افسونگر (مجموعه تلویزیونی): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FreshmanBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح فاصله مجازی + اصلاح نویسه با استفاده از AWB
خط ۳۱:
یک جادوگر جوان به نام سامانتا با یک فانی به نام «دارن» آشنا می‌شود و با او ازدواج می‌کند. او سعی می‌کند که از قدرت‌های جادوییش استفاده نکند و مانند سایر زن‌ها خود کارهایش را انجام دهد. این در حالی است که خانوادهٔ جادوگرش از این وصلت راضی نبوده زیرا دارن جادوگر نیست و مدام در زندگی آن دو دخالت می‌کنند. سریال اکثر اوقات با این موضوع شروع می‌شود که دارن گرفتار نوعی جادو از طرف خانوادهٔ همسرش می‌شود و دچار وقایع خنده داری با همسایه‌ها، رئیسش و… می‌شود.
 
به مردهای جادوگر «ساحر» گفته می‌شود. ساحر و ساحره‌ها هزاران سال زندگی می‌کنند و برای مثال سامانتا هزاران سال سن دارد ولی ظاهرش مانند بیست ساله هاست. آنهاآن‌ها وقتی می‌خواهند طلسمی را اجرا کنند چیزهایی می‌گویند و حرکات خاصی از خود بروز می‌دهند. مثلاً سامانتا دماغش را تکان می‌دهد.
 
== شخصیت‌ها ==
«'''اندورا'''» نام مادر سامانتا است. او یکی از سر سخت‌ترین مخالفان فانی هاست. در اکثر مواقع اندورا یا سایر افراد خانوادهٔ سامانتا در حال طلسم دارن هستند تا باعث از بین رفتن کانون خانوادهٔ آنهاآن‌ها شوند که با اتفاقات خنده داری همراه است ولی در نهایت، عشق دارن و سامانتا همه چیز را به حالت اول برمی‌گرداند.
 
«'''لری تیت'''» رئس دارن است. دارن مدیر اجرایی یک شرکت تبلیغاتی است. لری و دارن دوست‌های خوبی برای هم هستند. بیشتر مواقع جلسات مهمانی‌های شرکت در منزل دارن و سامانتا صورت می‌گیرد. اندورا هم با خواندن وردی، سعی می‌کند مهمانی را بهم بزند که با زیرکی سامانتا اوضاع درست می‌شود و حتی در نهایت به نفع دارن و سامانتا به پایان می‌رسد. همسر لری به نام لوییز، بهترین دوست فانی سامانتا است.
خط ۴۲:
«'''موریس'''» نقش پدر سامانتا را ایفا می‌کند که البته پدر واقعی او نیز هست. موریس و اندورا زندگی خوبی با هم ندارند و گاهی اوقات جدا از هم زندگی می‌کنند. موریس مانند [[شکسپیر]] صحبت می‌کند. بارها اندورا بیان کرده که او فقط «پدر بچه‌هایش» است؛ ولی گاهی اوقات نیز با تیزهوشی سامانتا، اختلافات آن دو حل شده و با هم به خانه برمی‌گردند.
 
سامانتا یک دختر عمو به نام «سارینا» دارد که موهای مشکی کوتاه، خالی روی گونه‌اش، دامن کوتاه و رفتارهای جلفی دارد و از نظر ظاهری بسیار شبیه سامانتا است. نقش هر دو را [[الیزابت مونتگامری]] بازی کرده. او در تضاد با سامانتا است. او معمولاً در تعقیب دارن و لری است و از آنهاآن‌ها خوشش می‌آید. او کلاً برخلاف بقیه جادوگران، از مردهای فانی خوشش آمده و با چندتایی از آنهاآن‌ها نامزد هم کرده. او برخلاف اندورا از سامانتا و دارن حمایت کرده و آنهاآن‌ها را روراست و صادق می‌داند.
«'''عمو آرتور'''» برادر بازیگوش سامانتا است. اوبا دارن [[شوخی‌های خرکی]] زیادی می‌کند ولی از او خوشش می‌آید. در یک قسمت از برنامه، سارینا و آرتور در برابر اتحادیهٔ جادوگران می‌ایستند و نمی‌گذارند که آنهاآن‌ها سامانتا و دارن را از هم جدا کنند و در ازا، حاضر می‌شوند قدرت جادویی خود را در این راه از دست بدهند.
 
تنها عضوی از خانوادهٔ سامانتا که دارن او را دوست دارد، خالهٔ سامانتا با نام «خاله کلارا» است. او زنی بی مغز ولی بسیار دوست داشتنی است. یا از شومینه وارد می‌شود یا یک دیوار را خراب می‌کند. اکثر مواقع وقتی طلسمی را می‌خواند، فاجعه‌ای رخ می‌دهد چون طلسم را فراموش می‌کند و نمی‌تواند آنراآن را خنثی کند. او همچنین همیشه طلسم‌ها را اشتباه می‌خواند. با مرگ بازیگر این نقش در ۱۹۶۸، خاله کلارا از افسونگر می‌رود و جایش یک پرستار بچه به نام «ازمورلدا» می‌آید.
 
