گئورگ ویلهلم فریدریش هگل: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز حذف الگو و رده خرد از مقالاتی که دیگر خرد نیستند با ویرایشگر خودکار فارسی
Baniiii (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏فلسفه هگل: افزودن مطلب
خط ۸۴:
مارکس به اعتقاد خود هگل را از روی سر، بر روی پاهایش قرار داد. بدین معنا که فلسفه و روش او را که [[دیالکتیک]] بود به نحوه پویاتری سرانجام بخشید. مارکس روش [[دیالکتیک هگل]] را که بر [[اصل تضاد]] برقرار بود در عرصهٔ زندگی بشری وارد کرد.
 
دیالکتیک فلسفه هگل عبارت بود از انتزاعی که در هنگام رویارویی دو نیروی متضاد در وقایع تاریخی و رویدادهای تعیین‌کننده در تاریخ به وجود می‌آمد.او می گوید دیالکتیک، هم نهادۀ مقابل ها یا ضد هاست. هر مفهوم که ما دربارۀ آن می اندیشیم، در آغاز، محدودیت های خود را به ما نشان می دهد و به ضد یا مقابل خود یا به نفی خود تحول می یابد. <ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=از سقراط تا سارتر|نام خانوادگی=لاوین|نام=ت.ز|ناشر=انتشارات نگاه|سال=۱۳۸۶|شابک=|مکان=|صفحات=۲۷۵}}</ref>
 
برای فهم بهتر مطلب می‌توان مثال ملموسی زد: یک [[آونگ]] را در نظر بگیرید هر گاه از تعادل خارج شود به اوجی در یک سمت می‌رسد سپس با سرعتی افزوده به سمت دیگر خواهد رفت و اگر نیرویی به آن وارد نشود این بار کمتر از بار قبل منحرف می‌شوند تا در نهایت به تعادل می‌رسد. همین در جامعه انسانی از مسائل اجتماعی تا مسائل روزمره و تصمیمات ساده اتفاق می‌افتد. بدین معنی که هر تصمیمی وقتی در یک سمت از واقعیت قرار می‌گیرد منجر به صحیح به نظر رسیدن سمت دیگر واقعیت می‌شود ولی به هر حال روزی این نوسان به تعادل (یافتن واقعیت) می‌انجامد.