زبان فارسی در هند: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
سامان۴۴ (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۱:
'''زبان و ادب فارسی در هند''' سابقهٔ دیرینه‌ای دارد. دربارهٔ پیشینهٔ رواج زبان و ادب پارسی در شبه‌قاره، از مدارک تاریخی چنین برمی‌آید که در سدهٔ سوم هجری، برای نخستین بار هندوان فرصت یافتند تا با فارسی‌زبانان آشناییِ مؤثر پیدا کنند. در آن زمان بنا به قول ابن حوقل در صوره‌الارض و اصطخری در المسالک و الممالک، مردمِ «مُلتان» و «منصوره» به [[زبان عربی]] و سِندی، و مردم «مُکران»، به [[زبان فارسی]] سخن می‌گفتند. در اوایل سده چهارم هجری، در سِند شاعری ظهور کرد مشهور به [[رابعه بنت کعب]] که اشعار فصیح دلکشی از او در قدیمی‌ترین تذکره‌ها نقل شده‌است و می‌رسانَد که در زمان او، زبان فارسی در [[ایالت سند|سِند]] رواج داشته‌است.<ref>[http://persianacademy.ir/userfiles/file/gozaresh02/daneshname02.pdf گزارش فرهنگستان زبان و ادب فارسی. ص 63]</ref>
 
زبان فارسی پیش از آنکه [[هندوستان]] مستعمره [[انگلستان]] شود، دومین [[زبان رسمی]] این کشور (در دوره گورکانیان زبان رسمی) و زبان فرهنگی و علمی بشماربه‌شمار می‌رفت. اما پس از استعمار، انگلیسی‌ها د رسال ۱۸۳۲ با زور انگلیسی را جایگزین فارسی کردند.<ref>Clawson, Patrick. ''Eternal Iran'', 2005, ISBN 1-4039-6276-6, Palgrave Macmillan, p.6</ref>
 
زبان فارسی در دورهٔ [[غزنویان]] به [[هند]] راه یافت در آن دوره پارسی، زبان ادبیات، شعر، فرهنگ و دانش بود. با تأسیس [[امپراتوری مغول هندوستان]] به اوج پیشرفت خود در هند رسید و زبان رسمی هندوستان شد.
خط ۱۰:
 
== وضعیت امروزی آموزش زبان فارسی در هند ==
زبان فارسی درهند حدود یک هزار سال سابقه دارد که درحدود ۶۰ دانشگاه، دانشکده یا ترکیبی از آنهاآن‌ها توسط ۱۷۰ استاد تدریس می‌شود.
درحال حاضر در بیش از ۵۰ دانشگاه هند زبان و ادبیات فارسی تدریس می‌شود و در چندین دانشگاه این کشور نیز بخش مستقل زبان فارسی وجود دارد.
دانشگاه‌های علیگر، دهلی، جواهر لعل نهرو، جامعه ملی اسلامی، کشمیر، لکهنو، بنارس، پاتنا، بوپال، عثمانیه، بمبئی، گوهاتی، بی آرامبیدکر ([[مظفرنگر]]) و مگد، از دانشگاه‌هایی هستند که گروه مستقل فارسی دارند.
خط ۲۵:
پس از حمله [[سلطان محمود غزنوی]] به [[هندوستان]] دراوایل سدهٔ پنجم هجری زبان [[فارسی]] با آمدن سپاهیان محمود در شبه قاره گسترش می‌یابد. البته نباید سهم صوفیان را که مبلغان اصلی اسلام و زبان فارسی بودند، فراموش کرد. بزرگ صوفیانی چون [[هجویری]]، خواجه[[معین‌الدین چشتی]]، شیخ بهاءالدین زکریا مولتانی، [[سیداشرف جهانگیر سمنانی]]، [[سیدعلی همدانی]] و… که با گفتار و کردارشان بر خیل مسلمانان و [[فارسی زبانان]] افزودند. حکومت پادشاهان مسلمان، به ویژه [[پادشاهان پارسی گوی هندوستان]] در سراسر شبه قاره را هم نباید از یاد برد، زیرا آنان با حمایت و پشتیبانیِ فراوان خود از علماء، دانشمندان، سرایندگان، ادیبان، هنرمندان و سایر فرهیختگان موجب شکوفایی و ارتقای زبان فارسی شدند و در این باره منابع و مآخذ فراوان است.
.<ref name="irna.ir" />
رسمیت یافتن زبان فارسی به عنوان زبان دین، سیاست، ادب و هنر در شبه قاره موجب شد که علاوه بر پدید آمدن آثار فراوان [[فارسی]] در آن سرزمین توسط اهالی شبه قاره یا ایرانیان و دیگر مهاجران، به ویژه در زمینه‌های تاریخ، فرهنگ، دستور، یادنامه (تذکره) و انشاء آثار بزرگان شعر و ادب و عرفان [[ایران زمین]] مورد پروا و پذیرش دانشوران و متفکران قرار گیرد و دربارهٔ آنهاآن‌ها پژوهش شود یا به زبان‌های گوناگون بومی سرزمین هند و پاکستان ترجمه گردد.
 
