سرگذشت ندیمه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Adlerbot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: اصلاح اشتباه نگارشی. آمریکا و آفریقا
Tanhabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: جراحی پلاستیک و زیباسازی
خط ۵:
 
{{خطر لوث‌شدن}}
== داستان کتاب ==
=== فضای داستان ===
داستان در شهر [[کمبریج]] در [[ماساچوست]] [[ایالات متحده آمریکا|ایالات متحدهٔ آمریکا]] رخ می‌دهد. پس از [[ترور]] [[رئیس جمهور]] آمریکا با گلوله و به رگبار بستن همهٔ اعضای [[کنگره ایالات متحده]]، نسبت دادن آن به [[اسلام‌گرایان تندرو]] و اعلام [[وضعیت فوق‌العاده]]، [[انقلاب|انقلابی]] در کشور رخ می‌دهد، [[قانون اساسی]] لغو شده و حکومتی [[تمامیت‌خواهی|تمامیت‌خواه]] [[مسیحی]] به نام جمهوری گیلاد تشکیل می‌شود. در این حکومت جدید [[آزادی فردی|آزادی‌های فردی]] اکثر [[شهروند|شهروندان]] پایمال می‌شود و همهٔ [[دین|ادیان]] به جز [[دین رسمی]] کشور، [[ازدواج]] مجدد، [[طلاق]]، [[سقط جنین]]، [[هم‌جنس‌گرایی]] غیرقانونی اعلام می‌شود. متخلفان مذهبی و سیاسی اگر بخت یارشان باشد به مناطق سمی و خطرناک که ''کولونی'' نامیده می‌شوند فرستاده می‌شوند، وگرنه در بیشتر موارد با [[طناب دار]] اعدام شده و به ''«دیوار»'' (ظاهراً دیوار [[دانشگاه کمبریج]]) آویخته می‌شوند تا مایهٔ عبرت بقیه باشند.
 
در سرزمین گیلاد بیشتر مردم به دلایلی که در مؤخزهٔ داستان می‌آید [[عقیم]] هستند، این مسئله بابت فجایع [[زیست‌محیطی]] است که بعضی نواحی کشور را غیر قابل سکونت کرده و احتمالاً به حوادثی در [[نیروگاه هسته‌ای|نیروگاه‌های هسته‌ای]] و پایگاه‌های دفع مواد سمی مرتبط است. به همین خاطر زنان [[بارور]] که ازدواج نکرده‌اند یا ازدواجشان مورد قبول حکومت نیست، به عنوان ''«کُلفَت»'' در اختیار خانواده‌های تراز اول قرار می‌گیرند تا شاید برای آنها بچه‌ای بیاورند. زنان مجرد عقیم [[تبعید]] می‌شوند. طبق تعبیر حکومت، عقیم بودن مردان ممکن نیست و این مشکل تنها از جانب زنان ممکن است پیش بیاید.
 
=== سرویس امنیتی مخوف ===
فضای جمهوری گیلاد رعب‌آور و پرتنش است، از آنجا که همه از مأموران مخفی حکومت در هراسند. هر لحظه ممکن است کسی نشانه‌ای مبنی بر بی‌اعتقادی یکی از شهروندان به اصول و حقانیت حاکمیت گیلاد ببیند، و ـ از روی اعتقادات شخصی به این اصول و یا در اکثر موارد برای خوش‌خدمتی و به دست آوردن امتیازی که شاید آیندهٔ سیاه او را به تعویق بیندازد ـ به سرویس امنیتی-[[جاسوسی]] حکومت که '''چشمان خدا''' (Eyes of God) نام دارد گزارش کند. این سرویس امنیتی که گسترشی از [[سازمان سیا]] است تقریباً اجازهٔ انجام هر کاری را دارد، با اتوموبیل‌های سیاه‌رنگ با شیشه‌های دودی و [[چراغ گردان]] هر کسی را که بخواهد بازداشت می‌کند و مورد شکنجه قرار می‌دهد. اعضای بلندپایهٔ حکومت هم با این که معمولاً خود یکی از این ''چشمان خدا'' هستند، از آسیب آنها مصون نیستند و نمی‌توانند اعمال آنان را زیر سؤال ببرند.
 
=== طبقه‌بندی اجتماعی زنان ===
یکی از وجوه برجستهٔ حکومت جمهوری گیلاد، [[تبعیض جنسی]] شدید در مورد زنان است. حکومت گیلاد با تفسیر [[انجیل]] به نفع خود، نظامی [[تمامیی‌خواهی|تمامیت‌خواه]] ایجاد کرده که در آن زنان به این [[طبقات اجتماعی]] تقسیم می‌شوند:
*'''همسران''' (Wives): زنان فرمانده‌ها هستند که طبقهٔ حاکم جمهوری گیلاد را تشکیل می‌دهند. لباس همسران آبی است.
خط ۲۳:
*'''همسران ارزان''' (Econowives): زنانی هستند که با مردانی از طبقهٔ نازل‌تر ازدواج کرده‌اند و وظایف مختلف زنان یعنی همسری، انجام وظایف خانه‌داری و آوردن بچه را به عهده دارند. لباس آنها هم راه‌راه آبی، قرمز و سبز است.
 
=== خلاصهٔ ماجرا ===
داستان از زبان زنی از طبقهٔ ''کلفت‌ها'' روایت می‌شود که نام واقعی او را هرگز نمی‌فهمیم، ولی لقب او از آنجا که نام ''فرمانده‌اش'' «فرد» است، «اُفرد» (Offrefd) است. اُفرد پیش از انقلاب گیلاد همسر و یک دختر کوچک داشته است. از آنجا که شوهرش پیش از او با زن دیگری ازدواج کرده بوده ازدواج آنها توسط حکومت جدید غیرقانونی اعلام می‌شود و پس از فراری ناموفق، زن دستگیر می‌شود و (چون بچه داشته و باروری خود را ثابت کرده است) به ''مرکز سرخ'' که مرکز آموزش کلفت‌هاست منتقل می‌شود، و دخترش به خانوادهٔ یک فرماندهٔ بی‌فرزند داده می‌شود. اُفرد از سرنوشت دختر و شوهرش اطلاعی ندارد. او در خلال ماجراهای روزانهٔ خود، خاطرات قدیمی‌اش را نیز بازگو می‌کند که فضای خفقان‌آور جمهوری گیلاد را برای خواننده ترسیم می‌کند.
 
خط ۴۰:
{{پایان خطر لوث‌شدن}}
 
== یادداشت‌ها ==
<references />
 
== منبع ==
{{چپ‌چین}}
* The Handmaid's Tale — Margaret Atwood ISBN 0-09-974091-5