صادق خلخالی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ←‏جایگزینی با [[وپ:اشتباه|اشتباه‌یاب]]: خيلي⟸خیلی، دادگاهي⟸دادگاهی، شهرهاي⟸شهرهای، شيراز⟸شیراز، لشکري⟸لشکری، بيست⟸بیست، ايران⟸ایران، ميکرد⟸می‌کرد، وزیر⟸وزیر (دولت)|وزیر، خلخال⟸خلخال (اردبیل)|خلخال، عزل⟸عزل (سیاست)|عزل
خط ۴۵:
 
== پیش از انقلاب ==
صادق خلخالی در خانواده ای [[مردمان آذربایجانی|آذربایجانی]] در [[گیوی]] از توابع [[شهرستان خلخال]] استان اردبیل متولد شد. وی در هفده سالگی وارد قم شد و همدرس و هم مباحثه [[مصطفی خمینی]] بود. وی درس خارج را نزد اساتیدی چون: حاج میرزا محمد مجاهدی تبریزی، حجّت، [[سید حسین طباطبایی بروجردی|بروجردی]]، [[محمدحسین طباطبائی|علّامه طباطبائی]]، [[سید محمد محقق داماد|داماد]] و حاج میرزا عبدالجواد اصفهانی فرا گرفت و نیز سیزده سال شاگرد [[سید روح‌الله خمینی|خمینی]] بود.
خلخالی برای همکاری با [[فدائیان اسلام]] به مدّت یک سال از ورود به [[مدرسه فیضیه]] محروم شد. با اوج‌گیری مبارزات انقلابیون به رهبری روح‌الله خمینی در مبارزات وارد و چندین مرتبه دستگیر شد و در زندان‌های قم و تهران زندانی و مدت چهار سال به نقاط بد آب و هوا در انارک، بندر لنگه، لار، بانه، رفسنجان و رودبار تبعید شد و تا اواخر سقوط حکومت پهلوی در بندر لنگه در تبعید بود. وی سپس به قم و از آن‌جا به نزد روح‌الله خمینی در پاریس رفت و دوازده روز پیش از ورود خمینی به ایران، به کشور بازگشت.<ref name="khobregan" />
 
خط ۱۱۰:
''</ref>
 
او در ابتدای دهه شصت خواستار برخورد حذفی با مرجع تقلید منتقد [[سید محمدکاظم شریعتمداری]] بود و در ماجرای اتهام کودتای [[صادق قطب‌زاده|قطب‌زاده]] در زیر ورقه اعتراض نمایندگان [[دوره نخست مجلس شورای اسلامی|مجلس اول]] نوشته‌بود: «اصل کار، خود شریعتمداری است که باید [[اعدام]] شود». اما در اواخر عمر همگام با اصلاح طلبان، با احترام از شریعتمداری در جلد دوم خاطراتش یاد کرد و اجازه‌نامه‌های خود از شریعتمداری را منتشر نمود. موضع وی نسبت به بازرگان نیز در طول زمان تغییر کرد و در سال‌های آخر عمرش به ثناگویی از مهدی بازرگان پرداخت و در تشییع جنازه وی گریست.<ref>{{یادکرد وب| نشانی = http://www.parsine.com/pages/?cid=81673| | نویسنده=علی اشرف فتحی| عنوان =خلخالی مظهر کامل تضاد فکری و تاریخی ایرانیان بود| تاریخ بازدید = | تاریخ = - ۱۷ خرداد ۱۳۸۸| ناشر = پارسینه| زبان =}}</ref>
در سال‌های پایانی عمر، نه می‌توانست با اصولگرایان کنار بیاید و نه می‌توانست حمایتش از اصلاح طلبان را علناً نشان دهد. هر بار که سخن می‌گفت ناخودآگاه مجبور به دفاع از اقدامات رادیکال خود در اول انقلاب می‌شد. حتی زمانی که در پیدا و پنهان از مواضع جنجالی مصباح یزدی در سال‌های نخست حاکمیت اصلاح طلبان انتقاد می‌کرد، ناخواسته آن انتقادات متوجه خود وی نیز می‌شد و باز هم سکوت را شایسته‌تر می‌دید. حمایت‌های بی‌دریغ وی از منتظری نیز سودی به حالش نداشت و شرکت روزانه او در نماز جماعت دفتر منتظری کسی را به او خوش بین نکرد. وی پس از درگذشت اراکی از مردم خواست که مقلد منتظری شوند و خود نیز تا پایان عمر از مدافعان و همراهان منتظری باقی ماند.
نامه‌های سرگشاده معترضانه او در دوره انزوایش در قم هیچ انعکاس خاصی نیافت و در تنهایی، انزوا و سکوت از دنیا رفت<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=|وب‌گاه=موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی|نشانی=http://revolution.pchi.ir/show.php?page=contents&id=13081|عنوان=خلخالی مظهر کامل تضاد فکری و تاریخی ایرانیان بود|ناشر=revolution.pchi.ir|بازبینی=2016-11-27}}</ref>