سازمان چریکهای فدایی خلق ایران: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰.۱) +املا+مرتب (۱۴.۹ core): + رده:سازمانهای شبه نظامی در ایران |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷۳:
| پانوشت =
}}
'''سازمان چریکهای فدایی خلق [[ایران]]''' سازمانی سیاسی و
در میان
== پیشینه ==
سازمان چریکهای فدایی خلق ایران از وحدت و ادغام دو گروه تروریستی [[چپگرا]]ی معتقد به مبارزه مسلحانه در اواخر فروردین ۱۳۵۰، پدید آمد: گروهی که [[بیژن جزنی]]، [[عباس سورکی]]، [[علیاکبر صفایی فراهانی]]، [[محمد صفاری آشتیانی]] و [[حمید اشرف]]{{مدرک}} از مؤسسان آن بودند<ref name="IBTRa">{{یادکرد
|کتاب= '''ایران بین دو انقلاب'''
|نویسنده = [[ارواند آبراهامیان]]
خط ۱۳۴:
== [[رویداد سیاهکل]] ==
{{اصلی|واقعه سیاهکل}}
مبارزه مسلحانه که طی چندین سال در شرایط دشوار تدارک یافته بود، سرانجام، در ۱۹بهمن سال ۱۳۴۹ (۸فوریه ۱۹۷۱) با حمله یک دسته چریک به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل و کشتن چند سرباز و افسر ژاندارمری آشکار شد. گروه جنگل مجموعاً ۲۲نفر بودند. شماری از آنها برای شناسایی و عملیات بهکوه رفتند و به «گروه یا دسته کوه» معروف بودند. بقیه که در شهر ماندند «گروه شهر» نامیده میشدند.
در کوه و شهر جمعاً، ۱۷نفر دستگیر شدند که از این ۱۷نفر ۱۳نفر [[علی اکبر صفایی فراهانی]]، [[غفور حسنپور]]، [[هادی بندهخدا]]، [[احمد فرهودی]]، [[هوشنگ نیری]]، [[اسکندر رحیمی]]، [[جلیل انفرادی]]، [[عباس دانش]]، [[محمدهادی فاضلی]]، [[اسماعیل معینی]]، [[شعاعالدین مشیدی]]، [[ناصر سیفدلیل صفایی]] و [[محمدعلی محدث قندچی]] در تاریخ ۲۶ اسفند ۴۹ تیرباران شدند.
از گروه ۲۲ نفره جنگل، فقط، پنج تن زنده و آزاد باقیماندند. گروه احمدزاده در آن زمان یک تیم شهری سازمان داده بود که با حمله بهکلانتری قُلهک در روز ۱۴ فروردین ۱۳۵۰، مسلسل نگهبان کلانتری را به غنیمت گرفتند. پنج نفر باقیمانده از گروه جنگل، در روز ۱۹ فروردین ۱۳۵۰ سرلشکر ضیاء فَرسیو، رئیس اداره دادرسی
چریکهای فدایی خلق پس از این دو عملیات آمادگیشان را برای ادامه راه در اطلاعیهای اعلام کردند:
خط ۱۵۱:
بهطور کل در این مرحله، از آنجا که برداشت فداییان از مبارزه مسلحانه بر پایه تحلیل احمد زاده قرار داشت، به تبلیغات سیاسی چندان توجه نمیشد. عملیات مسلحانه فداییان برای آنها بسیار گران تمام میشد. در واقع نوعی جنگ روانی بین [[ساواک]] و فداییان وجود داشت که به موجب آن هر حملهای از یک طرف، با حمله طرف مقابل پاسخ داده میشد. در پایان این مرحله، سازمان در مبارزه خود با رژیم به بن بست رسیده بود. با وجود قربانیان فراوان و عملیات نظامی بسیار، و این که سازمان خود را به عنوان یک نیروی سیاسی – نظامی در جامعه مطرح ساخته بود، فداییان قادر نبودند هیچ گونه پایگاهی در میان طبقه کارگر ایجاد کنند.
* مرحله دوم بین سالهای ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷: در این مرحله چندین ضربه به
در مهر ۱۳۵۵ انشعابی رخ داد. کسانی که جدا شدند از اساس از تئوری مبارزه مسلحانه نا امید شده و به پذیرش رویکرد [[حزب توده]] روی آورده بودند. آنها خود را گروه منشعب از سازمان چریکهای فدایی خلق ایران نامیدند. رهبری آنها را [[تورج حیدری بیگوند]] بر عهده داشت. وی چند ماه پس از انشعاب کشته شد. اعضای دیگر [[فریبرز صالحی]]، [[حسین قلمبر]]، [[فرزاد دادگر]]، [[سیما بهمنش]] و [[فاطمه ایزدی]] بودند. گروه، مبارزه مسلحانه را به کلی واگذاشت، به شاخه [[حزب توده]] پیوست و به انتشار نشریه [[«نوید»]] کمک کرد.
