عمر بن خطاب: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسیشده] | [نسخهٔ بررسیشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Freshman404 (بحث | مشارکتها) |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB |
||
خط ۶۷:
وقتی که عمر به خلافت رسید، [[فتوحات مسلمانان]] آغاز گردید و توانستند شام، عراق، الجزیره، ایران و کشورهای دیگر را فتح کنند. دانشنامه اسلام بر این باور است منابع عربی عموماً تمایل دارند که نقش فرماندهی و کنترل عمر را در این فتوحات، بیشتر از حد سیاسی و فنی که ممکن بود، بالاتر نشان دهند، اما در عین حال معتقد است که عمر هوش بالایی در امور استراتژیکی و سیاسی داشتهاست.
وی با خالد بن ولید با شدت برخورد کرد همچنان که در دوران خلافت ابوبکر، با خالد بن [[سعید بن عاص]] این چنین کرده بود. عمر افرادی مانند ابو عبیده بن مسعود و [[سعد بن ابی وقاص]] را که پشتوانه قبیلهای محکمی نداشتند و جزو قبایل پایین به حساب میآمدند و ترسی از آنان به جهت ایجاد یک حکومت مستقل در مناطق فتح شده نبود، را به فرماندهی منصوب کرد. عمر همچنین افرادی از قبایل اشرافی مکه را به کار حکومت گماشت. مثلاً معاویه بن ابوسفیان را در سال ۱۸ هجری/۶۳۹ میلادی جانشین برادرش یزید در امارت شام نمود. وقتی که [[عمرو عاص]] در فتح مصر پیش دستی نمود، وی به نشانه یک تدبیر سیاسی، حق عمرو را در امارت آنجا محفوظ داشت، اما با این وجود، زبیر را به آنجا فرستاد تا بر عمرو نظارت داشته باشد. اما عمر، صحابیون برجسته و طراز اول را به امارت هیچ جایی نگماشت و آنها را در نزد خود در مدینه نگهداشت و بر آنان نظارت میکرد. با این وجود از غنایم
در حالی که فتوحات رو به پیشرفت بود، عمر اکثراً در مدینه ماند. اما یک بار خود وی به شام رفت. تاریخ این سفر در منابع بین سالهای ۱۷–۱۵ هجری/۸–۶۳۶ میلادی ذکر شدهاست. در منابع در مورد این سفر، روایات گوناگونی آمدهاست. عمر در جابیه توقف نمود و در آنجا با فرماندهان خود مشورت نمود. بر طبق برخی روایات پیکی از اورشلیم (بیتالمقدس) به وی رسید که حاکی از آن بود که با ضمانت عمر، پیمان نامهای بین وی و مردم آنجا برقرار شود. برخی روایات میگویند که عمر به اورشلیم رفت و در آنجا مردم، تسلیم وی شدند. باس نشان دادهاست که اورشلیم باید یک سال قبل از آن تسلیم شده باشد و این روایات گوناگون باید در مورد مراحل
در زمان عمر، زندگی مسلمانان دستخوش تغییرات اساسی گردید. مسلمانان در مناطقی که فتح میشدند، همان ساختار اداری پیشین و سکه رایج، اعضای دربار و زبان رسمی آن منطقه را ادامه میدادند.<ref name="EI" /><ref>کتاب ''[[جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی|جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، بینالنهرین، ایران و آسیای مرکزی از زمان فتوحات مسلمین تا ایام تیمور]]''، ۱۳۳۷ خورشیدی، ''[[گای لسترنج]]'' ترجمه: ''محمود عرفان''، ناشر فارسی: ''[[بنگاه ترجمه و نشر کتاب]]''</ref> اما مدتی بعد دیوانی تشکیل شد که نام تمامی کسانی که از مستمریهای نظامی بهره میگرفتند، در آن ثبت میگردید. در توزیع درآمدها در این دیوان، به سابقه مسلمانان در اسلام و قدرت قبیلهای شان توجه میگردید. (البته گاهی اوقات معیار قدرت قبیلهای با میزان درآمد اختصاص یافته رابطه معکوس داشت). تأسیس دیوان به عمر نسبت داده میشود و سیاستی بود که بیشتر برای اهل سواد عراق تدوین شده بود. اما دلایل دیگری هم داشت. مانند جلوگیری از اقامت پراکنده اعراب به صورت قبایل اشرافی در مناطق فتح شده جدید. عمر دوست داشت مسلمانان به جای اینکه در شهرها یکجا جمع گردند، هر لحظه آماده لشکر کشی باشند و هر کدام از آنان نقش یک سرباز را داشته باشد و ضمناً از عطاهای غنایم مناطق فتح شده نیز بهرهمند گردند؛ بنابراین، مردمی که مناطقشان فتح شده و مسلمان نشدهاند، مال و جانشان محافظت شود و بتوانند فرایض دینی خود را انجام دهند و در کنار آن، این شهرها بتوانند به عنوان منبع درآمدی برای نسلهای بعدی مسلمانان حساب گردند. پایهگذار فلسفه مالکیت زمین به عمر نسبت داده میشود. وی پادگانهای نظامی نیز تأسیس کرد که بعداً مبدل به شهرهای آبادی گردیدند. گرچه نسلهای بعدی مسلمانان باعث پیشرفت تشکیلات اداری و حقوقی گردیدند اما ایده اولیه خدمات نظامی، مالیات و پاسبانی مناطق به عمر منسوب میگردد.<ref name="EI" />
خط ۸۳:
مردم میتوانستند با عمر بدون واسطه صحبت کنند و وی در این زمینه خود را با مردم برابر میدانست. با این وجود وی دوست داشت که اعتبار خود به عنوان خلیفه را داشته باشد و مردم از وی حساب ببرند و حرمت وی را نگهدارند. وی سخت گیر و انعطافناپذیر بود و در خیلی روایات، با شلاق خاطیان را تنبیه مینمود. وی هنگامی که به جابیه رفته بود، وقتی دید که فرماندهان مسلمانان برای وی پارچه ابریشمی پیشکش کردهاند، به سوی آنان سنگ پرتاب کرد. سختگیری و خشونت وی به حدی بود که علی و دیگر صحابه به مخالفت وی پرداختند و روش آرامتری از وی داشتند.<ref name="EI" />
دانشنامه اسلام مینویسد عمر را میتوان خلیفهای نامید که سهم بسیار مؤثری در تشکیل یک قالب اجتماعی و سیاسی به امت اسلام داشتهاست. اما گسترش ناگهانی قلمرو اسلام، خطراتی را نیز برای آن به دنبال داشت. مسائل مختلف و چالشهای متعددی، جامعه اسلامی را تهدید میکرد مانند رابطه بین انصار و مهاجرین، آرزوهای اشراف مکه، بروز حس حسادت بین فاتحین
==== اخلاق عمر دربارهٔ تفسیر دین ====
|