آرامگاه کوروش بزرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۴۶:
ارتفاع کلی بنا اندکی بیش از ۱۱ متر است. سکوی اول — که پلهٔ اول را تشکیل می‌دهد — ۱۶۵ سانتیمتر ارتفاع دارد، اما حدود ۶۰ سانتیمتر آن در اصل نتراشیده و پنهان بوده‌است، یعنی این هم مانند پلکان دوم و سوم دقیقاً ۱۰۵ سانتیمتر ارتفاع داشته‌است. پلکان چهارم و پنجم و ششم هر یک ۵۷٫۵ سانتیمتر ارتفاع دارند. پهنای سکوها نیم متر است و سطح سکوی ششمین که قاعده اتاق آرامگاه را تشکیل می‌دهد، حدود ۶٫۴۰ متر در ۵٫۳۵ متر است.<ref>{{پک|Zournatzi|1993|ک=CYRUS v. The Tomb of Cyrus|ص=522-524}}</ref>
 
اتاق آرامگاه دارای ۳٫۱۷ متر طول، ۲٫۱۱ متر عرض و ۲٫۱۱ متر ارتفاع است. دیوارش ستبر است و تا ۱٫۵ متر ضخامت دارد و از چهار ردیف سنگ نیک تراشیده، درست شده‌است. ردیف‌های اول و دوم بلندتر از ردیف سوم و چهارم‌اند و در ضلع شمال غربی ظاهراً دری دو لنگه که کشویی باز می‌شد، وجود می‌داشت که اینک از بین رفته‌است. مدخل کنونی ۷۸ سانتی‌متر پهنا و ۱۴۰ سانتی‌متر بلندی دارد و آستانه آن نیز عمیق است. در هر یک از دو گوشه آستانهٔ کوچک، یک فرورفتگی برای پاشنه درها درست کرده‌اند و شیارهایی افقی به عمق ۱۶ سانتیمتر در یک سمت و ده سانتی‌متر در سمتی دیگر، تا دو لنگه در هنگام بازشدنباز شدن در آن‌ها راه یابند و جای گیرند.<ref>شهبازی ۳۹–۴۲</ref>
 
در پیشانی اتاق آرامگاه یعنی در مثلث بالای درگاه، یک گل بسیار آراسته نقش کرده بودند که امروز تنها نیمی از آن، آن هم به صورت بسیار ضعیف باقی‌مانده‌است. مسافری اروپایی به نام [[یوهان آلبرشت فون ماندلسلو]] در سال ۱۶۳۸ میلادی این گل را دیده‌است و تصویر آن را نیز در نقشی که از آرامگاه کوروش کشیده‌است، آورده‌است ولی تا مدت‌ها این نقش از یاد رفته بود یا به صورت دیگری تعبیر می‌شد تا آنکه [[دیوید استروناخ]] در سال ۱۹۶۴ میلادی آن را بازیافت و توصیف و تفسیر نمود. گل مورد بحث ۱۲ پر اصلی می‌داشت که خارج از محوطهٔ آن ۲۴ پر دیگر و بیرون از اینها ۲۴ پر نوک‌دار دیگر آورده بودند.<ref>Stronach, "circular symbol", ''Iran''.</ref> این نقش به تصویر [[خورشید]] می‌ماند و با توجه به اینکه ایرانیان نام کوروش را با خورشید تطابق داده بودند، این گل خورشیدی نماد و مظهر شخص کوروش و نمودار مقام روحانی او نزد ایرانیان بوده‌است.<ref>شهبازی ۳۹–۴۲</ref>
خط ۵۵:
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
 
این قسمت میان تهی که فرصت شیرازی از آن یاد می‌کند، عبارت است از یک گودی به طول ۴٫۷۵ متر که حدود یک متر عرض دارد و ۸۵ سانتیمتر عمق. برای این که درازی این گودی استقامت سقف را متزلزل نکند، آنراآن را دو تکه‌ای ساخته‌اند.<ref>شهبازی، ''راهنمای جامع پاسارگاد''، ۴۳</ref> ولی این نظر که فضای خالی محل قرار گرفتن تابوت یا حتی دو تابوت (با توجه به تقسیم فضای میان‌تهی به دو) بوده‌است، در گذشته طرفدارانی داشته‌است.<ref>علاوه بر فرصت شیرازی، ''آثار عجم'' رک به حسینی فسائی، ''فارس‌نامهٔ ناصری (گفتار دوم)''، ۱۵۶۰</ref>
 
