حمله اعراب به ایران: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
با فرض حسن نیت ویرایش Mxgp (بحث) خنثی‌سازی شد. (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
Mxgp (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر
خط ۸۱:
'''حملهٔ اعراب به ایران''' یا '''فتح ایران به دست مسلمانان''' به مجموعه حملاتی به امپراتوری ساسانی در قرن هفتم میلادی اشاره دارد که از سال ۶۳۳ میلادی در زمان خلافت [[ابوبکر]] شروع شد، در زمان [[عمر]] به اوج خود رسید و در زمان [[عثمان]] منتهی به سقوط کامل دولت [[ساسانی]] در سال ۶۵۱ میلادی (مطابق با سال ۳۰ هجری قمری) و کشته شدن [[یزدگرد سوم]]، آخرین پادشاه ساسانیان، گردید. این حملات همچنین باعث افزودن ایران به قلمرو [[خلافت|خلافت اسلامی]] شد. فتح ایران سرآغاز فرایند تدریجی [[اسلام آوردن ایرانیان|گرویدن ایرانیان به اسلام]] بود که چندین قرن طول کشید. از میان حمله‌هایی که اقوام دور و نزدیک در طول تاریخ به خاک [[ایران]] کرده‌اند، حملهٔ اعراب بیشترین تأثیر را بر ایران گذاشت.<ref name="Daniel64" /><ref>Elton L. Daniel, CONVERSION ii. Of Iranians to Islam, Encyclopedia Iranica</ref><ref name="Frye6971" />
 
اندکی پس از وفاتمرگ [[محمد بن عبدالله]]، [[ابوبکر]] لشکری را به سرزمین‌های جنوب رود [[فرات]] و شهر [[حیره]] در غرب قلمرو ساسانیان ([[عراق]] کنونی) فرستاد و آنجا را فتح کرد. پس از بازپس‌گیری و جابجا شدن این شهر میان مسلمانان و ساسانیان در زمان عمر، سرانجام لشکر سلطنتی ایران تحت فرماندهی [[رستم فرخ‌زاد]] در [[نبرد قادسیه]] با اعراب درگیر شد که نتیجه آن پیروزی اعراب بود. سپس [[تیسفون]]، پایتخت ساسانیان، پس از یک محاصره کوتاه تسخیر و غارت شد و سپس در [[نبرد جلولا]] فتح عراق تکمیل شد. [[التون دنیل]] معتقد است که پس از تصرف عراق [[عمر]] علاقه‌ای به گسترش جنگ تا [[فلات ایران]] نداشت اما به دلایل مختلف از جمله علاقه لشکریان عمر به کسب غنائم بیشتر و ترس عمر از حمله یزدگرد یا یکی از مدعیان سلطنت، نهایتاً تصمیم به حمله گرفت. در سال ۶۴۲ آخرین مقاومت منسجمِ ایرانِ ساسانی در [[نبرد نهاوند]] رخ داد ([[نبرد نهاوند]]) که پس از نبردی خونین اعراب پیروز شدند. یزدگرد متواری شده و عاقبت در سال ۶۵۱ میلادی به دست آسیابانی در [[مرو]] کشته شد.<ref name="Frye58" /><ref name="Daniel66" /><ref name="Daryayi5657" />
 
جنگ نهاوند مقاومت دولت مرکزی را در هم شکست، و از این زمان به بعد موانع پیشروی اعراب مقاومت‌های محلی بود که در برخی موارد شدید بودند. فتوحات اعراب به سمت شرق ادامه یافت. طی چند سال ولایت‌های دیگر ایران شامل [[اصفهان]]، [[ری]]، [[استان فارس|فارس]]، [[آذربایجان]]، [[ارمنستان ایران]]، [[سیستان]] و [[خراسان بزرگ|خراسان]] هم سقوط کردند. با این حال نواحی غربی [[طبرستان]] و نیز کل [[گیلان]] تا یکی دو سده تحت سلطه اعراب در نیامد و افرادی از اشراف ایران در آنجا حکومت می‌کردند. اعراب پس از فتح هر شهری قراردادی با سران آن شهر می‌بستند که در آن میزان مالیاتی ([[جزیه|جِزیه]]) که قرار است که از شهر اخذ شود را مشخص می‌کرد. روال کلی این بود که شهرها پس از عقد قرارداد صلح، شهرها قیام می‌کردند. قیام‌ها مخصوصاً تا ۶۵۱ میلادی که یزدگرد زنده بود، بیشتر رایج بود و مقاومت‌های محلی قوی و مکرر بود. در برخی موارد مخالفان نیروی بزرگی نیز فراهم کرده بودند.<ref name="Frye60" /><ref name="Frye73" /><ref name="Frye6465" /> مورخان در مورد انگیزه قیام‌ها نظرات مختلفی دارند.<ref name="Frye73" /><ref name="Cahen309400" /><ref name="Hourani2324" />