علی النقی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
SOURCE IS AT THE END OF THE LINE |
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰.۱) +مرتب (۱۴.۹ core): + رده:امامان سده ۹ (میلادی) |
||
خط ۲۰:
|فرزندان = [[حسن عسکری|حسن]] (جانشین)، [[جعفر کذاب|جعفر]]، حسین، [[امامزاده سید محمد (بغداد)|محمد]]، [[عایشه دختر هادی|عایشه]]
}}
'''علی بن محمد بن علی''' معروف به '''علیّ النقی''' و '''هادی''' امام دهم [[امام]] [[شیعه|شیعیان]] بعد از پدرش [[محمد تقی]] و قبل از [[حسن عسکری]] میباشد.<ref name="Madelung"
سامرا، جایی که بعداً فرزندش حسن عسکری هم دفن شد، به خاک سپرده شد.<ref name="Madelung">{{cite web|last1=Madelung|first1=Wilferd|title=ʿALĪ AL-HĀDĪ|url=http://www.iranicaonline.org/articles/ali-al-hadi-abul-hasan-b|website=Encyclopedia of Iranica|accessdate=2015}}</ref><ref name="Tabatabai">{{cite book|last1=Tabatabai|first1=Sayyid Muhammad Husayn|others= Translated by [[Seyyed Hossein Nasr]] | authorlink=Allameh Tabatabaei | title= Shi'ite Islam|publisher=SUNY press|pages=183–184| year=1997| isbn=0-87395-272-3}}</ref><ref name="chittick">{{cite book|last1=Tabåatabåa'åi|first1=Muhammad Husayn|title=A Shi'ite Anthology|date=1981|others=Selected and with a Foreword by [[Muhammad Husayn Tabataba'i]]; Translated with Explanatory Notes by [[William Chittick]]; Under the Direction of and with an Introduction by [[Hossein Nasr]] |publisher=State University of New York Press|isbn=978-0-585-07818-2|page=139}}</ref><ref name="Momen">{{cite book|last=Momen|first=Moojan|title=An Introduction to Shi'i Islam|year=1985|publisher=Yale University Press|pages=43–44|isbn=978-0-300-03531-5}}</ref> زندگی او مصادف با ضعف [[عباسیان]]<ref>{{پک|Algar|2001|ک=Imam Muhammad al-Jawad al-Taqi (a) and Imam 'Ali al-Hadi (a)|ص=4:55|زبان=en}}</ref> بود. از او رسالهای در [[جبر (فلسفه)|جبر و اختیار]] و چند [[زیارت]] نقل شدهاست. منابع شیعیان کرامات بسیاری را به او نسبت میدهند.
== تولد و القاب ==
علیالنقی بنا به گزارش کلینی، شیخ مفید، [[شیخ طوسی]] و ابن اثیر، در نیمه ذیالحجه سال ۲۱۲ هجری<ref>کافی، ج 1 ص 497:ارشاد مفید، ص 327:تهذیب، ج 6، ص 92؛کامل ابن اثیر، ج 7، ص 189 [https://mandegar.tarikhema.org/imam-hadi (تاریخ ما)]</ref> (۸۲۸ میلادی) در روستایی به نام صریا در نزدیکی [[مدینه]] به دنیا آمد.<ref name="Madelung"
''نقی'' و ''هادی'' مهمترین القاب امام دهم میباشد. پدرش کنیهٔ ابوالحسن را به احترام کنیهٔ پدربزرگ (علی بن موسی الرضا) و پدرِ پدربزرگش (موسی کاظم) به او اعطا کرد؛ و برای اینکه این سه ابوالحسن با هم اشتباه نشوند مورخان معمولاً [[موسی کاظم]] را ابوالحسن اول، رضا را ابوالحسن ثانی و هادی را [[ابوالحسن ثالث]] مینامند.<ref name="Madelung"
