توسعه پایدار: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش 151.235.128.119 (بحث) به آخرین تغییری که FreshmanBot انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
Feizolla (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲۲:
[[پرونده:PS20andPS10.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|بهره‌گیری از [[انرژی تجدیدپذیر|انرژی‌های تجدیدپذیر]] مانند [[انرژی خورشیدی]] باعث توسعه پایدار می‌شود..]]
 
واژه sustain به معنی پایدار می‌باشد و همچنین در فارسی به معنای حیات، زنده نگهداشتن، استمرار و آنچه که می‌تواند در آینده تداوم داشته باشد، است. یک ایده و اصطلاح بسیار گسترده، که معانی متفاوت و بسیاری دارد، در نتیجه فراوانی این معانی، صاحبنظران واکنش‌های فراوان و متفاوتی را در این حیطه ارائه کرده‌اند. مفهوم توسعه پایدار، یک نوع تلاش برای ترکیب مفاهیمِ در حال رشدِ حوزهای از موضوعات محیطی در کنار موضوعات اجتماعی-اقتصادی می‌باشد. توسعه پایدار یک تغییر مهم در فهم رابطه انسان و طبیعت و انسان‌ها با یکدیگر است. این مسئله با دیدگاه دو قرن گذشته انسان که بر پایه جدایی موضوعات محیطی و اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته بود در تضاد است. در دو قرن گذشته، این تصور حاکم بود که محیط به‌طور عمده به عنوان یک عامل خارجی و تنها برای استفاده و استثمار انسان در نظر گرفته می‌شد. در این دیدگاه، ارتباط انسان و محیط، به صورت غلبه انسان بر طبیعت بوده و بر این باور استوار بود که دانش و فن آوری بشر می‌تواند بر تمام موانع محیطی و طبیعی برتری یابد. این دیدگاه مرتبط با توسعه سرمایه داریسرمایه‌داری و انقلاب صنعتی و علم مدرن می‌باشد. همان‌طور که بیکن یکی از پایه گذارانپایه‌گذاران علم مدرن، آن را مطرح می‌کند: جهان برای بشر ساخته می‌شود و نه بشر برای جهان. دیدگاه مدیریت محیطی بر پایه مدیریت منابع طبیعی بود که تصدیق می‌کرد، بشر نیاز به منابع طبیعی دارد و این منابع می‌بایست به جای استفاده سریع و بدون برنامه، به درستی مدیریت شوند تا حداکثر استفاده از آن‌ها طی سالیان طولانی میسر گردد. همچنین علم اقتصاد بر موضوع ارتباط انسان و رشد اقتصادی تأکید دارد، که در نتیجه آگاهی و استفاده از آن، موجب افزایش تولیدات، به عنوان یک اولویت، مطرح می‌گردد. این نگرش، کلیدی بود برای ایجاد رفاه در زندگی بشر چون از طریق رشد اقتصادی، فقر و تهیدستی می‌توانست از میان برود.[۱] مفهوم توسعه پایدار، حاصل رشد و آگاهی از پیوندهای جهانی، مابین مشکلات محیطی در حال رشد، موضوعات اجتماعی، اقتصادی، فقر و نابرابری و نگرانی‌ها دربارهٔ یک آینده سالم برای بشر است. توسعه پایدار، مسائل محیطی، اجتماعی و اقتصادی را به هم پیوند می‌دهد. توسعه پایدار، در کمیسیون استراتژی حفاظت جهان که توسط اتحادیه بین‌المللی برای حفاظت طبیعت در سال ۱۹۸۰ میلادی تشکیل شده بود، مدون گردید. به علاوه، با این موضوع توسط کمیته جهانی توسعه و محیط عناوین آینده مشترک ما، در سال ۱۹۸۷ میلادی و حفظ زمین در سال ۱۹۹۱ میلادی، نیز مطرح گشته‌است. در سال ۱۹۷۸ میلادی، کمیته جهانی توسعه و محیط یا همان کمیسیون بروندلند تعریف جامع از توسعه پایدار ارائه می‌دهند که بنا بر آن بشریت توانایی توسعه پایدار را دارد اگر بتواند تضمین کند نیازهای حال را بدون به خطر افتادن توانایی نسل‌های آینده برای تأمین نیازهایشان، فراهم می‌آورد. از زمان کنفرانس سازمان ملل با عنوان توسعه و محیط که در سال ۱۹۹۲ میلادی در ریو برگزار شد، عنوان «توسعه»، به یکی از حساس‌ترین و مهم‌ترین کلمات در مباحثات تبدیل شده‌است.
