دون ژوان (اپرا): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Hamid Hassani (بحث | مشارکت‌ها)
←‏لید: ویرایش
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۴:
{{اصلی|دن خوان}}
داستانِ این اُپرا بر اساسِ شخصیتِ افسانه‌ایِ [[دن خوان|دُن خوان]] (یا دُن ژوان) شکل گرفته که فردی [[بی‌بندوباری|بی‌بندوبار]] و اغواگرِ زنان است. این اپرا نخستین بار در تاریخ ۲۹ اکتبر ۱۷۸۷، توسط اپرای ایتالیایی [[پراگ]] در خانه نمایش پراگ (Teatro di Praga با نام فعلی Estates Theatre) به روی صحنه رفت.
[[اپرا نامه دا پونته]] به مانندِ بسیاری از آثارِ آن زمان، بصورتِ [[نمایش دراماتیک|نمایشی دراماتیک]] و سرگرم‌کننده - همراه با بازیهابازی‌ها و گفتارهای گاه شوخی و گاه جدی - [[رده‌بندی]] شد. ''موتسارت'' نیز آنراآن را در لیستِ [[اپرا بوفا]]های خود قرار داد.<ref>The theatre is referred to as the Teatro di Praga in the libretto for the 1787 premiere (Deutsch 1965, 302–303); for the current name of the theatre see [http://www.narodni-divadlo.cz/Default.aspx?jz=en&dk=text.aspx&it=40&sb=0 "The Estates Theatre"] at the Prague National Theatre website.</ref>
تیرسود مولینا راهبی که بخاطر نوشتن درام از کلیسا اخراج شد، نمایشنامه‌ای به نامِ [[شیاد سویل]] نوشت که پایه‌گذار تیپِ دون ژوان به‌شمار می‌رود.
اپرای دُون جووانی هم اکنون در بینِ اپراهایی که بیشترین اجرا را در سراسر دنیا داشته‌اند، رتبه دهم را به خود اختصاص داده و نکات و پیام‌های پُرباری را برای [[فیلسوف|فلاسفه]] و [[نویسنده|نویسندگان]] به ارمغان آورده‌است.<ref>{{cite web |title= Opera Statistics |url= http://operabase.com/top.cgi?lang=en#opera |publisher= Operabase |accessdate=13 August 2013}}</ref>
خط ۵۶:
 
== خلاصه ==
دون جووانی [[نجیب‌زاده]] مغرور، جوان و لاابالی در امور جنسی می‌باشد که معاشقه با زنان را در راس امور خود قرار داده و خواهان تمامی آنهاآن‌ها با هر گونه شرایط ظاهری، سنی و تأهل می‌باشد؛ تا اینکه سرانجام دچار عقوبت می‌شود.
 
=== پرده یک ===
خط ۶۳:
 
==== نمای دوم - میدانگاهی عمومی بیرون از قصر دون جووانی ====
جووانی و لپورلو وارد صحنه می‌شوند. آنهاآن‌ها صدای زنی (دونا الویرا) را می‌شنوند که آوازی غمناک می‌خواند و از اینکه معشوقه اش رهایش کرده شکایت می‌کند و قصد انتقام دارد.<ref>Ah, chi mi dice mai</ref> دون جووانی به زن نزدیک شده و تظاهر به دلجوئی می‌کند؛ ''الویرا'' هم بلافاصله او را شناخته، وی را از خود می‌راند و می‌گوید که این ناراحتی‌ها به خاطرِ بی وفائی‌های اوست. زنِ فریب خورده از اینکه جُووانی سه روز پس از اینکه به او قول ازدواج داده ترکش کرده، گله می‌کند و به مردِ لاابالی هشدار می‌دهد که رفتارهای ناشایستِ او عقوبتِ سنگینی را در پی خواهد داشت. جووانی از پیشخدمتش می‌خواهد که با الویرا صحبت کند و حقایق را به او بگوید.
 
لپورلو به الویرا می‌گوید که جُووانی ارزشِ عشقِ پاکِ او را ندارد و تعدادِ زنانِ فریب خورده توسطِ وی را از روی کتابچه فهرستی، برایش می‌خواند: " ۶۴۰ نفر در ایتالیا، ۲۳۱ نفر در آلمان، ۱۰۰ نفر در فرانسه، ۹۱ نفر در ترکیه؛ و اما در اسپانیا … فقط ۱۰۰۳ نفر! " ("Madamina, il catalogo è questo") روشن شدنِ حقایق، الویرا را عصبانی تر کرده و برای انتقام جوئی مصمم تر می‌شود.
 