همچنین شیعیان هادی را با فرزندش حسن عسکری، «امامین عسکریین» میخوانند، زیرا در شهر نظامی سامراء (عسکر)، زیر نظر [[خلفای عباسی]] بودند.<ref>[http://www.tebyan.net/religion_thoughts/articles/theinfallibles/imamhadi/2012/5/22/209335.html مشهورترین القاب هادی <!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> در زمان تولد وی [[معتز]]، سیزدهمین [[خلیفه عباسی]]، بر اریکه قدرت بود.<ref name=":1">{{یادکرد کتاب|نشانی=http://lib.eshia.ir/86870/1/3|عنوان=مسند الإمام الهادی|نام خانوادگی=عطاردی|نام=عزیزالله|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=ص56}}</ref>
== امامت ==
=== در مدینه ===
بر مبنای اعتقاد شیعه، هادی بعد از مرگ [[محمد تقی|پدرش]] در سال ۸۳۵ همچون او در سن شش،<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=المقالات و الفرق|نام خانوادگی=سعد بن عبداللّه ابی خلف الأشعری القمی|نام=|ناشر=|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=ص99}}</ref> هفت یا هشت سالگی عهدهدار امامت شیعیان شد. از آنجا که شیعیان مشکل بلوغ در امام را در مورد پدرش جواد تجربه کرده بودند، در زمینهٔ امامت هادی تردید خاصی برای بزرگان شیعه به وجود نیامد. به نوشته شیخ مفید و همچنین نوبختی همهٔ پیروان جواد به استثنای افراد معدودی، به امامت هادی گردن نهادند. آن عده معدود که از قبول امامت سرباز زدند، برای مدت کوتاهی به امامت موسی بن محمد (م ۲۹۶) معروف به [[موسی مبرقع]] مدفون در قم<ref>رساله میرزا حسین نوری دربارهٔ موسی مبرقع تحت عنوان «البدر المشعشع فی احوال ذرّیة موسی المبرقع» که در آن از موسی مبرقع دفاع کردهاست.</ref> معتقد گردیدند، ولی پس از مدّتی از امامت وی روی برتافته و امامت هادی را پذیرفتند.<ref name="Madelung"
به نوشتهٔ مورخان، بعد از مسمومیت پدر هادی به تحریک [[معتصم]]، معتصم به عمر بن فرج، حاکم [[مدینه]]، دستور داد تا برای هادی معلمی از میان علمای مخالف [[اهل بیت]] انتخاب کند تا او را از اعتقادات شیعی بازداشته، و مانع از ملاقات شیعیان با او شود. الجنیدی که برای این مأموریت انتخاب شده بود، اما اغلب روایت میکرد که هادی چنان هوشی و ذکاوتی از خود نشان میداد و چنان دید عمیقی از [[ادبیات عرب]] و ظاهر و باطن قرآن از خود نشان میداد که از یک پسر بچه بعید به نظر میرسید، مگر اینکه ارتباطی با سرچشمه علم ماورایی داشته باشد. گفته میشود که الجنیدی در نتیجه دشمنی اش را با اهل بیت کنار گذاشتهاست.<ref>{{harvnb|Qarashi|2007|pp=23–24}}</ref>
خط ۳۸:
=== در سامرا ===
پس از اینکه [[متوکل]] عباسی به خلافت رسید، حاکم [[مدینه]]، عبدالله بن محمد بن داود هاشمی، نامهای به او نوشته هشدار داد که هادی پولهایی از شیعیان دریافت کرده که بوسیله آنها میتواند اسلحه بخرد و در شورش علیه خلیفه استفاده کند.<ref name="Iranica"
[[علی بن محمد]] بقیه عمرش را در سامرا زیر نظر بود با این حال احترام خلیفه را جلب کرده بود و آزاری به او نرسید. از وی نقل شده که داوطلبانه به سامرا آورده نشده بود اما از آنجا که آب و هوای شهر را میپسندید، فقط به خلاف میل خود آنجا را ترک خواهد کرد.<ref name="Iranica"
از برجستهترین اصحاب و شاگردان علی بن محمد میتوان موارد زیر را نام برد:
