اکبر کبیر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۴۵:
اکبر در امرکوت از توابع تهته به دنیا آمد. پدرش [[همایون شاه]] و مادرش حمیده بانو بیگم، زنی ایرانی بود که به گفتهٔ خافی خان نظام‌الملکی (۱/۱۲۷)، نسبش به [[شیخ احمد جام]] می‌رسید.
 
تولد اکبر و دوران کودکی وی مصادف با بحران‌های سیاسی در قلمرو تیموریان، عزل همایون و گریز او نزد صفویان بود. اگرچه همایون به کمک شاه طهماسب صفوی دوباره در دهلی بر تخت نشست، اما قلمرو سابق را نداشت. وی در ۹۶۳ق، اکبر را که تازه در آغاز جوانی بود، به همراه اتابکش بیرم خان به جنگ سکندرخاناسکندرخان افغان روانه ساخت. در میانهٔ راه خبر مرگ همایون رسید و بیرم خان با موافقت امرای لشکر همان‌جا اکبر را بر تخت پادشاهی نشاند و تاریخ جلوس او، یعنی ۲۷ ربیع‌الا¸خر ۹۶۳ مبدأ تاریخ الهی قرار گرفت (نظام‌الدین، ۲/۱۲۶؛ تتوی، ۵۶۳–۵۶۵).
 
اکبر شاه وارث دولتی شد که مخالفان بسیار همچون راجه‌های هندو داشت که غالباً برضد تیموریان کار می‌کردند، و نیز امرای لشکر تیموری یا بزرگانی که به سبب مرگ ناگهانی همایون و جوانی اکبر، می‌کوشیدند او را از حکومت دور کنند و خود قدرتی بیابند. بیرم خان که رشتهٔ کارها را در دست داشت، به سرکوب ایشان پرداخت و از جمله مخالفان برجسته، نخست شاه ابوالمعالی را که از امرای همایون بود، دستگیر کرد، ولی اکبر راضی به قتل او نشد (نک: نظام‌الدین، ۲/۱۲۷؛ ابوالفضل، اکبرنامه، ۲/۱۵–۱۶). اقدام بعدی تعقیب سکندر افغان بود که از لشکریان پیشتاز اکبر شکست خورده، و به کوهستان پناه برده بود (نظام‌الدین، همان‌جا؛ ابوالفضل، همان، ۲/۲۰). در همین سال (۹۶۳ق) میرزا سلیمان که از زمان همایون حکومت بدخشان داشت، با استفاده از آشفتگی اوضاع درصدد برآمد تا کابل را تصرف کند؛ ولی بر اثر تدبیر و مقاومت منعم‌خان که از سوی اکبر حکومت آن دیار داشت، کاری از پیش نبرد (بیات، ۲۰۶–۲۰۹؛ ابوالفضل، همان، ۲/۲۲–۲۶).<ref>[http://lib.eshia.ir/23022/9/3802 دانشنامه بزرگ اسلامی: مدخل اکبرشاه]، منوچهر پزشک</ref>