زبان فارسی هشت قرن پیش وارد هند شد، ۷۰۰ سال بر تارک اندیشه، روابط، سیاست، اقتصاد و فرهنگ مردم هند حاکمیت داشت. به گونه‌ای که کلیه آثار مهم فرهنگی، مذهبی، سیاسی، ادبی، مکاتبات، اسناد شخصی و دولتی و احکام قضایی هند به زبان فارسی نوشته می‌شد. هم‌اکنون آثار و نسخ خطی بسیار ارزنده موجود در هند حکایت از این واقعیت دارد. در سراسر هند بیش از پنجاه بخش زبان فارسی در دانشگاه‌ها و کالج‌ها به فعالیت اشتغال دارند. بیش از یکصد مدرسه و دبیرستان فعالانه به تدریس زبان فارسی می‌پردازند. در اکثر قریب به اتفاق مدارس سنتی اسلامی، زبان فارسی در متون درسی وجود دارد و همه علما و مدرسین با دیوانهای شعرای بزرگ، خصوصاً [[گلستان سعدی]]، آشنا و مأنوس هستند.
خط ۵۷:
[[پرونده:Persian inscriptions.jpg|بندانگشتی|اشعار فارسی]]
 
برای هفتصد سال فارسی زبان اداری هندوستان بود تا اینکه درسال ۱۸۳۶م چارلز تری ویلیان [[زبان انگلیسی]] را بجایبه جای زبان فارسی رسمیت داد.<ref name="irna.ir" />
 
== لغتنامه‌های فارسی در هند ==
بنیاد زبان امروزی فارسی بر پایه [[زبان پارسی باستان]] در سده اول اسلام گذاشته شد و در مدت یکصد سال [[شعر فارسی]] رشد کرد و به پایه کمال رسید. در سده سوم هجری ابو حفص سغدی به منظور کمک به تورانیان در فهم دقائق شعر فارسی فرهنگی نوشت که امروز از نام و نشان آن کسی را آگاهی نیست. بلکه جمال الدین حسین انجو در [[فرهنگ جهانگیری]] و محمد قاسم سروری در [[مجمع الفرس]] که هر دو در اوائل سده یازدهم تألیف شده و شمس الدین قیس رازی در کتاب المعجم فی معاییر اشعار العجم تألیف اوائل قرن هفتم و [[ابو نصر فارابی]] در سال موسیقی خود از این کتاب یاد می‌کنند
* و این تألیف ابو حفص سغدی نخستین [[فرهنگ واژگان فارسی]] است و نیز نخستین کتاب نثر فارسی بشماربه‌شمار است و کتاب دوم تاج المصار رودکی و سوم ترجمه [[تاریخ طبری]] است که در حدود ۳۵۲ ابو علی محمد بلعمی به حکم امیر منصور سامانی آنراآن را بپارسی گردانید.
* فرهنگ دوم [[تاج المصادر]] است که ابو عبد اللّه [[جعفر بن محمد]] رودکی متوفی بسال ۳۲۹ به منظور حل مشکلات اشعار برای مردم خراسان نوشت و از نسخه آن نیز اطلاعی در دست نیست.
* سوم [[لغت فرس]] تألیف ابو منصور علی بن احمد اسدی طوسی است که در سدهٔ پنجم می‌زیسته و در آن اشعار بسیار از استادان سخن مضبوط است که در جائی دیگر دیده نشده. نام هفتاد و شش تن از شعراء قدیم و نیز بعض اشعار کلیله و دمنه و سندبادنامه گمشده رودکی و بعض اشعار و امق و عذرای گمشده عنصری در آن آمده و در ترتیب لغات ملاحظه حرف آخر شده‌است. پاول‌هورن خاورشناس آلمانی بسال ۱۸۹۷ مسیحی آنراآن را چاپ کرده[و چاپی دیگر پس از مقابله و تصحیح آقای عباس اقبال بسال ۱۳۱۹ در چاپخانه مجلس خورده‌است.
* چهارم[[فرهنگ قطران]] تألیف حکیم ابو منصر [[قطران تبریزی]] معاصر اسدی است. در مقدمه فرهنگ جهانگیری و [[صحاح الفرس]] به آن اشاره شده ولی امروز کسی را سراغ نداریم که نسخه‌ای از این فرهنگ را داشته یا دیده باشد.<ref name="irna.ir" />
* پنجم صحاح [[الفرس]] تألیف محمد هندوشاه منشی غیاث الدین بن رشید الدین فضل اللّه‌است که از [[لغت فرس]] استفاده کرده و از[[فرهنگ ابو حفص]] بی‌اطلاع بوده‌است.
* ششم [[معیار جمالی]] تألیف شمس الدین محمد فخری اصفهانی است که بسال ۷۴۵ بنام انجو شاه فارس نوشته و بسال ۱۸۸۵ مسیحی به اهتمام کارل زالمان در روسیه بچاپ رسیده‌است. مؤلف بجایبه جای آنکه از استادان سلف شاهد بیاورد اشعار خود را بمناسبت معانی لغات ثبت کرده‌است.
 