در سال ۱۹۹۲ در «کنفرانس زمین» توسعه پایدار چنین تعریف شد: رفع نیازهای نسل حاضر بدون مصالحه با نسل‌های آینده در راستای تأمین نیازهایشان. کمیسیون جهانی محیط زیست، توسعه پایدار را این‌گونه تعریف می‌کند: «توسعه پایدار فرایند تغییری است در استفاده از منابع، هدایت سرمایه‌گذاری‌ها، سمت‌گیری توسعه تکنولوژی و تغییری نهادی است که با نیازهای حال و آینده سازگار باشد.»
کمیسیون «بروندلند» دربارهٔ توسعه پایدار می‌گوید: «توسعه پایدار به عنوان یک فرایند، لازمه بهبود و پیشرفت وضعیت و از میان بردن کاستی‌های اجتماعی و فرهنگی جوامع پیشرفته‌است و باید موتور محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تمامی جوامع، به ویژه کشورهای در حال توسعه باشد.» (عباسپور، ۱۳۸۶: ۱۰۰۸) توسعه پایدار توسعه‌ای است که بتواند نیازهای فعلی سازمان را بدون خدشه‌دار کردن به توانایی‌های نسل آینده در برآورد ساختن نیازهایشان پاسخ گوید. در این تعریف حق هر نسل در برخورداری از همان مقدار سرمایه طبیعی که در اختیار دیگر نسل‌ها قرار داشته به رسمیت شناخته شده و استفاده از سرمایه طبیعی در حد بهره آن مجاز شمرده شده‌است. توسعه پایدار چشم‌اندازی مهم و جدید در مدیریت و [[سیاستگذاری عمومی]] است که بطور گسترده‌ای خارج از [[ایالات متحده]] ظهور یافته‌است. این مفهوم تلاش می‌کند تا به نحو روشن تری نتایج آینده رفتارهای کنونی را مورد توجه قرار دهد. توسعه پایدار زمینه‌های مختلفی را مورد توجه قرار می‌دهد: تأثیر [[گازهای گلخانه‌ای]]، تغییرات آب و هوائی، تخریب [[لایه ازن]]، تخریب زمین، کاهش منابع غیر تجدید پذیر، آلودگی هوای شهرها. (Rao، ۲۰۰۰: ۸۱)
پایداری وضعیتی است که در آن مطلوبیت و امکانات موجود در طول زمان کاهش نمی‌یابد و به توانائی اکوسیستم‌ها برای تداوم کارکرد در آینده نامحدود مربوط می‌شود بدون آنکه به تحلیل منابع یا استفاده بیش از حد منابع منجر شود. «پایداری، شرایطی است که در آن سیستم‌های اجتماعی و طبیعی در کنار هم و به شکل نامحسوس کار می‌کنند. اما این مفهوم هنوز هم توسط برخی سازمان‌های بین‌المللی مثل [[بانک جهانی]] در زمینه [[چشم‌انداز]] رشد مورد استفاده قرار می‌گیرد». توسعهٔ پایدار یک ایده و اصطلاح گسترده‌است که معانی متفاوتی دارد همین موضوع موجب برانگیزش واکنشهای مختلف در این زمینه شده‌است. مفهوم توسعهٔ پایدار تلاشی برای ترکیب مفاهیم در حال رشد حوزه ایی از موضوعات محیطی با موضوعات اجتماعی اقتصادی می‌باشد. مفهوم توسعهٔ پایدار را می‌توان تغییر در فهم رابطهٔ انسان و طبیعت و انسان‌ها با یکدیگر