== فداییان در آستانه بهمن ۱۳۵۷ ==
پذیرش تزهای جزنی از سوی سازمان، با نخستین نشانههای خیزش انقلابی در ایران همزمان شد. در این زمان تواناییهای فداییان محدود بود و سازمان هنوز در تلاش جبران ضربات سال گذشته بود. با این وجود فداییان تنها گروه مسلحی بودند که در مبارزه انقلابی به نحو مؤثر و سازمان یافتهای شرکت کردند. در واقع، هنگامی که مبارزه انقلابی به برخورد رو در رو و خشونت آمیز اواخر بهمن [[۱۳۵۷]] کشید، فداییان، در کنار سایر [[گروههای چریکی]]، در دفاع مسلحانه به مردم پیوستند. فداییان به دو دلیل توانستند کارآمد تر از سایر گروههای چریکی در آخرین روزهای انقلاب مشارکت کنند. نخست آن که، با وجود ضربات سال ۱۳۵۵، هنوز هم آمادهترین گروه مسلح در داخل کشور بود و دوم آن که، روز پیش از برخوردهای مسلحانه در [[تهران]]، فداییان مراسم سالگرد [[عملیات سیاهکل|عملیات تروریستی سیاهکل]] را مقابل [[دانشگاه پلی تکنیک تهران]] برگزار کرده بودند. این به آن معنا بود که تمام اعضای باتجربه سازمان، در یک نقطه جمع شده و قادر بودند هواداران را مسلح کنند.
== پس از انقلاب ==
پس از انقلاب بهمن ۵۷ در مدت زمان کوتاهی، سازمان که با تلاش های ساواک اعضای باقیماندهاش از انگشتان دست تجاوز نمیکرد{{مدرک}} و فاقد ارتباط با تودهها و طبقه کارگر بود{{مدرک}} به یک جریان وسیع تودهای و نیرومندترین اپوزیسیون انقلابی حکومت جدید تبدیل شد. هر روز دهها هزار نسخه اعلامیه در سراسر ایران از سوی ستاد مرکزی سازمان در تهران و شهرستانها پخش میگردید. «[[کار (نشریه)|کار]]» نشریه سازمان که یک ماه پس از قیام تودهها منتشر شد در تیراژ وسیع منتشر و توزیع میگردید. شوراهای بسیاری در واحدهای تولیدی بزرگ، کارخانهها، روستاها، ادارات، دانشگاهها، مدارس و مناطق ملی تشکیل شد و تحت هدایت ستادهای محلی سازمان و هواداران سازمان قرار گرفت.
ولی سازمان فدایی فاقد هویت نظری مشخص بود و در چارچوب عمومی آن گرایشهای مختلفی میتوانستند جای بگیرند. پلاتفرم سازمان در آستانه
همین امر باعث شد که سازمان تروریستی فدایی با بحران مواجه گردد و اولین نشانهها بروز یافتند. در اواخر سال ۵۷ و اوائل سال ۵۸، بخشی که به ادامه مشی مبارزه مسلحانه و چریکی اعتقاد داشتند از سازمان جدا شده و سازمان دیگری را بنیان نهادند. «[[چریکهای فدایی خلق ایران (جریان اشرف دهقانی)|چریکهای فدایی خلق ایران]]»(بدون پیشوند سازمان) که با نام گروه تروریست مشهور [[اشرف دهقانی]] مشخص میشدند محصول اولین جدایی بود.
شکلگیری دو گروه اقلیت و اکثریت، که هیچکدام در آستانه انشعاب دارای هویت مشخص و تعین نظری نبودند و صرفاً چند موضعگیری و خط مشی کلی سیاسی در قبال [[جمهوری اسلامی ایران]]، آنها را از هم متمایز میساخت منجر به انشعاب بزرگی در سازمان شد. اکثریت بزرگی از اعضای سازمان دیگر اعتقادی به مبارزه مسلحانه نداشتند.
خط ۱۷۴:
== وضعیت کنونی ==
اکنون جنبش فدایی متشکل از
* [http://www.iranian-fedaii.de/ سازمان چریکهای فدایی خلق ایران]
* [http://www.fadaian.org/ سازمان چریکهای فدایی خلق ایران]
|