== ۲۷ فرهنگ واژگان فارسی هند ==
گوئی از اواخر قرن هشتم به بعد [[دانشمندان]] هند به واژگان فارسی و اصطلاحات شعری بیش از ایرانیان توجه داشته‌اند زیرا که دوازده فرهنگ مربوط به اواخر سده هشتم تا آخر سده دهم در دست است که در [[هند]] تألیف شده و در همین مدت دو فرهنگ در ایران تألیف گردیده‌است مکمل زحمات دلبستگان فارسی در هند همانا تألیف
# فرهنگ [[جهانگیری]] بسال ۱۰۱۷ می‌باشد. جهانگیری بهترین و جامع‌ترین فرهنگ فارسی است. مؤلف آن جمال الدین حسین انجوی شیرازی یکی از امراء دربار [[اکبر شاه]] و فرزند و جانشین او [[جهانگیر شاه]] بوده و پنجاه و سه فرهنگ فارسی در دست داشته و در لغات مندرج در آنهاآن‌ها و نیز در لغاتی که خود پیدا کرده تحقیق و اجتهاد نموده و تحریفات را دور ریخته‌است. خود گوید «بسیاری از لغات که در هیج فرهنگی نشانی از آن نبود بهم رسید حل آنراآن را چاره جز تفحص از اهل دیاری که مصنف یا ناظم از آنجا بوده یا توطن در آنجا داشته نیافتم. مثلاً لغاتی که از حدیقه و دیوان [[حکیم سنائی]] غزنوی یافته شد از مردمان غزنی و کابل پژوهش نمودم». ترتیب لغات پسندیده نیست حرف دوم هر کلمه را باب و حرف اول را فصل قرار داده‌است. شاید بهمینبه همین جهت کمتر از آنچه شایسته‌است طرف توجه واقع گردیده بسال ۱۲۹۳ هجری در شهر لکهنو چاپی سراسر غلط از این فرهنگ سودمند انجام یافته‌است.
 
