سیده ملکخاتون: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
خنثیسازی ویرایش 23057730 توسط Shervintabari (بحث) برچسب: خنثیسازی |
FreshmanBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۰:
سیده خاتون با اقتدار تمام و با کسب حمایت از مقتدران محلّی، که با آنان رابطه خویشاوندی نیز داشت، توانست شورشهای [[فرماندهان سپاه]] و توطئه کارگزاران دیوانی و درباری را فرونشاند. به قول عتبی، او «کافله ملک بود.»<ref name="جرفادقانی، ۱۳۴۵، ص ۳۵۸">(جرفادقانی، ۱۳۴۵، ص ۳۵۸)</ref>
نقش فعّال او در مسائل سیاسی و نظامی دوره مجدالدوله تا آنجا پیش رفت که وقتی پسرش، مجدالدوله، به کوشش وزیرش سعی در کوتاه کردن دست سیده خاتون از امور حکومتی داشت و برای این منظور حمایت بعضی از سرداران سپاه را نیز کسب کرده بود، سیده خاتون به یاری بدرحسنویه، حاکم [[کرد]] [[دینور]]، [[ری]] را تسخیر کرد و مجدالدوله را برکنار نمود و برادرش شمسالدوله را به جای او نشاند. چندی بعد با او دوباره بر سر مهر آمد و او را به امارت ری بازگرداند و شمسالدوله را به همدان فرستاد.<ref name="ReferenceB" /> به گفته عتبی، مادر مجدالدوله معتضد به کثرت اقارب و شوکت عشایر [بود] و از سر تحکّم و تغلّب در حل و عقد و امر و نهی ملک با لشکر دیلم سخن میراند و میان او و مادر بدین سبب وحشت افتاد».<ref name="جرفادقانی، ۱۳۴۵، ص ۳۵۸" /> هرچند سیده خاتون بلافاصله پس از مدتی کوتاه ـ چون شمس الدوله را نسبت به مجدالدوله سرکشتر یافت ـ مجدداً حکومت را به مجدالدوله بازگرداند، اما مسلّما این نوع تغییرات سیاسی، آن هم با سرعتی اینچنین، نیاز به اقتدار سیاسی و حمایت نظامی و درایت و کیاست فوقالعاده داشت که سیده خاتون آن را دارا بود.
گردش امور درباری و دیوانی به دست یک زن در ایران [[دوره اسلامی]] تا زمان سیده خاتون سابقه نداشت و او یک زن شیعی مذهب بود که با تدبیر سیاسی، قلمرو وسیعی از ایران را تحت سلطه گرفته بود و بر آن حکومت میکرد. مهمترین نقش سیده خاتون در حکومت شاخه جبال آل بویه، حفظ قلمروش از تهدید و حملات نظامی قدرتمندترین امیر منطقه در آن زمان، سلطان محمود غزنوی، بود. سلطان محمود غزنوی، که
عنصرالمعالی مینویسد: <blockquote>سیده خاتون جواب داده بود: «تا شوی من زنده بود مرا اندیشه آن بود که تو را مگر این راه بود و قصد ری کنی. چون وی فرمان یافت و شغل به من افتاد، مرا این اندیشه از دل برخاست، گفتم: محمود پادشاهی عاقل است، داند که چون او پادشاهی را به جنگ زنی نباید آمدن. اکنون اگر بیایی خدای آگاه است که من نخواهم گریخت و جنگ را ایستادهام، از آنچه در دو بیرون نباشد: از دو لشکر یکی شکسته شود؛ اگر من تو را بشکنم، به همه عالم نویسم که سلطان محمود را بشکستم که صد پادشاه را شکسته بود، مرا هم فتحنامه بود و رسد و هم شعر فتح [و اگر تو مرا بشکنی چه توانی نوشت؟ گویی زنی را بشکستم؟ تو را نه فتحنامه رسد و نه شعر فتح] که شکستن زنی بس فخر نباشد؛ گویند که سلطان محمود زنی را بشکست».</blockquote><ref>(عنصرالمعالی، ۱۳۴۷، ص ۱۰۵)</ref>