همگی از صحنه خارج شده و یک کاروانِ عروسی به همراهِ زرلینا و ماستو (عروس و داماد) وارد می‌شوند. کمی بعد دون جووانی و لپورلو سر می‌رسند. جووانی مجذوب زیبایی زرلینا می‌شود و برای کنار راندن ماستو به آنهاآن‌ها پیشنهاد می‌دهد که جشن عروسیشان را در قصر او بر پا کنند. ماستو متوجه نقشه شوم جووانی شده و به شدت خشمگین می‌گردد.<ref>Ho capito! Signor, sì</ref>
 
دون جووانی نوعروس را به خلوتی کشانده و شروع به ابراز عشق می‌کند<ref>Duet: Là ci darem la mano</ref>؛ وقتی به دخترک قول ازدواج می‌دهد الویرا سر رسیده و مانع فریب خوردن زرلینا می‌شود<ref>Ah, fuggi il traditor</ref> و او را از آنجا دور می‌کند.
خط ۷۵:
لپورلو سرورش را از حضور روستاییان در قصر مطلع می‌سازد و از تمامی آنچه که به قصد پرت کردن حواس ماستو و به دام انداختن زرلینا انجام داده، برای جووانی شرح می‌دهد؛ او ادامه می‌دهد که در نهایت حضور الویرا تمامی نقشه‌هایش را بر آب کرده‌است. اما جووانی با بی‌تفاوتی و انبساط خاطر از او می‌خواهد که یک میهمانی تدارک ببیند و هر دختری را که دید به آن دعوت کند (Giovanni's Champagne Aria: Fin ch'han dal vino calda la testa)؛ سپس با هم به قصر می‌روند.
 
پرسه زدن‌های جووانی در اطراف زرلینا، ماستو را به شدت حسود و خشمگین کرده‌است. زرلینا سعی می‌کند از نامزدش دلجوئی کند ("Batti, batti o bel Masetto") و در حالیکه عشق پاک و وفا داریش را به او ابراز می‌دارد، دون جووانی به سمت آنهاآن‌ها نزدیک می‌شود. ماستو همان اطراف در جایی پنهان می‌شود تا عکس‌العمل زرلینا را در مقابل کلمات عاشقانه جووانی ببیند. زرلینا هم سعی در مخفی شدن دارد اما نجیب‌زاده هوسباز او را می‌یابد و شروع به فریب دادنش می‌کند. ماستو بعد از مدتی تاب ایستادن و تماشا کردن را نمی‌آورد و از مخفی گاهش بیرون می‌آید. جووانی به محض دیدن ماستو، شروع به سرزنش وی می‌کند که چرا نامزدش را تنها گذاشته؛ سپس این دو را (موقتاً) [[دست به دست]] داده و به شادمانی و رقص در سالن مجلل قصر دعوت می‌کند.
 
الویرا، آنا دونا و اتاویو با ماسک صورت خود را پوشانده و خواهان ورود به قصر هستند؛ لپورلو هم با دستور جووانی آنهاآن‌ها را به داخل دعوت می‌کند. الویرا برای انتقام و اتاویو و آنا هم برای حفاظت و امنیتشان دعا می‌کنند (Trio: Protegga il giusto cielo).
 
==== نمای سوم - سالن رقص ====
دو ارکستر جداگانه در حال نواختن موسیقی‌های شاد هستند. لپورلو شروع به رقصیدن با ماستو و سرگرم کردنش می‌کند؛ جووانی نیز از این فرصت استفاده کرده و زرلینا را به اتاق خصوصیش می‌برد. مهمانها مشغول رقص و شادمانی اند که صدای جیغ زرلینا توجه همه را به خود جلب می‌کند. ماستو متوجه غیبت جووانی و زرلینا می‌شود و جووانی هم برای سرپوش گذاشتن بر ماجرا، شروع به کتک زدن لپورلو می‌کند و آزار و اذیت زرلینا را گردن او میندازد. اتاویو، آنا و الویرا نزد جووانی میایند؛ اتاویو تپانچه ایی را به سمت وی گرفته و به او می‌گوید که آنهاآن‌ها از تمامی جنایاتش با خبرند و قصد تلافی دارند؛ سپس ماسک خود را برمی‌دارند اما قبل هر گونه اقدامی، جووانی موفق به فرار می‌شود.
 
=== پرده دو ===
خط ۸۸:
جووانی شروع به آواز خواندن برای الویرا می‌کند و ابراز می‌دارد که توبه کرده و قصد دارد برای همیشه کنار او بماند. لپورلو که پشت به پنجره داشته، با حرکات دست وانمود می‌کند که خودش آواز می‌خواند و سعی دارد که نخندد. پس از مدتی الویرا حرفهای او را باور می‌کند و راهی بیرون خانه می‌شود. در این فاصله دون جووانی از لپورلو می‌خواهد سعی کند که متین و با وقار - مانند یک نجیب‌زاده - رفتار کند و الویرا را مدتی سرگرم سازد. جووانی هم سراغ ندیمه الویرا رفته و آوازی عاشقانه برایش سر می‌دهد ("Deh vieni alla finestra").
 
