امپدوکلس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۵:
امپدوکلس عناصر اربعه را «سرچشمهٔ» زندگی مادّی می‌خواند.<ref name="o"/> عناصر اربعه جاویدانند، ولی ممکن است به نسبت‌های مختلفی با هم آمیخته شوند و مواد مرکبی را که ما در طبیعت می‌بینیم، به وجود آورند. تغییر، تجلّی درآمیختن و جداشدن مواد است.<ref name="o"/> «مهر» یا «عشق» عنصرها را به درآمیختن با هم، و «نفرت» یا «کین» عنصرها را به گسستن دوباره از هم وا می‌دارد. مهر و کین نیز عنصرهایی مادی اند.<ref name="o"/>
 
بر این اساس او هم ثبات و هم تغییر را در متافیزیکش گنجانده‌است. تغییر وجود دارد؛ اما عامل تغییر آنگونه که [[هراکلیتوس]] می‌گفت تنها ستیزه نیست؛ بلکه به نظر امپدوکلس «نفرت» یا «کینآفند» و «مهر» یا «عشق» با هم تغییر را پدید می‌آورند.<ref name="r"/>«نفرت»، «عشق» و «عناصر اربعه» هم ارکان ثابت در متافیزیک او هستند، که تأثیر افکار [[پارمنیدس]] را نشان می‌دهند.
 
در کل امپدکلس کوشید تا عقیده [[پارمنیدس]] که به موجب آن وجود نه میتواند به وجود آید و نه از میان برود، و امر بدیهی و مشهود تغیر با وضع این اصل سازش برقرار کند که اختلاط اجزا نهایی چهار عنصر اشیا انضمامی، این عالم را می سازد. و جدایی آنها از میان رفتن این اشیا را موجب میشود.اما وی موفق به تبیین فرآیند دایره وار مادی طبیعت نشد و به نیروهای اساطیری عشق و نفرت روی آورد. <ref>تاریخ فلسفه کاپلستون جلد اول ترجمه جلال الدین مجتبوی</ref>
 
در اندیشه امپدوکلس جریان هستی و فعالیت دو نیروی مهر و آفند در چهار مرحله گنجانده شده است که بصورت دایره ای انجام میگیرد. مرحله نخست یگانگی یا وحدت کامل عنصر هاست که در آن کثرت وجود نداشت و همه عناصر در زیر فرمان مهر در کره هستی بهم پیوسته، و بدینسان یکی بودند. مرحله دوم اغاز انتقال عنصر ها از یگانگی به جدایی و پراکندگی است، که در اثر نفوذ نیروی آفند در کره هستی روی میدهد که تاکنون در بیرون آن و در پیرامون کره جای داشت. در مرحله سوم پراکندگی و از هم جداشدگی کامل عناصر روی میدهد که نشانه تسلط و فرمانروایی کامل نیروی ستیزه یا آفند است. در مرحله چهارم، بار دیگر بازگشت به حالت یگانگی یا وحدت عناصر روی میدهد. از این چهار مرحله، پیدایش هستنده های مشخص، تنها در دو مرحله دوم و چهارم امکانپذیر است. بنابراین هستی جریان یک کشاکش پیوسته و جاوید است میان دو نیروی مهر و آفند که میتوان از آن به کشاکش اضداد تعبیر کرد، و یگانگی هستی را در عین بسیاری و کثرت آنرا در عین وحدت، یا بسیاری آنرا در عین یگانگی نشان میدهد. از این لحاظ میتوان او را متاثر از اندیشه های هراکلیتوس شمرد.
 
 
== پانویس ==