کف اتاقِ آرامگاه از دو تخته‌سنگ سترگ تشکیل شده‌است. طبق گزارش [[جرج کرزن]] (۱۸۹۲م) تخته‌سنگ بزرگ‌تر از حفره‌های بزرگی که در آن کنده شده بود آسیب دیده بود. احتمالاً برای اینکه معلوم شود زیرش چیست.<ref>Goerge Curzon, ''Persia, vol 2'', 77</ref><!--اگر شهبازی به کف آرامگاه اشاره کرده‌است خوب است که نوشته‌اش بیاید-->
 
بنای آرامگاه بدون ملاط ساخته شده بود، ولی بست‌های فلزی دم چلچله‌ای، سنگ‌های آن را به هم متصل می‌کرد که تقریباً همهٔ آنهاآن‌ها را کنده و برده بودند و گودی‌های ناخوشایندی به جای گذارده بودند که به استقامت بنا آسیب می‌رساند. تیمی تحت سرپرستی [[علیرضا شاپور شهبازی]] تا آنجایی که می‌شد این گودیها را با تکه سنگ‌هایی که از معدن [[سیوند]] آورده بودند، تعمیر کرد.<ref>شهبازی، ''راهنمای جامع پاسارگاد''، ۴۶</ref>
 
کسانی که در قرن نوزدهم از آرامگاه بازدید کرده‌اند و مشاهداتشان را ثبت کرده‌اند، سخن از ستون‌های دور آرامگاه کوروش رانده‌اند.<ref>برای نمونه رجوع کنید به Morier, ''[First] Journey'', 150; Porter, ''Travels'' vol1, 499; Curzon, ''Persia'' vol2, 76; Weissbach.</ref> لیک در حال حاضر اثری از این ستونها و سایر بناهای اطراف آرامگاه نمانده‌است. برای نمونه [[فرانتس هاینریش وایسباخ]] محقق و [[خاورشناس]] [[آلمان]]ی که در اواخر قرن نوزدهم میلادی از [[پاسارگاد]] بازدید کرده‌است و شرحی از بناهای موجود در پاسارگاد نوشته‌است، توصیفی به شرح زیر از ستون‌های دور آرامگاه کوروش داده‌است:<ref>F. H. Weissbach, {{گیومه باز|de}} [http://menadoc.bibliothek.uni-halle.de/dmg/periodical/pageview/40973 Das Grab des Cyrus]{{گیومه بسته|de}}{{چر}}</ref>
خط ۶۷:
چند دهه پیش از وایسباخ، [[رابرت کر پورتر|کِر پورتر]] که در سال ۱۸۱۸ میلادی از آرامگاه دیدن کرده بود، دیده‌های خود را از وضعیت ستونها چنین بیان کرده‌است:<ref>Ker Porter, ''Travels'', vol 1, 499</ref>
{{گفتاورد بزرگ}}
یک منطقه وسیع که محدوده آن به وسیلهٔ پایه ۲۴ ستونِ گِرد، مشخص شده است، ساختمان [آرامگاه] را به مانند یک مربع در میان گرفته استگرفته‌است. قطر هر ستون ۳ پا و ۳ اینچ [تقریباًّ ۹۹ سانتیمتر] است. هر ضلع مربع توسط ۶ ستون کامل می‌شود که فاصله هر ستون از ستون کناریش ۱۴ پا [تقریباً ۴٬۲۷ متر] است. ۱۷ ستون هنوز ایستاده هستند، ولی دور و برشان انباشته از آشغال است، و خام‌دستانه توسط دیواری گِلی به هم وصل شده‌اند.
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
دربارهٔ منشأ سبک معماریِ بنا نظرات متفاوتی ابراز شده‌است. طیف این نظرات گسترده‌است و شامل منشأ یونانی آسیای صغیر، میانرودی، مصری، عیلامی و ایرانی اصیل می‌شود. <!--نیازمند گسترش--> [[بهرام فره‌وشی]] در مورد پوشش [[خرپشته]]‌ای روی آرامگاه کوروش نوشته‌است که گورهای [[آریایی|آریائیانی]] که نخستین بار به [[تپه سیلک|سیلک]] آمده‌اند نیز به همین ترتیب پوشانده شده‌است و این می‌رساند که هنوز نخستین پادشاهان هخامنشی آرامگاه‌های خود را بنابر رسم قدیم و به طوری کهبه‌طوری‌که در نواحی باران خیز شمال ایران‌زمین معمول بوده می‌ساختند.<ref>فره‌وشی، ''ایرانویج''، ۷۳.</ref>
 
