محمدباقر مجلسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
تصحیح
خط ۲۰:
| فعالیت‌های اجتماعی = ملاباشی
| فعالیت‌های علمی = تألیف و تدریس
| وب‌گاهوبگاه رسمی =
}}
'''محمدباقر مجلسی''' (۱۰۳۷ هه‍. ق در [[اصفهان]] - ۱۱۱۰ هه‍. ق در اصفهان) (۱۰۰۶–۱۰۷۷ شمسی) معروف به '''علامه مجلسی''' و '''مجلسی ثانی''' فقیه [[شیعه]] در دوران [[شاه سلیمان]] و [[شاه سلطان حسین]] [[صفویان|صفوی]] بود. معروفترین اثر او [[بحارالانوار]] است که مجموعهٔ بزرگی از احادیث را گردآورده‌است.
 
== زندگی ==
در سال ۱۰۳۷ هجری قمری، که این سال برابر است با عدد [[ابجد]]ی جمله «جامع کتاب بحارالانوار»،<ref>''[[ریحانة الادب]]''، محمدعلی مدرس تبریزی: ج ۵، ص ۱۹۶</ref> در شهر [[اصفهان]] متولد گردید. پدرش [[محمدتقی مجلسی]] از شاگردان [[شیخ بهایی]] بود و در علوم اسلامی از بزرگان روزگار خود به‌شمار می‌رفت. پدربزرگش نیز [[مقصودعلی مجلسی]] نام داشت. مادرش دختر ''[[صدرالدین محمد عاشوری]]'' بود.
 
وی دربارهدربارهٔ خودش می‌گوید: «''الحمدلله رب‌العالمین که بنده در سن سه سالگی همه اینها را می‌دانستم؛ یعنی [[خدا]] و نماز و [[بهشت]] و [[دوزخ]]. و [[نماز شب]] می‌کردم در [[مسجد صفا]]، و نماز صبح را به جماعت می‌کردم و اطفال را نصیحت می‌کردم به آیت و حدیث، به تعلیم پدرم رحمةالله علیه''».<ref>سید [[مصلح‌الدین مهدوی]]، ''زندگینامه علامه مجلسی''، ج۱، ص ۵۵.</ref> او در زمان کوتاهی تمام علوم رسمی زمان خود را فرا گرفت.<ref>''آشنایی با بحارالانوار، بزرگترین دائرةالمعارف حدیث شیعه''، ص ۲۲.</ref>
 
با وجود اینکه پدرش در [[علوم عقلی]] تبحر داشت، ولی بر اثر تغییر جهتی که در پدرش حاصل شده بود و بیشتر متمایل به [[علوم نقلی]] و بخصوص شرح و تفسیر احادیث گردیده بود، تنها علوم نقلی را از پدرش فرا گرفت و [[علوم عقلی]] را نزد آقا [[حسین خوانساری]] استفاده کرد.{{مدرک}}
خط ۳۵:
وی مانند دیگر فقهای سلف معتقد بود حکومت در صورت رعایت عدالت و رأفت، مشروع است و در صورت دورشدن از عدالت، مقبولیّت آن مخدوش می‌شود.<ref>مجلسی، محمدباقر، عین‌الحیوة، قائم، تهران، بی‌نا، ص 499-488.</ref> مجلسی می‌گفت: حاکمان باید شیعه بوده و به شرایع مذهب تشیع پای‌بند باشند و چون صفویه مروّج مذهب شیعه می‌باشد، قابل تقدیر است.<ref name="ReferenceA">سید حسن قریشی کرین، نشریه درسهایی از مکتب اسلام، مهر 1386، سال 47، شماره 7</ref>
 
او در عین همکاری با حاکمان، از نصیحت آن‌ها غفلت نورزید<ref>نوایی، عبدالحسین، شاه‌تهماسب صفوی، ارغوان، تهران، ص 514-513.</ref> و در «عین‌الحیوة» فصلی را به احوال سلاطین و معاشرت نمودن با ایشان و عدل و جودشان اختصاص داد و ظلم ظالمان را مطرح کرده و شاهان و درباریان را از باده‌گساری، کبوتربازی و فساد و خصوصاً لواط که در دربار صفوی بسیار رایج بوده برحذر داشته‌است.<ref name="ReferenceA" />
 