دانست. این مسئله در تضاد کامل با دیدگاه‌های دو قرن گذشتهٔ انسان است. در دو قرن گذشته محیط یک موضوع خارجی وجدا نسبت به انسان‌ها تلقی شده‌است در این دیدگاه رابطهٔ انسان و محیط را می‌توان بر این باور دانست که انسان باید با غلبهٔ کامل بر طبیعت زندگی کند و باور براین بوده‌است که انسان می‌باید باقوهٔ تفکر و دانش خود بر تمام موانع محیطی فایق آید و برای خود در طبیعت حکمرانی کند. همچنین این دیدگاه با تأثیراتی برتوسعهٔ سرمایه داریسرمایه‌داری و انقلاب صنعتی علم مدرن ادامه یافت. همین‌طور که بیکن یکی از پایه گذارانپایه‌گذاران علم مدرن آن مطرح می‌کند و بر این باور است که ((جهان برای بشر نه بشر برای جهان))(فلامکی ۳۰۰–۱۳۸۱)بشر باید با برنامه‌ریزی و مدیریت بر منابع طبیعی استفاده ازاین سرمایه را طولانی و دراز مدت کند. علم اقتصاد از علومی است که بر موضوع ارتباط انسان و رشد اقتصادی حاکم است و علم اقتصاد را می‌توان کلیدی دانست برای وجود رفاه در زندگی انسان و از طریق رشد اقتصادی فقر و تهید ستی می‌توان ازبین برد.
حساسیت واژهٔ توسعه را می‌توان بعد از کنفرانس سازمان ملل با عنوان توسعهٔ محیط دانست که در پشت این واژه مفاهیمی پنهان است که از یک طرف می‌توان آن را به عنوان تلاشی در جهت حل مسائل محیطی و علوم طبیعی اکولوژی و نگرانی دربارهٔ حفاظت طبیعت و از دیگر سویی دیگر مشکلات فقر و بحران اقتصادی جهان سوم دانست. توسعه پایدار که توسط اتحادیهٔ بین‌المللی برای حفظ طبیعت در سال ۱۹۸۰ میلادی تشکیل گردید مطرح شد. چالش این اتحادیه که استراتژی حفاظت جهان است ازلحاظ تئوری کمک شایانی به توسعه پایدار کرد. درسال ۱۹۸۷ میلادی کمیته جهانی توسعه محیط به نام (آینده مشترک ما) را گزارش کرد‘که حاکی از تعریف جامعی از توسعه پایدار است:بشریت توانایی توسعه پایداری را دارد تا تضمین کند که نیازهای حال را بدون به خطر افتادن توانایی نسلهای آینده برای تأمین نیازهایشان فراهم نمایند. برخی دیگر از صاحب نظران پایداری را نوعی نگرش به آینده می‌دانند که در واقع نقشهٔ مسیری می بل شد که بر روی مجموعه ایی از ارزشها و اصول اخلاقی و معنوی متمرکزاست. توسعهٔ پایدار یک حالت ثابت از هماهنگی را ندارد‘ بلکه دارای یک فرایند تغییر در چیزی است که استخراج از معادن جهت سرمایه‌گذاری و راهبردی توسعهٔ تکنولوژی و تغییر نهادی را سازگار با نیازهای آتی همانند نیازهای امروز می‌سازد. توسعهٔ پایدار را با دو عامل تعیین‌کننده می‌توان شناخت:
مفهوم نیازهای اولیه چون غذا و لباس که با این عوامل می‌توان شرایط زندگی اولیه را فراهم کرد.