محمود با پاسخ مدبّرانه سیده خاتون قانع شد و تا او زنده بود به ری لشکر نکشید. هرچند بیهقی، مورّخ دوره غزنویان، به گونهای دیگر به قصد محمود غزنوی برای فتح ری در زمان سیده خاتون اشاره کردهاست و به نقل از [[خواجه احمد]] مینویسد: <blockquote>«امیر ماضی در خلوت با من حدیث ری بسیار گفتی که آنجا قصد باید کرد و من گفتمی: رأی، رأی خداوند است که آن ولایت را خطری نیست و والی آن زنی است. بخندیدی و گفتی: آن زن اگر مرد بودی ما را لشکر بسیار بایستی داشت به نیشابور».</blockquote>،<ref>(بیهقی، ۱۳۵۸ ق، ص ۲۶۳)</ref> ولی اینها از ارزش تدابیر سیده خاتون در حفظ قلمرو حکومتی همسر و فرزندش چیزی نمیکاهد. با مرگ سیده خاتون در ۴۱۹ هجری، ضعف مجدالدوله آشکارتر شد و چون سپاهیان با او راه مدارا در پیش نگرفتند، نامهای به سلطان محمود نوشت و از او دعوت کرد تا به ری آید. سلطان محمود در همان سال به ری لشکر کشید و آن را فتح کرد. مجدالدوله دستگیر شد و به قتل رسید و شاخه جبال حکومت آلبویه پس از سیده خاتون دوام نیاورد.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/148870/default.aspx پرتال جامع علوم انسانی - حاکمان زن شیعه مذهب در تاریخ ایران (سیده خاتون، ترکان خاتون، جانبیگم خاتون)<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref> محمود کتابخانه معروف ری را به آتش کشیده و صدها نفر از اندیشمندان و متفکران آنجا را به جرم زندیق و ملحد بودن به دار آویخت.
منابع تاریخی اشاراتی نیز به خدمات فرهنگی سیده خاتون دارند؛ از جمله انتخاب استادان صاحبنام و عالم برای فرزندش مجدالدوله. احمد بن فارسی همدانی، عالم لغوی، از جمله استادان مجدالدوله
[[ابوعلی سینا]]، دانشمند و فیلسوف نامی ایران، نیز مدتی از عمرش را نزد سیده خاتون و مجدالدوله گذراند. او، که نزد سامانیان به امر مطالعه و تحقیق مشغول بود، با قدرت یافتن محمود غزنوی و مخالفت او با شیعیان، مجبور شد از خراسان خارج شود. پس در فرار از مقابل سپاهیان غزنوی و ضعف بسیاری از مخالفان محمود غزنوی به ری رفت و به خدمت سیده خاتون و مجدالدوله رسید و مورد لطف و محبت آنان قرار گرفت و ایشان چون حالات نفسانی او را شنیده بودند، در تعظیم او کوشیدند.<ref>(بیهقی، ۱۳۵۸ ق، ص ۴۰)</ref> کتابخانه مجدالدوله چنان غنی بود که ابن سینا، فیلسوف معروف شیعی مذهب، مدتها در دربار او اقامت کرد و از کتابهایش، که بیشتر در [[علم نجوم]] و حکمت بود، استفاده کرد.<ref>[http://ensani.ir/fa/content/148870/default.aspx پرتال جامع علوم انسانی - حاکمان زن شیعه مذهب در تاریخ ایران (سیده خاتون، ترکان خاتون، جانبیگم خاتون)<!-- عنوان تصحیح شده توسط ربات -->]</ref>
شهرت سیده خاتون تنها بخاطر عدل و انصاف، کفایت و خوشنامی یا زن بودنش نیست، همچنین به سبب جواب دندان شکنی که در مقابل دعوت
آرامگاه سیده ملک خاتون واقع در جاده خاوران تهران که به زیارتگاه امامزاده سیده ملک خاتون معروف است هرساله مورد بازدید هزاران نفر قرار میگیرد.<ref name="ReferenceA" />
|