین دسته در این میان بودند.<ref name="note">{{Citation | last = Ghaznavi | first =A Waheed | date =1 Oct 1988 | orig-year = | title =A note on Din-i-ilahi | location = | publisher =Journal of the Pakistan Historical Society | pp =377-380}}</ref>
خط ۷۹:
اکبر در ماه [[رمضان]]، [[روزه (اسلام)|روزه]] می‌گرفت و [[زکات]]ش را به فقرا می‌پرداخت و حامی مراسم [[حج]] بود. او همچنین یک بار مسیر [[آگرا]]-[[اجمیر]] را دو ماه پیاده پیمود تا به [[:en:Ajmer Sharif Dargah|زیارتگاه یک صوفی]] رود.<ref name="note" /> ''بدائونی'' از آداب دیگری در دین الهی نام برده‌است: تراشیدن ریش، نواخته‌شدن ناقوس کلیساها، نصب علنی نقاشی‌های حاوی مضمون [[تثلیث]]، آوازخوانی و نواختن موسیقی، ورود سگ و خوک به غذاخوری دربار، رفع وجوب [[غسل]]، رفع تحریم خوردن گوشت شیر و گراز، جواز [[مشروب|شرب خمر]]، منع اطعام عمومی در مجالس ختم و جایگزینی آن با «آش حیات» که در سال‌روز تولد شخص پخت و توزیع می‌شد، ممنوعیت ازدواج با فرزندان عمو، دایی، خاله و عمه، ممنوعیت ازدواج دختران پیش از چهارده‌سالگی و پسران پیش از شانزده سالگی، رفع تحریم پوشیدن لباس زربافت و ابریشمی برای مردان مسلمان، رفع وجوب [[نماز (اسلام)|نماز]]، [[روزه (اسلام)|روزه]] و [[حج]]، منع فراگیری [[زبان عربی]]، فقه، تفسیر و حدیث و به جای آن تدریس نجوم، طب، ریاضیات و تاریخ.<ref name="دلایل" /><ref group="یادداشت‌ها">بدائونی از منتقدان معاصر اکبرشاه بوده و برخی موارد گفته شده توسط او مشکوک هستند. به‌طور مثال مجوز خوردن گراز و شیر با گیاهخواری و ممنوعیت کشتن حیوانات در تعارض است.</ref>
 
اکبرشاه خواهان [[برابری اجتماعی|برابری]] تمامی اهالی قلمروش بود و معتقد بود که لازم نیست همگی مسلمان باشند تا از حقوق برابر برخوردار شوند. هنگامی که او به وزیران هندوی خود اجازه داد با مال خود معابد دینشان را تعمیر کنند، یکی از پسرانش به نام «سلیم» از او انتقاد کرده و علت چنین دستوری را جویا شد. اکبر در پاسخ به او گفت: «پسرم، من دین خودم را دوست دارم… وزیر هندو نیز دین خود را دوست دارد. اگر او بخواهد پول خود را در راه دین خود بپردازد، چرا من باید جلویش را بگیرم؟ آیا او حق ندارد عاشق چیزهایی باشد که کاملاً از آن اوست؟»<ref name="هاف" />
 
[[پرونده:Akbar prays after Bengal victory (cropped).jpg|بندانگشتی|راست|220px|اکبر در حال دعا، پس از فتح [[بنگال]].]]
در ''[[دانشنامه بزرگ اسلامی]]'' نیز توحید الهی اکبر مجموعهٔ قانون‌های اخلاقی - اجتماعی و آیین‌هایی معرفی شده، که در جهت «تنظیم رابطهٔ فرد در جامعه، گروه‌های اجتماعی و سرانجام فرد و جامعه با حکومت و عاملان آن» به کار گرفته شد. نه تنها هیچ‌گونه [[اجبار]]ی برای پیوستن به توحید الهی از سوی اکبر به کار نرفت، او حتی برای پیوستن مردم به آیینش، تبلیغ نیز نمی‌کرد چون او معتقد بود خدا را از هر راهی می‌توان پرستید و توحید و یگانگی او در ذهن‌ها و قلب‌های مردمان به اشکال مختلف بازتاب می‌یابد و دین باید انتخابی باشد، نه ارثی. ۳سه جنبهٔ متفاوت آیین او خداشناسی و توحید، مفاهیم اخلاقی و دستورهای عملی زندگی اجتماعی بوده‌اند. اکبر در وضع این اندیشه‌ها و قانون‌ها، از همهٔ ادیان بهره برد. او بسیاری از دستورهای اخلاقی و عملی آیینش را از عرفان و تصوف اسلامی گرفت. توحید الهی روی هم رفته به خداباوری، تعقل‌گرایی و فلسفه‌ای انعطاف‌پذیر و لطیف برای برآوردن نیازهای عینی زندگی وصف شده‌است. طریقهٔ گرویدن به توحید الهی نیز مشابه روش‌های مریدی و مرادی در طریقت‌های تصوف است.<ref name="اس" />
 
اکبرشاه برای تکمیل اندیشه‌ها و تئوری‌هایش [[گاهشماری]] نوینی ایجاد کرد. بنا بربنابر شواهد تغییر تقویم [[هجری قمری]] از سال‌ها پیش در فکر اکبر بوده‌است، لذا در این فرصت مقتضی دانشمندی [[ایران]]ی، به نام [[امیر فتح‌الله شیرازی]]، را مأمور ساختن تقویمی جدید کرد. مبدأ سالشماریسال‌شماری تقویم جدید تاجگذاریتاج‌گذاری اکبرشاه بود و به نام «تقویم الهی» استفاده شد.<ref name="اس" /> تقویم الهی بسیار تحت‌تأثیر [[گاهشماری زرتشتی]] بود.<ref name="دلایل" />
 
دین الهی تنها ۱۹ پیرو داشت:<ref name="بر" /><ref>[http://persian.packhum.org/persian/main?url=pf?auth=155&work=001 THE DABISTÁN, OR SCHOOL OF MANNERS, Trans. DAVID SHEA and ANTHONY TROYER, 1843, Persian Literature in Translation, The Packard Humanities Institute]</ref> [[جهانگیرشاه]]، [[بیربال]]، [[ابوالفضل علامی]]، شاهزاده مراد، قاسم خان، اعظم خان، شیخ مبارک، عبدالصمد، ملا شاه محمد شهداد، صوفی احمد، میر شریف آمال، سلطان خواجه، میرزا صدرالدین، تکی شوستر، شیخ‌زاده گوسالا بنارسی، صدر جهان و دو پسر ارشدش، [[فیضی دکنی]] و جعفر بیگ.<ref name="MLR">{{Citation | last = Roy Choudhury | first =Makhan Lal | date =1997 | orig-year =First published 1941 | title =The Din-i-Ilahi, or, The religion of Akbar | edition =4th | location =New Delhi | publisher =Oriental Reprint | isbn = 978-81-215-0777-6}}</ref>