خط ۴۸:
== مباحثات ==
به نوشته [[حامد الگار]] سختگیریهای [[متوکل|متوکل عباسی]]<ref name="Iranica"
موارد زیر نمونههایی از مباحثات علی بن محمد با افراد مختلف میباشد:
خط ۶۱:
یحیی بن اکثم عالم دیگری بود که بوسیله [[متوکل]] دعوت شده بود تا هادی را امتحان کند. گفته میشود که وقتی هادی به همه سوالات یحیی پاسخ داد، یحیی به [[متوکل]] رو کرده اظهار داشت که بعد از سؤالهای من دیگر هیچ سؤالی از این مرد نپرس که آشکار شدن دانش او باعث تقویت هر چه بیشتر رافضیها (شیعیان) در بین مردم خواهد شد. یکی از سوالات یحیی و پاسخ هادی به شرح زیر میباشد.<ref name="Qarash399-403">{{harvnb|Qarashi|2007|pp=399–403}}</ref>
یحیی پرسید «چرا [[علی بن ابیطالب|علی]] (امام اول شیعیان) در [[جنگ صفین]] همه افراد دشمن را، چه آنها که فرار میکردند و چه کسانی که حمله میکردند، میکشت اما در [[نبرد جمل|جنگ جمل]] دستور داد هر که در خانهاش پناه بگیرد در امان خواهد بود. اگر تصمیم اول درست بود پس تصمیم دوم غلط خواهد بود…»
هادی پاسخ داد در [[جنگ جمل]] سران لشکر مقابل کشته شده بودند و افراد لشکرِ مقابل رهبری نداشتند تا به او مراجعه کنند، اما در [[نبرد صفین|جنگ صفین]] افراد مقابلِ علی به لشکر مجهزی تعلق داشتند با رهبری که آنها را به انواع تجهیزات مجهز کرده، زخمهایشان را مداوا کرده با هدایا و دستمزد فراوان دوباره آنها را به میدان جنگ میفرستاد…<ref name="Qarash399-403"
=== خداشناسی ===
ممکن یا غیرممکن بودن مشاهده خداوند از مباحثات رایج دوران هادی بود که امام رای به عدم امکان مشاهده خداوند میداد. به عقیدهٔ او مشاهده اتفاق نمیافتد مگر اینکه هوایی (فضایی) بین مشاهده گر و مشاهده شونده وجود داشته باشد تا بینش از طریق آن سیر کند. به عبارتی اگر هوا یا نوری بین مشاهده گر و مشاهده شونده موجود نباشد، بینشی در کار نخواهد بود. وقتی مشاهده گر و مشاهده شونده در موقعیت برابری از لحاظ علت بینش قرار داشته باشند، بینش اتفاق میافتد؛ و اما مقایسه خداوند با بشر، نوعی تشبیهِ خداوند به بشر است.<ref>{{harvnb|Qarashi|2007|p=117}}</ref>
هادی همچنین با کسانی که برای خداوند بدن مادی تصور میکنند مخالفت کرده اظهار میدارد؛ کسی که چنین اعتقادی داشته باشد از ما نیست. هادی استدلال میکند که ماده یا بدن، مخلوق خداوند است، و خداوند به آن سر و شکل دادهاست.<ref name="Qarashi119"
== وکلا و اختیارات آنان ==
خط ۷۵:
== روایت اقدام متوکل برای تحقیر علی النقی و مرگ متوکل ==
گفته میشود [[متوکل]] در مواجهه با هادی مبادی آداب بود و گاهی قضاوتش را به قضاوت فقهای دیگر ترجیح میداد با این حال نمیتوانست دست از آزار او بردارد، و حتی سعی کرد او را از بین ببرد.<ref name="Tabatabai"
روایت مشابهی میگوید که هادی در زندان متوکل مرگ خلیفه را پیشبینی کردهاست.<ref name="Madelung"
== شخصیت و کرامات ==