در سری دوم دختر سامانتا به نام «تابیتا» به دنیا می‌آید و در سری‌های بعدی پسرشان به نام «آدام» متولد می‌شود. وقتی بزرگتر می‌شوند مشخص می‌شود که هر دو به مادرشان رفته و دارای قدرت‌های جادویی هستند. پسر لری به نام «جاناتان» چند ماه قبل از تابیتا به دنیا می‌آید.
خط ۶۹:
 
== چند نکته ==
* این سریال شاهد تغییرات بسیاری در گروه بازیگران بود که یا به دلیل مریضی یا مرگ بازیگران اتفاق افتاد. فقط بچه‌های سامانتا، دکتر بمبئی و اندورا عوض نشدند. دارن در اواسط سریال بدون هیج سر و صدایی عوض شد. عوض شدن بازیگران باعث بوجود آمدن عقیدهٔ خرافاتی طلسم شدن گروه در ذهن بینندگان شد. درواقعدر واقع طبق بررسی‌هایی که روی بازیگرانی که حین برنامه جان خود را از دست داده بودند انجام شد، اکثر آنهاآن‌ها در دورهٔ میان سالی قرار داشتند و به غیر از چند تا، سابقهٔ بیماری در بقیهٔ آنهاآن‌ها مشاهده نشد و علت خاصی برای مرگ آنهاآن‌ها وجود نداشت.
* دیک یورک نتوانست نقش دارن را ادامه دهد زیرا حین بازی در فیلم دیگری تصادف کرد و گرفتار کمر درد شدیدی شد. حتی چند وقتی نقش دارن را بازی می‌کرد، از شدت درد بی هوش شد و او را سریع به بیمارستان منتقل کردند. پس از آن بود که دیگر ادامه نداد و در کمتر از یک ماه [[دیک سارجنت|دیک سرجنت]] جای او را گرفت.
* بازیگر نقش خاله کلارا در سال ۱۹۶۸ بخاطر بازی زیبایش برندهٔ [[جایزه امی|جانزه امی]] شد. پس از مرگ این بازیگر، ازمورلدا که نقش یک پرستار بچهٔ جادوگر که او هم مانند خاله کلارا کم مغز بود، جایگزین این شخصیت شد.
* آلیس پیرس که نقش همسایهٔ فضول سامانتا به نام کراویتز را بازی می‌کرد، در سال ۱۹۶۶ جایزه امی را برنده شد و اولین نفری بود که نقش کراویتز را بازی می‌کرد ولی دچار [[سرطان]] [[تخمدان]] شد و درگذشت. نقش او توسط بازیگر دیگری جایگزین شد.
* همسر لری به نام لوییز، بعد از دو سری عوض شد و برای اینکه بازیگر جدید به لوییز شباهت داشته باشد مجبور شد از کلاه گیس مشکی کوتاه استفاده کند که باعث حس ناراحتی اش در حین کار می‌شد که طبق پیشنهاد کارگردان، او کلاه گیس را برداشت و با موهای قرمز خودش ظاهر شد.
* نقش تابیتا در کودکی را دو دوقولو به نام ارین و دایان مورفی بازی می‌کردند. آنهاآن‌ها هر دو نقش تابتا را بازی می‌کردند و در مواقعی که یکی مریض می‌شد، آن یکی در صحنه حضور می‌یافت. البته با بزرگ شدنشان دیگر خیلی به هم شبیه نبودند برای همین فقط ارین این نقش را بازی می‌کرد. البته فقط یک بار دیگر دایان در این سریال بازی کرد چون ارین دچار اریون شده بود.
* بعد از عوض شدن بازیگر دارن در سری ششم، تعداد بیننده‌ها به مقدار قابل توجهی کاهش یافت. در سری هفتم کماکان از تعداد بیننده‌ها کاسته می‌شد به طوری کهبه‌طوری‌که در سری هشتم، از بازیگرانی که عوض شده بودند مثل کراویتز، والدین دارن و عمو آرتور اصلاً استفاده نشد. در سری هشتم از فیلم نامه‌های سری اول دوباره استفاده شد و چند قسمت سری اول را دوباره بازسازی کردند. [[شرکت پخش رسانه‌ای آمریکا|ای بی سی]] زمان پخش سری آخر را از پنج شنبه به چهارشنبه تغییر داد ولی حتی این کار نیز در افزایش تعداد بیننده‌ها بی تأثیر بود. در همان زمان‌ها دو سریال دیدنی دیگر در شبکهٔ [[سی بی اس]] پخش می‌شد در کم شدن تعداد بیننده‌های افسونگر نقش مهمی را ایفا می‌کرد. سرانجام در دسامر ۱۹۷۱ فیلم‌برداری افسونگر تمام شد و سریال تا بهار ۱۹۷۲ ادامه یافت تا اینکه بالاخره با کسب رتبهٔ هفتاد و دوم به کار خود پایان داد.
[[پرونده:Ghostley lorne.jpg|چپ|بندانگشتی|220px|عمه کلارا (سمت راست) و ازمورلدا (سمت چپ) در کنار هم]]
* در سال ۲۰۰۵، [[افسونگر (فیلم ۲۰۰۵)|سینمایی افسونگر]] با بازی[[نیکول کیدمن]] و [[ویل فرل]] ساخته شد. در این فیلم، یک بازیگر شکست خوردهٔ آمریکایی به نام وایت قصد بازی در تئاتر افسونگر و نقش دارن را دارد. او به دنبال دختری است که بتواند جای سامانتا بازی کند و همان مدلی دماغش را تکان دهد. او در خیابان با ایزابل آشنا می‌شود و او را برای بازی در نقش سامانتا پیشنهاد می‌دهد، ولی خبر ندارد که ایزابل (کیدمن) واقعاً جادوگر است. این فیلم از دیدگاه منتقدان ضعیف بود و ۲۲ میلیارد تومان کمتر از هزینهٔ ساختش فروش کرد. با اینکه در سراسر دنیا ۶۸ میلیارد تومان فروخت ولی از دیدگاه [[نیویورک تایمز]] «یک فاجعهٔ کامل» بود.