واقع‌گرایی (ادبیات): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 21381422 توسط Wikimostafa (بحث)
TheCherryOrchard (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''واقع‌گرایی ادبی''' یا '''رئالیسم ادبی''' ({{lang-en|Literary realism}}) بخشی از جنبشدر هنراصطلاح، رئالیستیمکتبی بوداست که میانه‌هایدر اواسط قرن نوزدهم بامیلادی، سردمدارییعنی نویسندگانیدر همچونمیان [[استاندال]]سال‌های 1850 تا 1880 در اروپا و امریکا رواج یافت. این جنبش ادبی که درحوزۀ ادبیات داستانی اتفاق افتاد، با [[پوشکینانوره دو بالزاک|بالزاک]] در فرانسه، [[ادبیاتجرج الیوت|جورج فرانسهالیوت]] و [[ادبیاتچارلز روسیه|روسیهدیکنز]] شکلدر گرفتانگلستان و تا[[ویلیام اواخردین قرنهاولز]] نوزدهمدر وامریکا اوایلآغاز قرن بیستم ادامه یافتشد.
 
نوع ادبیِ غالب در مکتب رئالیسم داستان است؛ اگر رمانتیک‌ها با شعر شناخته می‌شدند، رئالیست‌ها با داستان جنبش خود را شکل دادند. این مکتب واکنشی در مقابل [[رمانتیسم]] بود.
واقع‌گرایی اساساً واکنشی به [[ایده‌آلیسم]] و [[رمانتیسم]] است و نویسندگان منتسب به این سبک می‌کوشند چیزها را آن‌چنان‌که هستند بیان کنند و توصیفات رمانتیک، اغراق‌شده یا صناعت‌گونه در آثارشان کمتر دیده می‌شود.
 
=== تعریف مکتب ===
[[ناتورالیسم (ادبیات)|ناتورالیسم]] و [[واقع‌گرایی سوسیالیستی]] از زیرشاخه‌های این سبک به‌شمار می‌آیند.
رمانس<ref>رمانس(Romance) به معنی قصه‌های خیالیِ منظوم یا منثوری است که به وقایع غیرعادی یا شگفت‌انگیز توجه‌کند و ماجراهای عجیب و غریب و رفتارهای اغراق‌آمیز یا اعمال سلحشورانه را به نمایش گذارد. نویسندۀ رمانس در بند عین‌نمایی نیست و آنچه برای او اهمیت دارد پر و بال دادن به خیال است.</ref>، نوع ادبی رایج پیش از رمان، زندگی را آن گونه که ما آرزو داریم جلوه‌گر می‌سازد، اما رئالیسم زندگی را همان گونه که هست تصویر می‌کند. رمانتیسم مکتبی درون‌گرا و ذهنی بود که برای فرار از واقعیت کنونی، به دنیای گذشته و آینده پناه می‌برد -که البته این دنیای ساختگی اغلب مبنای واقعی نداشت-؛ اما رئالیسم مکتبی عینی و بیرونی بود که تأکید بسیار بر بیان واقعیت‌های جامعه می‌کرد و پیروان آن معتقد بودند که آثار متکلفانه و دیرفهم مکتب‌های رمانتیسم و [[کلاسیسیسم]] راه به جایی نمی‌برد و برای نشان‌دادن تصویر درستی از جامعه باید زبانی بی‌پیرایه و ساده را برگزید.
 
البته در بحث رمان و واقعیت، نکتۀ مهم این است که بازگفتن واقعیت با آفرینش رمان تفاوت دارد؛ بازگفتن واقعیت کار تاریخ است، در حالیکه رمان‌نویس واقعیت را در ساختاری زیبایی‌شناختی بازآفرینی می‌کند. بدین ترتیب او با مصالحی که از عالم واقع برمی‌گیرد، عالم هنری مستقلی می‌سازد.
 
=== تاریخچۀ پیدایی ===
جرقه‌های مکتب هنری-ادبی رئالیسم از سال 1830 زده شده بود و از چند منبع نیرو می‌گرفت: نخست از جانب شمار زیادی از نویسندگان و هنرمندان معمولا تهیدست، با ذوق و سلیقه‌های متفاوت، که در محلۀ لاتین پاریس کولی‌وار می‌زیستند و میان‌مایگیِ زشت بورژوازی و بدبینی ناشی از خودپرستی رمانتیک‌ها را به تمسخر می‌گرفتند. دوم از ناحیۀ کاریکاتوریست‌ها و نقاشان مکتب باربیزون<ref>مکتب [[باربیزون]](Barbizon) یک مکتب نقاشی فرانسوی در میانۀ قرن نوزدهم بود که خود بخشی از جنبش [[طبیعت‌گرایی (هنر)|طبیعت‌گرایی]] به شمار می‌رود. باربیزون سهم بسزایی در پدیدآوردن واقع‌گرایی در نقاشی منظرۀ فرانسوی داشت. هنرمندان باربیزون برای مضامین آثار خود به مناظر فرانسه و زندگی ساده روی آوردند.</ref> که دربرابر خشونت و واقعیت‌گریزیِ نقاشیِ مکتب رمانتیک واکنش نشان می‌دادند.
 
== جستارهای وابسته ==
 
* [[تاریخ ادبیات مدرن]]