== کتیبه‌های آرامگاه در منابع یونانی ==
خط ۸۰:
[[داندامایف]] معتقد است که جملهٔ «بر من رشک مبر» به‌وضوح دلالت دارد بر اینکه کتیبهٔ مزبور از آرامگاه کوروش اخذ نشده‌است، بلکه مولود افکار و خیالات واهی و بی‌اساس یونانیان است. به گفتهٔ وی در هیچ‌یک از کتیبه‌های هخامنشیان نظیر چنین مطلبی دیده نمی‌شود ولی از طرف دیگر «رشک می‌برم» غالباً بر سنگ آرامگاه‌های یونانی دیده می‌شود. وانگهی به نظر داندامایف اصلاً این عبارات مخالف تصور پارسیان قرن ششم (پیش از میلاد) دربارهٔ ناپایداری و عدم ثبات عظمت و بزرگی زمین است، در حالیکه مؤلفان یونانی برای این مطلب اهمیت خاصی قائل‌اند.<ref>{{پک|داندامایف|۱۳۸۶|ک=ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی|ص=53و54}}</ref>
 
استرابون متن کتیبهٔ دیگری در آرامگاه کوروش را به نقل از اُنِسیکْریت آورده‌است: «اینجا آرامگاه من کوروش شاهنشاه است».<ref>Strabo ''Geography'' 15.3.7. نسخهٔ یونانی چنین است: «ἐνθάδ´ ἐγὼ κεῖμαι Κῦρος βασιλεὺς βασιλήων».</ref> در روایت انسیکریت این کتیبه به دو زبان فارسی [باستان] و یونانی ولی هر دو به خط فارسی آمده بود. داندامایف مضمون و اسلوب این کتیبه را که خالی از نظرات فلسفی یونانیان است به آنِ کتیبه‌های سایر پادشاهان هخامنشی نزدیک می‌داند؛ ولی در وجودش — بدان نحو که توصیف شده‌است — تردید می‌کند. چه به عقیدهٔ وی به خط میخی نمی‌توان زبان یونانی را نوشت. به علاوه، او انسیکریت را با توجه به روایت‌هایش از عجایب هند، نظیر داستان اسب آبی و مارهایی به طول ۴ متر، راوی موثقی نمی‌داند.<ref>{{پک|داندامایف|۱۳۸۶|ک=ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی|ص=54-55}}</ref> داندامایف در نهایت نتیجه می‌گیرد که از آنجایی که اغلب مؤلفان یونانی دربارهٔ کتیبه‌های منقوش بر روی مقبره کوروش مطالبی نگاشته‌اند، بر روی آرامگاه کوروش در پاسارگاد در واقع کتیبه‌هایی وجود داشته است؛داشته‌است؛ ولی این کتیبه‌ها اولاً مضمونشان نوع دیگری بوده استبوده‌است و در ثانی امکان دارد که آنهاآن‌ها در زمان کوروش تهیه نشده باشند، بلکه بعد از مرگ وی در دوران شاهنشاهی داریوش تدوین یافته باشند، زیرا معمولاً کتیبه‌های سنگ‌های آرامگاه پس از مرگ تنظیم می‌گردد.<ref>{{پک|داندامایف|۱۳۸۶|ک=ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی|ص=55}}</ref>
 
