صور اسرافیل (نشریه): تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
پروندهٔ Sooresrafil2.jpg که در ویکیانبار به دست Jcb حذف شده بود، به این علت برداشته شد: per c:Commons:Deletion requests/Files uploaded by Azarbarzin |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
||
خط ۲:
'''صور اسرافیل''' از جراید معروف، مهم و مؤثر<ref>{{یادکرد وب | نشانی=http://www.ensani.ir/fa/content/46437/default.aspx | عنوان=بررسی هفتهنامة صور اسرافیل | بازبینی=۵ ژوئیه ۲۰۱۵ | نویسنده=امیر سبزی پور و علی احمدی خواه}}</ref> صدر [[مشروطیت]] بود. شماره نخست این نشریه ۱۴ دی ۱۲۷۷ یزدگردی پارسی منتشر شد.<ref>{{یادکرد|فصل=|کتاب=روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی جلد اول|نویسنده=دکتر باقر عاقلی|ترجمه=|ناشر=نامک|چاپ=هشتم|شهر=تهران|کوشش=|ویرایش=|صفحه=44|سال=۱۳۸۷|شابک=ISBN 964-6895-53-0}}</ref> [[جهانگیرخان شیرازی]] و [[قاسمخان تبریزی]] با همکاری میرزا علی اکبر خان قزوینی ([[دهخدا]]) صور اسرافیل را منتشر میکردند.
این نشریه
شماره دوم صور اسرافیل، یک هفته بعد، در تاریخ ششم ماه ژوئن ۱۹۰۷ (برابر با پنج شنبه ۱۵ خرداد ۱۲۸۶ خورشیدی) به چاپ رسید.
خط ۱۱:
جذابترین بخش آن هفتهنامه را ستون فکاهی آن دانستهاند که به عنوان «[[چرند و پرند]]» به قلم علی اکبر خان قزوینی ([[دهخدا]]) و با امضای «دخو» نوشته میشد. دهخدا مطالب انتقادی و سیاسی را با روش فکاهی طی مقالات خود منتشر میکرد و سبک نگارش آن در [[ادبیات فارسی]] بیسابقه بود و مکتب نوینی را در عالم روزنامهنگاری [[ایران]] و نثر معاصر پدیدآورد.
گفته
در سر مقاله، مراد و هدف روزنامه اینطور اعلام شده بود: «تکمیل معنی مشروطیت»، «حمایت مجلس شورای ملی» و «معاونت روستاییان و ضعفا و فقرا و مظلومین». در شماره سه، در تکمیل عبارت اخیر چنین آمده بود: «حمایت فقرا و ضعفا و کارگران». در تکمیل معنی مشروطیت، به استبداد و ارتجاع میتازد و در معاونت روستاییان و فقرا و مظلومین، اصلاحات ارضی و تقسیم زمین را میان رعیت مطرح میکند. از محدودیت سرمایه داری و اختیار نامحدود کارگران سخن میگوید و بالاخره دادخواهی مظلومین سراسر ایران را به گوش همگان میرسند… در بیان حقایق و تعقیب هدفهای خود نیز از همان شماره اول، نویسندگان گفته بودند که:
خط ۱۷:
== رشوه محمد علی شاه ==
حتی یکبار [[محمدعلیشاه]] برای گردانندگان روزنامه پول میفرستد و چند نفر محافظ را حافظ جان آنان میکند. [[علیاکبر دهخدا|دهخدا]] پول را نمیپذیرد و دستور میدهد که قزاقان آن را بین خود تقسیم کنند و هر چه زودتر شرشان را از سر او و سایه تجسشان را از دم در روزنامه کم کنند. نه تهدید و نه تطمیع نویسندگان صور اسرافیل را نمیترساند، چرا که مردم بهترین پشتیبان
در خاطرات دهخدا از پیرمرد پارچهفروشی که نشریهٔ صوراسرافیل را میفروخت چنین یاد شده: «یک روز به سختی از پلههای دفتر صوراسرافیل بالا میآمد تا روزنامه را بخرد. وی در پاسخ درخواست دهخدا که لازم نیست تا از این پلهها بالا بیایید، من خود روزنامه را برای شما پایین میآورم میگوید: پس ثوابش چه میشود؟».<ref name=":1">[http://dowran.ir/show.php?id=188289453 دهخدا و مشروطیت]</ref>
|