علی بن محمد، موصوف به القاب زیادی بود که نقی (پاک) و هادی (هدایتکننده) از جمله مهمترین آنها میباشند. با این حال عسکری (نظامی؛ به این دلیل که در سامرا که یک اردوگاه نظامی بود زندگی میکرد)، فقیه (حقوقدان)، علیم (دانا) و طیب (خوش خو و باسخاوت) از نامهای دیگر او بهشمار میروند.<ref>{{harvnb|Qarashi|2007|p=17}}</ref> گفته میشود هادی در همه حال، حتی وقتی خود پولی در بساط نداشت، از بخشش به محتاجان دریغ نمیکرد. نقل شدهاست وقتی یک چادرنشین مقروض برای درخواست کمک برای ادای قرضش به او مراجعه کرده بود، هادی هیچ سرمایهای در خانه نداشت، اما مرد را رد نکرد. هادی به مرد یادداشتی داد مبنی بر اینکه از هادی مبلغی طلب دارد، و به مرد توصیه کرد وقتی در جایی با عدهای جلسه دارد، بر آنها وارد شده و به اصرار از هادی بخواهد تا طلبش (که سندش را در دست دارد) را پس دهد. مرد مقروض به توصیه امام عمل کرده، بر آنها وارد شد و خواهان بازپرداخت طلبش شد. هادی در حضور جمع از او معذرت خواسته، عرض کرد قادر به بازپرداخت قرضش نمیباشد. چند نفر از افراد حکومتی که در جلسه حاضر بودند، این خبر را به گوش خلیفه رساندند. متوکل سی هزار درهم برای هادی فرستاد و هادی پول را مرد مقروض تحویل داد.<ref>{{harvnb|Qarashi|2007|pp=55–56}}</ref>
بنا به روایات [[شیعیان دوازده امامی]]، کرامات زیادی به امام دهم نسبت داده شده؛<ref name="Iranica"
* به زبان ایرانیان، اسلاوها، هندیان و [[نبطیان]] مسلط بود.
* طوفانها، مرگ و میرها و دیگر رخدادها را به درستی پیشگویی میکرد. پیشگویی مرگ متوکل، که در بالا آمد، از جمله این پیش گوییها بود.<ref name="Iranica"
* در حضور متوکل، و برای اثبات این امر که شیرها به اولاد واقعی علی آسیبی نمیرسانند، زنی را که ادعا میکرد زینب، دختر علی، است، رسوا کرد. معجزه مشابهی به پدربزرگش، علی بن موسی الرضا نسبت داده شدهاست.<ref name="Donaldson"
* شیری را که بر یک فرش نقش بسته بود، زنده کرد و آن را واداشت تا یک شعبده باز هندی را که به دستور متوکل، سعی کرد با شعبده اش او را مسخره کند، ببلعد.<ref name="Iranica"
* مشتی ماسه و سنگ را برای یکی از پیروان فقیرش به طلا مبدل کرد.<ref name="Iranica"
معجزات فراوان هادی عدهای از مردم را واداشت تا بدعتهای برخی رافضیان، از جمله ابن حصاکه، که ادعا میکردند هادی در واقع خداست، و آنها خودشان پیامبران مرسل او میباشند، را باور کنند. هادی این پیامبران خود خوانده را نفرین کرده، مردم را نصیحت میکرد تا افراطیون را طرد کرده یا حبس کرده، هر جا به آنها برمیخورند سرهایشان را با سنگ بکوبند.<ref>{{harvnb|Qarashi|2007|p=473}}</ref>
خط ۹۵:
* هادی از جدش پیامبر روایت میکند که ''خدا را به خاطر نعمتی که به شما عطا کرده دوست داشته باشید و من را به خاطر محبتی که به خداوند دارید، و اهل بیتم را به خاطر دوستی من دوست داشته باشید''<ref>{{harvnb|Qarashi|2007|p=79}}</ref>
* ''برای خوش رفتاری شما این بس است که از آنچه در دیگران نفرت دارید، دوری کنید.''<ref name="Qarashi82">{{harvnb|Qarashi|2007|p=82}}</ref>
* ''کسی که به بخشش خدا مطمئن است، به راحتی به دیگران خواهد بخشید.''<ref name="Qarashi82"
* ''اگر یکی از شما با دست راستش میبخشد، اجازه ندهد دست چپش از آن مطلع شود؛ و اگر دعا میکنید بگذارید دعای پنهانی باشد.''<ref>{{harvnb|Qarashi|2007|p=161}}</ref>
خط ۱۰۱:
[[پرونده:Al Askari Mosque.jpg|300px|بندانگشتی|راست|آرامگاه]]
[[ویلفرد مادلونگ|مدلانگ]] از قول [[شیخ صدوق]] نقل میکند که هادی به دستور [[متوکل]]، یا [[ابوالعباس محمد معتمد|معتمد]] مسموم شد، گرچه هیچیک از این دو در زمان مرگ او خلیفه نبودند.<ref name="Iranica"
معتز، برادرش ابو احمد موفق را برای هدایت نماز میت فرستاد، اما به دلیل شور و غوغای جمعیت زیادی که در عزاداری اش حضور به هم رسانده بودند، بدن امام به خانهاش برگردانده شده در حیاط آنجا به خاک سپرده شد.<ref name="Madelung"
پسرش ابوجعفر، که برخی او را جانشین پدر میدانستند پیش از او از دنیا رفت. [[حسن بن علی (عسکری)|حسن]]، و [[جعفر کذاب|جعفر]] دو پسر دیگر امام بودند که از میان آنها حسن عهدهدار مقام امامت پس از پدر شد.<ref name="Donaldson"
[[پرونده:Al-Askari Mosque 2006.jpg|بندانگشتی|250px|حرم علی نقی و حسن عسگری پس از انفجار و تخریب]]
[[شیعه اثنی عشری]] پسر او حسن را به امامت به رسمیت شناخت. گرچه گروهی دیگر معتقد بودند پسرش محمد که پیش از او درگذشته بود امام پنهان است. احتمالاً [[محمد بن نصیر نمیری]] که به علی النقی نسبت ربوبیت داد و مدعی شد باب و پیامبر او ست به این گروه مرتبط بودهاست. او بنیانگذار فرقهای از [[غُلات|غلات شیعه]] به نام [[علویان سوریه|نصیریه]] شمرده میشود.<ref name="EoI"
مقبره هادی که بعدها پسرش حسن عسکری هم در کنارش به خاک سپرده شده از مکانهای زیارتی مهم شیعیان در سامرای عراق میباشد. در ۳ اسفند ۱۳۸۴، یک [[بمبگذاری در حرم عسکریین|بمبگذاری]] در [[حرم عسکریین]]، به مقبره هادی و پسرش [[حسن عسکری]] آسیب فروانی وارد کرد،<ref>{{cite book|last1=Adamec|first1=Ludwig W.|title=Historical Dictionaries of Religions, Philosophies, and Movements|date=2010|publisher=Scarecrow Press|isbn=978-0-8108-7172-4|page=277}}</ref><ref>[http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/4738472.stm BBC NEWS | Middle East | Iraqi blast damages Shia shrine<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> حمله دیگری نیز در ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ انجام شد که منجر به تخریب دو مناره حرم شد.<ref>[http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/6747419.stm BBC NEWS | Middle East | Blast hits key Iraq Shia shrine<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref><ref>{{cite news|title=Blast hits key Iraq Shia shrine|url=http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/6747419.stm|accessdate=2015|agency=BBC}}</ref><ref>{{cite news|title=Iraqi blast damages Shia shrine|url=http://news.bbc.co.uk/2/hi/middle_east/4738472.stm|accessdate=2015|agency=BBC}}</ref> منابع رسمی عراق القاعده را مسئول این حمله معرفی کردند.<ref>Graham Bowley (13 June 2007). "Minarets on Shiite Shrine in Iraq Destroyed in Attack". New York Times.</ref>
خط ۱۴۲:
[[رده:امامان دوازدهگانه|*۱۰]]
[[رده:امامان سده ۹ (میلادی)]]
[[رده:امامان شیعه کشتهشده]]
[[رده:امامان شیعه|*۱۰]]
|