== سرگذشت آرامگاه ==
خط ۸۶:
[[پرونده:cyrus forsat.png|بندانگشتی|270px|نقاشی‌ای از آرامگاه کوروش بزرگ اثر [[فرصت شیرازی]] (۱۲۷۱ – ۱۳۳۹ق). به پایه‌های ستون‌ها توجه شود.]]
[[پرونده:KyrosCeremonies.jpg|بندانگشتی|270px|[[محمدرضا شاه پهلوی]] در کنار آرامگاه کوروش بزرگ در جریان برگزاری [[جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران]].]]
آرامگاه کوروش بزرگ که به احتمال زیاد پیش از [[مرگ کوروش بزرگ|مرگ وی]] و به فرمان خودش ساخته شده‌است،<ref>شهبازی ۳۰</ref> در همه دوره [[هخامنشی]] مقدس به شماربه‌شمار می‌رفت و به خوبی از آن نگهداری می‌کردند. به گفتهٔ [[آریان (مورخ)|آریان]]، در زمان شاهنشاهی [[کمبوجیه دوم|کمبوجیه]]، [[مغ]]انی که وظیفه نگهداری از آرامگاه کوروش بزرگ را داشتند، سهمیه‌ای به شرح یک [[گوسپند]] و مقدار معینی [[شراب]] و خوراکی در روز و یک [[اسب]] در ماه جهت قربانی کردن برای کوروش بزرگ، از شاهنشاه دریافت می‌کردند.<ref>Pierre Briant, ''From Cyrus to Alexander'', 95</ref> در حمله [[اسکندر مقدونی]] یکی از [[مقدونیه باستان|مقدونی‌ها]] در این آرامگاه را شکسته و اشیا آن را تاراج کرده و کالبد را گزند رسانده بود.<ref>شهبازی ۱۲۱؛ تابلوی سازمان میراث فرهنگی در پاسارگاد</ref> اسکندر دستور داد آرامگاه کوروش را مرمت کنند. هکل و یاردلی با اشاره به مرمت آرامگاه و نقل قولی از [[پلوتارک]] مبنی بر مجازات عاملان تعارض به آرامگاه می‌نویسند که هدف اسکندر از این کار علاقه شخصی او به کوروش و حرکتی خیراندیشانه/سیاسی بود تا بتواند خود را جانشین مشروع کوروش و هخامنشیان معرفی کند.<ref>Waldemar Heckel, John Yardley, ''Alexander the Great: historical texts in translation'', 187</ref> از وضعیت آرامگاه در دوره‌های [[اشکانی]] و [[ساسانی]] اطلاع چندانی در دست نیست.
 
در دوره [[اسلام]]ی تعبیر اصلی بنا دیگر مشخص نبود و از سوی دیگر مردم هم ساخت بناهای با عظمت سنگی را خارج از قوه بشریت می‌دانستند و به [[سلیمان]] که طبق عقاید اسلامی، [[دیو]]ان را برای کارهای دشوار در خدمت داشته است،داشته‌است، نسبت می‌دادند. به‌همین جهت آرامگاه کوروش بزرگ را هم از بناهای سلیمان می‌شمردند و آن را به مادر او منسوب می‌کردند و «''مشهد مادر سلیمان''» می‌خواندند. در دوران [[اتابکان فارس]] به دست ''سعد بن زنگی'' در سال ۶۲۰ یا ۶۲۱ق با استفاده از ستون‌ها و سنگ‌های کاخ‌های پاسارگاد، [[مسجد جامع]]ی در پیرامون آرامگاه ساخته و [[محراب مسجد|محرابی]] نیز بر سنگ درون اتاق آرامگاه حجاری شد. در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به هنگام جشن‌های دوهزار و پانصد ساله سنگ‌ها به کاخ‌ها منتقل شدند.<ref>شهبازی ۱۲۱؛ تابلوی سازمان میراث فرهنگی در پاسارگاد</ref>
 