پیش از اینکه جووانی بتواند ندیمه را فریب دهد، ماستو و دوستانش سر می‌رسند؛ آنهاآن‌ها در جستجوی جووانی هستند و قصدِ کشتنِ او را دارند. جووانی با آنهاآن‌ها مواجه می‌شود؛ او که در لباس لپورلو بوده، وانمود می‌کند که خدمتکاری بیش نیست و از سرور خود هم به حدی متنفر است که حاضر به همکاری با آنهاست. جووانی به بهانه محاصره قصر، هر کدام از دوستان ماستو را به سمتی می‌فرستد (Giovanni aria: Metà di voi qua vadano) و در آخر هم با حقّه ایی اسلحه ماستو را از او می‌گیرد؛ سپس کتک مفصلی به او زده و با قهقهه از آنجا دور می‌شود.
 
زرلینا می‌آید و با دیدن بدن زخمی و کبود نامزدش، شروع به دلداری و ناز و نوازش او می‌کند ("Vedrai carino").
 
==== نمای دوم - یک حیاط تاریک ====
لپورلو الویرا را رها می‌کند (Sextet: Sola, sola in buio loco)؛ در حال فرار اتاویو را می‌بیند که مشغول دلداری دادن آناست. لپورلو سعی می‌کند به آرامی از لای یک در بگریزد که همان موقع زرلینا و ماستو در را باز کرده، او را در لباس جووانی دیده و مانع فرارش می‌شوند. آنا و اتاویو، لپورلو را تهدید به مرگ می‌کنند؛ اما الویرا - که هنوز فکر می‌کرده که او جووانیست - مانع می‌شود و از آنهاآن‌ها می‌خواهد که به همسر آینده اش رحم کنند.
 
اتاویو و آنا به اضافه ماستو و زرلینا همچنان قصد انتقام دارند که لپورلو کلاه و لباس‌هایش را کنار زده و چهره واقعی خود را به آنهاآن‌ها نشان می‌دهد؛ او التماس بخشش کرده و در یک فرصت مناسب از مهلکه می‌گریزد (Leporello aria: Ah pietà signori miei). با مشاهده وقایع پیش آمده، حالا دیگر اتاویو مطمئن شده که جووانی قاتل پدر آناست و قسم به تلافی جوئی می‌خورد ("Il mio tesoro"). الویرا نیز از خیانت‌های جووانی خشمگین است ولی از طرفی هنوز او را دوست دارد و دلش برایش می‌سوزد ("Mi tradì quell'alma ingrata").
 
==== نمای سوم - یک قبرستان و مجسمه ایی از کماندتور ====
خط ۱۱۰:
مجسمه به جووانی توصیه می‌کند که از شانس آخرش استفاده کرده و توبه کند، اما نجیب‌زاده شرور می‌گوید که هرگز این کار را نخواهد کرد؛ سپس مجسمه به داخل زمین فرومی‌رود و جووانی مغرور را نیز همراه خود به پایین می‌کشد. صدای همخوانی گروه شیاطین همراه با دود و آتش دوزخ و فریادهای جووانی از داخل چاه به گوش می‌رسد.
 
دونا آنا و دون اتاویو، دونا الویرا، زرلینا و ماستو به دنبال جووانی هستند که به جای آن لپورلو را - که شاهد همه ماجراها بوده - می‌بینند که از ترس می‌لرزد؛ آنهاآن‌ها در می‌یابند که جووانی به سزای اعمال خود رسیده و حالا دیگر مرده‌است.
 
آنا و اتاویو قرار می‌گذارند که پس از گذشت یک‌سال از مرگ پدر آنا، ازدواج کنند. الویرا تصمیم می‌گیرد که باقی عمرش را در صومعه بگذراند. زرلینا و ماستو بالاخره برای صرف شام به خانه‌شان می‌روند و لپورلو هم با امید داشتن یک ارباب بهتر تصمیم می‌گیرد در یک رستوران مشغول به کار شود.
 
در پایان نتیجه‌گیری اخلاقی اپرا بدین صورت بیان می‌شود که: «سرانجام بدکار همین است؛ مرگ یک گناهکار همیشه منعکس کنندهمنعکس‌کننده زندگی اوست» (Questo è il fin di chi fa mal, e de' perfidi la morte alla vita è sempre ugual).
 
== پایانِ اُپرا ==
در گذشته بعضی از رهبرانِ اپرا اعتقاد داشتند که پایانِ نمایش باید با مرگِ شخصیتِ اصلی داستان همراه باشد و قسمتِ حاملِ پیامِ اخلاقی را حذف می‌کردند اما اِعمالِ نظرِ آنهاآن‌ها چندان دوامی نیافت و این اُپرا همچنان به شکلِ کامل و اولیهٔ خود در حال اجراست.
 
== منابع ==