وی در سیزده سالگی از [[ملاصدرا]]، [[اجازه روایت]] گرفت.<ref>مهدوی، سید مصلح‌الدین، زندگینامه علامه مجلسی، ج ۱، ص ۴۲۶.</ref> و سپس در حضور استادانی چون علامه ''[[حسنعلی شوشتری]]''، ''[[امیرمحمد مؤمن استرآبادی]]''، ''[[میرزای جزایری]]''، [[شیخ حرعاملی]]، [[ملا محسن استرآبادی]]، [[ملا محسن فیض کاشانی]]، [[ملا صالح مازندرانی]]، تحصیل کرد. وی در اندک زمانی بر دانش‌های [[صرف و نحو]]، [[لغت]] و [[معانی و بیان]]، [[ریاضی]]، [[تاریخ]]، [[فلسفه]]، [[حدیث]] و [[درایه]]، [[رجال]]، [[فقه]] و [[اصول]] و [[کلام]] احاطه کامل پیدا کرد.
 
وی بعد از مرگ آقا [[حسین خوانساری]] در ۱۰۹۹ هه‍. ق در دوران سلطنت [[شاه سلیمان|شاه سلیمان صفوی]] به مقام [[ملاباشی]] ایران رسید، عالی‌ترین مقام دینی کشور که تنها پس از پادشاه قرار می‌گرفت. مجلسی زندگی بسیار مجلل و آراسته و پرزرق و برقی داشت به‌طوری‌که [[سید نعمت‌الله جزایری]] همکار و شاگردش نوشته که حتی شلوار زنان خدمتکار و کنیزکان او از گران‌بهاترین پارچه‌های کشمیری بود.<ref>حسین سینا، «نگاهی به اندیشهٔ سیاسی شیعی در گذر زمان»، در گروه نویسندگان، به کوشش حسن یوسفی اشکوری، ''احیا-دفتر پنجم،'' ص ۵۱، تهران: نشر یادآوران، ۱۳۷۰</ref>
 
[[لارنس لکهارت]]، از جمله مستشرقینی است که اقدام مجلسی مبنی بر گسترش روابط با شاه را بنا به انگیزه دینی می‌داند نه حرص و آز.<ref>لکهارت، لارنس: انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، ترجمه مصطفی قلی عماد، مروارید، 1368، چاپ سوم، ص 38.</ref>
خط ۴۵:
وی در زمان خود با توجه به نزدیکی به دربار [[شاه سلطان حسین]]، بر ضد آشنایی با دانشهای مبتنی بر خرد و استدلال برخاست و حتی نوشت که نباید پیرامون علم و صفات خداوند و شبهه‌های مربوط به قضا و قدر اندیشید.<ref>عبدالهادی حائری، نخستین رویارویی اندیشه گران ایران با دو رویهٔ تمدن بورژوازی غرب، انتشارات امیر کبیر ۱۳۵۷، ص ۱۷۸و ۱۷۹</ref> در همین دوران است که ملا صدرا تکفیر می‌شود و گفته می‌شود مجلسی، [[ملا محمدصادق اردستانی]] را از اصفهان بیرون می‌کند<ref>خدایا زین معما پرده بردار، هفته نامه صبح، سه شنبه ۱۵ اسفند ماه ۱۳۷۵</ref> که این ادعا با توجه به توضیح تازه‌یابی از [[آقا محمدمهدی پاشنه طلا یزدی]] (نتیجه [[ملا محمدصادق اردستانی]]) در ذیل نگارش شجره نامه‌اش در صفحه آخر یکی از نسخ خطی محفوظ در کتابخانه ملی ایران رد می‌شود.<ref>میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن «قوانین الاصول» به کتابت ابوالقاسم بن ملا علی محمد مورخ 1251، نسخه خطی کتابخانه ملی ایران.</ref> [[علی دوانی]] نیز متذکر شده‌است که این مطلب خلاف واقع و تهمتی به مجلسی است.<ref>گردآوردنده احادیث اهل بیت (ع)، مروری بر خدمات علامه محمدباقر مجلسی در گفتگو با استاد علی دوانی، هفته نامه «صبح صادق»، دوشنبه 31 مرداد 1384، شماره 215، ص 14.</ref>
محمدرضا اصفهانی می‌نویسد: {{نقل قول|مولانا محمدباقر مجلسی دراواخر شاه‌سلیمان و اوایل سلطنت شاه‌سلطان حسین بود. شاه، کمال متابعت در مطالب دینی از آنجناب داشت و در هر کار همراهی می‌نمود. مواعظ او شاه را سودمند آمد. از جمیع مناهی توجه نمود.<ref>الاصفهانی محمدرضا، نصف جهان فی تعریف اصفهان، تصحیح دکتر منوچهر ستوده، امیر کبیر، تهران 1340، ص 183-182.</ref>}}
وی با دخالت در امور کشوری، با این‌که از رواج فساد و تباهی و باده‌گساری -تا حد امکان- ممانعت کرد اما شاه را به سرکوب و کشتار مخالفان از جمله اهل سنت ترغیب می‌کرد و اختلافات و دشمنی بین طوایف و اقشارقشرها مردم را در پی داشت چنان‌که پس از او، اختلافات مذهبی موجب قدرت‌یابی میرویس افغانی و قدرت‌یابی افاغنه شد.<ref>انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، ص 45.</ref>
 