{{اصلی|مسجد پاسارگاد}}
خط ۱۰۲:
نخستین شخصی که دریافت ''مشهد مادر سلیمان'' همان آرامگاه کوروش بزرگ است که نویسندگان اروپای باستان از آن نام برده‌اند، [[رابرت کرپورتر]] جهانگرد و دیپلمات انگلیسی بود که در سال ۱۸۱۸ میلادی (~ ۱۲۳۳ق) از پاسارگاد دیدن کرده بود.<ref>شهبازی ۱۲۳</ref> البته [[جیمز موریه|موریه]] <!--و [[اوزلی]] هر یک جداگانه--> در سال ۱۸۰۹ (~ ۱۲۲۳ق) این احتمال را پیش کشیده بودند که بنای مذکور آرامگاه کوروش باشد. لیک خود آن را رد کرده بود.<ref>Morier,''[First] Journey'', 151–152</ref> [[جرج کرزن]]، کر پورتر را نخستین انگلیسی‌ای دانسته‌است که بنای کوروش را باز شناخت و احتمال داده‌است که نخستین بازشناسنده [[گئورگ فریدریش گروتفند|گروتفند]] آلمانی بوده باشد.<ref>Curzon, ''Persia'', Vol 2, 78</ref> گروتفند پس از بررسی سفرنامه موریه احتمال قوی داد که [[دشت مرغاب]] همان پاسارگاد است و بعد از بازدید از محل با مقایسه مشخصات محل با حقایق تاریخی و گزارش‌های تاریخ‌نگاران باستانی، به این موضوع و اینکه بنایی که بین افراد محلی به ''مشهد مادر سلیمان'' شهرت پیدا کرده‌است، همان آرامگاه کوروش بزرگ بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشیان است، یقین پیدا کرد.<ref>On Pasargadae and the Tomb of Cyrus; by G.F.Grotefend; Translated by Heeren</ref> [[پاسکال کوست]] نیز در تصویری که از این آرامگاه در سال ۱۸۴۰ منتشر کرده، آن را آرامگاه منتسب به کورش نامیده است. با این حال در دههٔ پایانی قرن نوزدهم هنوز یکی‌بودن بنا و آرامگاه کوروش نزد بسیاری از دانشوران اروپایی مقبول نبود. برخی مخالفان محل پاسارگاد را جایی جز مرغاب می‌دانستند؛ مثلاً دارابگرد. بسیاری از مخالفان صاحب قبر را مؤنث می‌دانستند؛ البته نه مادر سلیمان پیغمبر یهود بلکه مثلاً بانویی هخامنشی.<ref>برای دانستن چکیدهٔ دلایل موافقان و مخالفان رجوع کنید به Curzon, ''Persia'', vol 2, 82-90. استدلال‌های کرزن در تأیید یکی‌بودن بنا و آرامگاه کوروش، از جمله استدلال له یکی بودن جای مرغاب و پاسارگاد، خواندنی‌است.</ref> [[فرانتس هاینریش وایسباخ|وایسباخ]] آرامگاه کوروش بزرگ را نه بنای مورد بحث در این نوشتار، بلکه بنایی موسوم به ''زندان سلیمان'' در پاسارگاد می‌دانست،<ref>Weißbach, {{گیومه باز|de}}Das Grab des Cyrus{{گیومه بسته|de}}.</ref> که البته با یافته‌های باستان‌شناسی امروز احتمال فراوان می‌رود که آرامگاه [[کمبوجیه دوم|کمبوجیه]] باشد. در ویراست ۱۰ دانشنامهٔ بریتانیکا (۱۹۰۲م) نوشته شده‌است: «آرامگاه مرغاب نمی‌تواند از آنِ کوروش باشد، چنان‌که غالباً گمان می‌رود.» و محل پاسارگاد نزدیک دارابگرد دانسته شده‌است.<ref>''Encyclopaedia Britannica'', 10th ed. , s.v. "Cyrus the Elder (Cyrus the Great).".</ref> لیک در ویراست ۱۱ همان دانشنامه (۱۹۱۱م) دیگر محل پاسارگاد مرغاب دانسته شده‌است و آرامگاهْ از آنِ کوروش.<ref>''Encyclopaedia Britannica'', 11th ed. , s.v. "Pasargadae."</ref>
 