در قرن یازدهم و دوازدهم هفده فرهنگ در هند تألیف گردید. از آنجمله است:
خط ۷۷:
# [[بهار عجم]] تألیف «تیک چند» متخلص به [[بهار]] است. در ۱۱۵۲ به اتمام رسیده و شامل الفاظ مرکب و اصطلاحات فارسی است. بقدری پسند ادباء معاصر او واقع شد که تا ۱۲۰۰ که تاریخ وفات مؤلف است هفت بار بچاپ رسید و پس از آن هم چند بار چاپ سنگی خورده‌است.
از سده سیزدهم یازده [[فرهنگ]] در دست می‌باشد:
# انجمن آراء ناصری تألیف [[رضا قلی هدایت]] از رجال نامی سلطنت [[ناصر الدین شاه]] قاجار و صاحب تالیفات بسیار دیگر است و بسال ۱۲۸۸ پایان یافته و در همان سال هم چاپ سنگی خورده‌است. بعض الفاظ جعلی برهان و دساتیر را ضبط کرده و بسیاری لغات تاریخی با تحقیقات زمان خود آورده که قابل استفاده‌است. ترتیب لغات به حروف تهجی است و تلفظ را به کمک هم‌وزن هر لغت روشن ساخته‌است. دیگر هفت قلزم تألیف غازی الدین حیدر فرمانروای استان اود واقع در شمال هند است. از ۱۲۲۹ که سال جلوس او بوده تا ۱۲۳۲ آنراآن را نوشته و قبول محمد نام آنراآن را مرتب کرده و دیباچه آنراآن را نگاشته‌است. این فرهنگ براساس برهان قاطع قرار دارد و دو بار بچاپ سنگی رسیده‌است.
# [[غیاث اللغات]] تألیف محمد غیاث الدین رامپوری که چهارده سال رنج برده و کتاب خود را بسال ۱۲۴۲ بپایان رسانیده‌است. لغات عربی و اصطلاحات علمی بسیاری در آن مضبوط و حرف اول و دوم هر لغت بترتیب حروف تهجی است.<ref>پژوهشی در تأثیر زبان فارسی بر زبان‌های شبه قاره هندوستان [http://www.irna.ir/NewsShow.aspx?NID=80223154] قطره</ref>
در ابتدای [[قرن چهاردهم]] مفصل‌ترین فرهنگ فارسی بنام
خط ۹۲:
# [[لغت نعمت اللّه]] تألیف قرن نهم و دهم
 
(شرح فوق از مقدمه جلد پنجم [[فرهنگ نظام]] تألیف علامه آقا محمد علی داعی الاسلام به اختصار نقل گردید). این فرهنگ جامع لغات فارسی و لغات عربی مستعمل در فارسی بامر «نظام» حکمران دکن واقع در جنوب هند از سال ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۸ قمری تألیف و در همان‌جا در ۵ جلد و ۳۵۳۶ صفحه چاپ سنگی شده‌است. از فرهنگ جامع [[ناظم الاطباء]] نفیسی که از «ا» تا «ل» در چهار جلد به چاپ رسیده و جلد آخر آن زیر چاپست و نیز از لغت‌نامه آقای [[علی اکبر دهخدا]] که چهار جزء آن بتازگی از چاپ درآمده چون هر دو پس از ۱۳۱۸ تاریخ اتمام فرهنگ نظام انتشار یافته یاد نشده‌است.<ref>مجله دانش فروردین ۱۳۲۸ فرهنگهای فارسی و پیدایش بیشتر آنهاآن‌ها در هند</ref>
 
== نسخه‌های خطی فارسی در هندوستان ==
بر اساس [[نقش پارسی بر احجار هند]] و گزارش‌های سالهای اخیر در کتابخانه‌های هندوستان هزاران و بعضی نوشته‌ها از میلیون‌ها کتاب خطی فارسی در کتابخانه‌های هند سخن گفته‌اند که بخشی از آنهاآن‌ها در دوره حکومت [[کمپانی هند شرقی بریتانیا]] از هند خارج شده و بخشی نیز در اثر مرور زمان و رطوبت تخریب یا خوراک موریانه شده‌است اما با این وجود هنوز هزاران نسخه خطی و چاپ سنگی به زبان فارسی وجود دارد.[http://parssea.org/?p=4747] که فهرستی از کتابهاکتاب‌ها و آدرس تعدادی از آنهاآن‌ها تهیه شده‌است که از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
# فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه شعبه تحقیق و اشاعه کشمیر و کتابخانه حمیدیه بوپال، بهمن ماه۱۳۶۳ ه‍. ش/فوریه ۱۹۸۶ م.
# فهرست [[نسخه‌های خطی]] عربی کتابخانه ندوه العلما، لکهنو، مردادماه ۱۳۶۵ هش/ ذی‌ال حجه ۱۴۰۶ ه.
خط ۱۲۲:
 