وی در روز دوشنبه ۲۷ رمضان سال ۱۱۱۰ درگذشت و آقا جمال خوانساری فرزند [[حسین خوانساری]] بر پیکر او اقامه نماز کرد و در [[مسجد جامع اصفهان|جامع عتیق اصفهان]] مدفون شد.
خط ۵۵:
البته وصی تام‌الاختیار شریعتی [[محمدرضا حکیمی]] پس از مرگ او ادعا کرد: من به شریعتی قسمت‌هایی از بحارالانوار را نشان دادم و دیدگاه شریعتی نسبت به بحارالانوار و علامه مجلسی تغییر کرد و از من خواست کتبش را ویرایش کنم.<ref>[http://mrjavadi.com/paper/sh/sh069.mht/ وبگاه آقای جوادی]</ref>{{پیوند مرده}}
 
گفته می‌شود وی در طول عمر خود بیش از ۱٬۲۰۰٬۰۰۰ سطر، مطلب نوشته‌است که اگر به سالهای عمر وی تقسیم شود در هر سال نزدیک به ۲۰٬۰۰۰ سطر نوشته‌است.<ref>ملک الشعرابهار ''سبک شناسیسبک‌شناسی'' جلد ۳</ref>
بجز علی شریعتی، [[سید محسن امین]] و [[سید محمدحسین طباطبائی]] از منتقدان وی بودند و عقیده داشتند گرچه بحارالانوار از بزرگترین کتب حدیثی شیعه محسوب می‌شود اما نوشته‌های او نیاز به تجدیدنظر دارند و او مواد کم و مفید را با مواد بی‌ارزش زیادی مخلوط کرده‌است و کتاب او تبدیل به ملغمه‌ای شده که راست و دروغ در آن مخلوط شده و قابل تشخیص و استناد نیست.<ref>{{یادکرد دانشنامه | نام خانوادگی = Brunner | نام = Rainer| پیوند نویسنده = | مقاله =مجلسی، محمدباقر | دانشنامه =دانشنامه ایرانیکا | ویرایش = | جلد= | سال = | ناشر = | مکان = | شابک = | صفحه = | نشانی = http://www.iranicaonline.org/articles/majlesi-mohammad-baqer| تاریخ بازبینی =}}</ref>
 
 
== تالیفات ==