در همان دوران و پیش از فرارسیدن قرن ۲۰ میلادی، [[فرصت الدوله شیرازی]] در کتاب [[آثار عجم]]، در زیر نگاره‌ای که خود از آرامگاه کوروش بزرگ نقاشی کرده است،کرده‌است، نوشته‌است:<ref>فرصت شیرازی، ''آثار عجم''، ۲۳۰</ref>
{{گفتاورد بزرگ}}
یکی از مورخین می‌گوید چون برخی [[جمشید]] را [[سلیمان]] می‌دانند شاید مادرش در آنجا مدفون باشد لهذا باین اسم خوانده شده اما در یکی از تواریخ اروپا مرقومست که سلیمان ابی جعفر برادر [[هارون الرشید]] شهر پسارگیدی را تحویل داشته وقتی از جانب خلیفه به حکومت آنجا رفته، مادرش که همراه بوده در آن سرزمین درگذشته و بخاک مدفون آمده از آنوقت معروف به قبر مادر سلیمان گردیده و بطول زمان گمان نموده‌اند سلیمان نبی است پس مشهد ام‌النبی نیز گفته‌اند و الله اعلم. این بلوک از شهرهای بزرگ ایران و اولین بناست که نهاده شده…
خط ۱۲۱:
== بازسازی آرامگاه ==
[[File:Cyrus II tomb.jpg|thumb|نقاشی رابرت کر پورتر از مقبره کوروش بزرگ]]
این آرامگاه دو بار، یکی در سال ۱۳۵۰ خورشیدی و بار دوم بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ خورشیدی مرمت و بازسازی شده استشده‌است. بار اول عملیات مرمت به سرپرستی [[علی سامی]] (رئیس وقت مؤسسه باستانشناسی تخت جمشید) انجام شد و از ملات سیمان نیز جهت بازسازی بام آرامگاه استفاده شده بود.<ref>[http://www.aariaboom.com/content/view/114/198/ آریا بوم: مرمت آرامگاه کورش بزرگ با حضور ده استادکار آغاز شد.]</ref> بازسازی‌های انجام گرفته در سال ۱۳۵۰ بیشتر به منظور آماده‌سازی آرامگاه کوروش جهت برگزاری [[جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران]] بود.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.ichto.ir/Default.aspx?tabid=1052| عنوان =پورتال سازمان میراث فرهنگی - پایگاه میراث جهانی پاسارگاد| تاریخ بازدید = ۰۱ آوریل ۲۰۱۱| نویسنده =| نشانی نویسنده =| نویسندگان دیگر =| تاریخ =| سال =| ماه =| قالب =| اثر =| ناشر = سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری| صفحه =| زبان = فارسی| نقل قول =|پیوند بایگانی= http://www.webcitation.org/67QsYwRfD |تاریخ بایگانی= ۰۵ مه ۲۰۱۲}}</ref>
 
در بار دوم به گزارش خبرگزاری مهر، عده‌ای از کارشناسان میراث فرهنگی ادعا نموده‌اند که در جریان بازسازی سقف آرامگاه آسیب جدی دیده است. به ادعای یکی از این کارشناسان، مرمتگر این بنا مرمتگری را به طوربه‌طور تجربی آموخته است و در این زمینه تحصیلات علمی و دانشگاهی ندارد و پس از رفتن گروه متخصص ایتالیایی از [[تخت جمشید]] مسئولیت مرمت آرامگاه کوروش را بر عهده گرفته استگرفته‌است. این کارشناس مدعی شده استشده‌است که این مرمتگر در طول مرمت اشتباهاتی انجام داده که بیشترین آن مربوط به تخریب سقف آرامگاه است.
یکی دیگر از کارشناسان سازمان میراث فرهنگی نیز به خبرنگار مهر گفته است:<ref>{{یادکرد وب
| نشانی = http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=784485
خط ۱۴۳:
 
{{گفتاورد بزرگ}}
اگر عملیات مرمت سقف آرامگاه بر اساس شیوه‌های درست علمی صورت می‌گرفت باید دست کم این امر ۲ سال دیگر به پایان می‌رسید. این در حالی است که این امر یکماهه انجام شده و قسمتهایی از سنگ تاریخی مقبره با قدمت ۲۵۰۰ سال برداشته شده و سنگی جدید جایگزین آن شده استشده‌است و این موضوع برای یک اثر تاریخی حکم مرگ را دارد.
{{پایان گفتاورد بزرگ}}
[[کاوه فرخ]] نیز در برنامه میزگردی که توسط [[صدای آمریکا (بخش فارسی)|تلویزیون بخش فارسی صدای آمریکا]] در تاریخ ۲۹ دسامبر ۲۰۰۸ با حضور حسن راهساز، سرپرست تیم مرمت آرامگاه کوروش بزرگ،<ref>[http://www.chn.ir/news/?section=2&id=34310 خبرگزاری میراث فرهنگی - مرحله آزمایشی نصب سنگ‌های جدید در آرامگاه کوروش آغاز شد.]</ref> برگزار شده بود، مدعی شد که عملیات مرمت طبق اصول باستان‌شناسی انجام نشده است و این عملیات به آرامگاه صدمه رسانده است. وی خواستار شد که جهت روشن شدن موضوع تیمی از باستان‌شناسان مطرح ایرانی و خارجی مانند [[دیوید استروناخ]]، [[ریچارد فرای]] و دیگران از آرامگاه بازدید کارشناسی کنند، که مورد مخالفت راهساز ''به دلایل امنیتی'' قرار گرفت.<ref>[http://www.kavehfarrokh.com/articles/endangered-archaeological-sites/pasargarade-are-there-dangers-to-the-cyrus-tomb/ Pasargardae: Are there dangers to the Tomb of Cyrus the Great?]</ref>
 