== پیشینهٔ چاپ کتاب‌ها و روزنامه‌های فارسی در هند ==
چاپ فارسی در شرق از هندوستان آغاز گردید. در هند نخستین ماشین چاپ برای چاپ فارسی توسط [[چارلز ویلکینز]](Sir Charles Wilkins) که یک دانشمند زبان‌شناس بود ساخته شد. این ماشین با خط نستعلیق کار می‌کرد. نخستین فرهنگ دوزبانهٔ فارسی-انگلیسی در هند به سال ۱۷۸۰ با عنوان A compendious vocabulary English and Persian , نوشته فرانسیس گلادوین با این دستگاه به چاپ رسید<ref>{{یادکرد ژورنال | نویسنده= مجید غلامی جلیسه| عنوان = تحقق رؤیای چاپ فارسی در شرق به دست چارلز ویلکینز | فصلنامه = پیام بهارستان | شماره = ۱۳| سال = ۱۳۹۰| صفحه = ۱۰۲۰–۱۰۲۹ | پیوند = http://www.ensani.ir/storage/Files/20120413184122-8049-222.pdf | تاریخ بازبینی = ۱۳ اسفند ۱۳۹۳}}</ref> و در سال ۱۷۸۱ نخستین کتاب فارسی چاپ شده در هند با عنوان انشای هرکرن با آن چاپ شد. از این دستگاه علاوه بر چاپ کتابهایکتاب‌های فارسی برای چاپ برخی آگهی‌های فارسی کمپانی هند شرقی نیز استفاده می‌شد. در سال ۱۷۸۸ کتاب لیلی و مجنون [[هاتفی خرجردی]] با کوشش و تصحیح [[ویلیام جونز (فیلسوف)|ویلیام جونز]] به عنوان اولین کتاب ادبی فارسی در هند چاپ شد. نخستین کتاب آموزشی فارسی نیز به سال ۱۷۹۲ با عنوان درسهایدرس‌های فارسی و انگلیسی (Persian and English works) در کلکته چاپ شد. اوایل سده نوزدهم دوران درخشان چاپ کتابهایکتاب‌های فارسی در هند است. خاورشناسانی که در کمپانی هند شرقی کار می‌کردند به کشورداران سفارش می‌کردند که چون هندوها و مسلمانان گرایشی به پذیرش فرهنگ نوین غربی ندارند از اینرو بهتر است دست به آراستن و نیروبخشی به مظاهر تمدنهای موجود در شبه قاره زد. کمپانی نیز به این راهبرد روی آورد تا به جای که هزینه‌های کلان برای چاپ کتاب‌های فارسی کرد و از آن جمله است تخصیص ۲۰۰۰ پوند برای چاپ کامل دوره کارهای پورسینا. این دوران طلایی در هفتم مارس ۱۸۳۵ با روی کار آمدن حکمران جدید سر چارلز ترولیان به پایان رسید. او اعلام کرد که دیگر بودجه‌ای برای چاپ و رواج دادن زبان شرقی اختصاص نخواهد یافت و بهتر است هندیان سرگرم ادبیات و هنر اروپایی شوند. با این همه چاپ کتاب‌های فارسی در هند ادامه یافت و سده نوزدهم را تبدیل به یکی از درخشان‌ترین سده‌های چاپ کتاب‌های فارسی کرد.<ref>{{یادکرد مجله | نویسنده=مهدی غروی|| عنوان = کتابهایکتاب‌های فارسی چاپ هند و تاریخچهٔ آن | مجله = [[هنر و مردم]] | شماره = ۱۰۲ و ۱۰۳| سال = ۱۳۵۰| صفحه = | پیوند = http://www.ichodoc.ir/p-a/CHANGED/102,103/html/102_26.HTM | تاریخ بازبینی = ۱۲ اسفند ۱۳۹۳}}</ref>
 
روزنامه‌نگاری فارسی در هند قدمتی بیش از روزنامه‌نگاری فارسی در ایران دارد. از سال ۱۸۲۱ چاپ روزنامه‌های فارسی توسط هندی‌ها آغاز گردید. هند مرکز مهم چاپ روزنامه‌هایی بود که توسط آزادی‌خواهان و روشنفکران ایرانی مقیم هند منتشر می‌شد تا آغاز جنگ جهانی اول از مجموع حدود ۴۷ روزنامه‌ای که در خارج از به زبان فارسی منتشر می‌شد هندوستان با ۱۹ روزنامه مقام نخست را داشت. در سال ۱۸۴۶ همزمانهم‌زمان ۶ روزنامه فارسی به هواداری از جنبش مشروطیت ایران در هند چاپ می‌شد.<ref>{{یادکرد مجله | نویسنده= عباس سرافرازی | عنوان = نقش روزنامه‌های فارسی چاپ هند در انقلاب مشروطه ایران | مجله = فصلنامه مطالعات شبه قاره | شماره = ۲ | سال = ۱۳۸۹| صفحه = ۵۳–۶۶| پیوند = http://jsr.usb.ac.ir/pdf_382_80183b9e9b1f920811b8071214e07176.html |فرمت = PDF | تاریخ بازبینی = ۱۳ اسفند ۱۳۹۳}}</ref>
 
== جستارهای وابسته ==