این در حالیست که دکتر محمد حسین طالبیان مدیر بنیاد پژوهشی پارسه پاسارگاد در این باره مدعی شده استشده‌است که عملیات مرمت این اثر تاریخی با مسئولیت یکی از استادان و کارشناسان مرمت سنگ برجسته کشور و همکاری مرمتگران بومی شهرستان پاسارگاد فارس صورت گرفته و گزارش آن را نیز به یونسکو ارسال کرده‌ایم و اگر مشکلی در امر مرمت وجود داشت به طوربه‌طور حتم یونسکو این موضوع را به ما اعلام می‌کرد، اما چنین نشده است.
شهرام رهبر، تدوینگر طرح مرمت آرامگاه کوروش دربارهٔ دلیل شروع بازسازی آرامگاه در سال ۱۳۸۰ می‌گوید: دراواخر سال ۷۹ و اوایل سال ۸۰ نفوذ آب به سطوح دیواره و جاری شدن آن از سقف مشاهده شده استشده‌است که به همین منظور در سال ۸۰ داربست فلزی چندمنظوره‌ای برای زیر پاقراردادن با امکان باربری برپا شد. به گفتهٔ وی، در نیمه دوم سال ۸۰ مطالعات مربوط به حفاظت و مرمت آرامگاه آغاز شده استشده‌است که شکسته و فاسدشدن ملات‌های سیمانی، رویش درختچه‌ها، وجود ریشه‌های درخت [[انجیر]] وحشی، جابه‌جایی بلوک‌های سنگی و وجود درزهای باز از جمله مهم‌ترین مشکلات بام آرامگاه اعلام شده‌اند.<ref>[http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100954692540 جام جم آنلاین:بازسازی آرامگاه کوروش غیراصولی است.]؛ [http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100896724599 جام جم آنلاین: آرامگاه کوروش در ذهن مردم فرو ریخت]؛{{یادکرد وب
| نشانی = http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=784485
| عنوان = کارشناسان: سقف مقبره تخریب شده است/ میراث فرهنگی: تکذیب می‌کنیم
خط ۱۷۱:
پرونده:CyrustheGreatTombRestoration 22043.jpg|
پرونده:CyrustheGreatTombRestoration 22044.jpg|
پرونده:Pasargade 2.jpg| این نگاره در ۳۰ اوت ۲۰۰۷ گرفته شده استشده‌است.
پرونده:CyrustheGreatTombRestoration 22046.jpg|
پرونده:CyrustheGreatTombRestoration 22045.jpg|
خط ۱۷۸:
 
== بناهای مشابه ==
به نظر می‌آید که بنایی شبیه آرامگاه کوروش چه در ایران و چه در خارج پیش از ساختش وجود نداشته است،نداشته‌است، اگرچه بعدها بناهایی شبیه آن ساخته شده استشده‌است.<ref>Dusinberre, ''Aspects of empire'', 140.</ref> [[گور دختر]] واقع در [[بخش مرکزی شهرستان دشتستان]] در [[استان بوشهر]] یکی از آثار تاریخی دورهٔ [[هخامنشی]] در ایران است که بسیار شبیه به آرامگاه کوروش بزرگ است. [[شاپور شهبازی]] معتقد بود که این گور به [[کوروش کوچک]] تعلق دارد.<ref name=mehr>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1048624| عنوان = حریم آرامگاه «کوروش کوچک» عرصه ساخت و ساز روستاییان| تاریخ بازدید = ۲۱ اسفند ۱۳۸۸| تاریخ = | ناشر = خبرگزاری مهر | زبان = فارسی | پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/67QsdyeGy | تاریخ بایگانی = ۰۵ مه ۲۰۱۲}}</ref>
همچنین آرامگاهی با شباهت بی نظیربی‌نظیر به آرامگاه کوروش بزرگ در [[سارد]] وجود دارد که احتمالاً در دورانی که [[لیدی]] یکی از [[ساتراپ]]‌های [[هخامنشیان|شاهنشاهی هخامنشی]] بود، به تقلید از آرامگاه کوروش بزرگ برای یکی از بزرگان پارسی یا لیدیایی ساخته شده استشده‌است.<ref>Elspeth R. M. Dusinberre, Aspects of empire in Achaemenid Sardis, 138–141</ref> این بنا در نزدیکی منطقه [[فوچا]] در [[ازمیر]] [[ترکیه]] قرار گرفته استگرفته‌است و در بین افراد محلی به برج سنگی {{به ترکی استانبولی|Taş Kule}} معروف است. این بنا همانند آرامگاه کوروش بزرگ به شکل هرم است و برای ساخت آن از [[سنگ آهک]] استفاده شده استشده‌است.<ref>Dedeoglu, The Lydians and Sardis, p.83</ref> بنایی دیگری که شباهت زیادی به آرامگاه کوروش بزرگ دارد و در دوران هخامنشیان به صورت ناتمام ساخته شده است، به ''تخت گوهر'' یا ''تخت رستم'' معروف است و در [[شهرستان مرودشت]] [[استان فارس]]، در نزدیکی بناهای [[نقش رستم]] و [[نقش رجب]] واقع است.<ref>Stronach, ''Pasargadae'', 300-304; شهبازی ۵۰</ref>
همچنین [[آرامگاه فردوسی]] در [[توس]] یکی از شاخص‌ترین بناهای مدرنی است، که شباهت زیادی به آرامگاه کوروش بزرگ دارد.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/ferdowsi-iii FERDOWSI, ABU’L-QĀSEM iii. MAUSOLEUM- Encyclopædia Iranica]</ref>
 
خط ۱۹۷:
{{وسط‌چین}}
<gallery>
پرونده:Cyrus_5_pl53.jpg| این نگاره توسط [[دیوید استروناخ]] در بین سالهای دهه ۱۹۶۰ تا دهه ۱۹۷۰ ثبت شده استشده‌است.
پرونده:Tomb of Cyrus the Great animated.gif| پویانمایی ۳۶۰ درجه آرامگاه کوروش بزرگ - تصاویر در تاریخ ۲۴ ژوئن ۲۰۱۰ برابر ۳ تیر ۱۳۸۹ گرفته شده‌اند.
پرونده:CyrustheGreatTomb 22056.jpg|آثار باقی‌مانده از گل خورشیدواری که بالای در آرامگاه حک شده بود.
خط ۲۲۰:
* {{یادکرد|کتاب=فارس‌نامه ناصری|نویسنده=حسینی فسائی، حسن|کوشش=تصحیح و تحشیه منصور رستگار فسائی|ناشر=امیرکبیر|چاپ=دوم|سال=۱۳۷۸}}
* {{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =داندامایف | نام =محمد | پیوند نویسنده =محمد داندامایف | عنوان =ایران در دوران نخستین پادشاهان هخامنشی | ترجمه =روحی ارباب| جلد = | سال =۱۳۸۶ | ناشر =انتشارات علمی و فرهنگی |مکان =تهران | شابک =۹۷۸-۹۶۴-۴۴۵-۳۳۴-۲}}
* {{یادکرد|فصل= |کتاب=راهنمای جامع پاسارگاد|ناشر= بنیاد فارس شناسیفارس‌شناسی شیراز|چاپ= سوم |شهر= شیراز|کوشش= |ویرایش= |سال= ۱۳۸۸|شابک= 964-90380-4-2 |نویسنده=[[علی‌رضا شاپور شهبازی|شهبازی، علی‌رضا شاپور]]}}
* {{یادکرد|نویسنده=فرصت‌الدوله شیرازی|کتاب=آثار عجم|کوشش=به کوشش علی دهباشی|چاپ=|شهر=تهران|ناشر=|سال=۱۳۶۲}}
* {{یادکرد|کتاب=ایرانویج |نویسنده=فره‌وشی، بهرام|ناشر=مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران |چاپ= |شهر= تهران|سال= ۱۳۶۸ |صفحه= |شابک=}}